انگور، پدر و مادر عماد
مادر شهید #عماد_مغنیه، در لبنان به #ام_الشهدا معروف است. چند سال پیش که در خانه خود در روستایشان پذیرای ما شدند، مهربانی، آرامش و بردباری و اخلاص را در تمام گفتار و کردارشان می شد دید.
الان همه اهل آن خانه رفته اند. هیچکس نمانده جز درخت تاک با آن انگورهای درشت و خوش رنگش که به دست صاحبخانه آبیاری شده.
عماد هم که رفت، خودش نماند، اما درختی که آبیاری کرده بود ماند، با هزاران میوه مثل خودش.
خانواده مغنیه مردمانی بودند که هیچ گاه به مال و مقام دنیا چشم ندوختند و با اخلاص تمام برای اعتلای اسلام و مسلمین تلاش کردند.
همه ما به آنها مدیونیم.
کمی فکر کنیم، آیا واقعا عقیده داریم به مرگ؟ آیا واقعا یقین داریم که روزی می آید، خانه ما باشد و ما نباشیم؟ زن و بچه ما باشند و ما نباشیم؟ فرش باشد و ما نباشیم؟ ما را از روی همین فرش و موکت بلند کنند، در پارچه ای بپیچند و ببرند؟
برای این سفر اصلی چه داریم و چه کرده ایم؟ خوش به سعادت پدر و مادر عماد که همه زندگیشان خدایی بود، لحظه ای فداکاری ها و جهاد اهل بیت را فراموش نکردند. صبر این خانم آنقدر زیاد بود که به دیگران آرامش می داد. می گفت بعد از شهادت فرزندم همه می آمدند به ما سر می زدند، در کنارمان بودند، تنهایمان نگذاشتند، اما خانم زینب سلام الله علیها در #کربلا کسی کنارش نبود تسلیت بگوید، کمکش کند، همراهی اش کند.
#زینب_لبنان همه چیزش را، جگرگوشه هایش را برای دین و کشور و مردمش داد، ما ذره ای فداکاری برای خدا و دینش و کشور و مردممان کرده ایم؟
یا رضای خدا را به رضایت ناخدایان و بیخدایان می فروشیم؟
#مرگ نزدیک تر از آن است که تصور می کنیم. آقایان مسئولین اینقدر دنبال دشمنان خدا و مرعوب آنها نباشید. وعده خداست که زمین را بندگان صالح خدا به ارث می برند. به امید #گندم_ری نباشید. خوشه ای هم به شما نخواهد رسید.
@libaniran
instagram.com/p/BouKKiZndMI