فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دی ماهی های عزیز تولدتون مبارک 🌹🌹
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غروب ودلتنگی💔
سلام امام زمانم♥️
چه خوشبختم که....
بین قشنگی های دنیا،
قلب♥️م دوست داشتن ِ
مھدیعجلاللّٰہ رو انتخاب کرد 🥰
اَللّھمَّعَجـِّللِوَلیِّکَالفَرَج🤲
_العجݪیاموݪاےڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
🌿🌿
#قصههای_قرآنی
قصه های مربوط به: #حضرت_آدم علیه السلام #قسمت_پنجم
🔹وسوسه های ابلیس🔹
ابلیس از آسایش آدم و همسرش و محرومیت خویش از رحمت خدا و بهشت برین سخت غضبناک بود، لذا تصمیم گرفت کاخ سعادت آدم را واژگون سازد و او را از نعمتهای بهشتی محروم گرداند! زیرا به نظرش این آدم بود که او را از اوج عزت به زیر کشید و از رحمت خدا و خشنودی او محروم ساخت و اکنون که او از بهشت رانده شده و آدم در کامیابی از نعمتهای بهشت بسر می برد، پس باید این شکست را جبران کند و با فریب آدم، او را نیز از این موهبت محروم سازد.
ابلیس برای فریب آدم و همسرش مخفیانه به بهشت راه یافت و با حیله و نیرنگ مشغول صحبت با آدم شد و به او وانمود کرد که در رفاقت خود با آدم صادق و در پند و اندرز ناصحی مشفق است. ابلیس برای حصول اطمینان آدم هر راهی را پیمود و هر دری را که می پنداشت امیدی در آن باشد کوبید، مهر و محبت خویش را بر آدم و همسرش عرضه داشت و از راه دلسوزی، ایشان را از زوال نعمتشان ترساند و به آنان گفت: «رمز اینکه خدا شما را از میوه این درخت منع کرده این است که اگر از آن استفاده کنید، فرشته خواهید شد و یا در بهشت جاویدان خواهید بود!»
ابلیس چون دید، آدم و همسرش از رأی و مشورت او گریزانند و وسوسه اش در این زن و شوهر مؤثر نمی افتد، و گوش ایشان به حرفهای او بدهکار نیست، برایشان سوگند یاد کرد که من خیرخواه و امین شما هستم و قصد ضرر و زیان به شما را نداشته و نمی خواهم به شما صدمه ای وارد شود تا بدین ترتیب بر صحت قصد و رأی خود تأکید کند.
سپس ابلیس در کار خود افراط و اصرار ورزید و به فریب آدم و همسرش ادامه داد تا به هر طریق بتواند دست آدم و حوا را به میوه ممنوع برساند و ادامه داد:
بوی این میوه بسیار مطبوع و طعم آن بی نظیر است و رنگی بسیار زیبا و جالب دارد.
سرانجام مکر و حیله شیطان، آدم و همسرش را فریب داد و کلمات زیبا و وعده های شیرین ابلیس این زن و شوهر را اغوا کرد و عاقبت ایشان از رأی او متابعت کردند و خود را به آنچه خدا نهی کرده بود، رساندند.
#وسوسه_های_ابلیس
منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه
----------------🌱🪴🌱-------------
با ارسال این پست در ثواب نشر معارف قرآن کریم شریک شوید... 👇👇👇
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
═✧❁🌸❁✧═
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
هـر شــ🌙ــب
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
روزی حضرت عیسی علیهالسلام از صحرائی
میگذشت در راه به عبادت گاهی رسید
که عابدی در آنجا زندگی میکرد
حضرت با او مشغول سخن گفتن شد
در این هنگام جوانی که به کارهای زشت
و ناروا مشهور بود از آنجا گذشت
وقتی چشمش به حضرت عیسی علیهالسلام
و مرد عابد افتاد پایش سست شد
و از رفتن باز ماند
همان جا ایستاد و گفت: خدایا
من از کردار زشت خویش شرمندهام
اکنون اگر پیامبرت مرا ببیند و سرزنش کند
چه کنم؟!
خدایا عذرم را بپذیر و آبرویم را مبر
مرد عابد تا آن جوان را دید سر به آسمان
بلند کرد و گفت: خدایا مرا در قیامت
با این جوان گناهکار محشور نکن
در این هنگام خداوند به پیامبرش
وحی فرمود که به این عابد بگو
ما دعایت را مستجاب کردیم
و تو را با این جوان محشور نمیکنیم
چرا که او به دلیل توبه و پشیمانی
اهل بهشت است
و تو به دلیل غرور و تکبرت اهل دوزخ
✍نقل از محمد غزالی
↲کیمیای سعادت، جلد ۱
هرشب یک داستان👇👇
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎄میلاد پیام آور توحید
صلح و مهربانی
🎄سمبل صبر و شکیبایی
پیامبر اولوالعزم
🎄حضرت عیسی مسیح (ع)
یاری گر آخرین منجی و موعود بشر بر تمامی
🎄موحدین جهان تهنیت باد.
💖https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
7.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بفرمایید....
حس آرامش....👌🌹
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
🩸« وَیْلِی عَلَیٰ شِبْلِی » ... به من خبر رسیده که عمود آهن بر سر بچهشیرم زدند ...
در نقلها آمده است:
حضرت ام البنین سلاماللهعلیها هر روز عبیدالله پسر حضرت عباس علیهالسلام را همراه خود به بقیع میبرد و در آنجا مرثیه میخواند و زنها برای شنیدن مرثیه او در بقیع جمع میشدند؛ آن حضرت در بقیع مینشست و اینگونه در رثای ابالفضل العباس علیهالسلام روضه میخواند:
📋 یا مَنْ رَأَی الْعَبّاسَ کَرَّ عَلی جَماهیرِ النَّقَدِ
▪️ای كسی كه عباس علیهالسلام را ديدی كه بر آن لشگر پَست و فرومایه حمله میكرد.
📋 وَ وَراهُ مِنَ ابْناءِ حَیْدَرَ کُلُّ لَیْثٍ ذی لَبَدٍ
▪️و فرزندان حيدر علیهالسلام پشت سر او مثل شیرهای یالدار حمله میکردند.
📋 اُنْبِئْتُ أنَّ ابْنی اُصیبَ بِرَأْسِهِ مَقْطوعَ یَدٍ
▪️به من خبر دادهاند بااینکه دست فرزندم عباس علیهالسلام قطع شده بود، بر سرش نیز ضربهای زدند ؟!
📋 وَیْلی عَلی شِبْلی أ مالَ بِرَأْسِهِ ضَرْبُ الْعَمَدِ
▪️آه و واویلا از داغ بچهشیرم ابالفضل... آیا درست است که عمود بر فرق نازنینش زدند؟!
📋 لَو کانَ سَیْفُکَ فی یَدَیْکَ لَما دَنی مِنْکَ احَدٌ
▪️آه ای ابالفضل! من میدانم که اگر شمشيرت را در دست داشتی، كسی جرأت نداشت به تو نزديك شود.
📚إبصار العین، ج۱ ص۶۴
📚منتهی الآمال، ج۱ ص۶۸۹
✍يا اُمّ بنين! حالِ گرفتار نديدی
دستانِ قلم، اشك علمدار نديدی
بر پيكر بي دستِ علمدارِ رشيدت
آشفتگیِ سيد و سالار نديدی
مادر! بهخدا بسكه وفا داشت ابالفضل
غوغای مواساتِ سپهدار نديدی
گر آب نياورد ، مگو آبرويش رفت
خونبارشِ آن ديده و رخسار نديدی
يك لشگرِ قَدّار كه بنشست به زانو
پا تا سرِ او تير ، چنان خار نديدی
شقُّ القمرِ كوفه كه در علقمه رخ داد
تكرار رُخِ حيدر كرار نديدی
آنقدر ادب داشت كه با سر به زمين خورد
سجّادة خون بر قدمِ يار نديدی
مادر كه شود اُمّ بنين ، هيچ غمی نيست
در عهد و وفای پسرش ، هيچ كمی نيست
@Maghaatel
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
🩸نوحهسرایی های حضرت امّ البنین سلاماللهعلیها، قلب همه مردم، حتی «مروان بن حکم ملعون» را آتش میزد...
در نقلها آمده است:
📋 کَانَتْ أُمُّ الْبَنِینِ ... تَخْرُجُ إِلَی الْبَقِیعِ فَتَنْدُبُ بَنِیهَا أَشْجَی نُدْبَةٍ وَ أَحْرَقَهَا فَیَجْتَمِعُ النَّاسُ إِلَیْهَا یَسْمَعُونَ مِنْهَا
▪️ حضرت ام البنين سلاماللهعلیها ، همواره به بقيع مىرفت و در آن جا، محزونترين و سوزناكترين مرثيه سرايىها را براى شهدای کربلا مىنمود. مردم نزد او گِرد مىآمدند و به آن مرثيهها گوش مىدادند و قلبشان آتش میگرفت.
📋 فَکَانَ مَرْوَانُ یَجِیءُ فِیمَنْ یَجِیءُ لِذَلِکَ فَلَا یَزَالُ یَسْمَعُ نُدْبَتَهَا وَ یَبْکِی
▪️مروان بن حکم (والی مدینه) هم از جمله كسانى بود كه به بقيع میرفت. او به مرثيه های اُمّالبنين سلاماللهعلیها ، گوش فرا مىداد و گریه میکرد.
📚مقاتل الطالبيّين، ص۹۰
📚بحارالأنوار، ج۴۵ ص۴۰
✍ خوب بود این دم آخر پسرانت بودند!
شَرزِه شیرانِ جگردارِ جوانت بودند
گفتن از بی کسیات حال بکاء میخواهد
مادر داغِ جوان دیده، عصا میخواهد
گفتنش نیز به جان، غصه و غم می ریزد
مادر از مرگ پسر، زود به هم می ریزد
داغ بیهوده ندیدی! به خدا چشم زدند
اهل این شهر جوانان تو را چشم زدند
مادر! این لحظهی آخر کمی از ماه بگو
از قد و قامت آن دلبر دلخواه بگو
روضه مشک بخوان پشت سرت گریه کنیم
یک دلِ سیر برای قمرت گریه کنیم
مادر! آن گونه بخوان که جگر عالم سوخت
پایِ این روضه شنیدم دلِ مروان هم سوخت
روضهی مشک بخوان، روضهی گودال نخوان
هر چه خواندی فقط از معجر و خلخال نخوان!
@Maghaatel