اون دوتا کفشی که می‌بینید، کفش منو طاهاست. برای زدن و انداختن اون لونه ی کلاغ داشتیم تلاش میکردیم. که کفش طاها گیر کرد. بعدش طاها دید هر کاری میکنه کفشش نمیاد پایین با کفش من امتحان کرد. و این شد نتیجه ی کار 😂😂

رخ کارو ببینید!😂

یه آقایی پیدا شدن و از درخت کاج رفتن بالا و شاخه رو تکون دادن و کفش افتاد پایین😂

خلاصه که روز خوبی بود با طاها 😁

چرا باید بعضیا انقدر عوضی باشن که پشت سر آدم صحبت بکنن مثلا برای دلسوزی برن ادمو خراب بکنن بعد بیان مهربونیشونو نشونت بدن و بعد که از کثافت کاریای دیگش ناراحت میشی، ازت دلخور بشه و بعد یه مدت که میفهمی رفته خرابت کرده ناراحت تر و چون تو آدمی هستی که همون جا حرفتو میزنی و مثل اون مهربون نیستی آدم بده تو میشی. یعنی من. و بعد یه مدت میفهمی کاری کرده که بهت احساس خیانت دست میده بهم حسی بدی داد و ناراحتم کرد. اما آدم بده منم چون اون مهربونه فقط سر کثافت کاری. 🚬

این نظر شخصیه منه. مهربون بودن فقط این نیست که لبخند بزنی و همیشه مثبت اندیش باشی و در حال کمک به هر خری که از راه میرسه. مهربون بودن گاهی توی این خلاصه میشه که بزنی تو گوش طرف تا یه قدم دیگه بر نداره بیوفته تو چاه مهربون نمایی.

هر کثافت کاری که میخواید بکنید و اسمش رو نزارید مهربانی🤞🏻 @labpar

حالم بده و من همیشه تو رفاقتا ضربه خوردم. نمیگم خیلی آدم گلی ام نه اتفاقا خیلی ام مزخرفم. اما توی رفاقت تا تهش بودم و هستم. هر خطر و زهرماری رو به جون میخرم برا رفیقم. اما کاش رفاقت بلد باشید.

و من مانند نویسنده ی یک فیلم هستم. همه کارگردانش را تشویق میکنند و دریغا که نویسنده اگر نبود کارگردان چیزی برای ساختن نداشت. @labpar

ترجیح میدم بد و عوضی باشم تا اینکه مهربون باشم و کسی رو ناراحت کنم. از مهربون انتظار میره مهربون باشه. اما آدم عوضی همیشه بده. اگر هم خوبی کنه باعث خوشحالی میشه. @labpar

“مرگ تراژدی زندگی نیست، تراژدی واقعی مرگ آن چیزی است که اجازه می‌دهیم در درونمان بمیرد در حالی که هنوز زنده‌ایم” نوآم چامسکی @labpar

کی؟