eitaa logo
لاله های ایل لری جنوب کرمان
336 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
177 ویدیو
30 فایل
شهدای ایل لری جنوب استان کرمان کانال معرفی ستارگان ایل لری دیار مالک ارتباط با ما از طریق آیدی زیر: @Mapsh66
مشاهده در ایتا
دانلود
لاله های ایل لری جنوب کرمان
قبر مشهدی شیرزاد جد طایفه ایل لری نوشته روی سنگ قبر ایشان: هو الحی الذی لایموت تاریخ وفات مرحمت و
شیرزاد خیری گمنام حتی در میان نوادگانش! آبادی اشکان ارتباطی با سلسله اشکانیان (247 پیش از میلاد تا 224 پس از میلاد) داشته وقدمت آن به دوره حکومت اشکانیان بر میگردد که برخی اشیا تاریخی مربوط به آن دوره متاسفانه در دوره پهلوی توسط بیگانگان به غارت رفته است. یکی از قدیمی ترین کتیبه های موجود در گنبد جبلیه مربوط به بنای مسجد متعلق به اوایل قرن پنجم هجری در آبدر اشکان رابر بوده که روی قطعه سنگی طبیعی و به خط کوفی حک شده و ورودی این آبادی قبرستانی وجود دارد که مدفن جد و نیای ایل لری(شمس الدینی) به نام شیرزاد می باشد که ایشان به دلیل مخالفت با سیاست های حکومت توسط نادرشاه به شیراز تبعید شد. او پس از قتل نادرشاه و روی کار آمدن کریم خان زند از آنجا که با کریم خان رابطه خویشاوندی داشت به اتفاق خانواده اش به کرمان آمد و در جنوب استان مستقر شد. قراین و آثار به جای مانده مبین این است او فردی با فکر، آینده نگر، خیر ، متدین و کوشا و بلند نظر بوده است. کاروانسرای شیرزاد که در بالای آبادی آبدر(بعد از اشکان) که 250 سال قبل در مسیر راه ارتباطی آن زمان، جنوب به مرکز استان کرمان توسط ایشان برای رفاه حال مسافرین و نجات جان رهگذران از سرما و وحوش بنا شده است و از افراد بی بضاعت به رایگان پذیرایی می کرد. در ساخت این سازه کوهستانی از مصالح بومی از قبیل قلوه سنگها ی رودخانه استفاده شده وهفت فضای جدا و مرتبط با هم داشته است. مسافرین بعداز عبور از مسیر کوهستانی صعب العبور در این کاروانسرا اتراق میکردند. آثار و بقایای این بنای در حال تخریب هنوز به چشم می خورد. باتوجه به مطالب بالا بنظر این حقیر با کمک بزرگان ایل و کمک و همت همه طوایف ایل چند گام ضروری جهت پاسداشت یاد شیرزاد(جد همه طوایف ایل) بردارند، از جمله: ۱- اقدام مهم و موثری که برای مرمت بنای تاریخی کاروانسرای شیرزاد انجام شود و ایجاد زیرساخت‌های گردشگری مناسب در اطراف آن ۲_ساخت مقبره ای در خور مقام و شأن ایشان تا یادی از ایشان گرامی بداریم و از چنین ظرفیتهایی برای معرفی مفاخر ایل گام برداریم. @laleha_lori_kerman
سنگ قبر محمدعلی خلف شیرزاد @laleha_lori_kerman
یادگاری از (شهید) رحمان ابن حمزه لری سال 2537 شاهنشاهی @laleha_lori_kerman
شهید رحمان شمس الدینی در لباس دامادی https://t.me/laleha_lori_kerman
لاله های ایل لری جنوب کرمان
شهید رحمان شمس الدینی در لباس دامادی https://t.me/laleha_lori_kerman
شهید رحمان شمس الدینی فرزند: حمزه تاریخ تولد: 1/7/1337 تاریخ شهادت:8/9/1360 محل شهادت: بستان در سال ۱۳۳۷ ازپدر ومادری به نام های حمزه و گل افشان از عشایر طایفه غلامرضایی ایل لری، کودکی به دنیا آمد که نامش را رحمان گذاشتند. رحمن در ۴ سالگی مادرش را ازدست داد در هفت سالگی به مکتب خانه رفت و قرآن فرا گرفت ، ازسن ۱۰ سالگی نماز و روزه­اش قضا نمی شد. ایام نوجوانی رحمن مقارن با راهپیمایی مردمی علیه حکومت عقب مانده پهلوی بود و او در خط اول فعالیت های انقلابی در منطقه به شمار می رفت. با شروع جنگ تحمیلی عراق، جزء اولین جوانمردانی بود که برای بیرون راندن دشمن متجاوز از خاک عزیز کشورمان به جبهه ها شتافت .در سال ۱۳۶۰ به اصرار خانواده ازدواج کردو ۱۸ روز پس از ازدواج در حالی که برادرش حاج رحیم به دلیل از دست دادن هردو پای خود مجروح و در بستر بود، رحمان خود را به جبهه ها رساند ودر تاریخ ۸/۹/۱۳۶۰ روحش روح بلندش به ابدیت پیوست. پیکر مطهر این عزیز به مدت شش ماه مفقود بود تا این که مشخص شد در کسوت شهدای گمنام در قطعه ۲۴ بهشت زهرای تهران دفن شده است. این شهید عزیز درتاریخ ۰۳/۰۹/۱۳۶۰ برای پدرش نامه ای نوشته و پدر را برای فراق خود اینگونه آماده می کرده : «ابوی مکرم؛ از راه دور خدمتتان سلام دارم. در پناه امام زمان محفوظ باشید. پدرجان … مرگ، صددرصدی است، انسان یکدفعه [یک بار] بیشتر نمی میرد،چه بهتر که این یک دفعه در راه خدا باشد. امیدورام عفوم کنی.» @laleha_lori_kerman
لاله های ایل لری جنوب کرمان
شهید رحمان شمس الدینی فرزند: حمزه تاریخ تولد: 1/7/1337 تاریخ شهادت:8/9/1360 محل شهادت: بستان
اطاعت از نائب امام زمان(عج) واجب شرعی است در ادامه وصیت نامه شهید رحمان شمس الدینی رو مرور می کنیم: درود بر امام امت خمينى بت شكن و درود بر شهيدان راه اسلام، درود برهمه رزمندگان اسلام كه اين چنين براى اسلام و ميهن عزيزمان دفاع مي كنند، امروز كه عازم مي شوم لازم است چند كلمه بازگو كنم بلكه ما به سراغ مرگ مي رويم، مگر انسان يك دفعه بيشتر مى ميرد چه بسا آن يك دفعه هم در راه خدا باشد . امروز كه ماه محرم است ماه خون بر شمشير است ماهى كه فرزند مظلوم زهرا امام حسين بلقاء الله پيوست اميد وارم كه ما بتوانيم ادامه دهنده راه حسين و راه شهيدان گلگون كفن انقلابمان باشيم. ما ايرانى ها مثل مردم كوفه بي وفا نيستيم كه در كوفه حضرت مسلم (ع) و در صحراى كربلا امام حسين (ع) را تنها گذاشتند، اكنون وقت انجام وعده اى كه من براى خود داده ام فرا رسيده است، با پيام حسين زمان خمينى كبير ديگر نتوانستم طاقت بياورم و براى احياء اسلام عزيز و انجام وعده خود داوطلبانه به جبهه رفتم. مى خواهم در اين دنياى بي وفا كه هر لحظه خونى بيگناه بدست اربابان مزدورى چون كارتر و صدام يزيد و ديگران بر زمين مى ريزد، در پى نورى الهى كه در جسمى بنام روح الله خمينى بز مين ما تابيده است با آغوش باز بروم يا شايد شهادت را نصيب خود گردانم. از شما مى خواهم كه قدر اين نايب مهدى را بدانيد كه اطاعت او واجب شرعى است، اميد وارم اين انقلاب زمينه ساز انقلاب مهدى (عج ) باشد پدرم درود بر تو كه چنان ابراهيم فرزند خويش را به فرمان خداى بزرگ به قربانگاه فرستادى بدان و آگاه باش كه اسماعيلت هرگز از فرمان باريتعالى سر باز نمى زند. مرگ در راه خدا را جز سعادت نمى داند و زندگى را جز جهاد در راه عقيده درست نمى داند و شهادت را جز بهترين نعمتهاى خداوند مى داند درود بر برادرمظلوم كه در راه خدا مبارزه كرديد پاى خود را در راه اسلام فدا كرديد. برادرم راه خدا بهترين و برترين راههاست پوينده و كوشنده در اين راه باش اجر تو با خداست همسرم زندگى يك كلاس بيش نيست كه انسان بايد دير يا زود امتحان پس بدهد و اگر من داوطلب جبهه براى اسلام عازم شدم شايد موقع امتحانم فرا رسيده است. ┄┄┅┅┅❅🇮🇷🇮🇷🇮🇷❅┅┅┅┄┄ کانال 👇 🆔 @laleha_lori_kerman
شهیدی که جراحت های متعدد شیمیایی مانع حضورش در جبهه نشد @laleha_lori_kerman
لاله های ایل لری جنوب کرمان
شهیدی که جراحت های متعدد شیمیایی مانع حضورش در جبهه نشد @laleha_lori_kerman
شهید « جانمراد شمس الدینی» سال 1343 در منطقه عشایر نشین حومه شهرستان رابر در خانواده مذهبی چشم به جهان گشود، نامش را جانمراد گذاشتند، به مکتب خانه رفت تا قرآن یاد بگیرد. جانمراد به دلیل هوش و ذکاوتی که داشت درکمتر از مدتی که ملای مکتبخانه فکرش را می کرد قرآن را فراگرفت، ولی به دلیل فقرمالی خانواده ومحرومیت عشایر از نعمت آموزش، امکان تحصیل برایش فراهم نبود، بنابراین مشغول همکاری با پدر در نگهداری گوسفند ها شد و از این طریق کمک خرج خانواده بود . شهیدی که جراحت های متعدد شیمیایی مانع حضورش در جبهه نشد سن نوجوانی جان مراد، مصادف با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی بر رهبری امام خمینی بود، و او به دلیل علاقه ای که به ائمه وخط ولایت داشت در مجالس مذهبی و فعالیت های انقلابی حضور پیدا می کرد. جانمراد با وجود سن پائین وجثه ریز که او را از سنش، پائین ترنشان می داد با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه کشورمان عازم جبهه های نبرد شد، هنگامی که درآبادان مشغول دفاع ازکیان اسلامی بود، به سختی مجروح شد و او را جهت درمان به تهران منتقل کردند، هنوز سلامتی اش را به دست نیاورده بود از بیمارستان به جبهه برگشت و هنوز زخمهایش التیام نیافته بود، دوباره مجروح شد. این بار او را در شیراز بستری کردند. جانمراد سال 1363 ازدواج کرد و تشکیل خانواده هیچ گاه نتوانست حضورش را در جبهه های نبرد کمرنگ کند، او در اکثر عملیات هایی که لشکر 41 ثارالله عمل کننده بود به عنوان تخریب چی خط شکن حضور موثری داشت، بارها مجروح شد و جراحت های شیمیایی در عملیات او را تا مرز نابینایی کشاند. سال 1365 خدا به او دختری عطاکرد، هنوز فرزندش را سیر ندیده بود،در 4/10/1365 درعملیات کربلای 4 ،جزیره ام الرصاص به فیض عظمای شهادت نائل آمد . سرکارخانم دکتر شمس الدینی به عنوان با قیات الصالحات، از جانمراد به یادگار مانده است، ایشان به دلیل کسب رتبه 2 رقمی کنکور از افتخارات شهرستان رابر است 4 فرزند دیگر حاج مرید از رزمندگان دفاع مقدس هستند و امیرآقا برادر دیگر جانمراد جانباز70% جنگ تحمیلی است. @laleha_lori_kerman
شهيد دادمولا شمس الديني محل شهادت:دشت عباس تاريخ تولد:1339 تاريخ شهادت:1361 اي كساني كه مسئول دفن من هستيد،جنازه ام را در مكاني باز قرار دهيد،درب صندوق راباز بگذاريد ودستهايم اگر در بدن بودند بيرون بياوريد وبه همگان نشان دهيد كه من از اين دنياي فاني هيچ چيز نبردم به جزء يك دست لباس خاكي وخوني…. منبع: صبح رابر @shohadaes https://t.me/laleha_lori_kerman
لاله های ایل لری جنوب کرمان
شهيد دادمولا شمس الديني محل شهادت:دشت عباس
شهید دادمولا شمس الدینی فرزند : اسدالله تاریخ تولد: ۱/۲/۱۳۳۸ تاریخ شهادت: ٠٢/۱/۱۳۶۱ محل شهادت : دشت عباس دادمولا، زمستان سال ۱۳۳۹ در شهرستان رابر به دنیا آمد. پدرش اسدا… و مادرش سکینه نام داشت، به دلیل علاقه زیادی که به حضرت امیر المومنین (ع)داشتند کودک را هدیه مولا می دانسته و نام دادمولا را برایش انتخاب کردند و ازهمان کودکی به همراه پدر در مراسم مختلف مذهبی شرکت می کرد. در سن ۷ سالگی به مکتب خانه های مرسوم آن زمان رفت و قرآن را فراگرفت و به دیگران نیز آموزش می داد. دادمولا از نوجوانی رساله علمیه حضرت امام (ره)را در اختیار داشت و بنا به گفته بستگان، آن قدر از خبر ورود حضرت امام (ره) به میهن اسلامی خوشحال شده بود که هیچگاه چنین شادی و نشاطی را در چهره او احساس نکردند. با تجاوز ارتش بعثی به خاک کشورمان، دادمولا در بسیج سپاه رابر ثبت نام کرد و در ۱۶/۱۲/۶۰ عازم جبهه شد و بعد از حضوری موثر در جبهه ها سرانجام در جریان عملیات فتح المبین در دشت عباس در حالی که از ناحیه دست مجروح شده بود اصرار دوستان راکه می خواستند برای درمان به پشت جبهه منتقل شود نپذیرفت. زمانی که به محاصره دشمن افتادند در یک نبرد تن به تن با دست دیگرش به مصاف دشمن رفت و سرانجام با شلیک مستقیم تیر به سرش سبک بال تا آسمان ها پرواز کرد، پیکر مطهرش سه شبانه روز زیر آفتاب، زیر چکمه عراقی ها ماند و سرانجام در بهشت زهرای روستای نمونه گنجان آرمید. خاطره ی ذیل که اززبان یکی همرزمان در زمینه نحوه شهادت این عزیز گفته شده شنیدنی است: – حلقه محاصره هر لحظه تنگ تر می شد یک دستش مجروح شده بود آن را با چفیه اش بسته بود با دست دیگرش می جنگید کلافه ام کرده بود هرچه اصرار می کردم برگردد قبول نمی کرد. ناگزیر خودم را از مهلکه خارج کردم، تیربارچی عراقی خودش را به خاکریزی که چند ده متری دادمولا بود رساند. بعد از صدای تیر بار خبری از دادمولا نبود. پس از سه شب وقتی منطقه به دست نیروهای خودی افتاد، بالای سرش رفتم چهار تیر پیشانیش را شکافته بود. _._._._._🌷♡🌷_._._._._ به کانال در ایتا بپیوندید👇 🆔 @laleha_lori_kerman
🔰 اطلاعیه 🔳 اقامه عزای رئیس مذهب تشیع امام جعفر صادق (ع) 🔹سخنرانان: حجت الاسلام دکتر رفیعی حجت الاسلام هاشم پور 🔹مداحان: حاج جواد حسینخانی کربلایی رحمان مهدی پور ⏰زمان: سه شنبه ۲۶ اردیبهشت، ساعت ۱۶/۳۰ 🔹مکان: گلزار شهدای بین المللی کرمان