فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گلبانگاللهاکبرفراموشنشود🌷 اللهاکبراللهاکبراللهاکبر
بخشپانزدهم سلسلهگفتمان:
#مباحثاتدینیاجتماعی 410
♨️هاشمیرفسنجانیکیست⁉️
(قسمتبیستم)
🔵 باد کاشتید آقایهاشمی‼️(3)
🔶سردار غلامعلی رشید (جانشین ستاد كل نیروهای مسلح) نیز در مصاحبه با روزنامه ایران در همین ارتباط اظهار می دارد:
«پس از عملیات بدر به این نتیجه رسیدیم كه با این روش نمی شود در جنگ به پیروزی رسید . طرحی را تهیه كردیم تا با 1500 گردان برای حمله به سه هدف در سراسر جبهه طی یك سال و نیم به دشمن حمله كنیم . هدف بصره با 500 گردان ، هدف كركوك با 400 گردان و بغداد با 600 گردان . انجام هر عملیات 4 الی 6 ماه پیش بینی می شد ولی آقای هاشمی گفت ما بند پوتین این نیروها را هم نمی توانیم تأمین كنیم»‼️
همه شواهد مؤید آن است که اکبر هاشمی رفسنجانی به سنت مألوف خود از ابتدا با نیت و پروژه «پایان جنگ» جانشینی فرماندهی کل قوا را بر عهده گرفت و نهایتاً نیز موفق به تحمیل قطعنامه 598 به بنیان گذار جمهوری اسلامی شد ولو آنکه این تحمیل از طریق غبن و بسط خصومت نزد وارثان جنگ مبدل به زخمی ناسور در بدنه انقلاب شود...
طبیعتاً چنین کدورتی از دیده تیزبین هاشمی نیز نمیتوانست پنهان بماند و ایشان که بعد از جنگ سکان ریاست جمهوری ایران را با تز «ام القری جهان اسلام» و ضرورت بازسازی و سازندگی صنعتی و اقتصادی ایران در اختیار گرفته بود به فراست میدانست اگر نتواند مشکل خود را با بچههای سپاه حل کند ایشان مُبدل به اصلی ترین مانع در مسیر سیاست های مطمح نظر سردار سازندگی خواهند شد.
ظاهراً نقشه راه هاشمی برای مرتفع کردن این مشکل «طرح ادغام سپاه در ارتش» بود که بنا به گفته سرلشکر «سید یحیی رحیم صفوی» فرمانده سابق کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این آیت الله خامنه ای بود که مانع از تحقق چنین امری شد:
قبل از «رهبری» آیتالله خامنهای طرح ادغام سپاه و ارتش توسط آقای هاشمی رفسنجانی پیگیری میشد و جلسات متعددی هم توسط آقای عبدالله نوری برای این ادغام برگزار میشد ولیکن در همان روزهای اول رهبری حضرت آقا این طرح متوقف شد و تدبیر حضرت آقا حفظه الله حفظ ارتش و سپاه وتفکیک مأموریت ها بین این دو سازمان بود که انجام شد.
تدبیری که در سال های بعد نشان داد در مهار بحران های خارجی و داخلی موثر واقع شد.
علی ایحال هر اندازه حامیان هاشمی رفسنجانی معتقدند سیاست های ایشان بصورتی سنجیده جمهوری اسلامی ایران را به تناوب از مهلکه های سنگین با موفقیت عبور داده اما مخالفان ایشان نیز قائل به کوتاه مدت بودن فوائد اقدامات هاشمی بوده و در بلند مدت آثار و تبعات اقدامات هاشمی را برای آینده کشور مضر و ناصواب ارزیابی می کنند.
🔷تحمیل آیتالله منتظری به بنیانگذار جمهوری اسلامی در قامت «قائم مقام رهبری» طی سال های نخست پیروزی انقلاب اسلامی نمونه دیگر و مبرهنی از سیاست های زیرپوستی و ناصادقانه هاشمی رفسنجانی بود که بعدها هزینههای سنگینی را متوجه نظام نوپای جمهوری اسلامی کرد.
بنا بر روایت «آیت الله گیلانی» علیرغم تاکید بنیان گذار جمهوری اسلامی به هاشمی مبنی بر عدم انتخاب آیت الله منتظری به سمت «قائم مقامی» ایشان زیرکانه و با سیاست ورزی توانست آیتالله منتظری را در مقام جانشین رهبری به مجلس خبرگان تحمیل کند. بدون آنکه بعدها بپذیرد چنان تحمیلی چه هزینههای سنگینی را متوجه کشور کرد و تنها با تکیه بر شناخت شخصی اش از سادگی و القا پذیری آیتالله منتظری و «نفوذ خود بر ایشان» آینده محتمل و شیرینی را در افق روبرو ملاحظه می کرد که در فردای نبود «کاریزمای خمینی» منتظری اسماً رهبر ایران است و در حالی که شیرازه امور همچنان در اختیار هاشمی باقی خواهد ماند. (تفصیل این مطلب پیش تر در مقاله لبخند خدا در زیر نویس آمده)
هرچند آن زمان هم که برخلاف پیش بینی هاشمی رفسنجانی، آیت الله خمینی در پایان عمر «آیت الله منتظری» را از سمت قائم مقامی عزل کرد هاشمی باز هم بیکار نماند و در فردای رحلت بنیان گذار جمهوری اسلامی در مجلس خبرگان برای رهبری آیتالله خامنهای در حد و وسع و توان و قواره خود «هر چند با تعلل و تاخیر» (!) سنگ تمام گذاشت با این تحلیل محتمل که کماکان می تواند از طریق «مدیون کردن ایشان به خود» زمینه تسلط بر اهرم های تصمیم گیری در کشور را در اختیار داشته باشد. بر همین مبنا بود که بعد از انتخاب آیتالله خامنهای در سمت رهبری، هاشمی رفسنجانی وقت و بی وقت در مصاحبه ها و اظهارات خود می کوشید مدیون بودن ایشان به خود را یادآوری و گوشزد کند تا جائی که در ضمیمه یادواره فجر در روزنامه اطلاعات در بهمن ماه سال 69 طی مصاحبه «جواد مظفر» با هاشمی ایشان پا را از اجلاسیه خبرگان رهبری هم فراتر گذاشت و...
✅#اینبحث_ادامهدارد...
سلامتیوجودنازنینِ
رهبریعزیزمون_صلوات
الثِّقَةُبِاللهِثَمَنٌلِکٌلِّغالٍ
و سُلَّمٌ اِلى کُلِّ عال
صفحهتخصصیمباحثاتِ
دینیسیاسیاجتماعی
https://eitaa.com/lahegh
بخشپانزدهم سلسلهگفتمان:
#مباحثاتدینیاجتماعی 411
♨️هاشمیرفسنجانیکیست⁉️
(قسمت21)
🔵 باد کاشتید آقایهاشمی‼️(4)
بعد از انتخاب آیت الله خامنه ای در سمت رهبری، هاشمی رفسنجانی وقت و بی وقت در مصاحبه ها و اظهارات خود می کوشید مدیون بودن ایشان به خود را یادآوری و گوشزد کند
🔷روزنامه اطلاعات بهمن سال 69 مصاحبه «جواد مظفر» با هاشمی :
در انتخاب اعضای شورای انقلاب نیز ایشان بوده که در سال 57 آقای خامنهای را به امام معرفی کرده و ضمن تائید ایشان نزد امام اسباب عضویت وی در شورای انقلاب را فراهم کرده.
مصاحبهای که هر چند به قیمت حبس چندین ماهه «مظفر» تمام شد اما به هر حال فحوای آن این معنا را متبادر به ذهن می کرد که هاشمی رفسنجانی بعد از شکست پروژه رهبری آیتالله منتظری اکنون می کوشد از طریق تسلط و مدیون معرفی کردن آیتالله خامنهای به خود بستر آزادی عمل در ساختار قدرت ایران را برای خود محفوظ نگاه دارد
🔶هرچند اظهارات «آیتالله معصومی» نماینده خبرگان از استان خراسان با «روزنامه جوان» نشان می دهد هاشمی رفسنجانی در اجلاسیه معروف خبرگان جهت انتخاب جانشین امام خمینی نیز ابتداً رغبتی برای معرفی آیتالله خامنهای نداشته و با ابرام آیتالله معصومی بوده که ایشان مجبور به استناد نظر امام خمینی بر اصلحیت آیتالله خامنهای برای احراز مقام رهبری نظام شده اند. (!!)
🔷مطابق اظهارات آیت الله معصومی: «آن روز (روز انتخاب رهبری بعد از فوت آیت الله خمینی) روز عجیبی بود و گونهای مختلف عبرت در آن بود ... ما در تزلزل بودیم و شبهههای اعلمیت و این حرفها در اذهان برخی نمایندگان بود. ما در آغاز باورمان نمیشد كه آقا (آیتالله خامنهای) رأی بیاورد، اما ما – یعنی من و چند نفر از رفقا- در ذهن خودمان آقا را كاندیدا كرده بودیم. البته این قبل از آن بود كه آقای رفسنجانی خودش و از قول مرحوم حاج احمدآقا نقل كند كه نظر مبارك حضرت امام(ره) هم به ایشان بوده است ... بعد كه كاندیداتوری و حتی تمایل عمده حضار به رهبری ایشان محرز و معلوم شد، ایشان اظهار مخالفت كرد. ما هم میدانستیم ایشان ناطق توانا و زبردستی است و ممكن است در صورت ادامه سخن، بتواند جمع ما را مجاب كند كه از پیگیری رهبری ایشان منصرف شویم ... دقایقی قبل از این ماجرا، یك نفرآمد و به من گفت: «داستانی هست، نقل قول موثقی از امام(ره) وجود دارد، چرا آقای رفسنجانی آن را نمیخواند؟» گفتم: «تو بنویس». گفت: «نمیخوانند». گفتم: «تو بنویس، من اینجا هستم». نامه را كه بردند دادند، باز هم آقای رفسنجانی نخواند !! من بلند شدم وگفتم: «مگر ما خبرگان مردم نیستیم؟ از استانی كه یكپنجم ایران است نماینده شدهایم. چرا نامه ما را نمیخوانید؟ چرا نخواندید؟ برای چه؟ آقای هاشمی هم گفتند كه آقای خامنهای به خواندن این نامه راضی نیستند، چون امام (ره) در ماجرای اسقاط... آیتالله منتظری... میخواستند با او برخورد تندتری بكنند، آگاهان از ماجرا خبر دارند، ایشان حتی نامه 6/1 را داده بودند به اخبار ساعت 2 بعدازِظهر رادیو كه اعلام شود، چند ساعت بعد ایشان را منصرف كردند. درگیرودار همین بحثها با امام(ره)، رؤسای سه قوه اصرار كردند كه آقا چه كسی را داریم؟ خود امام(ره) هم فرموده بود: «مگر خامنهای چه عیبی دارد؟». در ادامه جلسه آن روز گفتیم: «نه در نقل این قول رضایت آقا ملاك نیست، بالاخره این جمع باید از جمیع جهات مطلع باشند تا بتوانند رأی درستی بدهند، بخوان» و خواندند. این هم باز یاری خدا شد. بعد از خواندن آقای رفسنجانی، به رأی گذاشتند. من دقیق نگاه میكردم، من دیدم اكثریت قاطع علما درجا حركت كردند، بلند شدند. فهمیدم كه این كار، كار خدایی است. خبرگان بازی درنیاوردند و حقیقتاً به خاطر خدا حركت كردند و رأی دادند.»
🔶علی رغم وجوه رندانه در مشی و سلوک سیاسی اکبر هاشمی رفسنجانی که اسباب کدورت و بلکه نفرت از ایشان را نزد بدنه موثری از حاملان انقلاب اسلامی فراهم کرده اما در نقطه مقابل همین وجوه منجر به آن شده تا هاشمی در میانه رجال سیاسی جهان در قامت یک سیاستمدار عملگرا برسمیت شناخته و اقبال شود تا آن درجه که برخلاف مخالفان داخلی اش، اصحاب سیاست در جهان غرب عموماً از تقویت موضع ایشان و سنت سیاسی و مصلحت اندیشانه ایشان استقبال کرده اند تا جائی که اخیراً و با انتشار کتاب «شاهد» (خاطرات منصور رفیع زاده ـ جاسوس دو جانبه سیا ـ ساواک) مشخص شد حضور فردی مانند هاشمی رفسنجانی در هرم قدرت سیاسی ایران تا آن درجه برای غربی ها حائز اهمیت هست که مصرند با هر شکل ممکن برای تقویت موقعیت ایشان در داخل کشور امداد رسانی نمایند و این امداد رسانی می تواند تا آنجا...
✅#اینبحث_ادامهدارد...
سلامتیوجودنازنینِ
رهبریعزیزمون_صلوات
الثِّقَةُبِاللهِثَمَنٌلِکٌلِّغالٍ
و سُلَّمٌ اِلى کُلِّ عال
صفحهتخصصیمباحثاتِ
دینیسیاسیاجتماعی
https://eitaa.com/lahegh
بخشپانزدهم سلسلهگفتمان:
#مباحثاتدینیاجتماعی 412
♨️هاشمیرفسنجانیکیست⁉️
(قسمت22)
🔵بادکاشتیدآقایهاشمی‼️(5)
🔶 مشخص شد حضور فردی مانند هاشمی رفسنجانی در هرم قدرت سیاسی ایران تا آن درجه برای غربیها حائز اهمیت هست که مصرند با هر شکل ممکن برای تقویت موقعیت ایشان در داخل کشور امداد رسانی نمایند و این امداد رسانی میتواند تاآنجاپیش برودکه
👈 به گفته منصور رفیع زاده: «پس از مراجعه ارتشبد اویسی به مسئولان سیا و درخواست 800 میلیون دلار جهت سرنگونی حکومت جمهوری اسلامی سیا نه تنها به اویسی بیاعتنائی کرد بلکه فهرست ارتشیان حامی اویسی که قرار بود در طرح کودتای اویسی در ایران مشارکت کنند را با واسطه در اختیار عملگرایان ایران قرار داد تا از این طریق ضمن تقویت موضع ایشان جهت تصفیه ارتش به روند آزادی دیپلمات های به گروگان گرفته شده خود در تهران نیز امداد رسانی کند.»
👈به استناد ادعای منصور رفیع زاده در کتاب شاهد:
«سیا به رفسنجانی اطمینان داد که دولت آمریکا وی را بهترین جانشین آیتالله خمینی میداند آنها هم چنین به وی اعلام نمودند که رفسنجانی را نزد مردم ایران تبدیل به قهرمان جنگ ایران با عراق خواهند نمود. آنها این کار را از طریق دادن سلاحهای آمریکایی به ایران جهت پیروزی در جنگ انجام میدادند ... آمریکاییها بر روی این «ایده خود» که رفسنجانی میخواهد جایگاه منتظری را غصب نماید سرمایهگذاری کردند. آنها به وی اطمینان دادند که برای کنار زدن منتظری هر چه در توان دارند انجام خواهند داد.» (ص ۴۸۳) هر چند صحت ادعاهای مطرح شده در کتاب «شاهد» قابل وثوق نیست از جمله آنکه
👈ایشان در فراز دیگری از همین کتاب آورده :
«سال ۱۹۸۲تیمسار اویسی… با رابط سیا ملاقات نمود در این ملاقات اویسی به وی گفت شما میگویید که دارید به ما کمک میکنید اما از آن طرف به آیتالله خمینی پیشنهاد فروش اسلحه میدهید! من از ترفند شما خبر دارم شما دارید از ما به عنوان طعمه استفاده میکنید تا آیتالله خمینی را پشت میز مذاکره و معامله بکشید. اگر مردم آمریکا از این جریان خبردار شوند خیلی عصبانی میشوند. بعد از اینکه آیتالله خمینی این همه کشور شما را تحقیر کرده آنها هرگز این مسأله را تحمل نخواهند کرد من به آنها میگویم» (ص ۴۵۵).
👈«این طولانیترین تماس سیا با اویسی بود دو سال بعد در هفتم فوریه ۱۹۸۴ او و برادرش در حالی که در یکی از خیابانهای نزدیک آپارتمان اویسی قدم میزدند ترور شدند از آن هنگام از خودم میپرسم که آیا اویسی هدف … بود یا سیا؟» (ص ۴۵۹)
اما بیرون از همه شوائب و ظواهر و قرائن یک نکته در این میان غیر قابل کتمان است و آن این که هاشمی بعد از 6 دهه فعالیت ومبارزه سیاسی اکنون در حال دروی محصولی است که پیشتر خود و با دستان خود بذر آن را در بستر حاصلخیز سیاست ایران کاشت:
باد کاشتید آقای هاشمی‼️
و طوفان محصول اجتناب ناپذیر فلاحت باد است. آنکس که باد میکارد طوفان درو میکند‼️
(✍داریوش سجّادی14/دی/91)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پینوشت:🔻
مصاحبه با رحیم صفوی
http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13901118000986
مصاحبه با محسن رفیق دوست
http://khabaronline.ir/detail/245539/politics/parties
مناظره زیباکلام و سردارکوثری
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910629001569
مصاحبه با آیتالله معصومی
http://www.parsine.com/fa/print/74906
مقاله لبخند خدا
http://sokhand.blogspot.com/2012/02/blog-post_26.html
هزار داستان هزار دستان ـ محمد قوچانی ـ مهرنامه- بخشهائی ازکتاب شاهد
http://journalistsclub.ir/editors/mohamad-ghuchani/%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%90-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86/
✅#اینسلسلهگفتمان_ادامهدارد.
سلامتیوجودنازنینِ
رهبریعزیزمون_صلوات
الثِّقَةُبِاللهِثَمَنٌلِکٌلِّغالٍ
و سُلَّمٌ اِلى کُلِّ عال
صفحهتخصصیمباحثاتِ
دینیسیاسیاجتماعی
https://eitaa.com/lahegh
بخشپانزدهم سلسلهگفتمان:
#مباحثاتدینیاجتماعی 413
♨️هاشمیرفسنجانیکیست⁉️
(قسمت 23)
🔵 "پاییزِ پدرسالار".‼️_(1)
اکبر هاشمی رفسنجانی را بلاتردید به اعتبار پیشینه سیاسی و مبارزاتیاش میتوان در قامت یک پدیده منحصر بفرد در جمهوری اسلامی ایران محسوب کرد که در کاریر سیاسی خود از قامت «یک مسئول» تدریجاً و با شیبی محسوس انتقال به ساحت «یک مسئله»‼️
مسئله شدن هاشمی رفسنجانی را میتوان در دو سطح آنژیوگرافی کرد.
🔵نخست هاشمی در قامت یک سالمند و آنگاه هاشمی در ساحت یک سیاستورز. فهم هاشمی و فهم رفتار هاشمی در قامت یک سپهسالار سالخورده سیاسی، به اعتبار جهتگیری و کنش های توجهطبانه وی از فردای رد صلاحیتش در انتخابات ریاست جمهوری سال92 در فرآیندی قابل هضم و تحلیل محتوا است که از آن می توان تحت عنوان «سندروم پدربزرگ» نام برد.‼️
سندروم پدربزرگ ناظر بر کلیشهای است که مبتلابه با ورودش به عرصه کهنسالی در حسرت ایام شباب و بودنش در کانون توجه و اقبال، بیتابی می کند و با تلقی فراموش شدگی، خود را تحت گرایش شدیدی از توجهطلبی و شأنیت و محوریت قرار می دهد. رویکردی که فرد طی آن خود را مغناطیسی فرض می کند که همگان موظفند حول وجود او حلقه زده و با تبعیت و تکریم وی گوش بفرمان همه نصایح و اوامر مشفقانه و راهگشایانه آن «پدربزرگ» بنشینند‼️
در چنین فرآیندی فرد با درک و حظ رسیدن به خزان زندگی، در مقام واکنشی عاطفی خود را سرمایهای بیبدیل و تمام نشدنی فرض می کند که دیگران باید قدرش را بدانند و منزلتش را پاس دارند. با این تفاوت که جنس «سندروم پدربزرگ» نزد اکبر هاشمی رفسنجانی قبل از «کبر سن» ریشه در خاستگاه سیاسی ایشان دارد.
به عبارت دیگر ابتلای هاشمی به «سندروم پدربزرگ» محصول اینرسی سیاسی ایشان است که در عمل مانع از آن شد تا مشارالیه بموقع بتواند خود را با حرکت و مسیر تحولات سیاسی دهه سوم انقلاب هماهنگ نگاه دارد. این ناتوانی در جائی عمق و شدت نیز گرفت که هاشمی به اعتبار چگالی سیاسی وزین و غیر قابل انکارش، خود را اسیر این چگالی و کاریزمای انحصاری خود کرد و متقابلاً نظام و انقلاب را نیز موظف و ملزم به تکریم و تطبیق با خود دانست.
هاشمی با چنین مختصاتی خود را محور و استوانه و شناسنامه کشور و انقلاب می داند که برخلاف بقیه که موظفند پشت سر رهبری نظام امتثال امر کنند ایشان نقشی هم عرض رهبری برای خود قائل است و به همین دلیل نمی تواند حاشیه نشینی یا فراموش شدگی خود در مناسبات قدرت را تحمل کند.
ابتلای هاشمی به «سندروم سیاسی پدربزرگ» در بطن خود از این استعداد برخوردار است تا بتواند نوعی مناسبات ارباب ـ رعیتی بین مغناطیس پیشوا و شیدائیان پیشوا را باز تولید کند. مناسباتی که طی آن چنان پدربزرگی را متوقع می کند تا همواره در کانون مدح و ستایش و تائید قرار داشته و بیش از این نیز رسالتی برای رعایای خود متصور نباشد.
«مداح و ممدوح» ، «ستایشگر و ستایشجو» هر دو محصول مناسبات مهوع و فاسدی در حوزه قدرت است که طرفین را در یک رابطه متقابل «از یکدیگر» و «به یکدیگر» به حظ و بهره می رساند. سنتی مکروه که در حافظه تاریخی ایرانیان به کثرت قابل رویت و رصد است.
نزدیک ترین نمونه از این دست از مناسبات آلوده قدرت را می توان در حکومت پهلویانی بازیافت کرد که اتفاقا هاشمی رفسنجانی سهم بالائی در به زیر کشیدن آن نظام آلوده را در کاریر سیاسی خود عهده داری می کند‼️
وقتی در دهه 50 و بعد از خوانش ترانه «بوی گندم» توسط «داریوش اقبالی» که انتقادی لطیف به اصلاحات ارضی در حال اجرای محمد رضا پهلوی بود، ساواک «داریوش» را بازداشت کرد و ماجرا ظاهراً با چند سیلی ختم بخیر شد‼️ متقابلاً داریوش نیز برای جبران جسارت خود ملزم به دلجوئی از اعلی حضرت شده و با خوانش «طلایه دار» و «رسول رستاخیز» در مدح «موسس حزب رستاخیز» (!) پابوسانه و مدیحه سرایانه در مدح آن قبله عالم ابراز داشت:
ای ابر مردمشرقی ای کوه ـ
ای نگهبان قدسی خورشید
روشنای آتش زرتشت ـ
یادگار صداقت جمشید
ناجی سربلندی انسان ـ
ای تو پیغمبر ، ای اهورایی
ای برای تو این هیولاها ـ
همه کوکی همه مقوایی...
ای رسول بزرگ رستاخیز
دست حق بهترین سلاح توست‼️
✅ادامهدارد...
سلامتیوجودنازنینِ
رهبریعزیزمون_صلوات
الثِّقَةُبِاللهِثَمَنٌلِکٌلِّغالٍ
و سُلَّمٌ اِلى کُلِّ عال
صفحهتخصصیمباحثاتِ
دینیسیاسیاجتماعی
https://eitaa.com/lahegh
بخشپانزدهم سلسلهگفتمان:
#مباحثاتدینیاجتماعی 414
♨️هاشمیرفسنجانیکیست⁉️
(قسمت 24)
🔵 "پاییزِ پدرسالار".‼️_(2)
از سنتی مذموم بنام «مداح و ممدوح» ، «ستایشگر و ستایشجو» که هر دو محصول مناسبات مهوع و فاسدی در حوزه قدرت است و از خوانش اقبالی گفتیم...
هر چند ماهیت عمل «داریوش اقبالی» در خوانش « رسول رستاخیز» مذموم بود، اما مذموم تر از آن نیاز مهوع پادشاهی به آن مداهنهها و ادبیات خاکسارانه و چاپلوسانه و متملقانه و چاکر سالارانه بود.
چنان خاکساری و ژاژ خائیدنی قبل از آنکه اثبات کننده ذلت و زبونی آن خواننده جوان و مرعوب باشد موید فلاکت پادشاهی بود که با تعبیر زبردستانه «اگزوپری» در رمان ماندگار «شازده کوچولو»، تبعیدی خود خواسته در برج عاج خودساختهاش در ستارهای است که با نگاهی «رعیت انگارانه به غیر خود» رسالتی جز تکریم و تشویق خود از جانب رعیت را برنمی تابد‼️
📛 خودپسند
اخترک دوم مسکن آدم خودپسندى بود. خودپسند چشمش که به شهریارکوچولو افتاد از همان دور داد زد بهبه !! این هم یک ستایشگر که دارد مىآید مرا ببیند !! آخر براى خودپسندها "دیگران فقط یک مشت ستایشگرند". شهریارکوچولوگفت: -سلام !! چه کلاه عجیب غریبى سرتان گذاشتهاید!! خودپسند جواب داد: مال اظهار تشکر است. منظورم موقعى است که هلهلهى ستایشگرهایم بلند مىشود. گیرم متأسفانه تنابندهاى گذارش به این طرفها نمىافتد. شهریار کوچولو که چیزى حالیش نشده بود گفت: چى؟ خودپسند گفت: دستهایت را بزن به هم دیگر، شهریارکوچولو دست زد و خودپسند کلاهش را برداشت و متواضعانه از او تشکر کرد. شهریارکوچولو با خودش گفت: دیدنِ این، تفریحش خیلى بیشتر از دیدنِ پادشاهاست. و دوباره بناکرد دستزدن و خودپسند با برداشتن کلاه بنا کرد تشکر کردن. پس از پنج دقیقهاى شهریارکوچولو که از این بازى یکنواخت خسته شده بود پرسید: چه کار باید کرد که کلاه از سرت بیفتد؟ اما خودپسند حرفش را نشنید. آخر آنها "جز ستایش خودشان چیزى را نمىشنوند". از شهریارکوچولو پرسید: تو راستى راستى به من با چشم ستایش و تحسین نگاه مىکنى؟ ستایش و تحسین یعنى چه؟ یعنى قبول این که من خوشقیافهترین و خوشپوشترین و ثروتمندترین و باهوشترین مردِ این اخترکم. آخر روى این اخترک که فقط خودتى و کلاهت. با وجود این ستایشم کن. این لطف را در حق من بکن. شهریارکوچولو نیمچه شانهاى بالا انداخت و گفت: خب، ستایشت کردم. اما آخر واقعا چىِ این برایت جالب است؟ شهریارکوچولو به راه افتاد و همان طور که مىرفت تو دلش مىگفت: این آدم بزرگها راستى راستى چه قدر عجیبند !! (برگرفته از رمان شازده کوچولو)
علی ایحال «دنیای اون روزای» آن اعلیحضرت با گذشت بیش از 3 دهه اکنون قرینهایاز «دنیای این روزای» اکبری شده به قسمی که در بارعام های وقت و بیوقت ایشان با «رعایا» ناظران به ضیافت ادبیاتی نائل می شوند که ترجمانی از شاذگوئی دهه 50 امثال «داریوش اقبالی» در وصف آن اعلیحضرت پیشین است‼️
آیتالله، آیتالناس شد !!
باز هم حرفی نو با خود آورده؛ آخوند متفاوتی که هرگز کهنه نمیشود !!
او هنوز نقطه امید و اتکای مردم و مسئولان در بحرانهای داخلی و خارجی است !! آغوش آیتالله باز است... فقط او میتواند کشور را از این گردنه سخت عبور دهد !! چه قدر راهکارهایش هنوز راهگشاست !! فهم تاریخی آیتالله سالهای زیادی را میطلبد !! او کوه یخی است که امروز فقط قلهاش پیداست !! این پیر سیاست و این روحانی متفاوت باخود چه گنجی دارد که تمام نمی شود !! به دعای خیر ملتی نه نگو!! آقای هاشمی؛ شما حتماً از درد دلهای ما خبر دارید !! چشم امید میلیونها نفر امروز شما هستید !! ... چشم زخم وطن، امروز، شفای دست تو را خواهد !!(به دعای خیر ملتی نه نگو...)‼️
ادبیاتی آشنا با دوران پهلوی... ، آنجا که در مدح «شاه شاهان» آن گونه ابراز لحیه می کردند که: شاهنشها؛ ای سایه خدا !! در سایه ات آسوده جان !! بر کشتی ایران تو ناخدا ربع قرن... شاها؛ شهریار ایرانی، بر قلوب این ملت ـ تا ابد تو سلطانی‼️
انسان را قبل از کردار از گفتار ایشان که پژواکی است صادق از پندارشان، می توان کاوید. بر همین مبنا آن بخش از اظهارات «اکبر هاشمی رفسنجانی» در فیلم انتخاباتی سال 84 را که در چرائی حضورش در رقابت های ریاست جمهوری گفت: ...
✅ ادامهدارد ...
سلامتیوجودنازنینِ
رهبریعزیزمون_صلوات
الثِّقَةُبِاللهِثَمَنٌلِکٌلِّغالٍ
و سُلَّمٌ اِلى کُلِّ عال
صفحهتخصصیمباحثاتِ
دینیسیاسیاجتماعی🔻
https://eitaa.com/lahegh
بخشپانزدهم سلسلهگفتمان:
#مباحثاتدینیاجتماعی 415
♨️هاشمیرفسنجانیکیست⁉️
(قسمت 25)
🔵 "پاییزِ پدرسالار".‼️_(3)
علیرغم این، فهم هاشمی در قامت «سندروم پدربزرگ» همهی هاشمی نیست و سویه دیگر و مهم تر هاشمی را باید در ساحت سیاسی ایشان کاوید.
هاشمی در چنین ساحتی بمثابه ماشین قدرتمند و اثرگذاری است که هر چند توان نابودگری ندارد اما به سهم خود میتواند نظام را به چالش بکشد. هاشمی چنین اعتباری (!) را به ایستادن کامیابانه خود در میانه گپ تاریخی سنتی ـ شبه مدرن در ایران، مدیون است. توفیقی که آنک این اقبال را برای ایشان فراهم آورده تا خود در را در قامت پیشوای طبقات شبه مدرنی استوار سازد که جملگی مبتلایان به سندروم شیطانند. سندرومی که شناسه محوری روان نژندی «جامعه مدرن نمای ایران» را عهدهداری میکند که به اقتفای آن، مبتلایان در یک دوگانه «برتر بینی» خود در کنار «کهتر بینی» غیر خود و تخیل اعلمیت و اصلحیت و ارشدیت و ارجحیت و افضلیت ذاتی «خود» در کنار ایقان به سفلگی و حقارت و بیفرهنگی و بیسوادی و بیشخصیتی طبقه دونشان... میبینند.
آیه 34 سوره بقره شاخص مهمی در فهم و یابش چیستی این رویکرد و نگاه پـُر غیظ را نزد طبقه مدرن نمای ایران را در اختیار میگذارد: "وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْليسَ أَبى وَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرينَ"
مضمون آیه ناظر بر استنکاف متکبرانه شیطان و تـَمُرّد خویشکامانه وی از فرمان خداوند جهت سجده بر انسان است. شیطانی که به اعتبار خودبینی و برتربینی «ذات از آتش خود» در مقابل کهتر بینی «ذات از خاک انسان»، برخوردار از نگاهی آغشته از غیظ و کبر و نفرت به انسان شد و از همین ناحیه نیز مبتلا به طغیان و سرکشی از فرمان خداوند و به رسمیت نشناختن خلقت ایشان شد. (نگاه کنید به مقاله سندروم شیطان) شوریدگانی خودشیفته و «پرندههائی قفسی» که حکماً «کیو کیو بنگ بنگ» فائقه آتشین که خود نیز نماینده قابل وثوقی از میانه این اقشار است بخوبی حیرانی و ویلانی این جماعت را بصوت و ترسیم میکشد.
کولیهائی بیوطن و بیخانمان در وادی هویت و اندیشه‼️
علیایحال به اعتبار موجودیت گسل تاریخی و دو گانه «سنتی ـ شبه مدرن» در ایران و حاکمیت نفرت و تضادهای آنتاگونیستی بین این دو طبقه و ابتلای طبقات مدرن نمای ایران به سندروم شیطان، انتخابات ریاست جمهوری سال 84 و برونداد آن انتخابات (محمود احمدینژاد) را می توان و باید در مقام یک پدیده در حد فاصل این گسل به رسمیت شناخت که با ریشتری بالا، موفق شد گسل مزبور را در حد فاصل 84 تا 92 با قوت و شدت فعال نماید که منجر به فوران گدازههای انباشته از نفرت و شیدائی نزد حاملان دو طبقه مزبور شد !! بر این اساس در ترمینولوژی سیاسی ایران «احمدینژاد» را میتوان در قامت یک «پدیده ژانوسی» قرینهای از دهه 60 انقلاب اسلامی فهم و شناسائی کرد. پدیده ای که داوری بر وی از جانب همان طبقه شبه مدرن و مبتلا به سندروم شیطان، بیرون از استناد به کارنامه درخشان یا سیاه ایشان است و به همان شکل که دهه 60 برای این طیف از ایرانیان نماد سالهای کابوس و یأس و وحشت است و هم زمان برای قشر مقابل دوران طلائی امام و ایثار و مقاومت را تداعی میکرد. با همین قیاس احمدینژاد نیز تحت هر شرایطی در حد فاصل گسل «سنتی ـ شبه مدرن» بدون مجامله و تردید برای عدهای به اعتبار «سندروم شیطان» موجودیتی سیاه و پلشت و نفرت انگیز و چندش آور است، هم چنان که هم زمان و در طرف مقابل همین «محمود» مبدل به نمادی از عدالت و شجاعت و انقلابیگری و معجزه هزار سوم میشود... با چنین مختصاتی است که اکبر هاشمی رفسنجانی نیز ژانوس گونه در موقعیتی موفق به احراز مقام رهبری شیدائیان امروزین خود شده که پیشتر از جانب همین «شیدائیان مبتلابه سندروم شیطان» بر کرسی نفرت و انزجار نشانده شده بود !! این عبرت طنزگونه تاریخ است که در کاریر سیاسی هاشمی، شاهد آنی باشیم که ایشان در دهه 70 در کانون نفرت و خصومت و انزجار و عداوت طبقات مدرن نمای ایران قرار داشته و اینک و در دهه 90 «همین هاشمی» در قامت و ساحت منجی و قهرمان از این طبقه دلربائی می کند !! چنین برآیندی از دوگانه پرخاش به هاشمی 70 و اقبال به هاشمی 90 غالباً یک ریشه مشترک دارد: ضدیت با رهبری !! رمز ادبار از هاشمی در دهه 70 و اقبال به هاشمی در دهه 90 از جانب طبقات شبه مدرن ایران را باید از بطن عداوت و کراهت این قشر از رهبری نظامی جوئید که خود و نظام تحت امرش مورد وثوق این قشر مبتلا به سندروم شیطان نبوده و نیست.‼️
چراییِ اقبال به هاشمی در دهه 70 و ادبار به هاشمی در دهه 90 برای این قشر... در جلسه بعد انشاءالله
سلامتیوجودنازنینِ
رهبریعزیزمون_صلوات
الثِّقَةُبِاللهِثَمَنٌلِکٌلِّغالٍ
و سُلَّمٌ اِلى کُلِّ عال
صفحهتخصصیمباحثاتِ
دینیسیاسیاجتماعی🔻
https://eitaa.com/lahegh
بخشپانزدهم سلسلهگفتمان:
#مباحثاتدینیاجتماعی 416
♨️هاشمیرفسنجانیکیست⁉️
(قسمت 26)
🔵 "پاییزِ پدرسالار".‼️_(4)
"چرایی اقبال به هاشمی در دهه 70 و ادبار به هاشمی در دهه 90":
🔶آنچه حائز اهمیت است اینکه هاشمی در دهه 70 برای این قشر حکم واثق و معتمد و متحد رهبری نظام را عهده داری می کرد و به اعتبار همین وثاقت بود که ایشان «هاشمی آن زمان» را خلعت عالیجناب سرخپوش پوشاندند و رندانه و کژتابانه، همه نفرت و زخم انزجار خود از رهبری نظام را با هر اندازه تاختن و نواختن بیشتر «هاشمی» التیام می دادند. و... بعد از شیفت سیاسی آشکار هاشمی و القاء و انتقال مخالفت غیر قابل کتمانش با رهبری ازطریق سیاه نمائی هر اندازه بیشتر از سالهای 84 تا 92 ، همان هاشمی از این توفیق برخوردار شده تا همه مخالفان، اعم از مخالفان نظام تا مخالفان رهبری را در قفای خود و برای «روز واقعه» تجمیع و سرمایه گذاری کند. هرچند زیرکی هاشمی در یارگیری سیاسی نوینش متکی بر «محور سیاه نمائی هر اندازه افزون تر از 8 سال گذشته» توسط خود و ژنرالهای تحت امر خود است تا از این طریق بتواند انگشت اشاره و اتهام و فقد صلاحیت را متوجه رهبری نظام کند‼️ اما نباید از این نکته غفلت کرد که جنس هم افزائی و هم آوائی متحدین امروز هاشمی در بدنه اجتماعی ، قبل از مخالفت با شخص، ابتلا به کراهت منتجه از سندروم شیطان و انزجار ذاتی ایشان از طبقه ای است که امثال احمدینژاد نمایندگی ایشان را عهدهداری میکند.(در این مورد به مقاله «خودکشی نهنگ» و «راز آشکار» مراجعه شود)
🔷توفیق هاشمی در قرار دادن خود در کانون اقبال مخالفان با آیتالله خامنهای به ایشان این فرصت را داده تا ضمن یارگیری گسترده و دامن زدن به دو قطبی «هاشمی مصلح ـ رهبری ناصالح» بسترهای مطمح نظر در بازی های سیاسی خود را زیر سازی کند.
در همین فرآیند می توان اظهارات ایشان در خصوص بانوان زیبا روی را در چارچوب یارگیری های جدید اجتماعی آیتالله فهم کرد.🔻
آیتالله هاشمی رفسنجانی: باید فرهنگ را درست تعریف کنیم ... رهبری راضی نیستند که در سال فرهنگ دنبال این باشیم که کسانی که خوب میخوانند را از میدان به در کنیم یا خانمهایی که قیافه زیبایی دارند را نگذاریم ظاهر شوند...
گذشته از آنکه بخشنامه حراست سازمان مرکزی «دانشگاه آزاد اسلامی» که عهدهدار نقش قلعه سیاسی ـ اقتصادی و دانشجوئی هاشمی رفسنجانی مبنی بر عدم لزوم دخالت واحد های حراست دانشگاه به مقوله حجاب و عفاف دانشجویان، می تواند بازی زیرکانه دیگری بمنظور یارگیری از بدنه آن قشر از جوانان دانشجوی لاتقید و کم تقید به احکام دینی محسوب شود‼️
🔶همه شواهد مؤید آنست که هاشمی اهتمام خود را جهت عمق بخشیدن به دو گانه «هاشمی مصلح ـ رهبری ناصالح» معطوف به هر اندازه سیاهنمائی بیشتر و مبالغهآمیز از دوران ریاست جمهوری احمدینژاد کرده تا از این طریق و به زعم خود بتواند انتقام خود را از رهبری نظامی بگیرد که برخلاف توقع ایشان در خطبه نماز جمعه خرداد 88 در دوگانه «اکبر ـ محمود» جانب وی را نگرفت و چهارسال بعد نیز ناباورانه چشم خود را بر رد صلاحیت هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری بست و «خیز بلند هاشمی» برای دور آخر و قدرتمند حضورش در کرسی ریاست جمهوری ایران را ناکام گذاشت. تکدر هاشمی از رد صلاحیتش به بهانه «کـبّر سن» تا آن حد بود که با اعتراف دیرهنگام «مدیریت سایت انتخاب» مشخص شد: «پیرمرد» فردای اعلام رد صلاحیت، از سر غیظ و شوریدگی و در عمق کهنسالی، جوانسرانه و با مدیریت «مهدی» دست به تهیه و تدوین فیلم دویدن پر قوت و شتاب خود بر روی «تردمیل» کرده تا بدینوسیله موفق به افشای(!) شورای نگهبان و اثبات بُرنائی و شادابی و سلامتی آیتالله برای احراز پست ریاست جمهوری شوند !! رفتاری ناسنجیده و جلف که ظاهراً و خوشبختانه و در لحظات آخر توسط عقل منفصلی در بیت آیتالله از انتشار آن سبک سری ناشیانه ممانعت به عمل آمده !! علی ایحال از آن تاریخ به بعد ترجیع بند متواتر هاشمی و ایضاً عقبه سیاسی هاشمی در عموم سخنرانی ها و نشست و مصاحبه های متعدد، هر اندازه مهیب و خوفناک معرفی کردن صدر تا ذیل مملکت در 8 سال ریاست جمهوری احمدی نژاد است. این در حالی است رهبری جمهوری اسلامی پیشتر و مشفقانه بعد از پایان کار دولت نهم ضمن اشاره به دستآوردهای مثبت در دوره احمدی نژاد بر این نکته تصریح کردند که پایوران حکومت باید منصفانه با تفکیک نقاط مثبت از نقاط منفی در کارنامه دولت های پیشین اهتمام خود را صرف پیگیری نقاط قوت و امحای نقاط ضعف کنند.‼️
✅ ادامهدارد...
سلامتیوجودنازنینِ
رهبریعزیزمون_صلوات
الثِّقَةُبِاللهِثَمَنٌلِکٌلِّغالٍ
و سُلَّمٌ اِلى کُلِّ عال
صفحهتخصصیمباحثاتِ
دینیسیاسیاجتماعی🔻
https://eitaa.com/lahegh
بخشپانزدهم سلسلهگفتمان:
#مباحثاتدینیاجتماعی 417
♨️هاشمیرفسنجانیکیست⁉️
(قسمت 27)
🔵"پاییزِ پدرسالار"‼️_(5)
🔶حضرت آیتالله امام خامنهای حفظهالله در آخرین دیدار رئیسجمهور و هیات دولت سابق:
من اصرار داشتم که دوستان (رئیس جمهور و وزرا) صحبت کنند و گزارش دهند… ما دوست داریم که این اظهارات، به سمع مردم عزیزمان هم برسد؛ هم خواص و کسانى که اهل فنّ و آشنا هستند، مطلع شوند... اگرچه برخى از کارها جلوى چشم است. البته مخالفین و کسانى که بىاطلاعند ، بعضى از دستگاههاى رسانهاىِ خارجىِ مغرض و گاهى افرادی در داخل، برخى از چیزهائى که جلوى چشم هم هست، انکار میکنند...
🔷علیرغم این، شواهد مؤید آنست که هاشمی به استعداد موقعیت فعلی خود و اتکای بر ژنرالهای ملتزمالرکاب و تحت امر خود میکوشد با نشستن بر موج نفرت و عمق چندش و کراهت طبقات مدرن نمای ایران و بفعلیت رساندن این نفرت، تحرک ماشین سیاسی قدرتمند خود را با شتاب هر چه افزون تر در خدمت هجومی سنگین و غیر علنی بمنظور به زاویه کشاندن رهبری نظام و اخذ امتیاز از ایشان قرار دهد.
🔶طنز ماجرا آنجاست که هاشمی و عقبه سیاسی هاشمی در موقعیتی مدام بر طبل سیاهنمائی و کراهت سازی از 8سال زمامداری احمدی نژاد میکوبند که تصادفاً و لااقل از دو سال آخر ریاست جمهوری احمدینژاد، بین این دو (هاشمی و احمدینژاد) یک وحدت آرمانی اعلام نشده، محقق شد و آن ضدیت با رهبری است. !! اما هاشمی بدون توجه به این همسوئی ، میکوشد با هر اندازه سیاهنمائی افراطیتر توسط خود و عقبه سیاسی و رسانه ایش زیرکانه القا کننده صف بندی دو گانه هاشمی مصلح ـ رهبری ناصالح در جامعه شود. هاشمی و ژنرال های سیاسیاش تعمداً و زیرکانه کوشیدند و تا حدود زیادی هم موفق شدند کل دوران احمدی نژاد را سالهائی خاکستری و تباهی و نکبتشماسازی کنند. جهدی بلیغ که تعمداً و هم زمان این واقعیت را استتار میکند که سهم بالائی از تحریم ها و تضییقات و انسدادها و انقباض ها در سالهای اخیر مدیون شهرآشوبی سال 88 با مدیریت نامحسوس هاشمی و عقبه سیاسی ایشان در تمهید فضای مناسب برای آمریکا و متحدانش بمنظور تنگ کردن حلقه محاصره اقتصادی و سیاسی علیه ایران به ویژه با مشارکت گشاده دستانه پسر ایشان (مهدی) در لابیهای خارج از کشور بمنظور تقویت حلقه محاصره اقتصادی ایرانی بود که قرار است در آن دیگی بجوشد که برای هاشمی نمیجوشد !! (نگاه کنید به مقاله صانعان تقدیر). احمدینژاد نیز بعد از خروج از کاخ ریاستجمهوری با سکوت معنادار خود نسبت به پروپاگاندای قدرتمند تیم هاشمی در ترسیم سیاهنمایانه 84 ـ 92 و ابراز بیرغبتی در دفاع از کارنامه دولت دهم بصورتی کاملاً محسوس با روند تخریب های جدی سالهای 84 ـ 92 توسط هاشمی و تیم تخریبچی هاشمی... تا بدینوسیله بتواند «سفید چشمانه» و در قامت «سربازی سرکش» نقش تیغه دوم قیچی را در کنار هاشمی رفسنجانی «علیه رهبری» عهدهداری کرده تا از این طریق #انتقام خود را از تحمیل وزیر اطلاعات در 90 و #ردصلاحیت_ملیجکش در انتخابات 92 را تحصیل نماید.‼️
هاشمی در مدیریت بازی در دست اقدامش ابتدا کوشید با القای پدرخواندگی خود بر روحانی و مردان روحانی خود را رئیس جمهور در سایه معرفی کند اما با آهنگ استقلال طلبانه حسن روحانی ، هاشمی بسرعت متوجه خروج سرکشانه روحانی از زیر سایه خود شد. (هر چند روحانی هم نشان داده فاقد پرنسیب های قابل توقع و انتظار در حد و سطح و استاندارد یک رئیس جمهور مقتدر و صاحب سبک و نظر است... !!)
🔷علی ایحال هاشمی بازی خود را در دو سطح ادامه داد.
نخست آنکه کوشید به اعتبار روابط حسنه اش با حکام ریاض از این نفوذ بهره ببرد تا بتواند از این طریق خود را به عنوان یگانه برگ برنده نظام جهت بهبود مناسبات با عربستان به رهبری نظام تحمیل کرده و مجوز ورود رسمی و تمام قد خود به بحران خاورمیانه را با اقتدار اخذ کند.
بی جهت هم نیست که درست در فردای تهاجم و اشغال موصل توسط جنبش تروریستی-تکفیری داعش که هدف آرمانی فتنه داعش نزدیک کردن بحران تروریسم به مرزهای ایران است تا بدانوسیله بتوانند هرم تصمیم گیری در ایران را زیر فشار جهت برسمیت شناختن اعتبار هاشمی رفسنجانی نزد حکام ریاض و تن دادن نظام به دو گانه «هاشمی-عبدالله» جهت اعزام وی به عربستان و بازتولید احتشام از دست رفته «اکبر» و بازگشت ظفرمندانه هاشمی به اریکه قدرت در ایران را فراهم آورند و...
✅ ادامهدارد...
سلامتیوجودنازنینِ
رهبریعزیزمون_صلوات
الثِّقَةُبِاللهِثَمَنٌلِکٌلِّغالٍ
و سُلَّمٌ اِلى کُلِّ عال
صفحهتخصصیمباحثاتِ
دینیسیاسیاجتماعی🔻
https://eitaa.com/lahegh
بخشپانزدهم سلسلهگفتمان:
#مباحثاتدینیاجتماعی 418
♨️هاشمیرفسنجانیکیست⁉️
(قسمت 28)
🔵"پاییزِ پدرسالار"‼️_(6)
کار تا آنجا پیش رفت که متحد قابل وثوق «هاشمی» در «ریاض» از طریق سایت عربی Erem News ذیل مقاله ای به قلم «احمد الساعدی» با تیتر «بخاطر اسلام به عربستان برو»(!) و با اشاره به ورود داعش به عراق خطاب به هاشمی بنویسد: نه بخاطر سیاستهای منطقهای کشورت، بلکه بخاطر نجات اسلام به عربستان سعودی برو.!! چرا که تنها دستی که می تواند آتش ممالک اسلامی را خاموش کند دست برادری هاشمی با پادشاه عربستان است !! و در این میان و بصورت کاملاً تصادفی !! پادشاه عربستان نیز یادش افتاد که تروریسم بد و غیرقابل تحمل است و با گوشه چشمی به فجایع داعش در عراق وعده سرکوب تروریست ها را داد. (اینجا)تلاشی سنگین و حساب شده که ظاهراً معطوف به حصول یک هم افزائی بین «هاشمی و عبدالله» بود تا با توسل به بحران داعش زمینه تقویت موضع هاشمی در هندسه سیاسی ایران و منطقه فراهم شود که البته با سخنرانی رهبری حکیم و فرزانه آیتالله امام خامنهای در تحلیل بحران عراق و منسوب کردن فتنه داعش به عربستان و آمریکا و نفی ادعای نزاع شیعه و سنی در فتنه داعش، یخ این هم افزائی نگرفت و وا رفت. نگرفتن یخ داعش برای بازتولید حشمت هاشمی بمعنای آنست که اکنون هاشمی چارهای ندارد تا همه ثقل سیاسی خود را متمرکز بر آوردگاهی دیگر و سهل الوصول تر نماید و آن انتخابات آتی مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی است. به ویژه آنکه دست بر قضا ریاست فعلی مجلس خبرگان (آیت الله مهدوی کنی) در بستر احتضار افتاده و این فرصت مغتنمی را در اختیار هاشمی می گذارد تا با یارگیری و چینش متحد برای خود در انتخابات پیش رو، موضع سیاسی خود را در مجلس پر اهمیت خبرگان و ایضاً مجلس شورای اسلامی ترمیم و بارسازی و احیا نماید. به ضرس قاطع سلطه بر خبرگان و دامن زدن بر دو قطبی «هاشمی مصلح ـ رهبری ناصالح» محوری ترین سرفصل در اجندآی پیش روی اکبر هاشمی رفسنجانی در تحولات آینده ایران می تواند باشد.
علیایحال همانطور که پیش تر ذکر شد هاشمی در ساختار هرم قدرت ایران هر چند قدرت نابودگری ندارد، اما به اعتبار اقبال طبقه اجتماعی فعلی اش و برخورداری از مناسبات نوچه سالاری در شبکه حلقوی بنگاه های اقتصادی در ایران می تواند با به چالش کشیدن نظام، توان تخریبگر خود را بنمایش بگذارد و مشابه «شهرآشوبی های 88» هزینه سنگینی را به نظام تحمیل کند. این واقعیتی است غیر قابل کتمان که موجودیت و شاکله سیاسی هاشمی رفسنجانی برای منافع بلند مدت ملی ایران خطرناک است. نظامی که از بطن یک انقلاب مردمی ریشه های خود را در زمین طبقات فرو دست و محروم تعریف و تعمیق داده، افرادی مانند هاشمی که برخلاف این بدنبال «طبقات اتینا» بوده و هستند !! بصورت طبیعی قدرت گرفتن تیپ هائی مانند هاشمی در چنین نظامی مترادف با تضعیف و بخطر افتادن پایگاه مردمی و مشروعیت و منافع و قدرت ملی ایران بوده و با چنین مختصاتی عقل مصلحت اندیش چنان می نماید تا پایوران نظام به اعتبار توان بالای تخریب هاشمی، ضمن تامین نیازهای عاطفی مبتلا به «سندروم پدربزرگ» به تصنع هم که شده با مراعات احترام و اعتبار و ارادت طلبی هاشمی، بی جهت آستانه تحریک این پیرماهی فربه و زیرک دریای سیاست ایران را تقلیل نداده و با توسل به «رویکرد آبروداری» تا پایان پائیز این پدرسالار، آبرومندانه ایشان را حفظ و مشایعت و بی خطر کنند !! و مانع از خودکشی این نهنگ فربه در دریای متلاطم سیاست در ایران شوند !! (توضیحات بیشتر در مقاله خودکشی نهنگــــــــــــــــــــــــــــــــــــ)
مقالات مرتبط:
هاشمی هاشمی است:
http://sokhand.blogspot.com/2013/05/blog-post_22.html
میخواهم زنده بمانم:
http://dariushsajjadi.blogspot.com/2013/05/1_7666.html
ماجرای هاشمی:
http://sokhand.blogspot.com/2013/07/blog-post_21.html
گربه چکمه پوش:
http://sokhand.blogspot.com/2013/06/blog-post_7289.html
مرد خیزرانی:
http://dariushsajjadi.blogspot.com/2013/05/blog-post_4809.html
خودکشی نهنگ:
http://sokhand.blogspot.com/2014/04/blog-post_6.html
شکار نهنگ:
http://sokhand.blogspot.com/2012/12/blog-post_17.html
باد کاشتید آقای هاشمی:
http://dariushsajjadi.blogspot.com/2013/05/blog-post_4809.html
(داریوش سجّادی)
✅این سلسلهگفتمان انقلابی ادامهدارد...
سلامتیوجودنازنینِ
رهبریعزیزمون_صلوات
الثِّقَةُبِاللهِثَمَنٌلِکٌلِّغالٍ
و سُلَّمٌ اِلى کُلِّ عال
صفحهتخصصیمباحثاتِ
دینیسیاسیاجتماعی🔻
https://eitaa.com/lahegh
♨️سید حسن نصرالله:
به دشمن میگویم ما این توانایی را پیدا کردهایم که بسیاری از هزاران موشکمان را نقطهزن کنیم، این کار را از چند سال پیش آغاز کردهایم و موشکهایمان را نقطهزن کردهایم.
💠#غمِ_فتنهگرانِ
#لجنپراکن_مستدام‼️😂😂😂
•••••✾•🍃🌺🍃•✾••••
#کانالانقلابیلاحِق در ایتا:
️https://eitaa.com/lahegh
بخشپانزدهم سلسلهگفتمان:
#مباحثاتدینیاجتماعی419
♨️هاشمیرفسنجانیکیست⁉️
(قسمت 29)
🔵ضرورتتبیینو شناختافکارهاشمی
برای صیانت از انقلاب
(سرمشقنفاق_میراثشومهاشمی)
🔶 هاشمیرفسنجانی همواره، تلقّیِ عملگرایانۀ، عرفی و سکولار خویش را حفظ کرد. حتی تحلیلگران غربی نیز هاشمیرفسنجانی را یک «روحانیِ عملگرا» میدانستند و معتقد بودند وی اقتضایی و غیر ایدئولوژیک است و خطّ قرمزِ ارزشی ندارد و راحتتر میشود (با تأثیرگذاری همراه با رخنه) با او تعامل کرد.
🔷 با این همه، چون هاشمیرفسنجانی به دنبال بقای در قدرت بود، زیرکانه موضعگیریهای دوپهلو، چندوجهی و گیجکننده داشت تا مبادا سرنوشت تلخ منتظری برای او تکرار و از جرگه قدرت کنار گذاشته شود.‼️
🔶در دولت اول هاشمی، خاتمی به عنوان وزیر ارشاد، قصد کنارهگیری داشت، هاشمیرفسنجانی به او توصیه کرده بود : در زبان، سخنان آیتالله خامنهای را تکرار کن، ولی در عمل، برنامۀ خودت را اجرا کن. ‼️
🔻این ایده، سرمشق هاشمی برای آموزش بدنه اجرایی کشور شد.
🔻 هاشمیرفسنجانی تا پایان عمر، راهبرد «حفظ ظاهر» را ادامه داد.
🔻انحرافِ فکری و عملیِ هاشمی رفسنجانی، در خانواده ، اطرافیان و مریدانش نیز ریشهدار شد و او یک «طبقۀ جدیدِ نوکیسه و تکنوکرات» را در نظام جمهوریاسلامی پایهگذاری کرد.
🔷عدم صداقت و عدم تبعیت قلبی در مواجهه با ولایت، سبب شد هاشمی میراث گذار فساد ریشهزده و چندلایه شود ، آن هم در بخشی از مدیران و مریدان هاشمی.
🔶هاشمی رفسنجانی بارها تصمیم داشت سپاه را در ارتش ادغام کند، و هر بار با مخالفت جدی امامین انقلاب،امام خمینی وامام خامنه ای مواجه می شد.
🔷هاشمی رفسنجانی در ماجرای فتنه بزرگ ۸۸ نقش کلیدی داشت و انقلاب اسلامی را تا گودال قتلگاه نزدیک کردند و اگر عنایت خاص حضرت ولی عصر"عج" نبود و اگر ولایت فقیه نبود ، فاتحه این انقلاب اسلامی خوانده شده بود.‼️
🔶هاشمیرفسنجانی میخواست ایران را مانند ژاپن و آلمان خلع سلاح کند و در اینکار مجدانه تلاش کرد. توییت معروف او : دنیای فردا دنیای گفتمان است، نه موشک را فراموش نکردیم‼️
*یا آن سخنرانی معروفش که در جمع هواداران روحانی گفت : آلمان و ژاپن هزینه نظامی خود را کم کردند و رفتند بسمت صنعت و این کار در ایران شروع شده و امیدواریم در دولت روحانی ادامه یابد.‼️
🔷هاشمی رفسنجانی عامل اصلی معرفی حسن روحانی به جامعه و پشتیبانی از او برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ بود.
🔶هاشمی از عوام اصلی فشار به رهبر معظم انقلاب برای مذاکره مجدد با آمریکا و خالق برجام و از حامیان جدی برجام بود.
♨️📛⛔️❌🔴 و خلاصه... هاشمی رفسنجانی کسی بود که با اعمالش، حضرت آقا حاضر نشدند در نماز میت ایشان جمله : اللهم انا لا نعلم منه الا خیرا، را بگویند و سه بار فرمودند : اللهم عفوک عفوک عفوک‼
برای مطالعه تاریخ انقلاب،
تاریخ جریانغربگرایداخلی،
تاریخ اصلاحات آمریکایی،
تاریخ جریان سازش و
مذاکره با کدخدا،
جریانجامزهر وقطعنامه۵۹۸
جریان شیخحسنعلیمنتظری،
جریان برجام هستهای... ،
ناچار هستیم هاشمیرفسنجانی و تفکراتش را بیشتر و بهتر بشناسیم‼️
✅این سلسلهگفتمان انقلابی ادامهدارد...
سلامتیوجودنازنینِ
رهبریعزیزمون_صلوات
الثِّقَةُبِاللهِثَمَنٌلِکٌلِّغالٍ
و سُلَّمٌ اِلى کُلِّ عال
صفحهتخصصیمباحثاتِ
دینیسیاسیاجتماعی🔻
https://eitaa.com/lahegh