eitaa logo
مجموعه اشعار خادم زینب س
385 دنبال‌کننده
182 عکس
361 ویدیو
87 فایل
ارائه ی سبکهای پیشنهادی ارائه ی نظرات پیشنهادات و انتقادات👇 @khademozeinab
مشاهده در ایتا
دانلود
6.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. ♻️ زن، زندگی، آزادی یک زن ایرانی در فرانسه داستان یک دختر نخبه ایرانی ۲۵ساله در فرانسه https://eitaa.com/joinchat/3915841770Cad883f71d9
😭😭 (سلام الله علیها) تو که لگد زدی به در ، مگه نمیبینی پشت درم با قد خم ، چه دست سنگینی چی اومده به روز من ، جلو چش حیدر این صدای حسینمه ، که میگه وای مادر سعیم اینه جلو حیدر نخورم زمین نمیشه پیش این همه نا محرم حیدرم شرمنده میشه یه دست من به زانو و یه دستم روی دیواره نزن نامرد نمیبینی ، که حیدر داره میباره حسن داره با چشم تر ، میگه وا اُما وا اُمّا علی با دستای بسته میگه من رو ببخش زهرا بند دوم با شعله ی در چادرم ، میسوزه یا فضه میخ داره پهلومو به در میدوزه یا فضه قُتِلَ ما فی احشایی ، دلمو خون کردن محسنمو کشتن چرا اینجوری میخندن سعیم اینه که به حیدر نرسه ناله ی زهرا لبامو میگزم آروم از درون میسوزم اما میسوزم پشت در اما ، نمیزارم علی خم شه نباید که یذره هم غرور حیدرم کم شه با دست بسته سخته که ، ببینه اشک زهرا رو تحمل میکنم دردو نبینم شرم مولا رو بند سوم داره میسوزه چادرم ،تو فکر اون صحرام تو فکر آوارگیه ، زینب تو بازارام انگار دارم مییینم اون ، لبای پر خونو تو دل مضطر رباب دعای بارونو سعیم اینه من بسوزم اما خیمه ها نسوزه توی شعله های صحرا موی دخترا نسوزه تصور میکنم ای وای دویدنهای زینب رو تصور میکنم رو نی ، سر سقای زینب رو دلم خونه دلم خونه دلم خونه دلم خونه میبینم که یکی رو نی داره سر رو میچرخونه
شده بهم متصل زمین و عرشِ خدا اهل دو دنیا شدن همه با هم یک صدا راه افتاده هلهله خوش اومده مصطفی اهلا و سهلا میگن به خاتمُ الاَنبیا ابِ حیاتش روی دنیا چکید شعله ی اتشکده خاموش شد لاتُ ، اُساف و هُبُل و نائله از اون به بعد دیگه فراموش شد نورِ علمِ احمد علی شد یا حیدر ذکر جَلی شد بند دوم مُنجی ادم اومد دلبرِ عالم اومد ملک سلیمان جلو خاکِ پاهاش کم اومد بهشتِ اعلی هم از عطرش معطر شده خوشِ دلِ انبیاء امنه مادر شده نوره تمومِ تار و پودِ نبی عرشِ خدا دارُالخُلودِ نبی هنوز علی نیومده ولی هست عشقِ علی تویِ وجود نبی نورِ علمِ احمد علی شد یا حیدر ذکر جَلی شد بند سوم عشقِ ما پیمبری مذهبِ ما حیدری رسیده این حق بما با مکتبِ جعفری درسِ ما شکوهِ عشق صادقیِ روحِ عشق کشتیِ نجاتِ ماست این حسینِ نوحِ عشق روایتای جعفری قشنگِ مخصوصا اون بابُ الحسینِ شیعه گنبد سبزِ مسجدُ النّبی تا بقیعِ بین الحرمینِ شیعه نورِ علمِ احمد علی شد یا حیدر ذکر جَلی شد
تمومِ دنیا رو زیر و رو کردم نبود هیشکی جز تو مرهم دردم حبیب اللهی ، عزیزاللهی ، دلم رو واسه تو هدیه اوردم قسم به نورِ سیادتِت اقا بهاری شد با دمِ تو این دنیا پناه اورده ، دلِ ازرده ، به زیرِ سایه ی قُبَّتُ الخَضرا تو امینی و نسلِ تو شده امینَ الله اذنِ حرمت اینِ یا علی ولیُ الله بند دوم علیِ اوجِ رسالتِت احمد علیِ بابایِ امتِت احمد تو شهر علمُ ، علی بابُ العلم ، علیِ چشمه ی رحمتِت احمد من از قالَ الصادق عشقُ فهمیدم من عشقُ تو مکتبِ علی دیدم تو این مکتب جز ، فضیلتهای ، علی چیزِ دیگه ای رو نشنیدم من حیدریم یعنی پایِ علی میمونم صادقم تو راهِ عشق من به قیمت جونم