📚📚📚(سطح: A2)
In a quiet village, a little girl named Lily found a tiny bird on the ground. The bird had hurt its wing and could not fly. Lily took the bird home and cared for it every day. After a few weeks, the bird's wing healed, and it was ready to fly again. One sunny morning, Lily opened her window, and the bird flew away, chirping happily as it soared into the sky.
در دهکدهای آرام، دختر کوچکی به نام لیلی پرندهی کوچکی را روی زمین پیدا کرد. پرنده بالش آسیب دیده بود و نمیتوانست پرواز کند. لیلی پرنده را به خانه برد و هر روز از آن مراقبت میکرد. پس از چند هفته، بال پرنده بهبود یافت و دوباره آمادهی پرواز شد. یک صبح آفتابی، لیلی پنجرهاش را باز کرد و پرنده پرواز کرد و در حالی که در آسمان اوج میگرفت، با خوشحالی چهچهه میزد.
quiet: آرام
village: دهکده، روستا
name: نامیدن
found (find): پیدا کردن
bird: پرنده
hurt: آسیب زدن
wing: بال
flew (fly): پرواز کردن
took (take): بردن
care for: مراقبت کردن از
heal: بهبود یافتن
ready: آماده
chirp: چهچهه زدن
soar: اوج گرفتن
#داستان_کوتاه
برای مشاهدهی معنی سایر واژهها به واژهنامه لرنیت مراجعه کنید
Birthday Party.mp3
390.8K
📚📚📚
It was my birthday last week and my friends surprised me with a party. They decorated the room with balloons and streamers, and made a big cake with candles. We played games and listened to music, and I felt very happy. My friends gave me some great gifts, including a new book and a CD. It was a fantastic birthday and I'll never forget it.
هفته گذشته تولدم بود و دوستانم مرا با یک مهمانی غافلگیر کردند. آنها اتاق را با بادکنک و نوار رنگی تزئین کردند و یک کیک بزرگ با شمع آماده کردند. ما بازی کردیم و موسیقی گوش دادیم و من خیلی خوشحال بودم. دوستانم هدایای خیلی خوبی به من دادند، از جمله یک کتاب جدید و یک سیدی. تولد فوقالعادهای بود و هرگز آن را فراموش نخواهم کرد.
surprise: غافلگیر کردن
decorate: تزئین کردن
balloon: بادکنک
streamer: نوار رنگی
candle: شمع
felt (feel): احساس کردن
gift: هدیه
including: از جمله، شامل
fantastic: فوقالعاده
forget: فراموش کردن
#داستان_کوتاه