eitaa logo
کنگره ملی سرداران و۱۲۰۰۰شهیداستان تهران
374 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
274 ویدیو
29 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 🔴 ❇️ توی عملیات ها ما سه راهی شهادت داشتیم اما توی عملیات کربلا 4 به یا تنگه مرگ بر میخوریم تنگه شهادت بین جزیره ام الرصاص، جزیره بوارین و جزیره ماهی بود جایی که باید همه ی نیروها اعم از غواص ها و قایق هایی که نیرو می آوردند باید از بین آن عبور میکرد و دشمن با تسلط تیر از داخل این جزایر بچه ها رو زیر آتش میگرفت. بچه ها عاشورایی از این کردند. یاد همه شون بخیر @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 4 دیماه 1365 ✍🏿✍🏿✍🏿 راوی : ماموریت که به گردان ها مامور میشدندعلاوه بر .ماموریت انفجار در طول مسیر عبور گردان ها رو هم داشتند. به جهت اینکه ماموریت (ع) عبور از حد ثارالله و حمله به بود باید از منطقه ای رد میشدند که نخلستان های پر حجم وآبراه های عریض و طویل وجود داشت و تدبیرشده بود که برای سریع رد شدن نیروها ، با انفجار نخل ها پلی رو آبراه ها قرار بگیرد و قبل از اینکه دشمن خودش رو پیدا کند به او حمله کنیم. تیم های مامور شده به گردانها انفجاری رو حمل میکردند که داخل آن با پودر آذر پر شده بود و در موقع نیاز باید مواد رو دور نخل محکم و انفجار میشد. برای عملیات کربلای 4 آمادکی خوبی کسب کرده بودند و از همه جهت توجیه شده بودند. قبل از مامور شدن تیم های تخریب به گردان ها فرمانده تخریب لشگر1همه مسوول تیم ها رو در زیر پل "هفتی هشتی" جمع کرد و آخرین مطالب رو یادآوری نمود وروی که روی زمین پهن بود نقطه ای رو توی عراق نشون داد.ظاهر منبع آب بود و فرمود فردا صبح اونهایی که زنده وسالم موندن در این نقطه همدیگه رو میبینیم و تعهد شرعی از بچه ها گرفت که بعد از انجام ماموریت واگذار شده دنبال درگیری با دشمن نرند ودر محل مورد نظر حضور پیدا کنند. 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨ قرارگاه قدس : در محور اصلی عملیات به عهده قرارگاه قدس بود ونیروهای تحت امر این قرارگاه میبایست با عبور از تنگه ام‌الرصاص – بوارین و پیشروی در محور پتروشیمی و ابوالخصیب به سمت بصره عملیات کنند. ⬛️⬛️نیروهای تحت امر قرارگاه قدس در عملیات کربلای4 1️⃣لشکر ‌٢٥ کربلا 2️⃣لشکر ‌٤١ ثارالله (ع) 3️⃣(ع) 4️⃣چهار گردان توپخانه قرارگاه کربلا. ⬛️⬛️قرارگاه کربلا نیروهای تحت امر قرارگاه کربلادر عملیات کربلای4 1️⃣لشکر ‌٢٧ محمد رسول‌الله(ص) 2️⃣ لشکر ‌١٤ امام حسین)ع) 3️⃣لشکر8 نجف اشرف 4️⃣لشکر ‌٣١ عاشورا 5️⃣تیپ ‌٤٤ قمربنی‌هاشم (ع) 6️⃣لشکر ‌٣٢ انصار الحسین(ع) 7️⃣چهار گردان توپخانه 🍀 قرارگاه کربلا:مقابله با پاتک دشمن از مقابل جزیره‌ام الرصاص، تامین کل منطقه و پیشروی تا جاده دوم و سوم. 🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨@alvaresinchannel
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 🌴 یاد آن روزهای خوب بخیر جبهه بودیم وجنگ میکردیم یاد روزهای قبل از بخیر روزهای سرد اوایل دیماه سال65. روزهایی که با شهدا طی شد. ماموریت بچه های تخریبچی که به گردان ها مامور شده بودند علاوه بر بازگردن معابر و موانع.ماموریت انفجار در طول مسیر عبور گردان ها رو هم داشتند. به جهت اینکه ماموریت لشگرسیدالشهداء(ع) عبور از حد لشگر41 ثارالله و حمله به شهر ابوالخصیب بود باید از منطقه ای رد میشد که نخلستان های پر حجم وآبراه های عریض و طویل وجود داشت و تدبیرشده بود که برای سریع رد شدن نیروها ، با انفجار نخل ها پلی رو آبراه ها قرار بگیرد و قبل از اینکه دشمن خودش رو پیدا کنه به او حمل کنیم. تیم های مامور شدن به گردانها متکاهای انفجاری رو حمل میکردند که داخل آن با خرج انفجاری پودر آذر پر شده بود و در موقع نیاز باید مواد رو دور نخل محکم و انفجار میشد. بچه های تخریبچی برای عملیات کربلای 4 آمادکی خوبی کسب کرده بودند و از همه جهت توجیه شده بودند. قبل از مامور شدن تیم های تخریب به گردان ها _سید_محمد _زینال _حسینی همه مسوول تیم ها رو در زیر پل "هفتی هشتی" جمع کرد و آخرین مطالب رو یادآوری نمود وروی نقشه هوایی که روی زمین گذاشته بود نقطه ای رو توی شهر ابوالخصیب عراق نشون داد.ظاهر منبع آب بود و فرمود فردا صبح اونهایی که زنده وسالم موندن در این نقطه همدیگه رو میبینیم و تعهد شرعی از بچه ها گرفت که بعد از انجام ماموریت واگذار شده دنبال درگیری با دشمن نرند ودر محل مورد نظر حضور پیدا کنند. یادش بخیر این مقدمه بود تا دوستانی که در این عملیات مامور به گردان ها شد از حال و هوای اون شب ها بنویسند. یاعلی 🌷 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 4 دیماه 1365 ✍🏿✍🏿✍🏿 راوی : ماموریت که به گردان ها مامور میشدندعلاوه بر .ماموریت انفجار در طول مسیر عبور گردان ها رو هم داشتند. به جهت اینکه ماموریت (ع) عبور از حد ثارالله و حمله به بود باید از منطقه ای رد میشدند که نخلستان های پر حجم وآبراه های عریض و طویل وجود داشت و تدبیرشده بود که برای سریع رد شدن نیروها ، با انفجار نخل ها پلی رو آبراه ها قرار بگیرد و قبل از اینکه دشمن خودش رو پیدا کند به او حمله کنیم. تیم های مامور شده به گردانها انفجاری رو حمل میکردند که داخل آن با پودر آذر پر شده بود و در موقع نیاز باید مواد رو دور نخل محکم و انفجار میشد. برای عملیات کربلای 4 آمادکی خوبی کسب کرده بودند و از همه جهت توجیه شده بودند. قبل از مامور شدن تیم های تخریب به گردان ها فرمانده تخریب لشگر1همه مسوول تیم ها رو در زیر پل "هفتی هشتی" جمع کرد و آخرین مطالب رو یادآوری نمود وروی که روی زمین پهن بود نقطه ای رو توی عراق نشون داد.ظاهر منبع آب بود و فرمود فردا صبح اونهایی که زنده وسالم موندن در این نقطه همدیگه رو میبینیم و تعهد شرعی از بچه ها گرفت که بعد از انجام ماموریت واگذار شده دنبال درگیری با دشمن نرند ودر محل مورد نظر حضور پیدا کنند. 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 ✅ از نگاه نائب امام عصر ارواحنا فداه به‌مناسبت سالگرد 4 دیماه سالگرد عملیات کربلای 4 🔴 یاد و خاطره شهدای را گرامی میداریم @alvaresinchannel
🔶 شهادت: 4 دیماه 65 خرمشهر Thursday , 25 December 1986 (25/12/1986) ✅ شهید عیسی از سرگروهای لشگر10سیدالشهداء(ع) بود و وظیفه هدایت چند گردان را برای حمله به مواضع دشمن به عهده داشت.اما با مشکل مواجه شد و قرار شد رزمندگان لشگرسیدالشهداء(ع) که در اطراف مسجد جامع خرمشهر برای عملیات مستقر بودند سریعا منطقه رو ترک کنند. رزمندگان لشگر از شهر بیرون رفته بودند ولی های_تخریب و در شهر حضور داشتند .صبح عملیات کربلای 4 که روز پنجشنبه 4 دیماه 65 بود دشمن بعثی خرمشهر رو زیر آتش و گلوله گرفت و عیسی هم که با جمعی از دوستانش در چند قدمی مسجد جامع خرمشهر بودند با اصابت ترکش گلوله های منحنی زن دشمن به شهادت رسید و عیسی تنها شهید لشگرما در کربلای4 بود. 🌷@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 شهادت 4 دیماه 1365- خرمشهر ✍🏿 راوی : علی سلیمانی با تیمی از بچه های اطلاعات عملیات و تخریب لشگر10 برای شناسایی منطقه عملیاتی شلمچه راهی شدند . شهید آقا غلام کیان پور جانشین اطلاعات عملیات ، منتظر ماند تا بچه ها از گشت برگردند. وقتی عیسی کره ای از شناسایی برگشت شهید کیان پور از وی پرسید که شناسایی چطور بود و تا کجا رفتید. شهید کره ای گفت: حاجی به کمین دشمن خوردیم و خیلی خدا رحم کرد....وقتی عیسی گفت به کمین خوردیم شهید کیان پور گفت : پس و جعلنا چه کاره بود؟! شهید کره ای با تعجب گفت :وجعلنا؟.. صحبت ها به پایان رسید و قرار شد شب بعد نیز شهید کره ای برای شناسایی مجدد به همان منطقه برود.با عنایت پروردگار،آن شب شهید کره ای از کمین عراقی ها عبور کرد وبا موفقیت شناسایی را انجام داد و بازگشت.طبق روال همیشه شهید کیان پور به استقبالشون آمد و پرسید: عملیات شناسایی چگونه پیش رفت؟ عیسی کره ای در جواب گفت:وجعلنا کار خودش را کرد. چهارمین روز از زمستان در حین از خرمشهر پرکشید و در 19 دیماه 65 در روز اول در هنگام هدایت نیروها برای فتح آسمانی شد. @alvaresinchannel
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ 🌹☘️ 16 دیماه 65 ✍️✍️✍️✍️ مه غلیظی در اردوگاه حاکم بود که فاصله‌ی چند متری آن‌طرف‌تر خود را بیشتر نمی‌توانستیم ببینیم. هر چه‌قدر هوا روشن‌تر می‌شد، از حجم مه هم کم می‌شد و دید بهتر می‌گشت. به محوطهصبحگاه اومدیم. دقایقی بعد صدای شعار رزمندگان به‌گوش می‌رسید ولی هیچ‌کس را نمی‌دیدیم. هر گردانی صداش از یک گوشه‌ی اردوگاه می‌آمد. ولی معلوم نبود که کدوم گردان است. این روز با مابقی روزها فرق می‌کرد. حال و شعار نیروهای رزمنده با همه‌ی روزها فرق می‌کرد. کم‌کم دیدیم که عزیزان رزمنده به میدان صبحگاه وارد می‌شوند. اولین گردان، بود . سرو وضع نیروهای گردان یه جور خاصی بود وبا همه‌ی روزهای تاریخ جنگ فرق می‌کرد. یک پلاکارد بزرگ جلوی‌شان گرفته بودند که معلوم و قابل رؤیت بود که به‌غیر از نیروهای گردان، دیگر رزمندگان حاضر در محل اردوگاه آن ‌را امضاء کرده بودند. تعدادی از این نیروها کرده بودند و تمامی نیروها را درآورده، بند آن‌را به هم گره زده بودند و به دور گردن آویزان کرده بودند.جلوتر که اومدند متن پلاکارد وضوحش بیشتر شد. بعدا این متن را به حضرت امام تقدیم کردند. نوشته شده بود و جملات و کلمات زیبایی تا آخر این نوشته بود. این متن رو در حدود 10 هزار نفر امضاء کرده بودند. این نوشته و امضاءها نشانگر بیعت مجدد با امامشان بود . گردان‌های دیگر هم مثل این گردان کاملاً سر حال و آماده وارد صبحگاه شدند و این قوت قلبی بود برای فرماندهان که نشان میداد نیروها آماده نبرد با دشمن هستند . قرار شد من چند دقیقه ای برای رزمندگان لشگر صحبت کنم اینجوری سخن آغاز کردم برادرهای رزمنده : شما چند ماهی است در حال آماده‌باش، آموزش، تمرین، مانور، میدان تیر، راه‌پیمایی و خشم‌شب هستید و مفصل و مرتب مشغول آماده‌سازی خودتان بودید. از نزدیک به 20 روز به برای بالا بردن ضریب حفاظتی ما شما را قرنطینه کرده و ارتباط‌ با خانواده‌ها از طریق تلفن و نامه را قطع نموده ایم و مدت زیادی است که هیچ‌کدام از شما به مرخصی نرفته‌اید. حالا که از برگشتیم، امام عزیزاز ما خواسته‌اند که بمانیم و عملیات دیگری را انجام دهیم. این روزها، است. من دقایقی صورتم را برمیگردانم... هر کس مشکلاتی دارد و می‌خواهد برود، هیچ مانعی ندارد و خودش را از صف رزمندگان جدا کند. این را گفتم و...... دقایقی بعد که برگشتم به سمت رزمندگان..، می‌توانم قسم به‌خدا یاد کنم که حتی یک‌نفر هم از صف این میدان صبحگاه جدا نشد. و همه یکصدا فریاد میزدند. ☘️🌹 🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ @alvaresinchannel