#شعر_قصه
﴿پیامبر و رعایتِحقوقِهمسایه﴾
صلی الله علیه و آله و سلم
تویِ مدینه یک نفر یهودی
کهداشت با پیغمبرِمون عداوت
🌱
وقتی میدید پیامبرِخدا هست
درحالِ رفتن به نمازْجماعت
🌱
با ریختنِ خاکستر از پشتِ بام
هرروزمیکرد به آقامون جسارت
🌱
حتی یه بار سر و لباسِ حضرت
سوخته بود ازذغالو اون حرارت
🌱
اگرچه شد رسولِ ما اذیّت
اما نکرد یه بار از او شکایت
🌱
سهروزگذشتو حضرتِمحمد ص
دیدنکهنیستیهودیطبقِعادت
🌱
جویایِ احوالِش شدن توو کوچه
گفتنکجاست رفیقِ با نجابت؟!
🌱
رفیقِ ما کهنیستسرِ قرارش
سه روزه انگار رفته استراحت
🌱
خبردادن افتاده تویِ بَستر
مریضه و نداره جون و طاقت
🌱
فرمود رسولِمصطفی محمد ص
میریم به منزلش واسه عیادت
🌱
خدا میخواد بریم عیادتِش ما
که حقِ همسایه بشه رعایت
🌱
همسایه بر همسایه حقی داره
یکیش ملاقاتیه و عیادت
🌱
پیامبرِ خدا کنارِ بیمار
نشست وگفت خدا بده شفایت
🌱
وظیفه بود بیام بپرسم احوال
واسَت بخواهم از خدا سلامت
🌱
وقتی شنید کلامِ خوشگوارش
تویِ دلش یه لحظه شد قیامت
🌱
با این گذشت و عفو ومهربونی
یهودی شد به دینِحق هدایت
🌱
با راهنماییِ پیامبرِ ما
گفت او شهادتَینو خیلیراحت
🌱
یعنی به جز«اَلله» نمی پرستیم
پیغمبرِ ما هستی تا قیامت
🌱
فرمود رسولِ مصطفی نهایت
خوشا بهحالِ تو بهشته جایت
🍃شاعر :سلمان آتشی
#رفتار_زیبای_پیامبر_ص
#محبت_به_همسایه_یهودی
#گذشت_و_مهربانی
🌼🍃🌸🍂🌼🍃🌸
https://eitaa.com/libshqom
#شعر_قصه
🌸روزهٔ کودکانه
تو خوابِ ناز بودم که با
صدایی از خواب پریدم
دیدم چراغا روشنه
مامان و بابام رو ندیدم
صدا زدم بابا ، بابا ؟
کجایی پیشِ من بیا !
میترسم از این تنهایی
خدای من مامان بیا
دیدم بابام با لُپِ پُر
با لقمه ای تو دست اومد
گفتش گُلم بیدار شدی ؟
ببخش اگه صدا اومد
گفتم بابا جریان چیه
صبح شده وقتِ خوردنه ؟
شاید قیامت شده وای
الان چه وقتِ مُردنه ؟
خندید و گفت عزیزِ من
این حرفا دیگه از کجاست
هر سال بدونْ هر بنده ای
یک ماه و مهمونِ خداست
الان که ما بیداریم و
داریم صبحونه میخوریم
دیگه تا شب گرسنه وُ
دل از غذا ها می بُریم
صبح تا نگفتن اَذونُ
باید که زود سحری رو خورد
بی سحری نصیبته
اگر که صبح خواب تو رو بُرد
گفتم بابا اِسمش چیه ؟
به این عبادت چی میگن ؟
نکنه که روزه میگیریم !
آره بابا دُرست میگم ؟
گفت که بله عزیزِ دل
داری گُلم درست میگی
میخوای تو هم روزه باشی
حتی حالا تو بچگی ؟
گفتم بله چرا که نه
میخوام مَنم روزه باشم
میخوام مَنم مثل شما
صبحا سحر از خواب پاشم
چی کار باید کُنم که تا
روزهٔ من صحیح باشه ؟
میشه برام توضیح بِدی
ساده وُ هم صریح باشه؟
گفتِش گلِ قشنگِ من
اول باید نیّت کُنی
نیّتِ روزه ها تو هم
به قصدِ قُربت بکُنی
سحری رو وقتی خوردی
باید تا شب گُشنه باشی
هیچی نباید بخوری
حتی باید تِشنه باشی
اگر که طاقت نداری
بدون گُلم که راحته
بگیر بخواب عزیزِ من
که خوابتم عبادته
وقتی که روزه میگیریم
کارای خوب خوب میکنیم
الکی قسم نمیخوریم
به نیکی ها خو میکنیم
روزَتو باطل میکنی
بُکُنی سَرِت رو زیرِ آب
گَرد و غُبار رو نَخوری
وقتی هوا میشه خراب
مسواک زدن خطرناکه
آبِش رو هم تو قِی نکن
یه موقع آب میره پایین
این اشتباه رو هی نکن
میخوای خدا خوشحال بِشه
قرآن بخون دعا بکن
اولِ وقت نماز بخون
خدا رو تو صدا بکن
روزه مُفیدِ عشقِ من
برای جسم و روحت
یادِ گُرسنه ها بیُفت
هر ظهر و هر غُروبت
خدا میخواد که پاک بشیم
از بدی ها وُ از گناه
بندهٔ خوبی ما باشیم
بِشیم همیشه سر به راه
خُوب عزیزم قبول باشه
شد دیگه وقتِ افطار
یه روزِ سخت گذشت و تو
از حال نَرفتی انگار
خدا خودش نیرو میده
به هر کی با خدا باشه
بدون که هر کی با خداست
خدا همیشه همراشه
شاعر : علیرضا قاسمی
#شعر_کودک_و_نوجوان
#شعر_کودکانه_ماه_رمضان
#شعر_ماه_رمضان
🌼🍃🌸🍂🌼🍃🌸
https://eitaa.com/libshqom