eitaa logo
کنگره ملی سرداران و۱۲۰۰۰شهیداستان تهران
374 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
274 ویدیو
29 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 شد 🔴 تیپ سیدالشهداء(ع) در مهرماه سال 61و قبل از عملیات (ع) در تهران با کمک گرفتن از گردان های پادگان ولیعصر(ع) تشکیل شد و در اولین ماموریت در خط پدافندی سومار مستقر شد. واحد (ع) از اولین واحدهای رزمی بود که شکل گرفت و سردار بعد از مدت کوتاهی به عنوان فرمانده تخریب معرفی شد و که از تجربه بالایی در تخریب برخوردار بود در کنار شهید نوریان مشغول به کار گردید. اولین ماموریت واحد تخریب تیپ تازه تاسیس سیدالشهداء(ع) پاکسازی میادین مین منطقه بود. در این ماموریت اولین شهید تیپ سیدالشهداء(ع) تخریبچی بود که در تاریخ 27 آبانماه 1361 در منطقه سومار در حال خنثی سازی و با انفجار به شدت مجروح گردید و به پشت جبهه منتقل گردید و بعد از 10 روز به علت جراحت های سخت در 6 آذر ماه سال 61 به شهادت رسید. 🔴 شهید سید مرتضی مساوات از نیروهای با تجربه ی تخریب قرارگاه کربلا بود که بعد از تاسیس تخریب تیپ سیدالشهداء(ع) به این واحد پیوست و هنگام شهادت 19 ساله بود. پیکر مطهر این شهید بعد از تشییع در تهران در گلزار شهدای بهشت زهرا به خاک سپرده شد. @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 🔴40 روز بعد از شروع جنگ پایش به جبهه باز شد از قدیمی های تخریب بود زیر دست از بنیانگذاران تخریب در جنگ کار کرده بود مرتضی از تخریبچی های در جنوب بود و هنگام عملیات ها به تیپ و لشگرها برای باز کردن معبر مامور میشدند. در پاکسازی در اطراف بستان و هویزه و سوسنگرد خیلی فعال بود. با تشکیل (ع) وقبول فرماندهی از سوی به واسطه ی رفاقتی که با هم از تخریب قرارگاه کربلا داشتند وارد تخریب تیپ سیدالشهداء(ع) شد. در اولین ماموریت تخریب تیپ سیدالشهداء علیه السلام برای پاکسازی میادین مین سومار و گیلانغرب به علت تجربه بالا در پاکسازی میادین مین کمک کار شهید نوریان بود. در این ماموریت بود که در اثر انفجار و اصابت ترکشهای فراوان و قطع شدن هر دوپا از بالای زانو در تاریخ 27آبان 61 به شدت مجروح شد و برای درمان به تهران فرستاده شد . اما درتاریخ 6 آذرماه 1361 به جهت شدت جراحات وارده به شهادت رسید. @alvaresinchannel
🔶🔶🔶🇮🇷🇮🇷🔶🔶🔶🇮🇷🇮🇷 🔶 🔶حاج عبدالله براتی 🔶و مرحوم دیانت این دو تا یار و همکار هم بودند این دو تا برای رزمنده های قدیمی تیپ و بعد لشگر 10 سیدالشهداء(ع) آشنا هستند. از وقتی تیپ تاسیس شد و شهید علی موحد فرمانده شد تا شهید رستگار و بعد هم حاج فضلی کنار فرمانده ها بودن اسم حاج عبدالله براتی و مرحوم دیانت شناسنامه تدارکات و پشتیبانی لشگر10 سیدالشهداء(ع) است. فرمانده ما علمدار تخریب و مهندسی لشگر10 عاشق این دو یار دلسوز و متدین بود و این دو هم عاشقانه فرمانده ما را دوست داشتند. مرحوم دیانت تعریف میکرد: که هر وقت حاجت مهمی دارم میرم چیذر سر مزار حاج عبدالله و از او میخوام.. مرحوم حاج دیانت چند سال پیش غریبانه پر کشید و حاج براتی که حکم پدری برای بچه های لشگر 10 رو داره روزگار میگذرونه... نمیدونم کسی قبر حاج دیانت رو بلده؟؟؟؟ فقط میدونم قم دفن شده... این چند جمله رو نوشتم تا ذکر خیری از این دو مجاهد بشه. یاد اون روزهای خوب بخیر ، که حاج براتی و دیانت با اینکه همه ی امکانات تدارکات دستشون بود میگفتن اول رزمنده ها نوش جان کنند بعدش اگر چیزی تهش موند ما به چشم میکشیم... ✅یه نگاه هم به اطلاعیه روزهای مراجعه ی گردان ها و واحدها به تدارکات بیاندازید (جعفرطهماسبی) @alvaresinchannel
آخرین قبل از سوم اسفند ماه 1364 شهر فاو ✍🏿✍🏿 راوی : برادر رزمنده گردان قمربنی هاشم علیه السلام شب قبل از شهادت با های_تخریب امد محور گردان قمر بنی هاشم علیه السلام کنار در شهر .. حال و هوای خاصی داشت . گفت: باید جاده های جلوی خط لشگر را با انفجار خرج گود برش بدهیم تا تانک های دشمن اگر جلو آمد ند زمین گیر شوند ونتوانند در پا تک ها بسمت نیروها پیشروی کند. اون شب و های_تخریب از خط خودی عبور کردند و مشغول کار شدند و تا اذان صبح طول کشید. قبل از روشن شدن هوا حاجی بچه های تخریب را عقب آورد و پشت نماز صبح رو خواندند. این بود ... اخرین نماز صبحش را با آن خشوع مثال زدنی خواند . سپیده صبح بود. من واقای سعیدی فرمانده گردان قمر بنی هاشم علیه السلام حضور داشتیم و در حال صحبت و خدا حافظی با حاج عبدالله بودیم که خمپاره کنار ما منفجر شد از بین جمع دیدم حاجی روی زمین افتاد. ترکش به پشت سرش خورد . انگار در کمال ارامش به خواب رفته بود فورا به اورژانس پشت خط انتقال داده شد و اقدامات به نتیجه نرسید و پس از عمری مجاهدت به فیض شهادت نائل گردید روحش شاد ..‌ 🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🍃🌹 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 37 سال قبل در چنین روزی 4 اسفند ماه 1364 بعد از یک روز اغما فرمانده عارف اسمانی شد حاج عبدالله صبح روز 3 اسفند در خط مقدم لشگر10 در شهر فاو با انفجار خمپاره دشمن و اصابت ترکش به سر به حالت اغما رفت و روز 4 اسفند ماه در بیمارستان شهر اهواز بال گشود و آسمانی شد. روحش شاد. @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 ✅ با حضور سردار فضلی فرمانده لشگر10 🔸گلزار شهدای چیذر امام زاده علی اکبر(ع) سی و هفتمین سالگرد شهادت فرمانده تخریب و مهندسی لشگر10 و شهدای 🔸پنجشنبه 11 اسفند 1401 ساعت 16 به اطلاع دوستان و همسنگران و عاشقان شهدا برسانید @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 ✅ با حضور سردار فضلی فرمانده لشگر10 🔸گلزار شهدای چیذر امام زاده علی اکبر(ع) سی و هفتمین سالگرد شهادت فرمانده تخریب و مهندسی لشگر10 و شهدای 🔸پنجشنبه 11 اسفند 1401 ساعت 16 به اطلاع دوستان و همسنگران و عاشقان شهدا برسانید @alvaresinchannel
گزیده ای از وصیت نامه فرمانده تخریب و مهندسی رزمی لشگر10 شهادت عملیات والفجر 8 4 اسفند 1364 شهر فاو 🔸 وای و صد وای بر آنان كه قدر خودشان را در این چند روزه دنیای فانی نمی‌دانند؛ یعنی دستشان را پر نمی‌نمایند و به اخلاق حسنه و اعمال نیك آراسته نمی‌شوند. افسوس كه دل می‌بندند و دوست می‌دارند چند روزه‌ دنیای فانی را، همچنان دل می‌بندند كه انگار چند صد سال عمر می‌نمایند، غرور می‌ورزند، غفلت زده‌اند و سركشی می‌كنند و در نهایت از درگه‌ خداوند رانده می‌شوند. @alvaresinchannel
🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌿🌹🌹🌹 🌿🌹🌹 🌿🌹 ✍️✍️✍️ راوی: روز 19 ماه رمضون سال 64 بود که با (فرمانده گردان تخریب لشگرده سیدالشهداءعلیه السلام) از جنوب حرکت کردیم برای سرزدن به که در و "ارتفاعات لری" مشغول پاکسازی میدان های مین بودند. مریوان که رسیدیم ، قبل از رفتن به خط خبر دادند بچه ها برای احیاء اومدند پادگان . رفتیم پادگان شهید عبادت مریوان . پادگان وضع خوبی نداشت و ماشین های آمبولانس در حرکت بودند رفتیم سمت ساختمانی که بچه های تخریب مستقر بودند هنوز ماشین متوقف نشده بود که رو دیدیم. ازرضا وضعیت رو پرسیدیم. اون گفت نیم ساعت قبل هواپیماهای دشمن پادگان رو بمباران کردند. لباس های رضا خونی بود و از ظاهرش برمی اومد که برای کمک رسانی رفته. داخل ساختمون شد و من کنجکاو شدم و با رضا رفتیم سمت محل بمباران. راکت هواپیما خیلی زمین رو گود کرده بود و رضا با دست بالای درخت ها رو نشون میداد که قسمت هایی از بدنهای شهدا پرتاب شده بود. رضا میگفت چند باری هست ظرف این چند روز هواپیماها برای بمباران اومدند... شهید نوریان گفت اگر اینجوری خواسته باشه هواپیماها بیان و بمبارون کنند تلفات بالا میره وتصمیم گرفت بچه ها مجددا به خط مقدم برگردند. چون بیست_و_یکم_ماه_رمضون بود از شهید نوریان خواستیم که احیاء در پادگان باشیم وفردا صبح حرکت کنیم وایشان هم قبول کرد. حدود ساعت 11 شب بود که رفتیم طبقه چهارم یکی از ساختمونهای پادگان برای مراسم احیاء. ابتدا قرار شد روحانی صحبت کنه و بعد من بخونم و مجددا ایشون قرآن سر بگیره. روحانی که اهل مازندرون بود شروع به صحبت کرد و من و کنار هم نشسته بودیم و رضا من رو به حرف میگرفت و باز داشت شرح بمباران دیروز رو میداد که شیخ به ما دوتا تذکر داد که صحبت نکنید .یادمه اون شب مثل اینکه شیخ موقع افطار زیاد خورده بود و وقت صحبت کردن سکسکه میکرد و من و رضا موقع سکسکه اش میخندیدیم .صحبت های شیخ طولانی هم شد و بعد وارد روضه شد و چراغ ها رو خاموش کردند و من شروع کردم به خوندن. با شروع کردم . توی جبهه سنت بود که وقت خوندن این دعا همه به سجده میرفتند. همه در حال سجده و مشغول گریه بودن که صدای شلیک پدافندهای پادگان بلند شد و هنوز به ذکر آخر دعا نرسیده بودیم که من دیدم هیچکس داخل ساختمون نیست و صدای شیرجه هواپیما اومد و با شهید صمدیان نفهمیدیم چهار طبقه ساختمون رو چه طوری پایین اومدیم. وقتی پایین رسیدیم همه روی زمین دراز کشیده بودند و صدای رگبار پدافندها قطع نمیشدوحدود 20 دقیقه ای گذشت و هواپیماها بدون اینکه بمباران کنند منطقه رو ترک کردند. با شهید رضا رفتیم سراغ شیخ که ادامه احیاء رو در ساختمون برگزار کنیم که شیخ با عتاب به ما گفت: نه.حفظ جون واجبه. برادرها به ساختمون های خودشون برند و خدا همینجوری قبول میکنه. اون شب ما برگشتیم به ساختمون خودمون و با جمع بچه های تخریب و درکنار فرمانده مون قرآن به سرگرفتیم . 🌿🌹 🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🟢 در شب شهادت در جوار مزار شهدا در گلزار شهدای تهران برگزار شد. پیشکسوتان مهندسی رزمی لشگر10 همه بودند. پیرمرد که نه شیرمرد لشگر10 و سپاه تهران حاج عبدالله براتی هم بود آقا جواد حکمی که روزگاری از فرماندهان لشگر27 و 10 بود هم با اون حالش اومده بود جمع بچه ها جمع بود بعد از قرائت قرآن و زیارت عاشورا ، حاج علی صادقی از فرماندهان مهندسی لشگر10 از روزهای سخت عملیات مهندسی در جاده البهار و ماموریت در شرهانی و فکه گفت که چطور حسن قنبری راننده بلدوذر را چند بار از رفتن مرخصی تهران محرومش کرده و به ماموریت فرستادش.. و در ادامه حاج حسین احمدی از روزهای سخت بچه های مهندسی رزمی لشگر گفت و در آخر هم یادی از کرد... 🔷 دقایقی قبل از غروب هم چند دقیقی این حقیر از بچه های مهندسی تعریف و تمجید کردم و اینکه تربیت حاج عبدالله نوریان در آن مدت کمی که فرمانده مهندسی بود چقدر تاثیر طولانی مدت بر بچه های مهندسی رزمی گذاشت و در انتها به یاد شهدا در شب شهادت جواد الائمه(ع) به یاد روزهای جبهه سر پا سینه زدیم... خدا را شکر که در شب شهادت علی اکبر امام هشتم(ع) کنار علی اکبرهای شهید بودیم... جای همه ی شما خالی بود.(جعفر طهماسبی) @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 به روایت فرمانده لشگر10سیدالشهداء(ع) سید محمد کم حرف و پرکار بود هرجا که سختی کار بیشتر میشد همونجا حاضر بود بهترین گزینه بود که بعداز شهادت به فرماندهی منصوب شد. 🔶 یک کار بی نظیر سال 66 انجام داد . دشمن داشت پاتک میکرد که ارتفاع و رو در پس بگیرد. من از سید محمد یک خواهش کردم. گفتم سید حالا که با این همه سختی این ارتفاعات رو گرفتیم بروید با مانع پاتک دشمن شوید و نگذارید دشمن ارتفاعات رو بالا بیاید. این رو که گفتم سید با صلابت گفت: تا تاریخ تاریخ است . ✅سردار شهید حاج سید محمد زینال حسینی فرمانده گردان تخریب لشگر10 و جانشین تیپ سو کربلا لشگر 10 بود که در 15 تیرماه 1366 در عملیات نصر 4 بر فراز قله های مشرف به شهر ماووت به شهادت رسید @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 شد 🔴 تیپ سیدالشهداء(ع) در مهرماه سال 61و قبل از عملیات (ع) در تهران با کمک گرفتن از گردان های پادگان ولیعصر(ع) تشکیل شد و در اولین ماموریت در خط پدافندی سومار مستقر شد. واحد (ع) از اولین واحدهای رزمی بود که شکل گرفت و سردار بعد از مدت کوتاهی به عنوان فرمانده تخریب معرفی شد و که از تجربه بالایی در تخریب برخوردار بود در کنار شهید نوریان مشغول به کار گردید. اولین ماموریت واحد تخریب تیپ تازه تاسیس سیدالشهداء(ع) پاکسازی میادین مین منطقه بود. در این ماموریت اولین شهید تیپ سیدالشهداء(ع) تخریبچی بود که در تاریخ 27 آبانماه 1361 در منطقه سومار در حال خنثی سازی و با انفجار به شدت مجروح گردید و به پشت جبهه منتقل گردید و بعد از 10 روز به علت جراحت های سخت در 6 آذر ماه سال 61 به شهادت رسید. 🔴 شهید سید مرتضی مساوات از نیروهای با تجربه ی تخریب قرارگاه کربلا بود که بعد از تاسیس تخریب تیپ سیدالشهداء(ع) به این واحد پیوست و هنگام شهادت 19 ساله بود. پیکر مطهر این شهید بعد از تشییع در تهران در گلزار شهدای بهشت زهرا به خاک سپرده شد. @alvaresinchannel
▪️🌹▪️🌹▪️🌹▪️🌹▪️🌹▪️🌹▪️ 🌹▪️🌹▪️ 🌹▪️ فاطمیه سال 65 سید بعد از توجیه .یک نفس عمیقی کشید و سینه اش را صاف کرد و گفت: است . (س) است. و با التماس به مادرش حضرت زهراء سلام الله علیها ادامه داد. مادر جون دست ما را بگیر. ما برای یاری دین خدا قدم توی جبهه گذاشتیم سید همینطور که صحبت میکرد صدای ضجه و ناله بچه های از گوشه و کنار بلند شد. سنگر بچه های تخریب در زیر رو مبدل به مجلس روضه وعزادرای حضرت زهرا سلام الله علیها کرد. آنقدر از خود بیخود شده بود که انگار نه انگار عملیاتی در پیش است. سید با این اشعار وارد روضه شد. سینه اش بوسید پیغمبر که مینوی من است فاطمه هم فکر و هم سیما و هم خوی من است یاد از بشکستن پهلوی او چون کرد گفت بضعه من روح ما بین دو پهلوی من است اون شب روضه سوزاندن درب خانه مادرش حضرت زهراء سلام الله علیها رو خوند و شروع کرد بلند بلند گریه کردن و ضجه زدن و زمزمه میکرد . . در ایام فاطمیه یاد فرماندهان فاطمی تخریب لشگر10سیدالشهداء علیه السلام گرامیباد 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 شد 🔴 تیپ سیدالشهداء(ع) در مهرماه سال 61و قبل از عملیات (ع) در تهران با کمک گرفتن از گردان های پادگان ولیعصر(ع) تشکیل شد و در اولین ماموریت در خط پدافندی سومار مستقر شد. واحد (ع) از اولین واحدهای رزمی بود که شکل گرفت و سردار بعد از مدت کوتاهی به عنوان فرمانده تخریب معرفی شد و که از تجربه بالایی در تخریب برخوردار بود در کنار شهید نوریان مشغول به کار گردید. اولین ماموریت واحد تخریب تیپ تازه تاسیس سیدالشهداء(ع) پاکسازی میادین مین منطقه بود. در این ماموریت اولین شهید تیپ سیدالشهداء(ع) تخریبچی بود که در تاریخ 27 آبانماه 1361 در منطقه سومار در حال خنثی سازی و با انفجار به شدت مجروح گردید و به پشت جبهه منتقل گردید و بعد از 10 روز به علت جراحت های سخت در 6 آذر ماه سال 61 به شهادت رسید. 🔴 شهید سید مرتضی مساوات از نیروهای با تجربه ی تخریب قرارگاه کربلا بود که بعد از تاسیس تخریب تیپ سیدالشهداء(ع) به این واحد پیوست و هنگام شهادت 19 ساله بود. پیکر مطهر این شهید بعد از تشییع در تهران در گلزار شهدای بهشت زهرا به خاک سپرده شد. @alvaresinchannel