یمن، ایستاده بر دهانهی آتشفشان جنگ و تمامقامت بر کرانهی شهر سوخته... اما برای ابراهیمباوران، منجنیق عذاب، گاهوارهی موسی است و آتش پردهداران پردهدر بیتالله، «بردا و سلاما» است. ققنوسوار از میان شرارههای جنگ و گدازههای جهاد، زاده میشوند، اویسهای پیامبر ندیدهی ایمان گزیده. باید دستی بر آتش جنگ داشت تا فهمید که چه میکشند، پابرهنگان سرافراز سینهسوخته؛ احساس سوختن به تماشا نمیشود.
سوگند به برق خنجر یمنی آنگاه که از قامت تکیده و نحیف یاوران خدا حمایل میشود، که مشت خدا پر است از گزینههای انتقام چون ریح صرصر و سجیل منضود که به صبحی یا شامی بسان برق خاطف بر سر جنود شیطان فرود میآید و آنها را زیر و زبر میکند یا چون دسته علفی میجود. این دود و دم معرکه فرو مینشیند و فجر پیروزی سینهی آفاق را میشکافد و صبح امید از اعتکاف پردهی غیب بیرون میآید. سحر نزدیک است...
#باهم_برای_یمن
#معا_من_أجل_اليمن
#TogetherForYemen
✍زهرا محسنیفر
https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648