eitaa logo
لبّیـــڪ یا مهـــدۍ (عـج)✊
819 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
31 فایل
آقـــاجــاݧ✾ 💓شاعرشده ام تا ڪه قلم بردارمـــ ازقلبــ مبارڪ تو غم بردارمـــ 💓آقا توبرای من دعاڪن ڪه فقط درراه رضای تو قدم بردارمـــ #آیت_الله_بهجت_ره_فرمودند👇 ✨ظهورنزدیکــ نزدیڪستــ💕 ارتباط با خادم 👇👇 @labbayk_ya_mahdi93
مشاهده در ایتا
دانلود
لبّیـــڪ یا مهـــدۍ (عـج)✊
🌺🍃🎉🎊‌∝∝🎀∝∝🎊🎀 🍃🌸✨ 🎉✨🌺 🎊 🎀 ❣﷽❣ 🌹🌴 #آخرین_عروس 🌴🌹 #حضرت_نرجس_س
🌺🍃🎉🎊‌∝∝🎀∝∝🎊🎀 🍃🌸✨ 🎉✨🌺 🎊 🎀 ❣﷽❣ 🌹🌴 🌴🌹 😘 ⃣1⃣ هوا ديگر تاريك شده است. چند سربازى كه همراه مليكا بودند خيال مى كنند كه مليكا امشب مى خواهد در اينجا بماند. صبح سپاه حركت مى كند، آن سربازها هر چه منتظر مى شوند از مليكا خبرى نمى شود، نمى دانند چه كنند. به هر كس مى گويند كه دختر قيصر روم كجا رفت، همه به آنها مى خندند و مى گويند: "شما ديوانه شده ايد؟ دختر قيصر در اين بيابان چه مى كند؟". سپاه به پيش مى رود و مليكا با هر قدم به محبوب خود نزديك و نزديك تر مى شود.25 * * * همسفرم! آنجا را نگاه كن، سپاه مسلمانان به اين سو مى آيند، جنگ سختى در مى گيرد. در اين هياهو من ديگرمليكا را نمى بينم! نمى دانم چه سرنوشتى در انتظار اوست. اسب ها شيهه مى كشند، صداى شمشيرها به گوش مى رسد، تيرها از هر سو مى آيند، عدّه اى بر روى خاك مى افتند و در خون خود مى غلتند. هيچ كارى از دست ما برنمى آيد، اگر اينجا بمانيم خيال مى كنند كه ما هم از سربازان روم هستيم. بيا تا اسير نشده ايم با هم فرار كنيم! ما بايد به سوى سامرّا برويم، گويا اين عشق ملكوتى، فرجام زيبايى دارد. چند روز می گذرد.... ما الآن پشت دروازه سامرّا هستيم، متأسفانه دروازه شهر بسته است، مثل اينكه بايد تا صبح اينجا بمانيم. نظر تو چيست؟ جوابى نمى دهى. وقتى نگاهت مى كنم مى بينم كه خوابت برده است. من هم سرم را زمين مى گذارم و مى خوابم. صداى اذان مى آيد، بلند مى شويم، نماز مى خوانيم. من كه خيلى خسته ام دوباره مى خوابم; امّا تو منتظر مى مانى تا دروازه شهر باز شود. بعد از لحظاتى، دروازه شهر باز مى شود، پيرمردى از شهر بيرون مى آيد. او را مى شناسى. به سويش مى روى، سلام مى كنى. حال او را مى پرسى. ــ آقاى نويسنده، چقدر مى خوابى؟ بلند شو! ــ بگذار اوّل صبح، كمى بخوابم! ــ ببين چه كسى به اينجا آمده است؟ ــ خوب، معلوم است يكى از برادرانِ اهل سنت است كه مى خواهد اوّل صبح به كارش برسد. پيرمرد مى گويد: "از كى تا به حال ما سُنى شده ايم؟". اين صدا، صداى آشنايى است. چشمانم را باز مى كنم. اين پيرمرد همان "بِشر انصارى" است كه قبلاً چند روزى مهمان او بوديم. يادم مى آيد دفعه اوّلى كه ما به سامرّا آمديم، هيچ آشنايى نداشتيم، او ما را به خانه اش دعوت كرد. بلند مى شوم، بِشر را در آغوش مى گيرم و از او عذرخواهى مى كنم، با تعجّب مى پرسد: ــ شما اينجا چه مى كنيد؟ چرا در اينجا خوابيده ايد؟ چرا به خانه من نيامديد؟ ــ ما نيمه شب به اينجا رسيديم. دروازه شهر بسته بود. چاره اى نداشتيم بايد تا صبح در اينجا مى مانديم. ــ من خيلى دوست داشتم شما را به خانه مى بردم، امّا... ــ خيلى ممنون من تعجّب مى كنم بِشر كه خيلى مهمان نواز بود، چرا مى خواهد ما را اينجا رها كند و برود؟ ما هم گرسنه هستيم و هم خسته. در اين شهر آشناى ديگرى نداريم. چه كنيم؟ حتماً براى او كار مهمّى پيش آمده است كه اين قدر عجله دارد، خوب است از خودش سؤال كنم: ــ مثل اينكه شما مى خواهيد به مسافرت برويد؟ ــ آرى. من به بغداد مى روم. ــ براى چه؟ ــ امام هادى(ع) به من مأموريّتى داده است كه بايد آن را انجام بدهم. ــ آن مأموريّت چيست؟ ــ من ديشب خواب بودم كه صداى درِ خانه به گوشم رسيد. وقتى در را باز كردم ديدم فرستاده اى از طرف امام هادى(ع) است. او به من گفت كه همين الآن امام مى خواهد تو را ببيند. ــ امام با تو چه كارى داشت؟ ــ سريع به سوى خانه امام حركت كردم. شكر خدا كه كسى در آن تاريكى مرا نديد. وقتى نزد امام رفتم سلام كرده و نشستم. امام به من گفت: "شما هميشه مورد اطمينان ما بوده ايد. امشب مى خواهم به تو مأموريّتى بدهم تا همواره مايه افتخار تو باشد". ــ بعد از آن چه شد؟ ــ امام نامه اى را با كيسه اى به من داد و گفت در اين كيسه 220 سكّه طلاست و به من دستور داد تا به بغداد بروم. او نشانه هاى كنيزى را به من داد و من بايد آن كنيز را خريدارى كنم. با شنيدن اين سخن مقدارى به فكر فرو مى روم. امام و خريدن كنيز! آخر من چگونه براى جوانان بنويسم كه امام مى خواهد كنيزى براى خود بخرد. در اين كار چه افتخارى وجود دارد؟ چرا امام به بِشر گفت كه اين مأموريّت براى تو افتخارى هميشگى خواهد داشت؟ در همين فكرها هستم كه صداى بِشر مرا به خود مى آورد: ــ ... ✨🌺 🌺✨ ✿💚لـبـیـک یـامـهدۍ(عج)💚✿ ─┅─┅─═ঊঈ❤️ঊঈ═ @labayk_ya_mahdi_aj ─═ঊঈ❤️ঊঈ═─┅─┅─ http://eitaa.com/joinchat/3623747598C7ed9faae91 🎀 🎊 🎉✨🌺 🍃🌸✨ 🌺🍃🎉🎊∝∝🎀∝∝🎊🎀
#آینده_فرزندانتان_را_تامین_کنید 💢آیت الله بهجت (ره) : 🔸بعضی از علما با سفارش به نماز اول وقت و یا نماز شب ، زندگی آینده ی فرزندانشان را تأمین می کردند . در محضر بهجت ، ج ۱ ، ص ۸۵ ✿💚لـبـیـک یـامـهدۍ(عج)💚✿ ─┅─┅─═ঊঈ❤️ঊঈ═ @labayk_ya_mahdi_aj ─═ঊঈ❤️ঊঈ═─┅─┅─ http://eitaa.com/joinchat/3623747598C7ed9faae91
2.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🌹🌹 #کلیپی بسیار بسیار زیبا درمورد #نماز😍😍 اگر تونمازافکارمون پرت میشه پس چرابایدنمازبخونیم ؟؟؟😳 💟پیشنهاد دانلود ویژه 👌 حتما ببینید👀 ✿💚لـبـیـک یـامـهدۍ(عج)💚✿ ─┅─┅─═ঊঈ❤️ঊঈ═ @labayk_ya_mahdi_aj ─═ঊঈ❤️ঊঈ═─┅─┅─ http://eitaa.com/joinchat/3623747598C7ed9faae91
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💝💝💝 #سلام_امام_زمانم💓 #سلام_مولای_من💗 #سلام_حضرت_عشق💞 خدا کنه بهم نگی تمومه فرصتت دعا بکن که خوب بشم آقا به حرمتت یه کاری کن که من نشم دلیل گریه هات یه کاری کن نشم دلیل طول غیبتت😔 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸 تعجیل در فرج ۳ #صلوات 🌸 ✿💚لـبـیـک یـامـهدۍ(عج)💚✿ ─┅─┅─═ঊঈ❤️ঊঈ═ @labayk_ya_mahdi_aj ─═ঊঈ❤️ঊঈ═─┅─┅─ http://eitaa.com/joinchat/3623747598C7ed9faae91
0bed9daf3fe77d443d00794e104f5404d2ccac06.mp3
زمان: حجم: 1.22M
#دعای_عهد ✿💚لـبـیـک یـامـهدۍ(عج)💚✿ ─┅─┅─═ঊঈ❤️ঊঈ═ @labayk_ya_mahdi_aj ─═ঊঈ❤️ঊঈ═─┅─┅─ http://eitaa.com/joinchat/3623747598C7ed9faae91
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به آقای بهجت گفتند: چه کار کنیم تا آدم بشویم؟ فرمودند: نگویید چه کار کنیم، بلکه بگویید چه کار نکنیم تا آدم بشویم! ✿💚لـبـیـک یـامـهدۍ(عج)💚✿ ─┅─┅─═ঊঈ❤️ঊঈ═ @labayk_ya_mahdi_aj ─═ঊঈ❤️ঊঈ═─┅─┅─ http://eitaa.com/joinchat/3623747598C7ed9faae91
5.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خانمی که #امام_زمان .(عج) بر پیکر او حاضر شد❗️ خانمی که هفت سال بخاطر کشف #حجاب رضاخان از منزل بیرون نرفت ... ✿💚لـبـیـک یـامـهدۍ(عج)💚✿ ─┅─┅─═ঊঈ❤️ঊঈ═ @labayk_ya_mahdi_aj ─═ঊঈ❤️ঊঈ═─┅─┅─ http://eitaa.com/joinchat/3623747598C7ed9faae91