eitaa logo
کلبه ی آرامش خدایی ♥️
1.4هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
7.7هزار ویدیو
144 فایل
کلبه ی آرامش ...همان جایی ست که ترا بخدا میرساند♥️ 🍁هرکه منظور خود از غیر خدا میطلبد 🍁چون گدایی است که حاجت ز گدا میطلبد! 🍀معرفی زندگی با نشاط 🍀پاسخ به سوالات 🍀بیان مطالب ناب 🍀مهمترین هدف تبلیغ امام زمان ارواحنافداه میباشد
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋این جمله دقیقا حکایت ما ایرانیاست: یه کیف ۳۰۰ دلاری نخر که توش نتونی هیچی بزاری❌️ یه کیف ۱۰دلاری بخرکه توش ۲۹۰دلار پول داشته باشی✅️ هیچوقت خودت رو ورشکست نکن که پولدار به نظر برسی...👌🌹 https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلنوشته امام زمانی♥️ السلام‌علیک‌یااباصالح‌المهدے‌‌﴾✋♥️ مولایـم🌱 آمدنتــ زیباتر از بارش باران نیاز تشنگانیستــ به وسعت همه انسانـها شکوفه های باغ امید دستانمان را پر از گلبرگهای سپید اشتیاق کرده اند تا که شایـد نام عزیز تو در واژه واژه ی این طلبــ امیدی باشد به صبر صبری که خواندن دعای عهد بر دل هر منتظری می نشاند و دعای را در قنوتمان جاری میکند ♥️ السلام‌علیک‌یا‌ابا‌صالح‌المهدی ≽ ✦السّلامُ عَلَیْڪَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، ✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا شَریڪَ الْقُرْآنِ ، ✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ ❣ https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
امضا خدا ♥️ ❥◇•↬ ❥◇•↬ ❥◇•↬🤲 🌷➹➷🌷➹➷🌷➹➷🌷 ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ🤲 ⛥ https://eitaa.com/kulbeye_aramesh ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💛رسول اللّه صلي الله عليه و آله : وقتی که متولد شدم خداوند هفت کوه در هفت آسمان قرار داد و پُر از ملائکه نمود که عدد آنها را کسی نمی داند و تا روز قیامت تسبیح خدا می کنند. و خداوند ثواب آنها را قرار می دهد برای کسی که نام مرا بشنود و بفرستد... 📚 فوائد الصلوات صفحه ١۸۶ بشنو سخنی اگر که خواهی حسنات فرمود پیامبر آن بهار برکات هر کس که صلواتی بفرستد بر من ده مرتبه حق بر او فرستد صلوات 🌹اَللّٰٰھُــمَ صَّــلْ علٰـےمُحَمَّــدِﷺ وَآل مُحَمَّــدﷺ وَ؏َجْــل فَرَجَهُــم🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❣اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج❣🤲 همسفر شو👇👇 https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
✿‍✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿‍ داســتــان مـعـنــوی ✧✾════✾✰✾════✾✧ عباسقلی خان فرد ثروتمند و در عین حال خیری بود که در مشهد بازار معروفی داشت مسجد، مدرسه، آب انبار، پل، دارالایتام و اقدامات خیریه دیگری هم از این دست داشته است به او خبر داده بودند در حوزه علمیه‌ای که با پول او ساخته شده طلبه‌ای شراب می‌خورد ناگهان همهمه‌ای در مدرسه پیچید طلاب صدا می‌زدند حاج عباسقلی است که به مدرسه وارد شده در این وقت روز چه کار دارد؟ از بازار به مدرسه آمده است! عباسقلی خان یکسره به حجره من آمد و بقیه همراهان هم دنبالش داخل حجره آمدند و همه نشستند ناگهان عباسقلی خان به تنهائی از جایش بلند شد و کتابخانه کوچک من را نشانه رفت رو به من کرد و گفت: لطفاً بفرمائید نام این کتاب قطور چیست؟ گفتم: شاهنامه فردوسی دلم در سینه بدجوری می‌زد سنگی سنگین گویی به تار مویی آویخته شده است بدنم می‌لرزید اگر پشت آن کتاب را نگاه کند چه خاکی باید بر سرم بریزم؟ عباسقلی خان دستش را آرام به سوی کتاب‌های دیگر دراز کرد ببخشید نام این کتاب چیست؟ بحارالانوار این یکی چطور؟ گلستان سعدی این یکی چیست؟ مکاسب و این یکی؟! لحظاتی بعد آنچه نباید بشود به وقوع پیوست عباسقلی خان آنچه را که نباید ببیند با چشمان خودش دید کتاب حجیمی را نشان داد و با دستش آن را لمس کرد سپس با چشمانی از حدقه درآمده به پشت کتاب اشاره کرد و با لحنی خاص گفت: این چه نوع کتابی است اسمش چیست؟ معلوم بود عباسقلی خان پی برده بود و آن شیشه لعنتی پنهان شده در پشت همان کتاب را هدف قرار داده بود برای چند لحظه تمام خانه به دور سرم چرخید چشمهایم سیاهی رفت، زانوهایم سست شد آبرو و حیثیتم در معرض گردباد قرار گرفته بود چرا این کار را کردم؟! چرا توی مدرسه؟! خدایا! کمکم کن نفهمیدم اشتباه کردم خوشبختانه همراهان عباسقلی خان هنوز روی زمین نشسته بودند و نمی‌دیدند اما با خود او که آن را در اینجا دیده بود چه باید کرد؟ بالاخره نگفتی اسم این کتاب چیست؟ چرا آقا الآن میگم، داشتم آب می‌شدم خدایا! دستم به دامنت در همین حال ناگهان فکری به مغزم خطور کرد و ناخودآگاه بر زبان راندم: یا ستارالعیوب و گفتم نام این کتاب «ستارالعیوب» است آقا! فاصله سؤال آمرانه عباسقلی خان و جواب التماس آمیز من چند لحظه بیشتر نبود شاید اصلاً انتظار این پاسخ را نداشت دلم بدجوری شکسته بود و خدای شکسته دلان و متنبه شدگان این پاسخ را بر زبانم نهاده بود حالا دیگر نوبت عباسقلی خان بود احساس کردم در یک لحظه لرزید و خشک شد طوری که انگار برق گرفته باشدش شاید انتظار این پاسخ را نداشت چشم‌هایش را بر هم نهاد چند قطره اشک از لابه‌لای پلک‌هایش چکید ایستاد و سکوت کرد ساکت و صامت و یکباره کتاب ستارالعیوب (!) را سر جایش گذاشت و از حجره بیرون رفت همراهانش نیز در پی او بیرون رفتند حتی آنها هم از این موضوع سر درنیاوردند و عباسقلی خان هم هیچ‌گاه به روی خودش هم نیاورد که چه دیده است اما آن محصل آن مدرسه هماندم عادت را به عبادت مبدل کرد سر بر خاک نهاد و اشک ریخت سالیانی چند از آن داستان شگفت گذشت محصل آن روز بعدها معلم و مدرس شد و روزی در زمره بزرگان علم قصه زندگی‌اش را برای شاگردانش تعریف کرد «زندگی من معجزه ستارالعیوب است» ستارالعیوب یکی از نام‌های احیاگر و معجزه آفرین خدا است و من آزاد شده و تربیت یافته همان یک لحظه رازپوشی و جوانمردی عباسقلی خان هستم که باعث تغییر و تحول سازنده‌ام شد ↲ اخلاق پیامبر و اخلاق ما نوشته استاد جلال رفیع انتشارات اطلاعات، صفحه ۳۳٢ ✧✾════✾✰✾════✾✧ https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
💎 امام على (ع) : «عِلمُ الْمُنافِقِ فی لِسانِهِ و َعِلْمُ الْمُؤْمِنِ فی عَمَلِهِ» «دانشِ منافق در زبان او؛ و دانشِ مؤمن در کردار اوست.» 📚غررالحکم، ص۴۶۳ ‌
و پند اموز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زن باید ناز کنه... تا مرد بیاد خواستگاریش نه اینکه توی خیابون و فضای مجازی دنبال شوهر بگرده......❌️ 💐 https://eitaa.com/Nasrin_rezapur
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با کی ازدواج کنیم؟ 💔 علت اصلی طلاق ازدواج طلاق درونگرا برونگرا تیپ_شخصیتی تفاهم https://eitaa.com/Nasrin_rezapur
زنگ خنده حلال.... به حیف نون میگن:چرا ماشینتو از پلاک شروع میکنی به شستن؟ میگه آخه یه بار از سقف شروع کردم به شستن وقتی رسیدم به پلاک دیدم ماشین خودم نیست 😂😂 https://eitaa.com/Nasrin_rezapur
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 هرشب قبل خواب تدبر میکنیم در کلام خدا.... ان شاء الله.... 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
لقمه خیلی مهمه .👌 لذا خداوند به آدم و حوا نگفت چی ببینید و چی‌ نبینید.🤔 چی بشنوید و چی‌نشنوید.🤔 گفت چی بخورید وچی‌نخورید . 🤔 گفت از این ها بخورید ولی به این درخت ممنوعه نزدیک نشوید. از خوردنی ها گفت. از لقمه ها گفت. چرا؟ چون اگه لقمه ها پاک باشن، نگاه ها هم پاک‌میشن، ذهن ها هم پاک‌میشن ، حرف ها هم پاک‌میشن ،شنیده ها هم پاک میشن. نام و نام خانوادگی مهمه. ولی مهم تر از اون نان و نان خانوادگیه ‌ چی خوردی. سر سفره ی چه کسی نشستی. لقمه ها خیلی مهم هستند. لقمه میتواند آدمی را لقمان کند. «از بیانات استاد رنجبر عزیز در تفسیر سوره » https://eitaa.com/Nasrin_rezapur
آب چشم شوینده است... شوینده ی گناه... قلم خدا خودنویس نیست که نشه پاکش کرد ... قلم خدا مداده‌ راحت میشه پاکش کرد. لذا اسم خودشو گذاشته تواب. «إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ» همانا او بسیار توبه پذیر است... 🍃🍃🍃 «از بیانات استاد رنجبر عزیز در تفسیر سوره » https://eitaa.com/Nasrin_rezapur
رابطه ی ما با خداوند مثل رابطه ی درخت و گیلاس نیست... گیلاس رو اگه از درخت چیدی دیگه چیدی. درخت قابل التوب نیست. یعنی بازگشتش رو نمیپذیره. عالم و آدم اگه دست به دست هم بدن نمیتونن این گیلاس رو به درخت بچسبونن. https://eitaa.com/Nasrin_rezapur
رابطه ی ما با خداوند رابطه ی آب آلوده با دریاست... شما آب آلوده رو بریز تو دریا. دریا پس میزنه؟ هرگز. دریا آغوشش بازه.میپذیره اول کاری هم که میکنه پاکش میکنه. زلالش میکنه. خدا دریاست... دریای رحمته. هرچقدر آلوده باشیم پذیراست. «از بیانات استاد رنجبر عزیز در تفسیر سوره » https://eitaa.com/Nasrin_rezapur
نگو چقدر توبه...خسته شدم! خسته نشو ولی شرمنده باش! نگو نمیپذیره. خودش گفته میپذیرم و بارها هم گفته میپذیرم... خدا که از خورشید کمتر نیست. این زمین ۳۶۵ بار در سال پشت به این خورشید میکنه و هربار پشیمون میشه برمیگرده. و به محض اینکه برمیگرده آغوش خورشید بازه و اون رو مثل روز اول روشن میکنه. خدا هم همینطوره. «الله نور» هرگاه بازگردی آغوش خودشو برات باز نگه میداره. «انه هو التواب الرحیم» «از بیانات استاد رنجبر عزیز در تفسیر سوره » https://eitaa.com/Nasrin_rezapur
بچه ها که زمین میخورن مادرها شربتی ، شیرینی یا شکلاتی کف دست بچه ها میگذارن. بچه ها آرام میشوند‌. انگار نه انگار . چرا؟ چون چرتکه می اندازند. میگه درسته سرم به سنگ خورد ، درد گرفت ولی در ازاش این شربت ، این شکلات رو دارم. یعنی تمرکز میکنند روی داشته ها و این راحت ترین راه رسیدن به آرامشه🌱 «از بیانات استاد رنجبر عزیز در تفسیر سوره .ص7» https://eitaa.com/Nasrin_rezapur