کتاب جدید "تمدن و جهانی شدن" به همت پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی و ترجمه دکتر رسول نوروزی و سرکار خانم فضه خاتمی به زودی منتشر میشود.
این کتاب دومین اثر از مجموعه مقالات ترجمه شده در موضوع "تمدن" در پژوهشکده است که چشمانداز جدیدی در مطالعات تمدنی در ایران میگشاید.کتاب جدید "تمدن و جهانی شدن" به همت پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی
منتشر می گردد.
این کتاب با ترجمه دکتر رسول نوروزی و سرکار خانم فضه خاتمی به زودی منتشر می شود.
به گزارش پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی این کتاب جدید "تمدن و جهانی شدن" به همت پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی و ترجمه دکتر رسول نوروزی و سرکار خانم فضه خاتمی به زودی منتشر میشود.
این کتاب دومین اثر از مجموعه مقالات ترجمه شده در موضوع "تمدن" در پژوهشکده است که چشمانداز جدیدی در مطالعات تمدنی در ایران میگشاید.
✅سخنی با خواننده کتاب تمدن و جهانیشدن
تولید ادبیات در گسترههای علمی نوظهور و مخصوصا چندرشتهای، غالبا با دگرخوانی و یا ترجمه آثار از زبانهای مختلف انجام میپذیرد. این امر ورود مفاهیم، نظریهها، موضوعات و مسائل جدیدی را در فضای علمی فراهم آورده و ظرفیتهای دانشی و پژوهشی جدید را فعال میسازد. مرکز مطالعات اجتماعی تمدنی، با توجه به نوظهور و چند رشتهای بودن مطالعات تمدنی و با هدف تولید ادبیات دانشی لازم برای محققین و گسترش قلمرو پژوهشی، بخشی از توان خود را به امر ترجمه اختصاص داده است. این ترجمهها سه قلمرو موضوعی «چیستی تمدن»، «اسلام و تمدن»، و «تمدن و جهانیشدن» را شامل میشود. متن این ترجمهها از میان هزاران مقاله و فصول کتب مرتبط با مطالعات تمدنی توسط شورای علمی گروه مطالعات تمدنی با وسواس و دقت نظر بسیار بالایی انتخاب شدهاند و ازاین رو میتوان به مخاطب این اطمینان خاطر داده شود که این اثر یک گامِ رو به جلو در عرصه پژوهشهای تمدنی است. ارتباط میان «تمدن و جهانی شدن» موضوعی است که در ادبیات فارسی با خلائی جدی در آن مواجه میباشیم و تکنگاریهای بسیار محدود در این زمینه وجود دارد. مرکز مطالعات تمدنی امیدوار است که پس از عرضه این اثر به علاقمندان به مطالعات تمدنی و ارائه مسائل موجود در این عرصه، شاهد رونق گرفتن موضوعات جدید در کاوشهای علمی دانشوران ایرانی باشد.
حضور نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در سامانه نمایشگاه مجازی کتاب تهران
https://tehranbookfair.ir/#/pavilion/2872/search
#معرفی_آثار
#پژوهشکده_تاریخ_وسیره_اهل_بیت
#جایزه_کتاب_سال_جمهوری_اسلامی
💠در سی و هشتمین جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران،:کتاب « سیر تدوین و تطور صحابهنگاری » کتاب سال جمهوری اسلامی ایران معرفی شد
✅در سی و هشتمین جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، کتاب «سیر تدوین و تطور صحابهنگاری» به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران معرفی شد.
⬅️کتاب «سیر تدوین و تطور صحابهنگاری» از آثار پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت (علیهمالسلام) اثر حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا هدایتپناه، از محققان و اساتید مرتبط با پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت (علیهمالسلام) در سی و هشتمین جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شناخته شد.
این کتاب، به سیر تدوین و تطور این دانش و مجموعه صحابه نگاریها و صحابه نگاران و نقش شیعه و اهل سنت در تحولات ساختاری و محتوایی و بیان مزایا و نواقص صحابه نگاریها پرداخته است.
⬅️به همین مناسبت مقدمه کتاب جهت علاقه مندان به مباحث تاریخی برای اولین بار نشر داده می شود.
💠جزئیات خبر در لینک زیر
🌐http://dte.bz/ERQiu
کتاب جدید "تمدن و جهانی شدن" به همت پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی
منتشر گردید.
این کتاب با ترجمه دکتر رسول نوروزی و سرکار خانم فضه خاتمی منتشر شد.
به گزارش پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی این کتاب جدید "تمدن و جهانی شدن" به همت پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی و ترجمه دکتر رسول نوروزی و سرکار خانم فضه خاتمی منتشر شد.
این کتاب دومین اثر از مجموعه مقالات ترجمه شده در موضوع "تمدن" در پژوهشکده است که چشمانداز جدیدی در مطالعات تمدنی در ایران میگشاید.
این ترجمهها سه قلمرو موضوعی «چیستی تمدن»، «اسلام و تمدن»، و «تمدن و جهانیشدن» را شامل میشود. متن این ترجمهها از میان هزاران مقاله و فصول کتب مرتبط با مطالعات تمدنی توسط شورای علمی گروه مطالعات تمدنی با وسواس و دقت نظر بسیار بالایی انتخاب شدهاند و ازاین رو میتوان به مخاطب این اطمینان خاطر داده شود که این اثر یک گامِ رو به جلو در عرصه پژوهشهای تمدنی است.
✅اثر تازه انتشار یافته: علامه میرزا ابوالحسن شعرانی، یکی از بزرگان علمای شیعی، مفسر قرآن، متکلمی توانا، فیلسوفی متأله، فقیهی و اصولی از مکتب فلسفی تهران برخاسته است.
❎مکتبی از پیروان حکمت متعالیه با برداشت های نوین از آن، به مدت بیش از دویست سال از شریعت و حاملان آن دفاع کرده و در برابر تهاجم فکر فلسفی غربی و منورالفکران داخلی، مقاومت پرداخته است.
⬅️علامه شعرانی، یکی از شخصیتی¬های برجسته، از سرآمدان پیروان این مکتب می باشد. که از اندیشه سیاسی سترگی برخوردارست و می طلبد تا از ابعاد آن تحلیل به عمل آید.
⬅️ این نوشتار بٌعد سیاسی آن را با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی مورد کاوش قرار -داده است.
❎هدف نوشته حاضر، بررسی شرایط شکل گیری اندیشه سیاسی علامه شعرانی است که شامل: مؤلفه ها و زمینه های پیدایش آن، که بنا شده بر اندیشه ی دینی بر پایه زعامت سیاسی پیغمبر(صل الله علیه و اله) پس از ورد به مدینه و پس از ارتحال آن حضرت، با تبعیت از ائمه معصومین (علیهم السلام)، به عنوان الگوی عملی ادامه از خط رسالت نبوی، از آن کنکاش می شود.
✅ برای این دوره، از زعامت عالمِ عاقل، همراه با رعایت حقوق بشر و دموکراسی برنامه ریزی شده هم چنین از اجتماع، سیاست و نحوه حکم رانی با رعایت اخلاق و وظایف زمامداری پژوهش می گردد و از شکل گیری شاکله سیاسی علامه شعرانی، که استوار بر شواهدی از آثاری ایشان همانند: مقدمه ایشان بر سه تفسیر مشهور شیعی، بویژه حاشیه بر روح الجنان و روض الجنان است. که بعدها از آن با نام نثر طوبی (دائره المعارف قرآنی) یاد شده و تعلیقه ی ایشان بر شرح ملاصالح مازندرانی بر اصول کافی در12 مجلد و همراه با حواشی بر ترجمه فارسی صوت العداله الانسانیه ...است.
✅تازه ترین اثر گروه فلسفه سیاسی منتشر شد
❎زبان مشروطهخواهی با نیروی یكسانكننده و هیجانساز خود، ائتلافی از گروههای متفاوت پدید آورد و گروههایی با دنیای زندگی و افق فکری متفاوت را به كنش معطوف به اصلاح در قواعد نظم سلطانی وادار کرد؛ اما بهتدریج نیروهای آن تقلیل یافت. تقلیل نیروها ناشی از ابهام و سیالیت واژهها بود که اتاق بصری در سخن مشروطه را با اختلال روبرو ساخت.
⬅️ در پرتو اشكال زندگی و منطقهای متفاوت، فهمها و سازماندهیهای مفهومی و بیانهای ناهمگون در مورد سیاست پدیدار شد؛ نیز اندیشه سیاسی آشفته آشکار و تعارضات در حوزه عمل جلوهگر شد و بهتدریج استبداد رضاخانی میداندار گردید.
⬅️در مقدمه کتاب می خوانیم:
عصر مشروطيت ايران و انديشههاي آن هرگز فراموش نخواهد شد، چون لحظهها و انديشههاي بزرگ يك ملت زنده و بالنده از حافظه تاريخي و پايدار آن زدوده شدني نيست. هويت يك ملت آنگاه تداوم مييابد كه به خاطرات خطير خود بازگشتي مستمر داشته باشد. بازگشت بدون پژوهش انتقادي امّا خطرناك است. «رهيافت سخن مشروطه» به نهضت مشروطه و انديشههاي سياسي و دولت برآمده از آن، نگاهي انتقادي دارد و براي نشان دادن اين كه چرا مشروطه متني پر ابهام و سخني ناتمام است اين گزاره را پيش ميكشد؛ سرشت و سرنوشت سياست و دولت در عصر مشروطه در پرتو نيروهاي مضمون در زبان مشروطه خواهي رقم خورده است.
💠 اين گمانه در پرتو التفات چشم ذهن به نيروهاي مندرج در زبان است. بر اين اساس رهيافت سخن مشروطه، به عنوان ابزاري جهت بازنمايي توزيع نيروهاي زبان در يك فضا به استخدام درآمده است. اين رهيافت برخوردار از آنچنان ظرافتها و ظرفيتهايي است كه باواردکردن پارهای ازملاحظات ميتواند رهيافت «مشروطه به مثابه سخن» را از جهات گوناگوني از جمله «نظريه مبنا» و «سلسله واژگان» و «تورمفهومی» و «شبكه معنایی» و«سیستم دال ومدلول» و «روش شناسي» و «ماشین استدلال » مددرساند.
⬅️ در پرتو اين رهيافت است كه امكان نشان دادن نيروي يكسان ساز و شور آفرين در زبان مشروطه فراهم آمده و همين رهيافت چنان ذرهبين ديد وسونگري چشم ذهن را تقويت كرده تا بتوان نيروي تخريبگر مندرج در ابهام زبان مشروطه خواهي را مشاهده كرد. تغيير جهت بررسيها و حركت از سمت زبان به سوي انديشه و عمل، اين امكان را فراهم كرده تا چالشهاي در حوزه انديشه سياسي مشروطه و تعارضات در فضاي عملياتي آن، در پرتو ابهام زبان مشروطه خواهي توصيف شود.
⏹زبان مشروطه خواهي در پرتو تلاقي دو بازي زباني مدرنيته غربي و سنت اسلامي ايراني، از طريق حاشيه تمدني، دچار ابهام شده است. اين ابهام در عصر مشروطه به نقطه اوج رسيده است. در نتيجه زبان مشروطه خواهي در پرتو نيروي يكسان كنندة خود، ائتلافي از گروههاي با جهان زندگی وفرهنگ و شكل زندگي ودلبسنگی های متفاوت را برقرار نموده، و از طريق نيروي هيجانساز، آنان را به كنش معطوف به اصلاح در قواعد نظم سلطاني، وادار نموده است. اما به تدريج نيروهاي آن تقليل يافته است. از آنجائيكه اين زبان با شكل زندگي و حشر و نشر گروههاي انساني عصر مشروطه ضرب آهنگ واحدي نداشته به زودي نيروي يكسان كنندة خود را از دست داده است.
♈️مكانيسم تقليل نيروها از آنجا شروع شده كه واژههاي مربوط به سخن مشروطه سيال گرديده و بدون توجه به بستر شكلگيري آنها تفسير شدهاند. سياليت واژهها، اتاق بصري در سخن مشروطه را با اختلال روبرو نموده است. در پرتو اشكال زندگي متفاوت و به تبع آن منطقهاي متفاوت، فهم و سازمان دهی مفهومی وبیان ها درمورد سیاست و قدرت رادر راستاهای گوناگونی قرارداده و در نتيجه انديشه سياسي آشفته گرديده است. آشفتهگي در انديشه سياسي،به نوبه خود در قالب تعارضات حوز عمل متبلورونمودار شده است.
در پرتو این ناسازها و اختلالات،نوعی تعارض در دل نهادهاي مربوط به سخن مشروطه پديد آمده است. ابهام زبان مشروطه خواه آشفتگيهاي در حوزه اتاق بصري و تعارضات و خشونتهاي در فضاي عيني و واقعيت سياست، در نهايت سخن مشروطه را كه از فشارهاي ناشي از «بازي بزرگ» بيبهره نبوده است، از درون دچار فروپاشي نموده است. اين فروپاشي در همه ابعاد و اضلاع سخن مشروطه پديدآمده است. و در نهايت به ضد خودمبدل شده واز درون ان استبداد رضاخان سر بر آورده است.
⬅️اين پژوهش طي ده فصل سامان مييابد. پس از ورود به فضای مفاهیم ومقولات پژوهش که در فصل اول تعبیه شده وارد فضای گزاره پردازی درفصول پس از ان می شویم .
⬅️فصل دوم آغاز ميشود تا الگويي در مورد تحليل رابطه زبان و انديشه سياسي و دولت ارائه دهد،وهمچنین نحوه كاربست چارچوب را در مورد نظام انديشه سياسي و دولت در عصر مشروطه نشان دهد. قهراً تمام ملزومات براي اين كاربست از قبيل، نظريه مبنا، روش شناسي و مفاهيم، فراهم ميشود و قالب كلي این فصل با عنوان، چارچوب نظري: «بازي زباني» و «نظام مشروطه» شكل ميگيرد.
⬅️در فصل سوم همراه با بررسي ادبيات در مورد «نظام مشروطه» زمينهاي فراهم ميشود، نحوه كاربست رهيافت بازيهاي زباني در مورد «نظام مشروطه» را نشان دهيم.
♈️در مورد چينش فصل دوم و سوم به اين صورت در واقع دست به يك انتخاب ميزنيم زيرا اگر چارچوب كلي و نظريه مبنا را در فصل دوم قرار دهيم خواننده ميتواند بپرسد كه چگونه تا زماني كه موضوعي يعني «سياست و دولت در عصر مشروطه» هنوز تقرير نشده است، احكامي بر آن بارشده است؟ زيرا از جهت منطقي هميشه رتبه موضوع بر حكم مقدم است. و تا موضوع به طور كامل مشخص نشود نميتوان حكمي را بر آن بار كرد و در نتيجه چارچوب نظري و نظريه مبنا نيز در جانب احكام قرار ميگيرد و منطقاً متأخر از بيان موضوع است. براساس اين استدلال ميبايست فصل دوم را به بيان اصل موضوع يعني «سياست و دولت در عصر مشروطه» قرار دهيم و عناصر آن را باز كنيم و ديدگاههاي پيرامون آن را بيان كنيم. و در فصل سوم «نظريه مبنا» و «چارچوب نظري» و «روشنشناسي» را بيان كنيم، اشكال مشابهي پيش ميآيد اگر فصل دوم را اختصاص به بيان موضوع پژوهش قرار دهيم و چارچوب نظري را به فصل بعد احاله كنيم، زيرا پرسيده ميشود در وضعيتي كه هنوز ادبيات لازم در حوزه «رهيافت بازي زباني» مطرح نشده است. چگونه در فصل دوم چيزي به نام، مشروطه به مثابه سخن طرح شده است. براي گذر از اين ورطه براساس تسهيل در پيشبرد پژوهش راهي جز ترجيح يكي از دو گزينه نداريم و لذا چارچوب نظري را پيش از بررسي ادبيات موضوع قرار ميدهيم.
⬅️در فصل چهارم در واقع «روش پژوهش دستور زبان» به صورت آشكارتري به كار گرفته ميشود. در اين فصل لازم است ضمن تلقي، سنت و مدرنيته به مثابه دو بازي زباني ووجوه تفاوت آن دو را برجسته سازيم تا ببينيم در وضعيت تلاقي در اين دو بازي زباني، چه تحول مهمي در زبان تجددخواهي و مشروطهخواهي در ايران پديد ميآيد.
⬅️در واقع با «پژوهش دستور زباني» در فصل چهارم است كه ميتوان در فصل پنجم، سؤالات معناداري در مورد «زبان مشروطهخواهي» به عنوان متغير مستقل طرح كرد.
⏹در فصل ششم با بررسي رابطه زبان ابهام آلود مشروطه و انديشه سياسي، اين مطلب نشان داده ميشود كه چگونه در فضاي ابهام زباني، بر پايه اشكال زندگي متفاوت منطقهاي متفاوتي در سازماندهي قدرت سياسي به كار گرفته ميشود.
⬅️در فصل هفتم، بر پايه اين مطلب كه تضاد منزلتي اجتماعي دارد، اين مطلب مورد توجه قرار ميگيرد كه در واقع ابهامات زباني و آشفتگيهاي در تأملات سياسي در مرحله عمل و رفتار اجتماعي به نحو آشكارتري بازنمايي ميشوند،
⬅️ در فصل هشتم، به اين نكته اشاره ميشود كه نهادهاي مشروطه از جمله نهاد دولت چگونه تحت تأثير اشكال زندگي، ومنطقهاي سازماندهي و تعارضات عملي، دچار نوعي انفكاك در ساختار و تعارض در كار ويژه ميشوند.
♈️در فصل نهم، در واقع پيآمدهاي ابهام در زبان مشروطهخواهي، از آن جهت كه نقش تخريبگري در مورد سخن مشروطه داشتهاند مورد توجه قرار ميگيرد، در اين فصل نشان داده ميشود كه چگونه نيروي مندرج در زبان مشروطه خواهي همراه با نيروي بر انگيزانندة در آن، در نهايت بازي زباني مشروطهخواهي را دچار فروپاشي مينمايند.
💠در فصل دهم، علاوه بر نتيجهگيري و بيان چكيدهاي از دستاوردهاي پژوهش، به اين نكته توجه ميشود كه چگونه همراه با فروپاشي سخن مشروطه، حيث التفاتي گروههاي ساختارمند انساني متحول ميشود.
✅ميتوان گفت:
«خواستهام كتاب خوبي فراهم آورم، چنين نشده است» يا «قصد داشتهام كه كار جدي و اساسي ارائه دهم و دادهام». اما ميشود تنها اين را گفت «خواستهام پژوهش خوبي انجام دهم». و سپس ساكت و منتظر ماند. از اين سه ، گزاره سومي را بر ميگزينم زيرا اگر بگويم «انجام دادهام» يا بگويم «انجام ندادهام» حكايتم مانند آن كسي است كه با گذاشتن دستش بر روي سرش قد و قدر خود را مشخص می كند. پس اينجا سكوت ميكنم، اما يك نكته را نه تنها ميگويم بلكه با صداي بلند ميگويم: «اساتيد خوبي داشتهام» آنان به كمك نيروي زبان و فكر تسهيلات و تسليحات گذر از سنگلاخها را برايم فراهم نمودند. از اين روي هر نابساماني كه در اين سفر علمي پديد آمده مربوط به رهرو است نه رهنمايان.
❎قبل از همه برخود لازم ميدانم از راهنمائيها و زحمات بيشائبه استاد ارجمند جناب دكتر معيني تشكر كنم، حوصله و دقت نظر او پيوسته مشعل فروزاني را در پيش رويم قرار ميداد. از اساتيد مشاور، دكتر فيرحي و دكتر احمدي سپاسگذارم كه از طريق درس گفتهها، توصيهها و راهنماييهاي خودشان مسير پژوهش را هموار نمودند. از اساتيد ارجمند دكتر رضوي، دكتر سيفزاده، دكتر متقي، و دكتر صدرا قدرداني ميكنم از آن جهت كه افتخار شاگردي در محضر خود را نصيبم نمودند. از استاد گرامي دكتر ابوالحسني رئيس گروه علوم سياسي از آن جهت كه مساعدت لازم را در جهت انجام شدن مراحل اداري پژوهش نمودند قدرداني ميكنم.