eitaa logo
ݪَبْݒَࢪ
154 دنبال‌کننده
3هزار عکس
577 ویدیو
5 فایل
-بسم الله - سلام بر شمایگان. لبپر به ظرفی میگن که گوشه ای از اون شکسته باشه. منتظر پستای خیلی مرتب و شیک نباش، اینجا همه چی درهمه/من همونی ام که مامانت میگه باهاش نگرد🕶😂 گلادیاتور
مشاهده در ایتا
دانلود
ݪَبْݒَࢪ
باید برم مدرسه؟ میرم 🦦 . . @labpar
- اندر احوالات شب امتحان🦦. - @labpar .
وقتی یکی یه خصلت خوب داره، بهش بگین؛ نگه میدارین تو دلتون که چی بشه؟:/
با توجه به اتفاقات امروز؛ دوستم‌ غلط‌ می‌کنه دوست‌ِ جدید پیدا کنه☺️.
ݪَبْݒَࢪ
- خون می‌چکد از دیده در این کنج صبوری این صبر که من می‌کنم افشردن جان است !- -ابتهاج . @labpar 🤍 .
پای اگر فرسودم و جان کاستم آنچنان رفتم که خود می‌خواستم .. -
ابتهاج
. @labpar 🤍 .
ݪَبْݒَࢪ
یکی که عربیش خوبه به خدا بگه اگه پولمو نده مامور میبرم دم مکه😐.
ولی من نیاز دارم یکی محکم بغلم کنه بعد یواشکی چند میلیارد بزاره تو جیبمو بره🗿..
ݪَبْݒَࢪ
اتوبان شده است... . @labpar
اتوبان شده است... پ.ن: پشت فرمون ازش عکس گرفتم😂 . @labpar
روز نوشت امروز ساعت ۳‌صبح خوابیدم و مسلما ساعت ۱۰ با خشم مامان بیدار شدم😂 با مادر جان کیف میکنم. داشتن به مامان میگفتن: چیکار داری این دخترو بزار بخوابه. و اینجا بود که من لبخندی زدم و نقشم سوخت، مامان فهمیدن بیدارم😂 و جالب اینجاست وقتی صورتمو شستم اولین چیزی که مامان گفتن این بود: برو علی رو بیار خلاصه آقا ما رفتیم علی رو از خونه ی لاو برداریم. لاکپشت طاها رو دیدم و علی رو آوردم خونه. رفتم بانک یه سر از بانک اومدم بیرون یه جا نگه داشتم خوراکی بخرم که با علی و طاها بزنیم بر بدن😂 دو تا آقا داشتن با هم دعوا میکردن که یه هو یه پیرزن از ماشینش پیاده شد و گفت صلوات. اونا دعوا میکردن ایشون می‌گفت صلوات. وای خیلی خوب بود 😂😂 اخرشم اونایی که میانجگری میکردن برای اون دوتا مرد اومدن پیرزن بنده خدا رو آروم کنن😂 رسیدم خونه خوراکی هارو علی خورد و من دلم نمیاد به سهم طاها دست بزنم و سهم خودمو گذاشتم برای وقتی که لاو اومد. ان شاء الله تا اون موقع کسی پیدا نشه اونارو بخوره
ݪَبْݒَࢪ
لاکپشت طاها🐢 باید براش اسم پیدا کنیم. #جک_جونور @labpar
یبار یه مادربزرگی اومده بود خونمون. اصرار داشت اسم طاها رو عوض کنه... یاد اون افتادم