ادمینها فکر میکنن مهم هستن ولی ده دقیقه بعد از پاک کردن کانالشون، ممبرها به فکر اینن نوشابهشون زرد باشه یا مشکی...
[میم مثل زهرا]
و چقدر حالا دوست دارم این جا باشم.
چای بریزم، بنویسم و گریه کنم.
پاهایم را نزدیک ببرم
و وقتی کف پایم در حال سوختن بود به زمین بکشمشان.
جمعشان کنم و به پهلو کنار آتش دراز بکشم.
چای بریزم.
یک بطری آب سرد هم از رودی که آن نزدیکیست آورده باشم و داخل چای نصفه نیمه ام بریزم.
با انگشت سبابه ای که داخل چای میکنم، دما را بگیرم و اگر قابل خوردن بود. یک سره چای را بفرستم داخل گلویم.
بلال هم کم دارد این فضا.
برای سیزه بلالی بپزم.
کره و کمی آب لیمو هم بمالیم روی آن شیر بلال های نمکی.
صدای سوختن چوب ها بیاید.
از آن جرقه ریز های اتشین در هوا پخش بشود.
مسواک، همیشه یک مسواک کوچک داخل کیفم دارم. و حالا که بلال خورده ایم، بسیار واجب است.
باز هم دلم چای میخواهد.
از آنها که به خون خروس شبیه است.
فقط من باشم و تو @zsaberi1371
و صدای خنده هایمان تا خود ابرها برود.
و من برای گرفتن خنده هایت یک جمله ی طنز را انقدر اجرا کنم تا خودت معترض شوی.
@labpar
ݪَبْݒَࢪ
و چقدر حالا دوست دارم این جا باشم. چای بریزم، بنویسم و گریه کنم. پاهایم را نزدیک ببرم و وقتی کف پای
😁
آهان.
این خوبه
کنار آتیش از آدم خنده بگیری.نه اینکه تو حرم. کنار ضریح
من پول تو حسابم هرچی که کمتر میشه بیشتر خرج میکنم، حس میکنم تو سرازیری دارم میدواَم خیلی حال میده. :))))
[ریـــوا]
ݪَبْݒَࢪ
شهید بهشتی @labpar
انتقاد از خویشتن را جز برنامههای
اصلی خود قرار دهید.
-شهید بهشتی
[طلبهگراف]
ما عادیا استایل پاییزی نداریم،فقط همون هودی پارسالیمون رو از توی کمد در میاریم.
[حرف]