eitaa logo
نهج البلاغه کتاب روشنگری
75 دنبال‌کننده
562 عکس
38 ویدیو
3 فایل
🌹 پویش « با علی تا مهدی» ، طرح بزرگ «هر محب علی، یک کانال و ۱۱۰ عضو» کانال «ادمین یار نهضت» مرجعی برای مطالب آماده، جذاب و دسته بندی شده برای کمک به شما عزیزان در اداره کانال هایی است که در همراهی با طرح بزرگ«هر محب علی یک کانال»ایجاد میکنید.! 🔰 شما
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹سهم : خطبه ۳۴ تا ۳۳ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : ( در سال ۳۶ هجری به هنگام عزيمت به شهر بصره، جهت جنگ با ناكثين فرمود) (ابن عباس می گويد در سرزمين ذی قار، خدمت امام رفتم كه داشت كفش خود را پينه می زد، تا مرا ديد فرمود: قيمت اين كفش چقدر است؟ گفتم بهايی ندارد. فرمود: به خدا سوگند، همين كفش بی ارزش نزد من از حكومت بر شما محبوب تر است مگر اينكه حقی را با آن به پا دارم، يا باطلی را دفع نمايم. آنگاه از خيمه بيرون آمد و برای مردم خطبه خواند) 1⃣ آثار بعثت پيامبر اسلام ♦️همانا خداوند هنگامی محمد(صلی الله علیه و آله) را مبعوث فرمود که هيچ کس از عرب، کتاب آسمانی نداشت و ادّعای پيامبری نمی کرد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) مردم جاهلی را تا به جايگاه کرامت انسانی پيش برد و به رستگاری رساند، که سرنيزه هايشان کندی نپذيرفت و پيروز شدند و جامعه آنان استحکام گرفت. 2⃣ ويژگيهای نظامی و اخلاقی امام علی(علیه السلام) ♦️به خدا سوگند، من از پيشتازان لشکر اسلام بودم تا آنجا که صفوف کفر و شرک تار و مار شد. هرگز ناتوان نشدم و نترسيدم، هم اکنون نيز همان راه را می روم، پرده باطل را می شکافم تا حق را از پهلوی آن بيرون آورم. 3⃣ شكوه از فتنه گری قريش ♦️مرا با قريش چه کار، به خدا سوگند آن روز که کافر بودند با آنها جنگيدم و هم اکنون که فريب خورده اند، با آنها مبارزه می کنم. ديروز با آنها زندگی می کردم و امروز نيز گرفتار آنها می باشم. به خدا سوگند! قريش از ما انتقام نمی گيرد جز به آن علّت که خداوند ما را از ميان آنان برگزيد و گرامی داشت. ما هم آنان را در زندگی خود پذيرفتيم، پس چنان بودند که شاعر گفته است: «به جان خودم سوگند، هر صبح از شير صاف نوشيدی و سرشير و خرمای بی هسته خوردی. ما اين مقام و عظمت را به تو بخشيديم در حالیکه بلند مرتبت نبودی. و در اطراف تو با سواران خود تا صبح نگهبانی داديم و تو را حفظ کرديم.» ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
گزارش موضوعات مهم خطبه ۳۴ تا خطبه ۳۳ (1).mp3
3.66M
🔊 گزارش موضوعات مهم خطبه ۳۴ تا خطبه ۳۳ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 منشور حکومت علوی (شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای 📚 انتشارات انقلاب اسلامی 3⃣3⃣ (قسمت سی و سوم) برنامه های حکومت امیرالمؤمنین ( علیه السلام ) (خطبه۱۶) 🔻برنامهٔ حکومت علی(علیه السلام) بر روال حق 🔹 امیرالمؤمنین طرف دار حق است و حق عبارت است از آنچه مطابق تکوین و فطرت عالم است. مکرر حق را معنا کرده ام ؛ فهمیدن معنای حق به شدت مهم است. حق به آن چیزی می گویند که با فطرت و سرشت عالم و آدم هماهنگ باشد ؛ حق به آن تشریعی می گویند که با تکوین عالم سازگار باشد . آن کسانی که بر خلاف سیر طبیعی و فطری عالم و آدم سخن می گویند و قانون می دهند و تشریع می گذرانند ، نمی توانند مدّعی باشند که حق گرا و حق گزارند . 🔹چه کسی می فهمد سِیر تکوینی عالم و آدم را جز خدای عالم و آدم ؟ چه کسی می شناسد سرشت طبیعی این مخلوق را جز خالق و آفریننده اش؟ علی سخنگوی آن خالق [است]. پس چون طرف دار حق است ، برنامهٔ حکومتش هم بر روال حق است. برنامه ای هم که خود او از آن پیروی می کند برنامهٔ حقیقت است. 🔻پند گرفتن از تاریخ ؛ عامل نجات 🔹 و حقیقت یعنی آنچه با تکوین و طبیعت و سرشت عالم و آدم ممزوج و آمیخته است. لذا یکی از قانونهای طبیعی و تکوینی این عالم را مقدمتاً بیان می کند و آن قانون این است که هر آن کس به گذشتهٔ تاریخ نظر بکند و از آن پند بگیرد ، عقوبتها و مثوبتهای گذشته را تفسیر و تحلیل نماید ، وضع عقوبتها و وضع مثوبتها را بشناسد ، از آنچه موجب عقوبت است بپرهیزد و به آنچه موجب مثوبت است رو آورد ، هرگز در چاه نمی افتد ؛ این یک قانونی است که خود به معنای توجه دادن به قوانین تاریخ است . 🔹 امروز در دنیای فرهنگهای نو از سنّت های قانون فراوان اسم برده می شود ؛ باید بگویم که این کشف و طرز جدیدی نیست ؛ این همان است که ادیان عالم بر پایهٔ آن بنیانگذاری شده است. ادیان عالم بر اساس توجه به تاریخ و سنّت ها و قانونهای تاریخی که بر مسیر زندگی انسان حکومت داشته اند ، آمد و رفت کرده است ؛ اصلاً دین با تاریخ بشر و با کیفیات زندگی گذشتهٔ بشر ارتباط دارد. این قانونی که امیرالمؤمنین اینجا بیان می کند ، به قانونهای تکوینی تاریخ و سنت های اصیل آن توجه دهنده است. درست گوش کنید تا مفهوم و محتوای کلمات اميرالمؤمنین به دست بیاید. عمر دنیا می گذرد ، عمر ما در دنیا می گذرد،[ اگر ] سخن علی را نفهمیده باشیم حیف است ؛ یک قدری بیشتر روی این کلمات کار کنیم و فکر کنیم . 🔹 قانونهای تاریخ در گذشته هر جوری که عمل کردند ، در زمان امیرالمؤمنین هم همان جور عمل می کنند ؛ بعد از اميرالمؤمنين هم قانون دیانت همان جور عمل می کند. ↩️ ادامه دارد...
🔴 پرهیز از خودپسندی 💠 هيچ تنهايى وحشت انگيزتر از خودپسندى نيست. 📒 ، بخشی از حکمت ۱۱۳
شرح حکمت ۱۱۳ ارزش های والای اخلاقی بخش ۳ تقوی.mp3
3.17M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 3⃣ ⭕️ ارزشهاى والاى اخلاقى(تقوی) 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح (3) 🔹ارزشهای والای اخلاقی( تقوی ) 🔰 در ادامه حکمت ۱١٣ نهج‌البلاغه، مولا علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: « لَا كَرَمَ كَالتَّقْوَى » ؛ " هیچ بزرگواری مانند تقوا نیست. " 🔻برای فهم این فراز از حکمت ١١٣، کافی است بند دوم از خطبه ١٩٨ را بخوانیم: " همانا تقوا داروی بیماری دلها، روشنایی قلب ها و درمان دردهای بدن ها، مرحم زخم جان‌ها، پاک کننده پلیدی های ارواح و روشنایی بخش تاریکی چشم ها و امنیت در نا آرامی ها و روشن کننده تاریکی های شماست. پس اطاعت خدا را پوشش جان، نه پوشش ظاهری، قرار دهید و با جان، نه با تن، فرمانبردار باشید، تا با اعضا و جوارح بدنتان درهم آمیزد و آن را بر همه امورتان حاکم گردانید. اطاعت خدا را، راه ورود به آب حیات، شفیع گرفتن خواسته ها، پناهگاه روز اضطراب، چراغ روشنگر قبرها، آرامش وحشت های طولانی دوران برزخ و راه نجات لحظات سخت زندگی، قرار دهید؛ زیرا طاعت خدا، وسیله نگهدارنده از حوادث هلاک کننده و جایگاه های وحشتناک که انتظار آن را می‌کشید و حرارت آتش های برافروخته است. کسی که تقوا را انتخاب کند، سختی ها از او دور می‌گردد، تلخی ها شیرین و فشار مشکلات و ناراحتی ها، برطرف خواهد شد و مشکلات پیاپی و خسته کننده، آسان گردیده و مجد و بزرگی از دست رفته، مانند قطرات باران بر او فرو می‌بارد؛ رحمت بازداشته حق، باز می‌گردد و نعمت های الهی پس از فرو نشستن، به جوشش می‌آیند و برکات تقلیل یافته، فزونی می‌گیرند." 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز (55).mp3
7.87M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز صد و هشتاد و یکم : از خطبه ۳۲ تا خطبه ۳۱ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🌹سهم : خطبه ۳۲ تا ۳۱ ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : (در سال ۳۷ هجری در مسجد کوفه در شناخت مردم و روزگاران پس از پیامبر "صلی الله علیه وآله وسلم" ایراد فرمود) 1⃣ سير ارتجاعی امت اسلامی ♦️ای مردم! در روزگاری کينه توز و پر از ناسپاسی و کفران نعمت ها صبح کرده ايم که نيکوکار بدکار به شمار می آيد و ستمگر بر تجاوز و سرکشی خود می افزايد. نه از آن چه می دانيم بهره می گيريم و نه از آن چه نمی دانيم می پرسيم و نه از حادثه مهمّی تا بر ما فرود نيايد می ترسيم. 2⃣ اقسام مردم (روانشناسی اجتماعي مسلمين، پس از پيامبر"صلی الله علیه وآله وسلم") ♦️در اين روزگاران مردم چهار گروه اند: گروهی اگر دست به فساد نمی زنند، برای اين است که روحشان ناتوان و شمشيرشان کند و امکانات مالی در اختيار ندارند. و گروه ديگر آنانکه شمشير کشيده و شرّ و فسادشان را آشکار کرده اند، لشکرهای پياده و سواره خود را گرد آورده و خود آماده کشتار ديگرانند. دين را برای به دست آوردن مال دنيا تباه کردند که يا رئيس و فرمانده گروهی شوند، يا به منبری فرا رفته، خطبه بخوانند. چه بد تجارتی که دنيا را بهای جان خود بدانی و با آنچه که در نزد خداست معاوضه نمايی. و گروهی ديگر با اعمال آخرت، دنيا را می طلبند و با اعمال دنيا در پی کسب مقام های معنوی آخرت نيستند، خود را کوچک و متواضع جلوه می دهند. گام ها را رياکارانه و کوتاه بر می دارند، دامن خود را جمع کرده، خود را همانند مؤمنان واقعی می آرايند و پوشش الهی را وسيله نفاق و دورويی و دنياطلبی خود قرار می دهند. و برخی ديگر با پستی و ذلّت و فقدان امکانات، از به دست آوردن قدرت محروم مانده اند، که خود را به زيور قناعت آراسته و لباس زاهدان را پوشيده اند. اينان هرگز در هيچ زمانی از شب و روز از زاهدان راستين نبوده اند. 3⃣ وصف پاكان در جامعه مسخ شده ♦️در اين ميان گروه اندکی باقی مانده اند که ياد قيامت چشم هايشان را بر همه چيز فرو بسته و ترس رستاخيز اشک هايشان را جاری ساخته است؛ برخی از آنها از جامعه رانده شده و تنها زندگی می کنند و برخی ديگر ترسان و سرکوب شده يا لب فرو بسته و سکوت اختيار کرده اند؛ بعضی مخلصانه همچنان مردم را به سوی خدا دعوت می کنند و بعضی ديگر گريان و دردناکند که تقيّه و خويشتن داری، آنان را از چشم مردم انداخته است و ناتوانی وجودشان را فرا گرفته گويا در دريای نمک فرو رفته اند. دهن هايشان بسته و قلب هايشان مجروح است؛ آن قدر نصيحت کردند که خسته شدند، از بس سرکوب شدند، ناتوانند و چندان کشته دادند که انگشت شمار شدند. 4⃣ روش برخورد با دنيا ♦️ "پس بايد دنيای حرام در چشمانتان از پَرِ کاهِ خشکيده و تُفاله های قيچی شده دام داران، بی ارزش تر باشد. از پيشينيان خود پند گيريد، پيش از آنکه آيندگان از شما پند گيرند، اين دنيایِ فاسدِ نکوهش شده را رها کنيد زيرا مشتاقان شيفته تر از شما را رها کرد. ( می گويم: بعضی از نادانان اين خطبه را به معاويه نسبت داده اند، ولی بدون ترديد اين خطبه از سخنان اميرمؤمنان(علیه السلام) است. «طلا کجا و خاک کجا؟! آب گوارا و شيرين کجا و آب نمک کجا؟!». دليل بر اين مطلب سخن «عمرو بن بحر، جاحظ» است که ماهِر در ادب و نقّاد بصير سخن می باشد، او اين خطبه را در کتاب «البيان و التبيين» آورده و گفته است: آن را به معاويه نسبت داده اند. سپس اضافه کرده که اين خطبه به سخن امام(علیه السلام) و به روش او در تقسيم مردم شبيه تر است. و اوست که به بيانِ حال مردم، از غلبه، ذلّت، تقيّه و ترس واردتر است، سپس می گويد: «تا کنون چه موقع ديده ايم که معاويه در يکی از سخنانش مسير زهد پيش گيرد و راه و رسم بندگان خدا را انتخاب کند؟!» ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( در آغاز جنگ جمل در سال ۳۶ هجری، ابن عباس را برای پند دادن به سوی زبیر فرستاد و فرمود:) 🔹روانشناسی طلحه و زبير ♦️با طلحه ديدار مکن، زيرا در برخورد با طلحه او را چون گاو وحشی می يابی که شاخش را تابيده و آماده نبرد است، سوار بر مرکب سرکش می شود و می گويد رام است. بلکه با زبير ديدار کن که نرم تر است. به او بگو پسر دايی تو می گويد: در حجاز مرا شناختی و در عراق مرا نمی شناسی؟! چه شد که از پيمان خود بازگشتی؟! (جمله کوتاه «فَما عَدا مِمّا بَدا» برای نخستين بار از امام علی "علیه السلام" شنيده شده و پيش از امام(علیه السلام) از کسی نقل نشده است.) ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄
گزارش موضوعات مهم خطبه ۳۲ تا خطبه ۳۱.mp3
3.83M
🔊 گزارش موضوعات مهم خطبه ۳۲ تا خطبه ۳۱ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 منشور حکومت علوی (شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای 📚 انتشارات انقلاب اسلامی 4⃣3⃣ (قسمت سی و چهارم) اهمیت تاریخ در نظر امیرمؤمنان 🔹مطلبی که می خواستم روی آن تکیه کنم ، توجه به تاریخ است که امیرالمؤمنین می گویند به گذشتهٔ بشریت نگاه کنید ، آنچه در گذشته دیدید تکرار نکنید. البته خطبه مقدماتی دارد که در نهج البلاغه های معمولی نیست ؛ بعضی از شارحین نهج البلاغه با زحمت گشته اند آن مقدمات را پیدا کرده اند ؛ در مقدمات آن خطبه ها امیرالمؤمنین مخصوصاً یک جمله می گوید : « وَ قَدْ قَتَلَ اَللَّهُ اَلْجَبَابِرَةَ» ؛ "خدا جبّاران عالم را نابود کرد" ، یعنی جبّاری نکنید ؛ خدا فلان کافرها را ، فلان ظالمها را نیست و نابود کرد ؛ یعنی کفر و ظلم نورزید . اینها مقدمات همین خطبه است که جملات اولش را مرحوم سید رضی ( رضوان الله علیه ) نیاورده است و بعضی از شارحین گشته اند از مدارک و مآخذ پیدا کرده اند . توجه به گذشتهٔ تاریخ خیلی مهم است و امروز برای ما جامعهٔ مسلمان همین توجه به گذشتهٔ تاریخ در نهایت اهمیت است . 🔹برادران مسلمان ، ای پیروان قرآن ! پیروان قرآن روزگاری از بهره مندی های مادی و معنوی برخوردار بودند و امروز نیستند . نه قسمت اول قضیه جای تردید است ، نه قسمت دوم قضیه جای تردید است ؛ یک روز آنها امپراطوران عالم ، قدرتهای سیاسی بزرگ دنیا بودند ؛ مال و ثروت روی زمین و زیر زمین مال آنها بود ؛ اقتصاد سالم ، تجارت صحیح ، کشاورزی خوب مال آنها بود ؛ امروز هیچ کدام نیست . اخلاق انسانی و فضایل ، گیاهی بود که فقط در سرزمین اسلامی میرویید و بس ؛ امروز همین سرزمین ، شوره زاری شده که این گیاه اصلاً در آن نمی روید ؛ اگر هم نشاء کردید ، این گیاه را سبز کردید ، داخل زمین کردید ، بعد از اندک مدتی می خشکد . 🔹 در سرزمین اسلامی همهٔ فضایل به خودی خود با سیر طبیعی رشد می کرد ؛ امروز همهٔ فضایل به خودی خود با سیر طبیعی می میرد . آن گذشتهٔ ما است ، این وضع امروز ما است ؛ از کجا شد ؟ ↩️ ادامه دارد...
🔵 ارزش خوش اخلاقی 💠 « لَا قَرِينَ كَحُسْنِ الْخُلُقِ » 🔹 هیچ همنشینی مانند خوش اخلاقی نیست. 📒 ، بخشی از حکمت ۱۱۳
شرح حکمت ۱۱۳ ارزش والای اخلاقی بخش ۴ حُسن خلق.mp3
3.06M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 4⃣ ⭕️ ارزشهاى والاى اخلاقى(حُسن خلق) 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 4 ) 🔹ارزشهای والای اخلاقی(حُسن خلق) ⚜ مولا علی (علیه السلام) در ادامهٔ حکمت ۱۱۳ نهج البلاغه می فرمایند : « لَا قَرِينَ كَحُسْنِ الْخُلُقِ » ؛ " هیچ همنشینی مانند خوش اخلاقی نیست " 🔻 اولاً باید دانست اینکه خوش اخلاقی را با توجه به اینکه یک صفت است نه یک شخص ، به عنوان قرین و همنشین مطرح می فرمایند ، از باب استعاره یا کنایه است و اینکه انسان چطور با همنشین خوب احساس لذّت ، احساس آرامش و احساس شخصیت بالاتر می کند در نزد مردم ، اگر اخلاق نیکو داشته باشد بهترین این اوصاف را درک خواهد کرد ؛ یعنی بیشترین لذت ، بیشترین آرامش و بیشترین شخصیت و عزت و کرامت نفس را در نظر مردم خواهد داشت. 🔻 آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نهج البلاغه شریف ، در حکمت ۳۸ فرمود : « اَکْرَمُ الْحَسَبِ حُسْنُ الخُلُقِ » ؛ " با ارزش ترین حَسَب و ریشه و پیوند خانوادگی و طایفه ای ، داشتن اخلاق نیکو است. " 🔻یعنی حسن خلق همان قدری که یک انسان به طایفهٔ با ارزش خودش تکیه می کند، اعتبار از آن می گیرد ، به همان مقدار ، بلکه بیش از آن از حسن خلق می تواند اعتبار کسب بکند . 🔻همچنین مولا علی (علیه السلام) در نهج البلاغه شریف می فرمایند : « کَفَی بالْقَنَاعَةِ مُلْکاً وَ بحُسْنِ الْخُلُقِ نَعِیماً » ؛ این در حکمت ۲۲۹ نهج البلاغه است. می فرمایند : " برای انسان اگر می خواهد به مُلک برسد ، یعنی به قدرت برسد ، قناعت کافی است و برای اینکه به نعمت های فراوان ماندگار برسد، داشتن حسن خلق کفایت می کند ." 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز (56).mp3
11.47M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز صد و هشتاد و دوم : از خطبه ۳۰ تا خطبه ۲۸ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🌹سهم : خطبه ۳۰ تا ۲۸ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( پس از پخش شایعات دخالت امام علیه السلام در قتل عثمان در سال ۳۵ هجری این خطبه افشاگرانه را ایراد فرمود.) 🔹پاسخ به شايعات دشمن ♦️اگر به کشتن او (عثمان) فرمان داده بودم، قاتل بودم و اگر از آن باز می داشتم از ياوران او به شمار می آمدم، با اين همه کسی که او را ياری کرد، نمی تواند بگويد که از کسانی که دست از ياری اش برداشتند بهترم و کسانی که دست از ياری اش برداشتند نمی توانند بگويند ياورانش از ما بهترند. من جريان عثمان را برايتان خلاصه می کنم: عثمان استبداد و خودکامگی پيشه کرد و شما بی تابی کرديد و از حد گذرانديد و خدا در خودکامگی و ستمکاری و در بی تابی و تندروی حکمی دارد که تحقّق خواهد يافت. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : (پس از آنکه ضحاک بن قیس از طرف معاویه در سال۳۸ هجری به کاروان حجاج بیت الله، حمله کرد و اموال آنان را به غارت برد، فرمود.) 🔹 علل شكست كوفيان ♦️ای مردم کوفه! بدن های شما در کنار هم، امّا افکار و خواسته های شما پراکنده است؛ سخنان ادّعايی شما سنگ های سخت را می شکند، ولی رفتار سُست شما دشمنان را اميدوار می سازد؛ در خانه هايتان که نشسته ايد، ادّعاها و شعارهای تند سر می دهيد، امّا در روز نبرد می گوييد: ای جنگ! از ما دور شو و فرار می کنيد. آن کس که از شما ياری خواهد، ذليل و خوار است و قلبِ رها کننده ی ما آسايش ندارد. بهانه های نابخردانه می آوريد، چون بدهکارانِ خواهانِ مهلت، از من مهلت می طلبيد و برای مبارزه سسُتی می کنيد. بدانيد که افراد ضعيف و ناتوان هرگز نمی توانند ظلم و ستم را دور کنند و حق جز با تلاش و کوشش به دست نمی آيد. شما که از خانه خود دفاع نمی کنيد چگونه از خانه ديگران دفاع می نماييد؟ و با کدام امام پس از من به مبارزه خواهيد رفت؟ به خدا سوگند! فريب خورده آن کس که به گفتار شما مغرور شود. کسی که به اميد شما به سوی پيروزی رود با کندترين پيکان به ميدان آمده است و کسی که بخواهد دشمن را به وسيله شما هدف قرار دهد با تيری شکسته تيراندازی کرده است. به خدا سوگند، صبح کردم در حالیکه گفتار شما را باور ندارم و به ياری شما اميدوار نيستم و دشمنان را به وسيله شما تهديد نمی کنم. راستی شما را چه می شود؟ دارويتان چيست؟ و روش درمان شما کدام است؟ مردم شام نيز همانند شمايند؟ آيا سزاوارست شعار دهيد و عمل نکنيد؟ و فراموش کاری بدون پرهيزکاری داشته، به غير خدا اميدوار باشيد؟ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
🌹سهم : خطبه ۳۰ تا ۲۸ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : (این خطبه را در یکی از روزهای عید فطر ایراد فرمود) 🔹دنياشناسی ♦️"پس از حمد و ستايش الهی؛ همانا دنيا روی گردانده و وداع خويش را اعلام داشته است و آخرت به ما روی آورده و پيشروان لشکرش نمايان شده. آگاه باشيد! امروز روز تمرين و آمادگی و فردا روز مسابقه است. پاداش برندگان، بهشت و کيفر عقب ماندگان آتش است. آيا کسی هست که پيش از مرگ از اشتباهات خود توبه کند؟ آيا کسی هست که قبل از فرا رسيدن روز دشوار قيامت، اعمال نيکی انجام دهد؟ آگاه باشيد! هم اکنون در روزگار آرزوهاييد که مرگ را در پی دارد؛ پس هر کس در ايّام آرزوها، پيش از فرا رسيدن مرگ، عمل نيکو انجام دهد بهره مند خواهد شد و مرگ او را زيانی نمی رساند و آن کس که در روزهای آرزوها، پيش از فرا رسيدن مرگ کوتاهی کند، زيانکار و مرگ او زيانبار است؛ همانگونه که به هنگام ترس و ناراحتی برای خدا عمل می کنيد، در روزگار خوشی و کاميابی نيز عمل کنيد. آگاه باشيد! هرگز چيزی مانند بهشت نديدم که خواستاران آن در خواب غفلت باشند و نه چيزی مانند آتش جهنّم که فراريان آن چنين در خواب فرو رفته باشند. آگاه باشيد! آن کس را که حق، منفعت نرساند، باطل به او زيان خواهد رساند و آن کس که هدايت راهنمای او نباشد، گمراهی او را به هلاکت خواهد افکند. آگاه باشيد! به کوچ کردن فرمان يافتيد و برای جمع آوری توشه آخرت راهنمايی شديد. همانا وحشتناک ترين چيزی که بر شما می ترسم، هواپرستی و آرزوهای دراز است. پس از اين دنيا توشه بر گيريد تا فردا خود را با آن حفظ نماييد. (می گويم: اگر سخنی باشد که مردم را به سوی زهد بکشاند و به عمل آخرت وادار سازد همين سخن است، که می تواند علاقه انسان را از آرزوها قطع کند و نور بيداری و تنفّر از اعمال زشت را در قلب ايجاد کند و از شگفت آورترين جمله های مزبور اين جمله است که فرمود: «الا و انّ اليوم المضمار و غدآ السّباق والسبقئ الجنئ والغايئ النار». «آگاه باشيد امروز روز تمرين و آمادگی و فردا روز مسابقه است و جايزه برندگان بهشت و سرانجام عقب ماندگی آتش خواهد بود». زيرا با اينکه در اين کلام الفاظ بلند و معانی گرانقدر و تمثيل صحيح و تشبيه واقعی می باشد سرّی عجيب و معنايی لطيف در آن نهفته شده است و آن جمله «والسبقئ الجنئ والغايئ النار» است، امام(علیه السلام) بين اين دو لفظ «السبقئ» و «الغايئ» به خاطر اختلاف معنا جدايی افکنده است، نگفته «السّبقئ النار» چنانکه «السّبقئ الجنّئ» گفته است، زيرا سبقت جستن در مورد امری دوست داشتنی است، و اين از صفات بهشت است و اين معنا در آتش «که از آن به خدا پناه می بريم» وجود ندارد، امام جايز ندانسته که بگويد: «السبقئ النار» بلکه فرموده است: الغايئ النّار، زيرا مفهوم غايت پايان مفهوم وسيعی است که در موضوعات مسرّت بخش و غيرمسرّت بخش به کار می رود و در حقيقت مرادف «مصير» و «مآل» است که به معنی سرانجام می آيد، چنانکه خداوند می فرمايد: «قل تمتّعوا فانّ مصيرکم الی النّار» «به کافران بگو بهره بگيريد که سرانجام شما به سوی آتش است». در اين خطبه دقّت کنيد که باطنی شگفت آور و عُمقی زياد دارد. و چنين است ديگر سخنان امام(علیه السلام). و در بعضی نسخه های اين خطبه چنين آمده است «والسُّبقئ الجنئ» به ضم سين به جايزه ای گفته می شود که به پيشتازان و برندگان مسابقه داده می شود خواه وجه نقد باشد يا جنس ديگری و معنی هر دو کلمه به هم نزديک است؛ زيرا پاداش را برابر کار نيک می پردازند نه بد.") ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
گزارش موضوعات مهم خطبه ۳۰ تا خطبه ۲۸.mp3
3.54M
🔊 گزارش موضوعات مهم خطبه ۳۰ تا خطبه ۲۸ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 منشور حکومت علوی (شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای 📚 انتشارات انقلاب اسلامی 5⃣3⃣ (قسمت سی و پنجم) سخنان انقلابی امیرالمؤمنین ( علیه السلام ) (خطبه ۱۶) 🔻 « ذِمَّتِي بِمَا أَقُولُ رَهِينَةٌ وَ أَنَا بِهِ زَعِيمٌ » ؛ ذمّه ام رهین گفتن است و من خود عهده دار آن هستم . 🔻«إِنَّ مَنْ صَرَّحَتْ لَهُ الْعِبَرُ عَمَّا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْمَثُلَاتِ»؛ آن کس که عبرتها ، عقوبتها را در مقابل او روشن کرده است. 🔻« حَجَزَتْهُ التَّقْوى عَنْ تَقَحُّمِ الشُّبُهَاتِ » ؛ تقوای مسلکی ، تقوای عملی ، تقوای فکری ، تقوای روحی ، تقوای سیاسی و اجتماعی ، او را از در افتادن در مواضع و منزلگاه های شبهه ناک باز می دارد . 🔻 «أَلاَ وَ إِنَّ بَلِيَّتَكُمْ قَدْ عَادَتْ كَهَيْئَتِهَا يَوْمَ بَعَثَ اللهُ نَبِيَّهُ»(صلى الله عليه وآله وسلّم) ؛ آگاه باشید که همانا بلیه و ابتلای شما به همان صورت و هیئتی برگشته است که در روز بعثت پیغمبر دچار آن بودید ؛ [ این ] همان بلیه ، همان بیماری و همان بدبختی است ، یعنی علاجش هم همان است ؛ اینها مقدمه است و بعد ، نامهٔ حکومتی از اینجا شروع می شود : 🔻« وَ الَّذِي بَعَثَهُ بِالْحَقِّ » ؛ قسم به آن کس که مبعوث کرده است پیامبر را به حق ، 🔻« لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً وَ لَتُسَاطُنَّ سَوْطَ الْقِدْرِ » ؛ آنچنان در هم ریخته می شوید ، آنچنان مبهوت می شوید ، آنچنان بالا پایین می روید ، آنچنان مانند خاکی که از غربال می گذرد غربال می شوید ، تا آن کسانی که پایینند ، بالا بیایند و آن کسانی که بالا هستند پایین بیایند . 🔹 برداشته اند برای ما مغازه درست کرده اند ؟ جنس برای ما داخل ویترین چیده اند ؟ [ آن بالا عبدالرحمن بن عوف را گذاشته اند برای خاطر ثروتش ؟ کنارش زبیر و طلحه را گذاشته اند برای خاطر داعیه هایشان ؟ کنارش قوم و خویشهای عثمان را گذاشته اند برای خاطر رفاقتشان با حاکم ؟ عمار و بلال و ابیذر را پایین ها انداخته اند ؟ گوشهٔ کوه و بیابان آنها را متواری کرده اند که ابوذر در ربذه بمیرد تا عبدالرحمن عوف با کیلوها طلایش خوش بگذراند ؟ تا طلحه و زبیر مشغول عیش و نوش باشند ؟ تا سعد بن ابی وقاص آقایی بفروشد ؟ ... عمار یاسر يا عبدالله بن مسعود از دست خلیفه کتک بخورد و استخوان پهلویش بشکند، برای خاطر اینکه مروان و ولید و دیگران و دیگران می خواهند آقا بمانند ؟ ویترین مغازه درست کرده اید ؟ بالا پایین برای ما گذاشته اید ؟ مردم را از هم جدا کرده اید که یک عده بالانشین باشند ، یک عده خاک نشین ؟ یک عده از سیری بمیرند ، یک عده از گرسنگی بمیرند ؟ 🔹قاطیتان می کنیم ؛ پایینی ها را بالا می بریم به شرف و دیانت ، بالایی ها را پایین می آوریم به ذلّت فسق و نفاق ؛ این برنامهٔ امیرالمؤمنین بود. آنجا اعلام کرد ، از ساعت بعدش هم شروع کرد و تا وقتی هم که شهید شدند ، در این راه حرکت کرد . ↩️ ادامه دارد...
🔵 ارزش ادب 💠 « لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ » 🔹هيچ ميراثى مانند ادب نيست. 📒 ، حکمت ۱۱۳
شرح حکمت ۱۱۳ ارزش والای اخلاقی بخش ۵ ادب.mp3
3.7M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 5⃣ ⭕️ ارزشهاى والاى اخلاقى(ادب) 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 5 ) 🔹ارزشهاى والاى اخلاقى(ادب) 🔰 در ادامهٔ حکمت ١١٣ ، امیرالمؤمنین (عليه‌السلام) می‌فرمایند: « لَا مِیراثَ کَالأَدَب » ؛ " هیچ ارثی بهتر از ادب کردن نیست. " 🔻همین عبارت در حکمت ۵۴ هم عیناً تکرار شده است. ماجرای ادب از نگاه حضرت علی (علیه‌السلام) آنقدر مهم و ارزشمند است که در حکمت ۵ فرمودند : « الْآدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ » ؛ " آداب مانند زینتی هستند که دائماً تجدید می‌شوند، نو به نو می‌شوند." یعنی انسان هرگز با رعایت آداب از امور زندگی خودش، احساس افسردگی و روزمرگی نخواهد کرد. 🔻در نهج‌البلاغه شریف، اولویت اول خودسازی است و ادب کردن خود؛ در حکمت ٧٣ نهج‌البلاغه، مولا علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: " کسی که خود را رهبر مردم قرار می‌دهد، باید پیش از آنکه به تعلیم مردم بپردازد، خود را تعلیم دهد و پیش از آنکه به گفتار ، دیگران را تربیت کند با کردار آنها را تربیت نماید." 🔻همچنین مولا علی (علیه‌السلام)، در حکمت ٣۵٩ نهج‌البلاغه هم، به همه ما توصیه می‌کنند: " ای اسیران آرزوها! بس کنید. صاحبان مقامات دنیا را تنها دندان حوادث روزگار به هراس افکند. ای مردم! کار تربیت خود را ، خود به عهده بگیرید و نفس را از عادت هایی که به آن حرص دارد باز گردانید. " 🔻یکی از تکالیف پدرها نسبت به فرزندان شان ، که نوعی حقّ فرزند بر پدر محسوب می‌شود هم، در حکمت ٣٩٩ این است که: « یُحَسِّنَ اَدَبَه » ؛ " خوب و نیکو ادبش بکند. " 🔻همچنین مولا علی (علیه‌السلام)، یکی از وظایف و تکالیف حاکمان جامعه را تأدیب مردم معرفی کرده اند؛ لذا وقتی که در خطبه ٣۴ نهج‌البلاغه نظر می‌کنیم، در بند آخر اینگونه می‌فرمایند که: " ای مردم! مرا بر شما و شما را بر من حقّی واجب شده است؛ حقّ شما بر من آنکه از خیرخواهی شما دریغ نورزم، بیت المال را میان شما عادلانه تقسیم کنم و شما را آموزش بدهم تا بی‌سواد نمانید و شما را ادب و تربیت کنم تا راه و رسم زندگی را بدانید. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
🌹سهم : خطبه ۲۷ تا ۲۶ ┄═❁✦❀•◦•◦•🌹•◦•◦•❀✦❁═┄ 📜 : (وقتی خبر تهاجم سربازان معاویه به شهر انبار در سال ۳۸ هجری و سستی مردم به امام علیه السلام ابلاغ شد، فرمود:) 1⃣ ارزش جهاد در راه خدا ♦️پس از ستايش پروردگار، همانا جهاد در راه خدا دَری از درهای بهشت است که خدا آن را به روی دوستان مخصوص خود گشوده است. جهاد لباس تقوا و زره محکم و سپر مطمئن خداوند است؛ کسی که جهاد را ناخوشايند دانسته و ترک کند، خدا لباس ذلّت و خواری بر او می پوشاند و دچار بلا و مصيبت می شود و کوچک و ذليل می گردد. دل او در پرده گمراهی مانده و حق از او روی می گرداند، به جهت ترک جهاد به خواری محکوم و از عدالت محروم است. 2⃣ دعوت به مبارزه و نكوهش از نافرمانی كوفيان ♦️ آگاه باشيد، من شب و روز، پنهان و آشکار، شما را به مبارزه با شاميان دعوت کردم و گفتم پيش از آنکه آنها با شما بجنگند با آنان نبرد کنيد. به خدا سوگند، هر ملّتی که درون خانه خود مورد هجوم قرار گيرد، ذليل خواهد شد. امّا شما سُستی به خرج داديد و خواری و ذلّت پذيرفتيد، تا آنجا که دشمن پی در پی به شما حمله کرد و سرزمين های شما را تصرّف کرد. و اينک فرمانده معاويه، مرد غامدی با لشکرش وارد شهر انبار شده و فرماندار من، حسّان بن حسّان بکری را کشته و سربازان شما را از مواضع مرزی بيرون رانده است. به من خبر رسيده که مردی از لشکر شام به خانه زنی مسلمان و زنی غير مسلمان که در پناه حکومت اسلام بوده وارد شده، و خلخال و دستبند و گردن بند و گوشواره های آنها را به غارت برده، در حالیکه هيچ وسيله ای برای دفاع، جز گريه و التماس کردن نداشته اند. لشکريان شام با غنيمت فراوان رفتند بدون اينکه حتّی يک نفر آنان زخمی بردارد و يا قطره خونی از او ريخته شود. اگر برای اين حادثه تلخ، مسلمانی از روی تأسّف بميرد ملامت نخواهد شد و از نظر من سزاوار است. شگفتا! شگفتا! به خدا سوگند، اين واقعيّت قلب انسان را می ميراند و دچار غم و اندوه می کند که شاميان در باطل خود وحدت دارند و شما در حقِّ خود متفرّقيد. زشت باد روی شما و از اندوه رهايی نيابيد که آماج تير بلا شديد، به شما حمله می کنند، شما حمله نمی کنيد؟! با شما می جنگند، شما نمی جنگيد؟! اين گونه معصيت خدا می شود و شما رضايت می دهيد؟ وقتی در تابستان فرمان حرکت به سوی دشمن می دهم، می گوييد هوا گرم است، مهلت ده تا سوز گرما بگذرد و آنگاه که در زمستان فرمان جنگ می دهم، می گوييد: هوا خيلی سرد است بگذار سرما برود. همه اين بهانه ها برای فرار از سرما و گرما بود. وقتی شما از گرما و سرما فرار می کنيد، به خدا سوگند که از شمشير بيشتر گريزانيد. 3⃣ مظلوميت امام (علیه السلام) و علل شكست كوفيان ♦️ ای مرد نمايان نامرد! ای کودک صفتان بی خرد که عقل های شما به عروسان پرده نشين شباهت دارد. چقدر دوست داشتم که شما را هرگز نمی ديدم و هرگز نمی شناختم، شناسايی شما - سوگند به خدا - که جز پشيمانی حاصلی نداشت و اندوهی غم بار سرانجام آن شد. خدا شما را بکشد که دل من از دست شما پر خون و سينه ام از خشم شما مالامال است. کاسه های غم و اندوه را جُرعه جُرعه به من نوشانديد و با نافرمانی و ذلّت پذيری رأی و تدبير مرا تباه کرديد، تا آنجا که قريش در حقِّ من گفت: بی ترديد پسر ابی طالب مردی دلير است، ولی دانش نظامی ندارد. خدا پدرشان را مزد دهد، آيا يکی از آنها تجربه های جنگی سخت و دشوار مرا دارد؟ يا در پيکار توانست از من پيشی بگيرد؟ هنوز بيست سال نداشتم، که در ميدان نبرد حاضر بودم، هم اکنون که از شصت سال گذشته ام. امّا دريغ، آن کس که فرمانش را اجرا نکنند رأيی نخواهد داشت. ┄═❁✦❀•◦•◦•🌹•◦•◦•❀✦❁═┄
🌹سهم : خطبه ۲۷ تا ۲۶ ┄═❁✦❀•◦•◦•🌹•◦•◦•❀✦❁═┄ 📜 : ( پس از کشته شدن محمدبن ابی بکر در مصر در سال ۳۸ هجری امام علیه السلام این سخنرانی را در کوفه ایراد فرمود که سیّد رضی قسمت هایی از آن را آورده است.) 1⃣ شناخت فرهنگ جاهليت ♦️خداوند، پيامبر اسلام حضرت محمّد(صلی الله علیه و آله) را هشداردهنده جهانيان مبعوث فرمود، تا امين و پاسدار وحی الهی باشد. آنگاه که شما ملّت عرب، بدترين دين را داشته و در بدترين خانه زندگی می کرديد؛ ميان غارها، سنگ های خشن و مارهای سمّیِ خطرناک، فاقد شنوايی، به سر می برديد؛ آب های آلوده می نوشيديد و غذاهای ناگوار می خورديد؛ خون يکديگر را به ناحق می ريختيد و پيوند خويشاوندی را می بريديد، بت ها ميان شما پرستش می شد و مفاسد و گناهان شما را فرا گرفته بود. 2⃣ مظلوميت و تنهايی علی (علیه السلام) ♦️"(قسمت ديگری از همين خطبه) پس از وفات پيامبر(صلی الله علیه و آله) و بی وفايی ياران، به اطراف خود نگاه کرده ياوری جز اهل بيت خود نديدم؛ «که اگر مرا ياری کنند، کشته خواهند شد.» پس به مرگ آنان رضايت ندادم. چشم پر از خار و خاشاک را ناچار فرو بستم و با گلويی که استخوان شکسته در آن گير کرده بود جام تلخ حوادث را نوشيدم و خشم خويش فرو خوردم و بر نوشيدن جام تلخ تر از گياه حَنظَل، شکيبايی نمودم." 3⃣ معرفی عمروعاص و ضرورت آمادگی نظامی ♦️ "(قسمت ديگری از همين خطبه) عمروعاص با معاويه بيعت نکرد مگر آنکه شرط کرد تا برای بيعت، بهايی (حکومت مصر) دريافت دارد، که در اين معامله شوم، دست فروشنده هرگز به پيروزی نرسد و سرمايه خريدار به رسوايی کشانده شود. ای مردم کوفه! آماده پيکار شويد و سازوبرگ جنگ فراهم آوريد؛ زيرا که آتش جنگ زبانه کشيده و شعله های آن بالا گرفته است، صبر و استقامت را شعار خويش سازيد که پيروزی می آورد." ┄═❁✦❀•◦•◦•🌹•◦•◦•❀✦❁═┄
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 منشور حکومت علوی (شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای 📚 انتشارات انقلاب اسلامی 6⃣3⃣ (قسمت سی و ششم) راهنمایی مردم در فتنه (خطبه ۱۶۸) 🔹این کلام شریف بنا بر آنچه از مضمون خود سخن برمی آید ، مربوط می شود به آن زمانی که آتش جنگ میان امیرالمؤمنين ( عليه الصلاة والسلام ) و سپاهیان معاویه برافروخته شده بود . 🔹 ابتدای خطبه دربارهٔ رسول خدا است ؛ برای اینکه مردم تکلیف خودشان را بدانند و در زمینهٔ پیروی از امیرمؤمنان و انجام آنچه در آن موقعیت ضروری بود ، بتوانند تصمیم بگیرند ، گویا یادآوری بعثت و نبوت پیغمبر ضروری بوده است . همان طوری که در بحثهای مربوط به نبوت ، یکی دو بار تا کنون گفته شده است ، اعتقاد به نبوت ، متضمّن و حامل یک تعهد است . وقتی انسان معتقد شد و پذیرفت و گواهی داد که پیغمبر خدا خاتم پیامبران ، برگزیدهٔ خدا و مبعوث خدا است ، در حقیقت متضمن این است که انسان یک مسؤولیتی را قبول بکند . 🔹 این مسؤولیت در دو کلمه ، عبارت است از اینکه : ✅ هدف پیغمبر را بپذیرد، ✅ در راهی که پیغمبر حرکت می کرد ، قدم بگذارد و پیش برود . 🔹امیرالمؤمنین ( صلوات الله و سلامه عليه ) بعد از آنکه در زمینهٔ نبوت در این خطبه مطلبی بیان می کند ، می پردازد به آن کسی که شایستهٔ جانشینی پیغمبر است ؛ و من هو جدير بأن يكونوا للخلافة . ↩️ ادامه دارد...