eitaa logo
چپ و راست
546 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
376 ویدیو
39 فایل
مروری گذرا بر تاریخ جریان شناسی در ایران بعلاوه: آخرین اخبار افراد، احزاب و گروه های سیاسی ادمین: @bimemoj1357
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰الویری: اصلاح‌طلبان بدون تردید در انتخابات شرکت می‌کنند اگر… *آقای الویری، تحلیل شما درباره مسیر پیش روی اصلاح‌طلبان و نحوه حضور آنها در انتخابات مجلس دوازدهم چیست؟ من بر این باورم که نهاد انتخابات، نهادی اساسی و بنیانی در یک نظام مردمسالار و دموکراتیک است و اگر این نهاد کار خود را به طور مطلوب انجام دهد جلوی هرگونه خودکامگی را می گیرد و زمینه برای بهره‌گیری از خرد جمعی را فراهم می‌کند. اما متاسفانه این نهاد مهم در کشور ما ناتوان شده و سازوکارهای انتخاباتی به نحوی شکل گرفته است که افراد توانمند از حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی ناامید شدند و مجلسی هم که برآمده از رای مردم نباشد و توسط نهادهای قدرت به روی کار آید، مجلسی غیر مردمی خواهد بود. این اتفاق تلخی است که به دلیل اجرای روش ‌های ناصواب در کشور ما افتاده است، به همین دلیل بسیاری مردم و سیاسیون رغبتی برای حضور در انتخابات ندارند. تنها راه برون‌رفت از وضع فعلی لغو نظارت استصوابی و اصلاح قانون انتخابات است *به نظر شما چه راهی برای افزایش مشارکت مردم و سیاستمداران در انتخابات مجلس در این بازه زمانی ۶ ماهه وجود دارد؟ اصلا راهی هست؟ تنها راه برون‌رفت از این وضعیت لغو نظارت استصوابی و اصلاح قانون انتخابات است؛ نظارت استصوابی که از انتخابات مجلس چهارم آغاز شد و ادامه یافت، همچنین قانون انتخابات که برمبنای نظارت استصوابی و با دیدگاه‌های تنگ‌نظرانه در جهت حذف نیروهای کارآمد تنظیم شد شرایط را به‌گونه‌ای کرده که برگزاری هر انتخابات آزاد و منطقی را ناممکن کرده است، بنابراین تنها راه، لغو نظارت استصوابی و اصلاح قانون انتخابات است. اصلاح‌طلبان بدون تردید در انتخابات شرکت می‌کنند اگر… *در انتخابات مجلس گذشته مانند چندبار دیگر ادعای تحریم انتخابات علیه اصلاح طلبان مطرح شد. هرچند جمعی از اصلاح‌طلبان نهایتا لیستی ارائه کردند، نظر شما در این باره چیست؟ آیا امسال هم شاهد این اتفاق خواهیم بود؟ من کاری به انگ‌زدن‌ها ندارم؛ صحبت من این است که وقتی حضور در انتخابات می‌تواند معنا داشته باشد که مردم احساس کنند نتیجه این انتخابات موجب قدرت گرفتن نیروی کارآمد و خوش‌فکر در مجلس برای حل مشکلاتشان باشد، اگر مردم چنین باوری نداشته باشند و عملکردهای گذشته این امید را از بین برده باشد طبیعتا مردم در انتخابات شرکت نمی‌کنند و کنشگران سیاسی هم در این صحنه وارد نمی‌شوند، حالا برخی روی این موضوع اسم تحریم انتخابات می‌گذرند، من روی این نامگذاری‌ها بحثی ندارم، موضوع این است که حرکت مردم وقتی آغاز می‌شود که نتیجه منطقی برای آن متصور باشد. اگر تنگناهای ذکرشده به صورت بنیانی اصلاح شوند، اصلاح‌طلبان بدون تردید در انتخابات شرکت می‌کنند و مردم هم با اشتیاق پای صندوق رای می‌آیند. اما برآورد من این است که با توجه به شرایط فعلی شاهد انتخاباتی کم‌رونق خواهیم بود. الویری: اصلاح‌طلبان بدون تردید در انتخابات شرکت می‌کنند اگر…/بهزاد نبوی امتحان پس داده است بهزاد نبوی امتحانش را پس داده است *اختلاف‌نظرها در جریان اصلاحات را چطور ارزیابی می‌کنید؟ به‌ویژه انتقاد از عبور از بهزاد نبوی در جبهه اصلاحات که به‌تازگی توسط آقای کرباسچی مطرح شده است. اختلاف سلیقه در همه محافل وجود دارد؛ اما مشخصا درباره آقای بهزاد نبوی بگویم که ایشان از چهره‌های کارآمد و دلسوز انقلاب بوده و هست که امتحانش را در طول بیش از ۴۰ ساله انقلاب اسلامی و حتی پیش از انقلاب پس داده است. خانم منصوری هم که به‌عنوان رئیس جبهه اصلاحات رای آورد شخصی فرهیخته، ایثارگر، ساده‌زیست و دلسوز اصلاح‌طلبان شناخته شده و مورد قبول است. با این تفاسیر به دلیل اینکه آقای نبوی مشکلات و مسائل خاصی داشتند برای ریاست جبهه اصلاحات کاندیدا نشد سرانجام در فضایی منطقی و آزاد، اکثر نیروهای اصلاح‌طلب به ریاست خانم منصوری رای دادند و اختلافی هم وجود ندارد. مجلسی که برآمده از آرای واقعی مردم نباشد، مورد تایید هم‌ نیست *نظر شما درباره عملکرد مجلس یازدهم در به وجود آمدن چنین فضایی چیست؟ عملکرد مجالسی که برآمده از آرای واقعی مردم نباشد، مورد تایید هم‌ نیست و نمی‌توان انتظار حل مشکلات را در چنین مجالسی داشت. وضعیت نابسامان اقتصادی و مشکلات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی که کشور را دچار بحران کرده، مهمترین عاملش فقدان مجلسی کارآمد و مردمی است. اگر مجلس در جایگاه واقعی خود بود کشور به این نقطه نمی‌رسید. *به نظر شما حضور مجدد این افراد در مجلس دوازدهم چه تاثیری بر آینده کشور خواهد داشت؟ وضعیت بدون تردید خراب تر می‌شود. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @election1402
🔰نعیمی‌پور در گفت‌وگو با ایلنا: حکومت بدنبال برچیدن بساط حاکمیت دوگانه است/ سیاست‌ورزی به معنای سازشکاری و تعامل ملتمسانه با صاحبان قدرت نیست بعد از جنبش مهسا موقعیت حکومت و جمهوری اسلامی در دنیا تثبیت شد/ حاکمیت بخش عمده‌ای از خط امامی‌ها و اصلاح طلبان را نااهل می‌داند/اصلاح‌طلبان اگر با همین روش ادامه دهند، حذف خواهند شد 📍 متن کامل را در اینجا بخوانید: https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1391973 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @election1402
💢دیدارهای انتخاباتی برای راضی کردن بزرگان! 🔹«سیدافضل موسوی» عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی درباره دیدار اخیر اعضای کمیته سیاسی این حزب با حسن روحانی، رئیس‌جمهور سابق کشورمان می‌گوید: «داغ‌ترین موضوع ملاقات‌های این ایام مسئله انتخابات است.» 🔸سیدافضل موسوی با بیان اینکه کارگزاران با بزرگان سیاسی دیدار خواهند داشت تا بتوانند به برگزاری انتخابات پرشور کمک کنند، تأکید می‌کند: «موضع فعلی همان موضعی است که پیشتر آقای مرعشی مطرح کرده بودند و در حال بررسی هستیم؛ شرکت قطعی در انتخابات بستگی به شرایط دارد؛ اگر بتوان بزرگان را متقاعد کرد و شرایط فراهم شود، می‌توان به شرکت در انتخابات امیدوار بود.» 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @election1402
🔰 میزان مشارکت مردم تهران در ادوار انتخابات مجلس شورای اسلامی مجلس اول: ۶۲ درصد مجلس دوم: ۶۰ درصد محلس سوم: ۴۳درصد مجلس چهارم: ۳۹درصد مجلس پنجم: ۵۶ درصد مجلس ششم: ۴۷ درصد مجلس هفتم: ۳۷ درصد مجلس هشتم: ۳۱ درصد مجلس نهم: ۴۸ درصد مجلس دهم: ۵۰ درصد مجلس یازدهم: ۲۶ درصد 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @election1402
🔰بیشترین و کمترین رای مردم تهران در انتخابات مجلس شورای اسلامی در مجلس نخست شورای اسلامی فخرالدین حجازی با کسب یک میلیون و ۵۶۸ هزار و ۷۵۹ رای یعنی ۷۳.۵ درصد، بیشترین و مهدی شاه آبادی با کسب ۶۸۴ هزار و ۷۲۲ رای یعنی ۴۸.۹ درصد، کمترین آرا را به خود اختصاص داده است. علی اکبر هاشمی رفسنجانی در مجلس دوم یک میلیون و ۸۹۱هزار و ۲۶۴ رای یعنی با ۸۱.۹ درصد بیشترین و علی اکبر ناطق نوری با کسب ۳۳۰ هزار و ۸۵۹ رای با ۵۰درصد، کمترین آرا را به خود اختصاص دادند. در انتخابات مجلس سوم شورای اسلامی در تهران، اکبر هاشمی‌رفسنجانی برای بار دوم بیشترین رای را به دست آورد. یک میلیون و ۲۹۴ هزار و ۴۱۹ نفر از واجدان شرایط یعنی ۸۲ درصد رای دهندگان به وی رای دادند و ابوالقاسم سرحدی‌زاده ۱۸۲ هزار و ۲۳۰ رای یعنی ۵۱.۹ درصد را کسب کرد. علی‌اکبر موسوی حسینی در انتخابات چهارمین دوره مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه تهران ۹۳۷ هزار و ۳۰۲ یعنی ۵۵ درصد آرا را به خود اختصاص داد و محمود صابر همیشگی با کسب ۳۳۴ هزار و ۸۱۷یعنی ۳۲.۶درصد آرا کمترین رای از مردم تهران را گرفت و به مجلس راه یافت. علی اکبر ناطق نوری در انتخابات دور پنجم مجلس شورای اسلامی از تهران ۸۷۹ هزار و ۸۹۳ رای یعنی ۳۵.۹ درصد آرای مردم تهران، بیشترین و فاطمه کروبی با کسب ۸۳ هزار و ۷۹۲ رای یعنی ۳۰درصد کمترین رای را به دست آورد. محمدرضا خاتمی در دور ششم مجلس شورای اسلامی یک میلیون و ۲۲۶ هزار و ۴۱۸ رای یعنی ۵۵.۶ درصد آرا بیشترین میزان رای و علیرضا محجوب در این دور ۶۴۵ هزار و ۶۵۰ یعنی ۲۹ درصد، کمترین آرا را به خود اختصاص دادند. غلامعلی حدادعادل به در دوره های هفتم، هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی به ترتیب با اخذ ۸۸۸ هزار و ۲۷۶ رای یعنی ۴۵.۵ درصد، ۸۴۴ هزار و۲۳۰ رای یعنی ۴۹.۴۸ درصد و یک میلیون و ۱۳۳ هزار و ۸۰۹ رای یعنی ۵۳.۳۳ درصد بیشترین آرا را بین نمایندگان حوزه انتخابیه تهران کسب کرد و در این سه دوره به ترتیب سهیلا جلودارزاده با کسب ۳۰۷ هزار و ۶۱۸ رای یعنی ۱۴.۵۷ درصد، بیژن نوباوه وطن با کسب ۵۳۷ هزار و ۱۷۲ رای یعنی ۳۰.۸۵ و حسین نجابت با کسب ۲۵۴ هزار و ۷۰۳ رای یعنی ۲۲.۴۱ کمترین میزان آرای مردم تهران را به دست آوردند. محمدرضا عارف در دور دهم مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه تهران یک میلیون و ۶۰۸ هزار و ۹۲۹ رای یعنی ۴۹.۵۵ درصد، بیشترین و غلامرضا هاشم زایی یک میلیون و ۷۸ هزار و ۸۱۷ رای یعنی ۳۳.۲۲ درصد، کمترین میزان را کسب کرده است. اما در دور یازدهم انتخابات مجلس شورای اسلامی، محمدباقر قالیباف با کسب یک میلیون و ۲۶۵ هزار و ۲۸۷ رای بیشترین و عزت الله اکبری تالارپشتی با کسب ۶۴۲ هزار و ۲۱۴ رای کمترین میزان را به خود اختصاص دادند. با احتساب این آمار، اکبرهاشمی رفسنجانی با یک میلیون و ۸۹۱ هزار رای بیشترین و فاطمه کروبی با ۸۳ هزار و ۷۹۲ رای کمترین میزان آرای مردم تهران را در ۱۱ دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی به خود اختصاص داده‌اند. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @election1402
🔰 برخی اصلاح طلبان فقط می‌خواهند پیوندی با حاکمیت داشته باشند ابطحی: امیدی به شورای نگهبان نیست /اصلاح‌طلبان با تحریم انتخابات کنار نمی‌آیند اما… *آقای ابطحی! تحلیل شما از حضور حداقل یک اقلیت قدرتمند اصلاح طلب با چهره های شاخص در مجلس دوازدهم چیست؟ امکان این حضور را با توجه به مجموعه شرایط کشور ممکن می‌دانید؟ مشکل انتخابات پیش رو مانند مشکلات سنتی سال‌های گذشته خیلی شورای نگهبان و ردصلاحیت‌ها نیست، مشکل اصلی پیش بینی عدم حضور مردم است. با توجه به قهری که اتفاق افتاده و با توجه به سوابقی که در مجالس قبلی دیدیم، پیش بینی حضور حداکثری مردم دشوار است و تقریبا می‌توان گفت که مشارکت خیلی اندک خواهد بود. مدیریت کشور علاقه‌ای به تغییر ترکیب کنونی مجلس ندارد یک بخش این موضوع به دلیل ناامیدی است که در مردم ایجاد شده و بخش دیگر این که به عقیده من مدیریت اصلی و سیاسی کشور هم علاقه مند نیسگتند ترکیب کنونی مجلس را از دست بدهند بنابراین سازماندهی که شکل می گیرد برای حفظ ترکیب همین مجلس است. با این تفاسیر وقتی که هر دوطرف یعنی مردم آمادگی آمدن نداشته باشند و مدیریت کشور هم برای حفظ وضعیت موجود تلاش کند، عملا هم چون زمان ثبت نام اولیه گذشته، دیگر فرصتی برای اینکه نه حاکمیت بخواهد تغییری ایجاد کند و نه جریانات سیاسی بخواهند در این خصوص حرکتی داشته باشند، نیست. *با این وصف، مجلس دوازدهم چطور مجلسی خواهد بود؟ مجلس آینده بنا به خواست حاکمیت و بنا به خواست اراده عدم حضور عمومی مردم یک مجلسی شبیه مجلس فعلی است البته باید استقبال کرد که مجلس رنگارنگ باشد و با حضور طیف‌ها و جریان‌های مختلف باشد اما متاسفانه چنین اراده ای وجود ندارد و چون اراده ای وجود ندارد تشویقی هم برای اینکه این حضور شکل گیرد نخواهد بود. بحث درباره افزایش مشارکت دکوری است بحث هایی هم برای افزایش مشارکت می شود بیشتر حالت دکوری دارد و اینکه فتح بابی بشود گویا اینکه مجلس بخواهد رهنمودهایی داشته باشد، ولی چنین پیش بینی امکان پذیر نیست. امیدی به شورای نگهبان ندارم *شما امیدی به تغییر رویه حداقل از سوی شورای نگهبان با این تفکر که شاید مشارکت مقداری افزایش پیدا کند ندارید؟ البته که چنین امیدی به شورای نگهبان ندارم اما اصلی ترین حرف من این است که اگر امیدی هم باشد الان تغییری در وضعیت ایجاد نمی کند. *چه چیز باعث ایجاد تغییر می شود؟ کدام فرد یا افرادی باید تغییر رویه دهند؟ یک اراده سیاسی لازم است برای اینکه مجلس اگر از این ترکیب فعلی بیرون بیاید اشکال نداشته باشد. اما این اراده سیاسی وجود ندارد و وقتی که عملا چنین تکلیف و تشخیصی ندارد و دوست ندارد این مجلس از ترکیب فعلی بیرون آید و یک ترکیب متفاوتی داشته باشد، عملا کسی که صاحب قدرت و اختیار است در فکر تغییر وضع کنونی نیست. اصلاح‌طلبی با تحریم انتخابات کنار نمی‌آید اما… *رویکرد و تصمیم اصلاح‌طلبان را چطور پیش‌بینی می‌کنید؟ به نظر شما لیستی ارائه می‌دهند و وارد فعالیت انتخاباتی می‌شوند یا انگ تحریم انتخابات را به جان می خرند؟ اصلاح‌طلبی با تحریم انتخابات نمی تواند کنار بیاید اما اصلاح طلبان به ۲ دلیل نمی‌توانند در انتخابات شرکت کنند و فعال باشند؛ یکی حداقل مشارکت مردم است، اصلاح طلبان هر موقع که مشارکت بالا بوده توانستند رای بیاورند و اصولگرایان برعکس. یکی هم این زمانی که گذشته از ماجرا و ثبت نام هایی که انجام نشده. بنابراین من فکر نمی کنم که اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس دوازدهم مشارکت فعالی داشته باشند و عملا نمی توانند مشارکت فعال داشته باشند. برخی اصلاح طلبان فقط می‌خواهند پیوندی با حاکمیت داشته باشند آن گروه‌هایی هم که احیانا دم از مشارکت می زنند تصورم این است که می‌خواهند برای خودشان یا حزبشان یک پیوندی با حاکمیت نگه دارند نه برای انتخابات. چون طبیعی است که این احزاب نمی توانند موفق باشند و خودشان هم می دانند ولی این نوع برخورد سیاسی که می کنند به نفعشان است چون ارتباطشان را با نظام حفظ می‌کنند و تنها این آورده را برایشان خواهد داشت. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @election1402
🔰 آخرین موضع خاتمی در قهر با انتخابات 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @election1402
🔴ثبت‌نام نهایی انتخابات الکترونیکی خواهد بود 🔹سخنگوی ستاد انتخابات کشور:ثبت‌نام نهایی از داوطلبان انتخابات مجلس از روز ۲۷ مهر تا سوم آبان به صورت الکترونیکی انجام می‌شود. 🔹داوطلبان در مرحله ثبت‌نام نهایی انتخابات باید پرسشنامه‌ای را تکیمل کنند که امکان ویرایش آن وجود ندارد.۱۲۰۰ نماینده ادوار در پیش‌ثبت‌نام انتخابات نام‌نویسی کرده‌اند. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @election1402
لذا نباید کسی در دام گفتمان‌سازی امنیتی بیفتد. من دو قطبی «صندوق یا خیابان» را مغالطه‌آمیز می‌دانم زیرا سیاست‌ورزی منحصر در این دو مقوله نیست. حالا بگذارید مساله را به‌گونه‌ای دیگر طرح ‌کنم. سال گذشته سیاست کشور خیابانی شد، به مدت چند ماه. شمار زیادی از خانواده‌ها عزادار شدند، پرونده‌های زیادی تشکیل شده و در یک کلام هزینه زیادی به جامعه تحمیل شد. آیا نظام سیاسی ما با نگاه به این شرایط از خیابان به انتخابات آزاد رسیده است؟ خیر. راه خودش را می‌رود. یعنی به این نتیجه رسیده است که میان خیابان و انتخابات آزاد کوچه و پس‌کوچه‌هایی وجود دارد که می‌تواند فعلا در آنها فعالیت کند. شما ببینید عقل سلیم حکم می‌کند یک نظام سیاسی زمانی‌که در چندین بُعد مشکلاتی دارد، برای خود مساله جدید خلق نکند اما می‌بینیم به‌راحتی جامعه را با مسائلی از قبیل «صیانت»، «حجاب و عفاف» و باقی مسائل ایدئولوژیک تحریک می‌کنند. این یعنی زندگی روزمره به‌مثابه مبارزه با حکومت. مدافع مشارکت مشروط در انتخابات هستم بسیار خوب. یعنی شما مدافع عدم شرکت در انتخابات یا به عبارتی تحریم انتخابات هستید؟ من مدافع «مشارکت مشروط» در انتخابات هستم و درباره آن بارها صحبت کرده‌ام. من از صندوق رای استاندارد، غیراستصوابی و آزاد دفاع می‌کنم حتی اگر یک اصلاح‌طلب انتخاب نشود. از سوی دیگر تاسف می‌خورم که ما سال‌هاست به‌جای آنکه دغدغه توسعه کشور را داشته باشیم گرفتار آفت‌زدایی از انتخابات شده‌ایم. حال به بحث تحریم انتخابات بپردازم. من معتقدم درباره تحریم انتخابات و گفتارهای متعاقب آن یک اتفاق مهم رخ داده و آن سرریز مسائل شرعی به حوزه سیاست است. یک مقدار بحث لغوی کنیم! تحریم، ثلاثی مزید از باب تفعیل از کلمه «حرم» است. حرم اگر به عنوان اسم به کار برود، معمولا دو معنا دارد؛ معنای اول که در ترکیب‌هایی مانند «مسجد حرام» و «بلد حرام» به کار رفته است به حرمت مکان اشاره دارد. یعنی به نوعی قدسیت اشاره می‌شود. معنای دوم در جملات امری است و درباره محرّمات به‌کار برده می‌شود. مثلا حرمت گوشت خوک یا حرمت زنا. گاهی اوقات نیز واژه تحریم در قالب فعل به‌کار می‌رود و به حرام بودن فعلی دلالت دارد. مثلا در احکام واژه حرم به عنوان فعل به کار می‌رود و ناظر به حرمت انجام فعل است. حالا تحریم انتخابات کجاست؟ حجاریان: مدافع مشارکت مشروط در انتخابات هستم /از صندوق رأی غیراستصوابی و آزاد دفاع می کنم /دو قطبی «صندوق یا خیابان» مغالطه‌آمیز است در واقع مساله‌ای که مطرح می‌کنید این است که آیا می‌توان در جهان جدید به حرمت شرعی متوسل شد و برای آن جزایی تعیین کرد یا خیر. درست است. در قضیه حجاب دیدیم که مسوولان امر به‌رغم آنکه ابتدا اعلام کردند کشف حجاب حرمت شرعی دارد بعدها سخن خود را تصحیح کرده و اعلام داشتند این کار خلاف قانون است. مفهوم این حرف این است که تا شرع از مجرای تقنین به قانون تبدیل نشده است، نمی‌توان آن را اجرا کرد. این بحثی قدیمی است که بالاخره در جمهوری اسلامی حل شده است. یک مثال بزنم. صله‌رحم از جمله واجبات است و ترک آن جزو محرمات. آیا کسی که سال‌هاست یکی از بستگانش را تعمدا ندیده و به اصطلاح قطع رحم کرده است مستوجب مجازات است؟ این موضوع حتما باید به مجلس قانون‌گذاری برود و اگر مجلسی که اکثریت جامعه را نمایندگی می‌کند، حکم به قانونی کردن چنین مجازاتی بدهد می‌توان سخن از تعقیب و مجازات قاطع رحم کرد. اما واقعا مشکل جامعه ما این سطح از مسائل است؟! اساسا مردم توجهی ندارند و کار خودشان را می‌کنند.
با این حال مساله من سرریز این تحریم‌های دینی به امر سیاست و دیگر امور اجتماعی است. فرض کنید افرادی بخواهند انتخابات را تحریم کنند. اولا، در شرع چنین بابی گشوده نشده است. ثانیا، قانون برای این عمل وصف مجرمانه قائل نشده است، ولی با این حال می‌بینیم اگر کسی تفوه به این معنا کند خونش مباح می‌شود و انواع تیرهای ملامت به سمت وی گسیل می‌شود. اینجا باید پرسید نقص در کجاست؛ شرع یا قانون؟ در هر دو صورت مقنن باید این خلأ را پر کند. زمانی آخوند شفتی، آخوند نجفی یا حاج ملا علی کنی خودسرانه احکام شرعی را اجرا می‌کردند. راسا شلاق می‌زدند، حبس می‌کردند و جریمه می‌کردند. یعنی امور حسبیه را در دست داشتند و شاه نیز به این تقسیم کار راضی بود، اما دست‌کم ۲۵ سال است، یعنی بعد از افشای قتل‌های زنجیره‌ای، چنین مناسباتی تعدیل شده است. می‌خواهم نتیجه بگیرم به همان سیاق که امروز نمی‌توان براساس یک گفتار در خفا از فردی سلب حیات کرد، نمی‌توان از یک حزب به‌ واسطه عدم مشارکت در انتخابات سلب مجوز کرد یا حتی فعالان سیاسی را مورد عتاب قرار داد. فراتر از اینها، چندی پیش شاهد بودیم که رهبری در پیامی در واکنش به هتک حرمت قرآن در سوئد از محاکمه فرد هتاک در «محکمه» سخن گفت و مستقیما حکمی صادر نکرد. این مفهومش این است که شرع باید به قانون منضم شود نه آنکه یکسره اجرا شود. صحبت شما درباره تحریم را می‌توان این‌گونه ترجمه کرد که هنوز این امر در زمره حقوق فردی باقی‌مانده و به آن دست‌اندازی نشده است. هر چند لحن اصولگرایان نسبت به این مساله تند است. شاید بتوان سوال شما را این‌طور جواب داد. فرق بین تحریم (sanctions) و کیفر (punishment) چیست؟ تحریم برآمده از یک حق فردی است که می‌تواند در ساختار حقوق بین‌الملل صورت دولتی هم پیدا کند. یعنی ممکن است صاحب یک فروشگاه به یک تیپ مشتری جنسی را نفروشد. به همین سیاق ممکن است دولتی نفت یا کالای کشوری دیگر را نخرد و جنسی را هم به او نفروشد؛ یعنی تبادل مالی را معلق و قطع کند. حتی می‌توانند سطح را بالاتر ببرند و از تحریم‌های ثانویه سخن بگویند. یعنی معاملات خود را به‌ خاطر ارتباط با سوژه‌ تحریمش با هر فرد یا دولت ثانی معلق یا قطع کند. امریکا به‌واسطه هژمونی‌اش چنین نقشی را ایفا می‌کند و کشورهایی را هم با خود همراه کرده است. البته او باز هم تابع حدود و ثغوری است و هنوز به گرین‌کارت‌ها و اموال حمله نکرده است چه آنکه می‌بینیم اینک صحبت از مصادره اموال روس‌هاست. کیفر، مابه‌ازای جرم یا اقدامی است که فرد یا دولتی درقبال فرد یا دولتی دیگر انجام می‌دهد و برای دیگری حقی به وجود می‌آورد که مجرم را مکافات کند. فرض کنید در یک مجادله مرزی از یک‌سو به سویی دیگر موشکی شلیک شود. مکافات چنین اقدامی این خواهد بود که به طرف دیگر حق مقابله به مثل می‌دهد. حالا ممکن است این مقابله به اسم تحت عنوان کیفر و مکافات مطرح شود یا انتقام (revenge). حال به‌ نظر می‌رسد میان کیفر و تحریم اختلاط مفهومی پدید آمده است. یعنی دستگاه دیپلماسی کشور معتقد است ایران تحریم نشده بلکه کیفر شده است و خوب می‌بینیم این دعوا در دو سطح گفتمان رسمی و مذاکرات دیپلماتیک مطرح است. کسی که انتخابات را تحریم می کند یعنی از خرید کالای شورای نگهبان استنکاف کرده است اما در داخل کشور وضع چگونه است؟ اقتدارگرایان می‌گویند هر کسی انتخابات را تحریم کند، باید کیفر ببیند. حال آنکه کسی که می‌خواهد انتخابات را تحریم کند فی‌الواقع از خرید کالای شورای نگهبان استنکاف کرده است. چه بسا همان فرد ممکن است در ادوار قبل مشتری آن کالا بوده باشد. در واقع ما اینجا با عمل مستوجب کیفر روبه‌رو نیستیم بلکه با سلیقه‌ای برآمده از انتخاب عقلانی فرد مواجهیم. حتی فرد حق دارد در داخل کشور از تحریم ثانویه سخن بگوید. یعنی بگوید من پیش پزشکی که رای داده است یا رانتی است، ویزیت نخواهم شد. یعنی فی‌الواقع عمل بایکوت را انجام دهد. رهبر انقلاب ایران یک‌بار گفت رای من تداوم نخست‌وزیری مهندس موسوی است. این اظهارنظر حاوی پیام پنهانی بود. یعنی: ‌ای همراهان من! از آقای موسوی دفاع کنید. اما در عین حال تکلیفی وضع نشد و برخی خلاف نظر ایشان عمل کردند و موضع‌ گرفتند. یا عکس این موضوع که جنبه سلبی داشت درباره روزنامه آیندگان رخ داد؛ امام یک‌باره گفت: من آیندگان نمی‌خوانم و دیدیم آن روزنامه چه سرنوشتی پیدا کرد. این سنخ پیام‌ها بسته به اتوریته افراد ممکن است حیات سیاسی یک فرد/جریان را تعیین تکلیف یا بقای یک روزنامه را با خطر مواجه کند.
اما اگر فردی عادی این نوع پیام را امروز درباره نشریه‌ای صادر کند، مشخص نیست چه پیامدی متوجه آن نشریه شود. چه بسا اثر منفی بر آن مترتب نباشد و حتی تیراژ آن نشریه افزایش پیدا کند. می‌خواهم نتیجه بگیرم: اگر من به عنوان سعید حجاریان خطاب به مردم بگویم رای نمی‌دهم و تاکید کنم شما هم رای ندهید، عمل تحریم رخ داده است. یک فرد دیگر هم مخالف این گزاره را ابراز می‌کند و می‌گوید مردم را به حضور حداکثری دعوت می‌کنم. منتها چرا احزابی را که در انتخابات مشارکت نمی‌کنند، تهدید به تعطیلی می‌کنند؟ آیا جرمی اتفاق افتاده است؟ پاسخ منفی است. ریشه مساله در اختلاط مفهومی تحریم کردن و کیفر کردن است. شما ببینید جریانی به وجود می‌آید و یک برند محصول خوراکی یا پوشاک یا هر چیز دیگر را به هر دلیلی تحریم می‌کند. حتی عیب کالا را هم نمی‌گویند فقط در یک گزاره گفته می‌شود: مردم! فلان کالا از بهمان برند را نمی‌خریم، شما هم نخرید! این مسائل در بازار روتین است و پیوسته اتفاق می‌افتد اما در سیاست و انتخابات غیرقابل هضم شده است. من معتقدم باید به مردم احترام گذاشت. مردم منطقا از فروشگاهی که جنس با کیفیت ندارد، قیمت و تاریخ را دست‌کاری می‌کند، خرید نمی‌کنند مگر آنکه در آن محل کسب‌وکار جدیدی راه بیفتد یا آن فروشگاه بگوید با مدیریت جدید آغاز به کار کرده است. بدین‌ترتیب به مرور اعتماد جلب می‌شود. در سیاست هم دقیقا همین است زمانی که کالای دلخواه اصحاب استصواب عرضه شود و همان کالا هم با مشکل روبه‌رو شود، مردم دیگر قید آن را می‌زنند و می‌گویند کاری به کار انتخابات نداریم. نهایتا باید گفت تا مقوله تحریم جرم‌انگاری نشود و برای آن کیفر متناسب تعیین نشده باشد، نمی‌توان افراد را به جرم تحریم انتخابات یا هر نوع تحریم دیگری به دادگاه کشاند. یعنی همان چیزی که در اصل ۳۶ قانون اساسی بدان اشاره شده است. و سوال آخر؛ جمع‌بندی صحبت شما به ‌نظر معطوف به نوعی بی‌عملی است. یعنی از دل آن کنش سیاسی به دست نمی‌آید. آیا این خط تحلیلی معطوف به تئوریزه کردن انفعال یا به تعبیر قدیمی خودتان «استسلام» نیست؟ پرسش درباره «چه باید کرد؟» ناظر به بحث‌های طولانی‌مدت است و از دل کارهای جمعی و حزبی به دست می‌آید. من هم می‌توانم در گفت‌وگویی مجزا در این باره حرف بزنم. اما مشخصا بگویم از دل صحبت‌های من بوی «استسلام» و «انظلام» به مشام نمی‌رسد، زیرا مشارکت مشروط نوعی برخورد فعالانه و مسوولانه با مقوله سیاست و انتخابات است. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @election1402
🔰سعید حجاریان در مصاحبه ای با روزنامه اعتماد در خصوص انتخابات گفت: من مدافع «مشارکت مشروط» در انتخابات هستم و درباره آن بارها صحبت کرده‌ام. من از صندوق رای استاندارد، غیراستصوابی و آزاد دفاع می‌کنم حتی اگر یک اصلاح‌طلب انتخاب نشود. 🔹بخش هایی از گفتگو با سعید حجاریان را بخوانید؛ آقای حجاریان! شما به تناوب درباره «انتخابات» نکاتی را مطرح کرده‌اید. واکنش‌ها به این صحبت‌ها اما متفاوت بوده است. بعضی اساسا سخن از انتخابات را بی‌معنا می‌شمارند و پرونده آن را به‌کلی مختومه اعلام کرده‌اند، برخی زبان تهدید و طعن می‌گشایند و البته باقی کسانی که بین این دو طیف قرار دارند. مقدمتا می‌خواهم درباره اصل انتخابات پرسش کنم. آیا در شرایط فعلی کشور اساسا انتخابات هنوز می‌تواند محل بحث باشد؟ به گمان من انتخابات هیچ‌گاه از بحث‌های سیاسی خارج نمی‌شود. دست‌کم به ۳ دلیل. اولا، اصلاح‌طلبان پیشینه‌ای دارند که به انتخابات گره خورده است. یعنی رخداد دوم خرداد برآمده از انتخابات است و این را نمی‌توان نادیده گرفت. ثانیا، رقیب یک پیشینه ضدانتخاباتی دارد. یعنی ایستار خود را غالبا در ضدیت با انتخابات تعریف کرده است. ما اگر بخواهیم یکی از وجوه اصولگرایی‌ را نقد بکنیم، ضدیت‌شان با انتخابات آزاد است. آنها زمانی نظارت استصوابی را طرح کردند، زمانی دیگر امثال آقای مصباح‌یزدی و من به تبع ایشان اصل انتخابات را در نظام سیاسی کشور به پرسش گرفتند، زمانی صحبت از کشف و بیعت کردند و حالا هم از راه تقنین به مصاف باقی‌مانده انتخابات رفته‌اند. ثالثا، ما در سیاست چنانچه رویکرد مقایسه‌ای داشته‌ باشیم، می‌توانیم امروز را در آیینه دیروز ببینیم. مثلا وقتی از نظام یکه‌سالار پهلوی صحبت می‌کنیم، به دوره‌ای ارجاع می‌دهیم که انتخابات دغدغه هیچ‌کس نبود. نه مردم عادی به انتخابات توجه داشتند، نه گروه‌های سیاسی به این موضوع می‌پرداختند نه حتی حاکمیت حفظ ظاهر می‌کرد. یعنی با نوعی بی‌اعتباری سیستماتیک نسبت به مقوله انتخابات مواجه بودیم. بنابر بر همین تحلیل می‌گوییم یکی از علل برافتادن رژیم پهلوی عدم توجه به اراده آزاد مردم بوده است. پس، نتیجه می‌گیریم انتخابات مهم است ولی بستگی به این دارد که چگونه با آن مواجه شویم. حزبی که تنها در انتخابات تعریف شود، پیمانکار انتخاباتی است تا حزب طبعا امروز زمانی که بحث از انتخابات می‌شود منظور نوعی دستور کار سیاسی برای احزاب است و البته از طرف دیگر عنصری مشروعیت‌بخش برای نظام سیاسی کشور. بر سر اینکه نظام سیاسی ما انتخابات را عنصر مشروعیت‌بخش خود می‌داند یا نه، اتفاق‌نظر وجود ندارد. یعنی دست‌کم دو انتخابات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ نشان داد چندان در قید و بند نسبت انتخابات و مشروعیت نیستند. البته، زمانی‌که گفتارهای سیاسی مسوولان دولتی و حکومتی را می‌بینیم برای‌مان محرز می‌شود که حداقل برای حفظ ظاهر پرونده انتخابات را نبسته‌اند و مدام به آمار و ارقام پیش‌ثبت‌نام انتخابات ارجاع می‌دهند یا از مشارکت ۶۰ و چند درصدی سخن می‌گویند. اما درباره احزاب سیاسی. احزاب حرفه‌ای باید چندین دستور کار داشته باشند که اصلی‌ترین آنها سیاست‌ورزی است که یکی از زیرشاخه‌های‌ آن انتخابات است. یعنی انتخابات همه ‌چیز نیست. اگر حزبی خود را سراسر با انتخابات تعریف کند و توجهی به دیگر ابعاد زندگی مردم نداشته باشد و در ایام غیرانتخاباتی در خاموشی مطلق به‌سر ببرد، بیشتر به پیمانکار انتخاباتی تشابه دارد تا حزب. اینکه آن سوی عدم شرکت در انتخابات، خیابان است، بی‌معناست فکر می‌کنم توجه همزمان به این دو بُعد شما را به سمت ایده «مشارکت مشروط» و اصرار بر آن سوق داده است. اما اگر توجه کرده باشید این ایده را تحریک‌آمیز و تهدیدآمیز ترجمه کرده‌ و آن را معادل خیابان دانسته‌اند. فهم حداقلی از سیاست به ما می‌گوید نباید به مسائل قطبی نگاه کنیم. می‌خواهم بگویم حرف‌هایی از جنس اینکه آن سوی عدم شرکت در انتخابات، خیابان است، بی‌معناست. از انتخابات تا خیابان، منازل زیادی وجود دارد؛ یعنی تاکتیک‌های مختلفی در دنیا تجربه شده است که اصولگرایان به آن جاهل هستند و این جهل‌شان ناشی از نخواندن تاریخ سیاسی کشورهای مختلف است. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @election1402