چرا باید بعضیا انقدر عوضی باشن
که پشت سر آدم صحبت بکنن
مثلا برای دلسوزی برن ادمو خراب بکنن
بعد بیان مهربونیشونو نشونت بدن
و بعد که از کثافت کاریای دیگش ناراحت میشی،
ازت دلخور بشه و بعد یه مدت که میفهمی رفته خرابت کرده ناراحت تر
و چون تو آدمی هستی که همون جا حرفتو میزنی و مثل اون مهربون نیستی آدم بده تو میشی.
یعنی من.
و بعد یه مدت میفهمی کاری کرده که بهت احساس خیانت دست میده
بهم حسی بدی داد و ناراحتم کرد.
اما آدم بده منم چون اون مهربونه فقط سر کثافت کاری.
🚬
این نظر شخصیه منه.
مهربون بودن فقط این نیست که لبخند بزنی و همیشه مثبت اندیش باشی و در حال کمک به هر خری که از راه میرسه.
مهربون بودن گاهی توی این خلاصه میشه که بزنی تو گوش طرف تا یه قدم دیگه بر نداره بیوفته تو چاه مهربون نمایی.
حالم بده و من همیشه تو رفاقتا ضربه خوردم.
نمیگم خیلی آدم گلی ام نه
اتفاقا خیلی ام مزخرفم.
اما توی رفاقت تا تهش بودم و هستم.
هر خطر و زهرماری رو به جون میخرم برا رفیقم.
اما کاش رفاقت بلد باشید.