eitaa logo
لزیران،خانه ی پدری 🇮🇷
2هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
5.8هزار ویدیو
53 فایل
لزیران ؛ خانه ای لبریز از محبت لزوریها ، به وسعت عشق و زندگی روستایی با سیری در گذشته و نگاهی به آینده. ارتباط با ادمین: @Laziran
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 شهیدی که بعد از شهادت گریه کرد... 🔹 هیچگاه پاهایش رو جلوم دراز نکرد جلوی پام تمام قد می ایستاد وتا من نمی نشستم، او هم نمی نشست. ◇ فقط یکجا پایش رو دراز کرد؛ اونم وقتی بود که شد... ◇ بهش گفتم: سید تو هیچوقت جلوی من پاهات رو دراز نمیکردی؛ حالا چی شده مادر؟ ◇ یهو دیدم چشمای پسرم به اذن خدا برای چند لحظه باز شد و یک قطره اشک از چشمانش اومد. ◇ شاید میخواسته بگه مادر اگر مجبور نبودم جلوی پاهات تمام قد می ایستادم... 📚 منبع: کتاب رموز موفقیت شهدا جلد۱ ◇◇ یکم شهریور 1336، در روستای استیر از توابع شهرستان سبزوار به دنیا آمد. ◇ پدرش سید حسن، کشاورز بود. و مادرش شمسی نام داشت. تا پایان سطح 3 در حوزه علمیه درس خواند. ◇ روحانی و مسئول واحد عقیدتی سیاسی لشگر 16 قزوین بود. چهاردهم آذر 1360، در بستان بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در زادگاهش واقع است. «او را سیدعلی نیز می‌نامیدند...» 🌷 🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🇮🇷 🇮🇷 https://eitaa.com/lazour ┅✿💠❀🇮🇷❀💠✿┅