این نظریه از یک سو فقه و شریعت اسلامی را به عنوان قانون تنظیم زندگی سیاسی و مدنی بخدمت گرفته و از سوی دیگر اسلام را با تفسیری عقلی و معقول و کارآمد و مطابق با نیازهای امروزین مبنای رشد و توسعه متعادل متکامل و سعادت دنیوی و اُخروی معرفی می نماید. در این معرفی اسلام نه به عنوان یک مکتب سکولار و بدور از معنویت و خدا بلکه متمایز از مکاتب دیگر ، دین دنیا- آخرت گرا و دین سیاسی و غیر سیاسی و دین معقول و مطلوب معرفی می شود. متفکرین اسلامی علاوه براینکه اسلام را از حیث نظری و مبنایی دینی جامع و مطابق با نیازهای مادی و معنوی و دین پاسخگو به پرسش های اساسی انسان از مبدا و معاد و ماهیت و حقیقت انسان و زندگی، از حیث عمل نیز اسلام را دین معتدل در میان تجویزات دیگر مکاتب یا ایدئولوژیهای حاکم در عصر جدید معرفی می کنند و اینگونه آن را مورد مطالبه مردم قرار می دهند.
نتیجه اثر:
این اثر روشن گر آن است که ورود فلاسفه در مسائل ایران معاصر نقش اساسی در مواجهۀ عالمانه با آنها دارد. . این اثر با هدف شناسايى نوع دغدغههاى ذهنى و فلسفى دوره معاصر ايران و بيان وجود آشفتگى و عدم انسجام معنايى و مبنايى در ميان مفاهيم زندگى سياسى اين دوره، در عرصه انديشه و فلسفه سياسى نگارش يافته و گامى جديد براى فراهم كردن زمينههاى تقويت فلسفه سياسى اسلامى بهشمار مىآيد.
هدایت شده از پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
✅روز عرفه ، روز نیایش و روز بارش چشم های خاکیان بر شما آسمانیان مبارک باد و التماس دعا در لحظات قشنگ خلوتتان✅
هدایت شده از پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
4_5805182225108435916.pdf
حجم:
2.1M
✅مجموعه مقالات همایش بین المللی سیره و زمانه امام هادی علیه السلام جلد اول👆👆👆
هدایت شده از پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
4_5805182225108435917.pdf
حجم:
2.2M
مجموعه مقالات همایش بین المللی سیره و زمانه امام هادی علیه السلام جلد دوم👆👆👆
هدایت شده از پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
4_5805182225108435918.pdf
حجم:
2.89M
مجموعه مقالات همایش بین المللی سیره و زمانه امام هادی علیه السلام جلد سوم👆👆👆
هدایت شده از پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
4_5805182225108435919.pdf
حجم:
2.86M
مجموعه مقالات همایش بین المللی سیره و زمانه امام هادی علیه السلام جلد چهارم👆👆👆
✅آیتالله شهید بهشتی انسان معاصر را مبتلا به انحطاط امنیتی میداند که ریشه این انحطاط در استکبار، برتریطلبی و تفوقطلبی است .این انحطاط امنیتی معلول دورشدن از قرآن و مکتب اهل بیت علیهم السلام است.
✍️از اهداف اصلی ایشان در طرح این مباحث دستیابی انسان و جامعه انسانی به امنیت حقیقی است که ناظر به بقای ابدی انسان است. به همین دلیل گستره مباحث امنیتی در آثار ایشان بسیار وسیع بوده و فلسفه امنیت، فقه امنیت، مدیریت مسائل امنیتی، اخلاق امنیت، مباحث امنیتی در قرآن و نگاه عرفانی به امنیت را شامل میشود. آیتالله بهشتی با توجه به آیات قرآن معتقد است انسانهایی که از دستورهای انبیای الهی اطاعت میکنند و از ظلم دست بر میدارند، از امنیت برخوردارند . ایشان در این زمینه به آیه 213 بقره اشاره کرده که میفرماید:
کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُواْ فِیهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ فَهَدَی اللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللّهُ یَهْدِی مَن یَشَاء إِلَی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیم : مردم امتی یگانه بودند. پس خداوند پیامبران را نویدآور و بیم دهنده برانگیخت و با آنان کتاب [ خود ] را بحق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند، داوری کند و جز کسانی که [ کتاب ] به آنان داده شد، پس از آنکه دلایل روشن برای آنان آمد، به خاطر ستم [ و حسدی ] که میانشان بود، [ هیچکس ] در آن اختلاف نکرد. پس خداوند آنان را که ایمان آورده بودند، به توفیق خویش به حقیقت آنچه که در آن اختلاف داشتند، هدایت کرد و خدا هر که را بخواهد، به راه راست هدایت می کند.
🔶در فصل حاضر، این ادعا به آزمون گذاشته میشود که به تبع مکتب فلسفی آیتالله بهشتی، نگرش ایشان به امنیت نگرش امنیتی متعالیه است. در دیدگاه آیتالله شهید بهشتی امنیت هم بعد سلبی دارد و هم بعد ایجابی؛ به لحاظ سلبی با نفی تهدیدات تعریف میشود. ابعاد سلبی امنیت سطوح مختلفی دارد. این سطوح از درون فرد شروع میشود و به سطح اجتماع کشیده میشود و بعد ایجابی نیز چنین است. هر یک از ابعاد سلبی و ایجابی ابعاد باطنی و ظاهری دارد. از نظر ایشان، امنیت روحی که از طریق سازندگی روحی ایجاد میشود، مقدم بر همه امنیتهاست. ابزار تأمین 🔹امنیت مذکور این است که هر انسانی با شیطان باطنی خود جهاد کند. این جهاد منشأ همه جهادهایی است که مولّد سطوح و لایههای امنیتی بعدی واقع می شود. انسان تا خودسازی نکند، نمیتواند دیگران را بسازد و تا همه ساخته نشوند، کشور ساخته نمیشود؛ ازاینرو شهید بهشتی معتقد است عالی ترین نمونه جامعه، جامعه ای است که بر مبنای هدف، ایده، مکتب و ایدئولوژی مشترک به وجود آمده باشد. تجمعاتی که بر مبنای ایدئولوژیک استوار است، دنیا را تکان می دهد و به جلو می برد.
🔶این تجمعات انسانی خواص بسیاری دارند که یکی از خواصش این است که فروپاشی آنها بسیار دشوار و مشکل است؛ برای مثال مسلمانان در جنگ احد شکست سختی خوردند یا در صلح حدیبیه ضربه روحی شدیدی بر مسلمان ها وارد شد و در غزوه مؤته که بعد از صلح حدیبیه است، ضربه سنگینی وارد آمد؛ اما این مشکلات نهتنها لطمه ای بر پیکر نهضت اسلام و جامعه اسلامی وارد نیاورد، بلکه پیغمبر اسلام از این حوادث بهترین نتیجهها را برای پیشرفت نهضت اسلام گرفتند. درواقع در یک جامعه، ایدئولوژی و رهبری صحیح که بر تفوق واقعی استوار باشد، بسیار مهم است؛ بنابراین عامل اصلی تقویت امنیت ملی و جلوگیری از فروپاشی آن مکتب و پایبندی افراد به آن است .
⬅️بر گرفته از کتاب امنیت متعالیه استاد نجف لک زایی ص 275-273
📒مطالعه متن کامل اثر در کتابخوان پژوهان
🌐http://pajoohaan.ir/document/4880
هدایت شده از پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
✅برگی از کتاب مجموعه مقالات همایش سیره و زمانه امام کاظم علیه السلام
🔶تهیه کننده:انجمن تاریخ پژوهان حوزه علمیه
✅فساد و اختناق سیاسی
دوران امام کاظم(ع) علاوه بر فساد سیاسی حاکمان عباسی، اختناق شدیدی هم علیه آن حضرت و طرفداران اهلبیت: اعمال میشد. عباسیان خلافت خود را به عنوان یک حق مشروع مطرح کرده و چنین جا انداخته بودند که جانشینی پیامبر اکرم(ص) از طریق عباس عموی آن حضرت به ارث به ایشان رسیده است.
🔷حاکمان این خاندان، بدون در نظر گرفتن آرای مسلمانان، این منصب الهی را که هیچ بهرهای در آن نداشتند، به یکدیگر وامیگذاشتند و از سپردن آن به صاحبان حقیقی خلافت که به فرمان خداوند و تعیین رسول خدا(ص) برگزیده شده بودند، سرباز میزدند.
💠حاکمان عباسی، همه چیز را زیر سلطه خود میخواستند؛ از همینرو، منصب قضاوت و قاضیان را تسلیم خویش کرده، دین را به عنوان پوششی برای فریب مردم به کار گرفتند. آنان با همین ابزار، میان مردم چنین ترویج کردند که حاکمان برگزیده خداوند هستند و مردم مجاز نیستند از این خاندان انتقاد و حسابرسی کنند. از طرف دیگر، عباسیان اوضاع سختی را برای علویان به ویژه امام کاظم(ع) رقم زدند.
❎هارون که به ارتباط عمیق و ریشهدار میان امام کاظم(ع) و مسلمانان پی برده بود و میدید پایگاه مردمی روز به روز توسعه مییابد و اگر امام زنده بماند، بیشک مسلمانان به مقایسه میان روش رفتاری امام کاظم و هارون پرداخته، شیوه درست را از شیوه انحرافی باز خواهند شناخت، به این نتیجه رسید در صورتی که امام کاظم(ع) آزادانه به فعالیت خود ادامه دهند، وجودشان خطر بزرگی برای دستگاه خلافت خواهد بود
.
♈️ به همین دلیل، در صدد برنامهریزی برای زندانی کردن حضرت و کنترل فعالیتها و پیشگیری از تأثیرگذاری ایشان بر مسلمانان برآمد.
🔷از دیگر سو، رویاروییهای مکرر امام کاظم(ع) با هارون و خردهگیری
حضرت برای کسی چون هارون سخت دشوار بود و امکان نداشت تا در برابر امام و موضع گیریهای ایشان خاموش بماند. امام کاظم(ع) نیز در موقعیتی قرار داشتند که خاموش ماندن در برابر اقدامهای تجاوزگرانه هارون علیه امت اسلامی و شریعت و سنت پیامبر اکرم(ص) را ناروا و بیجا میدیدند.
✅ این رویارویی، در موضعگیریهای متعددی رخ نمود که بر هارون بسیار سنگین و ناگوار میآمد. برای مثال، هارون به امام کاظم(ع) عرض کرد: «ای ابوالحسن، حدود فدک را بازگو تا آن را به تو مسترد کنم.»
♈️امام فرمودند: «آن را به طور کامل و با همان حدود باز پس میگیرم.» آن گاه چهار حد آن را از عدن تا سمرقند و افریقیه و کناره دریا تا نواحی خزر و آسیای صغیر ذکر کردند.
🔷امام کاظم(ع) با این بیان، روشن کردند که فدک در واقع همان خلافت و وصایت غصبشده پیامبر(ص) است. از همین جا بود که هارون تصمیم به کشتن حضرت گرفت.[۳۹۳] زمانی که هارون وارد حرم پیامبر(ص) شد، رو به قبر رسول خدا(ص) کرده، عرض کرد: «سلام بر تو ای رسول خدا، ای عموزاده!» امام کاظم(ع) در حضور او خطاب به جد بزرگوارشان چنین سلام دادند: «سلام بر تو ای پدر.» هارون که در تنگنای سیاسی و روحی قرار گرفته بود، ناچار زبان به اعتراف گشوده، گفت: «افتخار همین است و بس.»
💠اما این برخورد امام کاظم(ع) کینهای را در دل او پدید آورد تا این که در
سال ۱۶۹قمری، هارون امام را احضار کرده است
🔶ادامه از کتابخوان پژوهان مطالعه کنید.
❎http://pajoohaan.ir/document/775
✅برگی از کتاب در آمدی بر نظریه اندیشه سیاسی امام موسی صدر| دکتر شریف لک زایی
✍️از نظر صدر وجود رگههایی از عصمت برای حاکم ضروری است؛ زیرا در غیر این صورت انسانی که خود را بینیاز ببیند، امکان و احتمال طغیان در او وجود دارد:
آدمی موجودی است که از پیرامون خود متأثر میشود و هر آنچه جسمش را احاطه کرده است، در روان او اثر دارد و همه حالتهای روانی او در جسمش بازتاب دارد و هر عملی که از او سر میزند، در عقل و قلب او انعکاس دارد.
🔶انسان معتدل در حالت مشخصی به سر میبرد؛ اما هنگامی که از مال و جاه و علم احساس بینیازی کرد، نافرمانی میکند؛ مگر اینکه درستکردار باشد. ... اگر جاه و مال و بزرگی به دست آورد، خود را گم میکند، مگر آنکه ایمان و تدیّنش قوی باشد.
🔹به همین سبب است که ما عصمت را یا پیوند با عصمت را درباره حاکم و خلیفه شرط میدانیم؛ زیرا که ما انسانهای عادی میتوانیم درجهای از ایمان داشته باشیم و دین و ایمان خود را حفظ کنیم؛ اما اگر به قدرت برسیم، کارهایمان به صورت بیشتر و عمیقتری بر مردم بازتاب دارد.
بهطورطبیعی وقتی انسان فرمانروایی و قدرت دارد، خود را گم میکند؛ ازاینرو خطر انحراف در نزد جوان بیشتر از غیرجوان است و نزد زیبا بیشتر از نازیبا، و نزد غنی بیشتر از فقیر و نزد صاحب جاه بیشتر از غیر او و نزد عالم بیشتر از غیر عالم. هر اندازه آدمی کمال و ثروت و قدرت بیشتری داشته باشد، بیشتر در معرض خطر است. به همین سبب، قرآن از اموال و اولاد به « فتنه » تعبیر کرده است.
💠 بر این اساس، هرگاه این چیزها فزونی مییابد، ایمان نیز باید بیشتر شود؛ بنابراین هرگاه انسان خود را بینیاز ببیند، نافرمانی میکند. مقصود از « استغنی » یا بینیازی فقط بینیازی مالی نیست؛ بلکه همه مواردی است که ذکر کردیم؛ بنابراین میان علم و قدرت و این آیات پیوندی میبینیم؛ بدین شکل که انسان هنگامی که با علم و مال و جاه خود را بینیاز میبیند، احساس نافرمانی میکند. ... تا هنگامی که همهچیز از جانب خداست و همهچیز امانتی است از جانب خداوند و انسان از جانب خدا خلیفه است، مجالی برای انحراف و نافرمانی وجود ندارد بنابراین لزوم عصمت برای حاکم یا به تعبیر وی « خلیفه » بسیار مهم است و وی عصمت را نیاز حاکم و خلیفه میداند؛ زیرا از نظر او عوامل بیرونی و محیطی بر انسان تأثیر میگذارند و برخورداری انسان از قدرت سبب میشود انسان به سمت انحراف و طغیان کشیده شود.
📒این مسئله از آن رو که موجب کنترل حاکم میشود، مناسب تقریر شده است؛ اما به نظر میرسد دیدگاه صدر قابل نقد است؛ زیرا مفهوم « عصمت » در اندیشه اسلامی بار معنایی خاصی دارد و کاربست این مفهوم برای هر حاکمی اندکی دشوار به نظر میرسد؛ ازاینرو با لحاظ بار معنایی عصمت نزد شیعه که برای پیامبر و ائمه دوازدهگانه است، نمیتوان از عصمت دیگران سخن گفت؛ مگر اینکه با لحاظ نگاه صدرایی بهویژه از منظر نگاه تشکیکی به پدیدهها بگوییم مراد صدر آن است که فرد حاکم ملکه تقوا را به مثابه یک امر تشکیکی در درون خویش تقویت کرده و بر عمل مبتنی بر ایمان تکیه کند. پذیرش معنای عام عصمت و گناهنکردن و کنترل خویش از انحراف و نگاه مراتبی و تشکیکی به این مسئله، چه بسا مطلب امام موسی صدر را توضیح دهد.
⬅️ضمن اینکه اشاره به این نکته در آرای امام موسی صدر خود نشانِ میزان اهمیت نظارت بر حاکم و رفتار اوست؛ خواه این مراقبت و نظارت را خود انسان در قالب پارسایی و ایمان صورت دهد و خواه جامعه و مردم و نهادهای نظارتی و یا احزاب موجود در جامعه انجام دهند؛ یعنی بهطور پیوسته رفتار و اعمال حاکم را زیر نظر داشته باشند تا کمتر دچار انحراف شود و بتواند در راستای منافع و رضایت مردم حرکت کند.
📒برگرفته از کتاب در آمدی بر اندیشه سیسای امام موسی صدر ص324-321
🔶برای تهیه نسخه الکترونیکی اثر به کتابخوان پژوهان مراجعه نمایید.
🌐http://pajoohaan.ir/document/3411