eitaa logo
کتابشناخت
187 دنبال‌کننده
257 عکس
3 ویدیو
16 فایل
در این کانال به معرفی آثار علمی پژوهشی پژوهشگاه خواهیم پرداخت،پژوهشگاه دارای آثار پژوهشی فراوان است ارتباط با مدیر کانال @sahebdelan42
مشاهده در ایتا
دانلود
✅روز عرفه ، روز نیایش و روز بارش چشم های خاکیان بر شما آسمانیان مبارک باد و التماس دعا در لحظات قشنگ خلوتتان✅
4_5805182225108435916.pdf
2.1M
✅مجموعه مقالات همایش بین المللی سیره و زمانه امام هادی علیه السلام جلد اول👆👆👆
4_5805182225108435917.pdf
2.2M
مجموعه مقالات همایش بین المللی سیره و زمانه امام هادی علیه السلام جلد دوم👆👆👆
4_5805182225108435918.pdf
2.89M
مجموعه مقالات همایش بین المللی سیره و زمانه امام هادی علیه السلام جلد سوم👆👆👆
4_5805182225108435919.pdf
2.86M
مجموعه مقالات همایش بین المللی سیره و زمانه امام هادی علیه السلام جلد چهارم👆👆👆
✅آیت‌الله شهید بهشتی انسان معاصر را مبتلا به انحطاط امنیتی می‌داند که ریشه این انحطاط در استکبار، برتری‌طلبی و تفوق‌طلبی است .این انحطاط امنیتی معلول دور‌شدن از قرآن و مکتب اهل بیت علیهم السلام است. ✍️از اهداف اصلی ایشان در طرح این مباحث دستیابی انسان و جامعه انسانی به امنیت حقیقی است که ناظر به بقای ابدی انسان است. به همین دلیل گستره مباحث امنیتی در آثار ایشان بسیار وسیع بوده و فلسفه امنیت، فقه امنیت، مدیریت مسائل امنیتی، اخلاق امنیت، مباحث امنیتی در قرآن و نگاه عرفانی به امنیت را شامل می‌شود. آیت‌الله بهشتی با توجه به آیات قرآن معتقد است انسان‌هایی که از دستورهای انبیای الهی اطاعت می‌کنند و از ظلم دست بر می‌دارند، از امنیت برخوردارند . ایشان در این زمینه به آیه 213 بقره اشاره کرده که می‌فرماید: کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُواْ فِیهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ فَهَدَی اللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللّهُ یَهْدِی مَن یَشَاء إِلَی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیم : مردم امتی یگانه بودند. پس خداوند پیامبران را نویدآور و بیم دهنده برانگیخت و با آنان کتاب [ خود ] را بحق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند، داوری کند و جز کسانی که [ کتاب ] به آنان داده شد، پس از آنکه دلایل روشن برای آنان آمد، به خاطر ستم [ و حسدی ] که میانشان بود، [ هیچ‌کس ] در آن اختلاف نکرد. پس خداوند آنان را که ایمان آورده بودند، به توفیق خویش به حقیقت آنچه که در آن اختلاف داشتند، هدایت کرد و خدا هر که را بخواهد، به راه راست هدایت می کند. 🔶در فصل حاضر، این ادعا به آزمون گذاشته می‌شود که به تبع مکتب فلسفی آیت‌الله بهشتی، نگرش ایشان به امنیت نگرش امنیتی متعالیه است. در دیدگاه آیت‌الله شهید بهشتی امنیت هم بعد سلبی دارد و هم بعد ایجابی؛ به لحاظ سلبی با نفی تهدیدات تعریف می‌شود. ابعاد سلبی امنیت سطوح مختلفی دارد. این سطوح از درون فرد شروع می‌شود و به سطح اجتماع کشیده می‌شود و بعد ایجابی نیز چنین است. هر یک از ابعاد سلبی و ایجابی ابعاد باطنی و ظاهری دارد. از نظر ایشان، امنیت روحی که از طریق سازندگی روحی ایجاد می‌شود، مقدم بر همه امنیت‌هاست. ابزار تأمین 🔹امنیت مذکور این است که هر انسانی با شیطان باطنی خود جهاد کند. این جهاد منشأ همه جهادهایی است که مولّد سطوح و لایه‌های امنیتی بعدی واقع می شود. انسان تا خودسازی نکند، نمی‌تواند دیگران را بسازد و تا همه ساخته نشوند، کشور ساخته نمی‌شود؛ ازاین‌رو شهید بهشتی معتقد است عالی ترین نمونه جامعه، جامعه ای است که بر مبنای هدف، ایده، مکتب و ایدئولوژی مشترک به وجود آمده باشد. تجمعاتی که بر مبنای ایدئولوژیک استوار است، دنیا را تکان می دهد و به جلو می برد. 🔶این تجمعات انسانی خواص بسیاری دارند که یکی از خواصش این است که فروپاشی آنها بسیار دشوار و مشکل است؛ برای مثال مسلمانان در جنگ احد شکست سختی خوردند یا در صلح حدیبیه ضربه روحی شدیدی بر مسلمان ها وارد شد و در غزوه مؤته که بعد از صلح حدیبیه است، ضربه سنگینی وارد آمد؛ اما این مشکلات نه‌تنها لطمه ای بر پیکر نهضت اسلام و جامعه اسلامی وارد نیاورد، بلکه پیغمبر اسلام از این حوادث بهترین نتیجه‌ها را برای پیشرفت نهضت اسلام گرفتند. درواقع در یک جامعه، ایدئولوژی و رهبری صحیح که بر تفوق واقعی استوار باشد، بسیار مهم است؛ بنابراین عامل اصلی تقویت امنیت ملی و جلوگیری از فروپاشی آن مکتب و پایبندی افراد به آن است . ⬅️بر گرفته از کتاب امنیت متعالیه استاد نجف لک زایی ص 275-273 📒مطالعه متن کامل اثر در کتابخوان پژوهان 🌐http://pajoohaan.ir/document/4880
✅برگی از کتاب مجموعه مقالات همایش سیره و زمانه امام کاظم علیه السلام 🔶تهیه کننده:انجمن تاریخ پژوهان حوزه علمیه ✅فساد و اختناق سیاسی دوران امام کاظم(ع) علاوه بر فساد سیاسی حاکمان عباسی، اختناق شدیدی هم علیه آن حضرت و طرف‌داران اهل‌بیت: اعمال می‌شد. عباسیان خلافت خود را به عنوان یک حق مشروع مطرح کرده و چنین جا انداخته بودند که جانشینی پیامبر اکرم(ص) از طریق عباس عموی آن حضرت به ارث به ایشان رسیده است. 🔷حاکمان این خاندان، بدون در نظر گرفتن آرای مسلمانان، این منصب الهی را که هیچ بهره‌ای در آن نداشتند، به یک‌دیگر وامی‌گذاشتند و از سپردن آن به صاحبان حقیقی خلافت که به فرمان خداوند و تعیین رسول خدا(ص) برگزیده شده بودند، سرباز می‌زدند. 💠حاکمان عباسی، همه چیز را زیر سلطه خود می­خواستند؛ از همین‌رو، منصب قضاوت و قاضیان را تسلیم خویش کرده، دین را به عنوان پوششی برای فریب مردم به کار گرفتند. آنان با همین ابزار، میان مردم چنین ترویج کردند که حاکمان برگزیده خداوند هستند و مردم مجاز نیستند از این خاندان انتقاد و حساب‌رسی کنند. از طرف دیگر، عباسیان اوضاع سختی را برای علویان به ویژه امام کاظم(ع) رقم زدند. ❎هارون که به ارتباط عمیق و ریشه‌دار میان امام کاظم(ع) و مسلمانان پی برده بود و می‌دید پایگاه مردمی روز به روز توسعه می­یابد و اگر امام زنده بماند، بی‌شک مسلمانان به مقایسه میان روش رفتاری امام کاظم و هارون پرداخته، شیوه درست را از شیوه انحرافی باز خواهند شناخت، به این نتیجه رسید در صورتی که امام کاظم(ع) آزادانه به فعالیت خود ادامه دهند، وجودشان خطر بزرگی برای دستگاه خلافت خواهد بود . ♈️ به همین دلیل، در صدد برنامه‌ریزی برای زندانی کردن حضرت و کنترل فعالیت‌ها و پیش‌گیری از تأثیرگذاری ایشان بر مسلمانان برآمد. 🔷از دیگر سو، رویارویی‌های مکرر امام کاظم(ع) با هارون و خرده‌گیری حضرت برای کسی چون هارون سخت دشوار بود و امکان نداشت تا در برابر امام و موضع گیری‌های ایشان خاموش بماند. امام کاظم(ع) نیز در موقعیتی قرار داشتند که خاموش ماندن در برابر اقدام‌های تجاوزگرانه هارون علیه امت اسلامی و شریعت و سنت پیامبر اکرم(ص) را ناروا و بی‌جا می‌دیدند. ✅ این رویارویی، در موضع‌گیری‌های متعددی رخ نمود که بر هارون بسیار سنگین و ناگوار می‌آمد. برای مثال، هارون به امام کاظم(ع) عرض کرد: «ای ابوالحسن، حدود فدک را بازگو تا آن را به تو مسترد کنم.» ♈️امام فرمودند: «آن را به طور کامل و با همان حدود باز پس می‌گیرم.» آن گاه چهار حد آن را از عدن تا سمرقند و افریقیه و کناره دریا تا نواحی خزر و آسیای صغیر ذکر کردند. 🔷امام کاظم(ع) با این بیان، روشن کردند که فدک در واقع همان خلافت و وصایت غصب‌شده پیامبر(ص) است. از همین جا بود که هارون تصمیم به کشتن حضرت گرفت.[۳۹۳] زمانی که هارون وارد حرم پیامبر(ص) شد، رو به قبر رسول خدا(ص) کرده، عرض کرد: «سلام بر تو ای رسول خدا، ای عموزاده!» امام کاظم(ع) در حضور او خطاب به جد بزرگوارشان چنین سلام دادند: «سلام بر تو ای پدر.» هارون که در تنگنای سیاسی و روحی قرار گرفته بود، ناچار زبان به اعتراف گشوده، گفت: «افتخار همین است و بس.» 💠اما این برخورد امام کاظم(ع) کینه‌ای را در دل او پدید آورد تا این که در سال ۱۶۹قمری، هارون امام را احضار کرده است 🔶ادامه از کتابخوان پژوهان مطالعه کنید. ❎http://pajoohaan.ir/document/775
✅برگی از کتاب در آمدی بر نظریه اندیشه سیاسی امام موسی صدر| دکتر شریف لک زایی ✍️از نظر صدر وجود رگه‌هایی از عصمت برای حاکم ضروری است؛ زیرا در غیر این صورت انسانی که خود را بی‌نیاز ببیند، امکان و احتمال طغیان در او وجود دارد: آدمی موجودی است که از پیرامون خود متأثر می‌شود و هر آنچه جسمش را احاطه کرده است، در روان او اثر دارد و همه حالت‌های روانی او در جسمش بازتاب دارد و هر عملی که از او سر می‌زند، در عقل و قلب او انعکاس دارد. 🔶انسان معتدل در حالت مشخصی به سر می‌برد؛ اما هنگامی که از مال و جاه و علم احساس بی‌نیازی کرد، نافرمانی می‌کند؛ مگر اینکه درست‌کردار باشد. ... اگر جاه و مال و بزرگی به دست آورد، خود را گم می‌کند، مگر آنکه ایمان و تدیّنش قوی باشد. 🔹به همین سبب است که ما عصمت را یا پیوند با عصمت را درباره حاکم و خلیفه شرط می‌دانیم؛ زیرا که ما انسان‌های عادی می‌توانیم درجه‌ای از ایمان داشته باشیم و دین و ایمان خود را حفظ کنیم؛ اما اگر به قدرت برسیم، کارهایمان به صورت بیشتر و عمیق‌تری بر مردم بازتاب دارد. به‌طورطبیعی وقتی انسان فرمان‌روایی و قدرت دارد، خود را گم می‌کند؛ ازاین‌رو خطر انحراف در نزد جوان بیشتر از غیرجوان است و نزد زیبا بیشتر از نازیبا، و نزد غنی بیشتر از فقیر و نزد صاحب جاه بیشتر از غیر او و نزد عالم بیشتر از غیر عالم. هر اندازه آدمی کمال و ثروت و قدرت بیشتری داشته باشد، بیشتر در معرض خطر است. به همین سبب، قرآن از اموال و اولاد به « فتنه » تعبیر کرده است. 💠 بر این اساس، هرگاه این چیزها فزونی می‌یابد، ایمان نیز باید بیشتر شود؛ بنابراین هرگاه انسان خود را بی‌نیاز ببیند، نافرمانی می‌کند. مقصود از « استغنی » یا بی‌نیازی فقط بی‌نیازی مالی نیست؛ بلکه همه مواردی است که ذکر کردیم؛ بنابراین میان علم و قدرت و این آیات پیوندی می‌بینیم؛ بدین شکل که انسان هنگامی که با علم و مال و جاه خود را بی‌نیاز می‌بیند، احساس نافرمانی می‌کند. ... تا هنگامی که همه‌چیز از جانب خداست و همه‌چیز امانتی است از جانب خداوند و انسان از جانب خدا خلیفه است، مجالی برای انحراف و نافرمانی وجود ندارد بنابراین لزوم عصمت برای حاکم یا به تعبیر وی « خلیفه » بسیار مهم است و وی عصمت را نیاز حاکم و خلیفه می‌داند؛ زیرا از نظر او عوامل بیرونی و محیطی بر انسان تأثیر می‌گذارند و برخورداری انسان از قدرت سبب می‌شود انسان به سمت انحراف و طغیان کشیده شود. 📒این مسئله از آن رو که موجب کنترل حاکم می‌شود، مناسب تقریر شده است؛ اما به نظر می‌رسد دیدگاه صدر قابل نقد است؛ زیرا مفهوم « عصمت » در اندیشه اسلامی بار معنایی خاصی دارد و کاربست این مفهوم برای هر حاکمی اندکی دشوار به نظر می‌رسد؛ ازاین‌رو با لحاظ بار معنایی عصمت نزد شیعه که برای پیامبر و ائمه دوازده‌گانه است، نمی‌توان از عصمت دیگران سخن گفت؛ مگر اینکه با لحاظ نگاه صدرایی به‌ویژه از منظر نگاه تشکیکی به پدیده‌ها بگوییم مراد صدر آن است که فرد حاکم ملکه تقوا را به مثابه یک امر تشکیکی در درون خویش تقویت کرده و بر عمل مبتنی بر ایمان تکیه کند. پذیرش معنای عام عصمت و گناه‌نکردن و کنترل خویش از انحراف و نگاه مراتبی و تشکیکی به این مسئله، چه بسا مطلب امام موسی صدر را توضیح دهد. ⬅️ضمن اینکه اشاره به این نکته در آرای امام موسی صدر خود نشانِ میزان اهمیت نظارت بر حاکم و رفتار اوست؛ خواه این مراقبت و نظارت را خود انسان در قالب پارسایی و ایمان صورت دهد و خواه جامعه و مردم و نهادهای نظارتی و یا احزاب موجود در جامعه انجام دهند؛ یعنی به‌طور پیوسته رفتار و اعمال حاکم را زیر نظر داشته باشند تا کمتر دچار انحراف شود و بتواند در راستای منافع و رضایت مردم حرکت کند. 📒برگرفته از کتاب در آمدی بر اندیشه سیسای امام موسی صدر ص324-321 🔶برای تهیه نسخه الکترونیکی اثر به کتابخوان پژوهان مراجعه نمایید. 🌐http://pajoohaan.ir/document/3411
🔹برگی از کتاب عرفان در آئینه قرآن و روایات 🔹نویسنده: استاد حسن رمضانی 💠ناشر: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ✅شرایط و ویژگی‌های استاد سیر و سلوک 🔹بی‌شک استاد سیر و سلوک، ازآنجاکه در به‌فعلیت‌رسیدن استعداد سالک نقشی بسیار مهم و حیاتی دارد، شرایط و ویژگی‌هایی دارد که اهمیت و حساسیت آنها کمتر از اصل نیازمندی به استاد نیست؛ زیرا همان‌گونه که واضح است، گمراهی‌ها و انحراف‌ها و آسیب‌هایی که یک استاد دروغین و نالایق برای سالک مرید پیش می‌آورد، اگر از گمراهی‌ها، انحراف‌ها و آسیب‌های کسی که از اصل استاد راهنما محروم است، بیشتر نباشد، قطعاً کمتر نیست؛ بنابراین مشایخ قوم همواره پس از تأکید بر اصل ضرورت و نیاز به استاد سیر و سلوک، به بیان شرایط و خصوصیات وی پرداخته‌اند. از جمله می‌توان به جناب شیخ نجم‌الدین رازی اشاره کرد. وی در فصل دهم کتاب مرصاد العباد ـ که به بیان مقام شیخی و شرایط و صفات آن اختصاص یافته است ـ با استفاده و استنباط از عبارت‌ها و اشارت‌های آیۀ 65 سورۀ کهف ( فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً: پس بنده ای از بندگان ما را یافتند که ما از سوی خویش به او رحمتی داده بودیم و از نزد خودمان به وی دانشی آموخته بودیم )، پنج ویژگی برای مقام شیخی برشمرده است. آیۀ مزبور از رسیدن حضرت موسی به محضر حضرت خضر علیهما السلام و اوصاف حضرت خضر و استحقاق و لیاقت آن جناب به عنوان استاد و مربی حضرت موسی علیهما السلام سخن می‌گوید. 📒پنج ویژگی یادشده که به نظر نجم‌الدین، پنج رکن بنای اهلیت شیخی و مقتدایی‌اند، چنین‌اند: نخست عبودیت و بندگی ( عَبْداً مِنْ عِبادِنا )؛ دوم استحقاق قبول بی‌واسطۀ حقایق از حضرت حق تعالی ( آتَیْناهُ )؛ سوم استحقاق دریافت رحمت ویژه از مقام عندیّت ( رحمةً من عندنا )؛ چهارم شرف تعلّم علوم از حضرت حق تعالی ( وعلّمناه )؛ پنجم دولت دریافت بی‌واسطۀ علوم لدنّی ( من لدنّا علماً ). گفتنی است نجم‌الدین پس از شرح و تبیین این پنج ویژگی، بیست خصلت دیگر را که درحقیقت، همه برخاسته از ویژگی‌های پنج‌گانۀ یاد شده‌اند، برای شیخ و مقتدای کامل ذکر می‌کند‌‌ که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از علم شریعت، اعتقاد صحیح خالی از بدعت، عقل، سخاوت، شجاعت، عفت، علو همت، شفقت، حلم، عفو، حسن خلق، ایثار، توکل، تسلیم، وقار و هیبت . ⬅️در اینجا نجم‌الدین رازی درحقیقت بر همان سخنی پای می‌فشارد که ما پیش‌تر ( صفحۀ 196 ) آن را به مناسبتی از فرغانی در مشارق الدراری نقل کردیم و از قول او گفتیم در میان گونه‌های چهارگانۀ سالک محض، مجذوب محض، سالک مجذوب و مجذوب سالک، کسانی که سالک محض یا مجذوب محض هستند، صلاحیّت دستگیری ندارند و نباید مقتدای کسی واقع شوند؛ ولی کسانی که مجذوب سالک یا سالک مجذوب‌اند، لیاقت امامت و مقتدا واقع‌شدن را دارند و می‌توانند از دیگران دستگیری کنند و راهنمای آنان باشند و در میان این دو گروه، مجذوبان سالک به دستگیری و ارشاد دیگران سزاوارترند. 🔶شاهد درستی این مدعا سخن خود رازی است، آنجا که دربارۀ توفیق رسیدن مرید صادق به محضر شیخی واصل کامل می‌گوید: « چون مرید صادق در ابتدا بر قضیۀ " وَالّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهدِیَنّهُم سُبُلَنا " قدم در راه طلب نهد و به کمند جذبات عنایت، روی دل از مألوفات طبع و مستلذات نفس بگرداند و متوجه حضرت عزت گردد، حضرت عزت بر سنت " لَنَهدِیَنّهُم سُبُلَنا " جمال شیخی واصل کامل سالک، در آیینۀ دل او بر او عرضه کند، نه مجذوب که مجذوبان مطلق شیخی را نشایند و نه سالک که سالکان مطلق هم شیخی را نشایند؛ زیرا که سالک مطلق دیگر باشد و مجذوب مطلق دیگر ». بر این اساس شخصی که به‌کل از جذبه بی‌نصیب است، هرچند اهل‌سلوک باشد یا کسی که از سلوک هیچ بهره‌ای ندارد، هرچند از مجذوبان به حساب آید، شایستۀ مقام شیخی و دستگیری دیگران نیست؛ زیرا مجذوب صرف با راه و رسم منزل‌ها و مقامات سلوک آشنا نیست و سالک صرف هم از هدایت‌ها و حمایت‌های ویژه و مستقیم حضرت حق تبارک و تعالی بی‌بهره است. در این صورت طبیعی است هیچ‌یک از این دو توان و لیاقت ارشاد و تربیت دیگران را نداشته باشد. 📒بنابراین با صراحت تمام می‌گوییم شیخ و استاد سلوک یا باید جزء مجذوبان سالک باشد ـ که انبیا و اولیای معصوم علیهم السلام در رأس آنان‌اند و تا وقتی دسترسی به آنها ممکن است، همین اولی‌تر و سزاوارتر، بلکه متعیّن است ـ یا حداقل باید در زمرۀ سالکان مجذوب قرار گیرد که در رتبۀ بعد و مقامی ‌پایین‌تر قرار دارند و ازاین‌رو خود آنها و نیز کسانی که تحت پوشش تربیتی آنهایند، مستقیم یا غیرمستقیم، از برکات وجودی مجذوبان سالک خصوصاً انبیا و اولیای معصوم علیهم السلام بهره‌مندند. برگرفته از کتاب عرفان در آئینه قرآن، استاد حسن رمضانی،ص251-249 🔶برای تهیه نسخه الکترونیکی اثر به کتابخوان |ژوهان مراجعه نمایید. 🌐http://pajoohaan.ir/document/4788