eitaa logo
💚💚💚 ندای آرامش💚💚💚
1.4هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
11.6هزار ویدیو
31 فایل
@Rezaeimehrboni ندای ارامش👑 @ndayaramsh 🇮🇷
مشاهده در ایتا
دانلود
شعری زیبا از زنده یاد " " ❣️زندگی ذره كاهیست ، كه كوهش كردیم ❣️زندگی نام نکویی ست كه خارش كردیم ❣️زندگی نیست بجز نم نم باران بهار ، ❣️زندگی نیست بجز دیدن یار ، ❣️زندگی نیست بجز عشق ، ❣️بجز حرف محبت به كسی ، ❣️ورنه هر خار و خسی ، ❣️زندگی كرده بسی ، ❣️زندگی تجربه تلخ فراوان دارد ، ❣️دو سه تا كوچه و پس كوچه و اندازه ی یك عمر بیابان دارد . ❣️ما چه کردیم و چه خواهیم کرد در این فرصت کم ؟! ...
گلی از شاخه اگر می چینیم برگ برگش نکنیم و به بادش ندهیم لااقل لای کتاب دلمان بگذاریم و شبی چند از آن هی بخوانیم و ببوسیم و معطر بشویم شاید از باغچه کوچک اندیشه مان گـل روید 🍃🌸
ﺧﺪﺍ ﮔﺮ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﺩﺍﺭﺩ ﺯ ﺭﻭی ﻛﺎﺭ آﺩﻣﻬﺎ! ﭼﻪ ﺷﺎﺩﻳﻬﺎ ﺧﻮﺭﺩ ﺑﺮﻫﻢ... ﭼﻪ ﺑﺎﺯﻳﻬﺎ ﺷﻮﺩ ﺭﺳﻮﺍ... یکی ﺧﻨﺪﺩ ﺯ آﺑﺎﺩی... یکی ﮔﺮﻳﺪ ﺯ ﺑﺮﺑﺎﺩی... یکی ﺍﺯ ﺟﺎﻥ ﻛﻨﺪ ﺷﺎﺩی... یکی ﺍﺯ ﺩﻝ ﻛﻨﺪ ﻏﻮﻏﺎ... ﭼﻪ ﻛﺎﺫﺏ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺻﺎﺩﻕ... ﭼﻪ ﺻﺎﺩﻕ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻛﺎﺫﺏ... ﭼﻪ ﻋﺎﺑﺪ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻓﺎﺳﻖ... ﭼﻪ ﻓﺎﺳﻖ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻋﺎﺑﺪ... ﭼﻪ ﺯشتی ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺭﻧﮕﻴﻦ... ﭼﻪ تلخی ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺷﻴﺮﻳﻦ... ﭼﻪ ﺑﺎﻻﻫﺎ ﺭﻭﺩ پايين... ﻋﺠﺐ ﺻﺒﺮی ﺧﺪﺍ ﺩﺍﺭﺩﻛﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﻧﻤﻴﺪﺍﺭﺩ!!!
گلی از شاخه اگر می چینیم برگ برگش نکنیم و به بادش ندهیم لااقل لای کتاب دلمان بگذاریم و شبی چند از آن هی بخوانیم و ببوسیم و معطر بشویم شاید از باغچه کوچک اندیشه مان گـل روید 🍃🌸       
هر کجا هستم، باشم، آسمان مال من است. پنجره، فکر، هوا، عشق، زمین مال من است. چه اهمیت دارد گاه اگر می‌رویند قارچ‌های غربت؟ من نمی‌دانم که چرا می‌گویند: اسب حیوان نجیبی است، کبوتر زیباست. و چرا در قفس هیچکسی کرکس نیست. گل شبدر چه کم از لالهٔ قرمز دارد. چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید. واژه‌ها را باید شست. واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد چترها را باید بست، زیر باران باید رفت. فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد. با همه مردم شهر، زیر باران باید رفت. دوست را، زیر باران باید دید. عشق را، زیر باران باید جست. زیر باران باید با زن خوابید. زیر باران باید بازی کرد. زیر باران باید چیز نوشت، حرف زد، نیلوفر کاشت زندگی تر شدن پی‌در‌پی، زندگی آبتنی کردن در حوضچهٔ «اکنون» است. رخت‌ها را بکنیم؛ آب در یک قدمی است. روشنی را بچشیم. شب یک دهکده را وزن کنیم، خواب یک آهو را. گرمی لانهٔ لک‌لک را ادراک کنیم. روی قانون چمن پا نگذاریم. در موستان گرهٔ ذایقه را باز کنیم. و دهان بگشاییم اگر ماه در آمد. و نگوییم که شب چیز بدی است. و نگوییم که شب تاب ندارد خبر از بینش باغ. ☘️🌸☘️🌸☘️🌸☘️
🌿🍁 چه‌قدر آدم‌ها بیراهه می‌روند. از کنار گل بی‌اعتنا می‌گذرند. می‌روند تا شعر گل را در صفحه‌ی یک کتاب پیدا کنند و بخوانند. روبه‌روی زندگی نمی‌ایستند تا مشاهده کنند. برای همین است که حرف‌ها به دل نمی‌نشیند، برای همین است که در شعرها شوری نیست، در نقاشی‌ها جوشش زندگی گم شده‌است. چرا نگویم که من صدای قورباغه را در بهار بر بسیاری از آهنگ‌ها برتری میدهم. میدانی، ما را ترسانده‌اند. ما را آموخته‌اند. وگرنه چرا می‌ترسیم بگوییم اگر پای سنجش به‌میان آید، اثری که صدای قورباغه در ما می‌گذارد، شاید هم‌تراز تاثیر ژرف‌ترین برخوردها در زندگی ما باشد. 🍁🌿
10.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸صافى آب مرا 🍃ياد تو انداخت رفيق❣ 🌸تو دلت سبز 🍃لبت سرخ 🌸چراغت روشن 🍃چرخ روزيت هميشه چرخان 🌸نفست داغ 🍃تنت گرم 🌸دعايت با من...🙏
‍ 🍎🍁 زندگی بافتن یک قالیست... نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی! نقشه را اوست که تعیین کرده تو در این بین فقط می بافی هی گره روی گره ...! رنگ در رنگ فقط می بافی! نقشه را خوب ببین! نقش را خوب بزن! گره هایت محکم ...! نکند آخر کار ، قالی زندگیت را نخرند ...!!؟ شعر از 🏚
شعری زیبا از زنده یاد " " ❣️زندگی ذره كاهیست ، كه كوهش كردیم ❣️زندگی نام نکویی ست كه خارش كردیم ❣️زندگی نیست بجز نم نم باران بهار ، ❣️زندگی نیست بجز دیدن یار ، ❣️زندگی نیست بجز عشق ، ❣️بجز حرف محبت به كسی ، ❣️ورنه هر خار و خسی ، ❣️زندگی كرده بسی ، ❣️زندگی تجربه تلخ فراوان دارد ، ❣️دو سه تا كوچه و پس كوچه و اندازه ی یك عمر بیابان دارد . ❣️ما چه کردیم و چه خواهیم کرد در این فرصت کم ؟! ...
🍁 صبح‌ها نان و پنیرک بخوریم. و بکاریم نهالی سر هر پیچ کلام. و بپاشیم میان دو هجا تخم سکوت. و نخوانیم کتابی که در آن باد نمی‌آید و کتابی که در آن پوست شبنم تر نیست. و کتابی که در آن یاخته‌ها بی بعدند. و نخواهیم مگس از سرانگشت طبیعت بپرد. و نخواهیم پلنگ از در خلقت برود بیرون. و بدانیم اگر کرم نبود، زندگی چیزی کم داشت. و اگر خنج نبود، لطمه می‌خورد به قانون درخت و اگر مرگ نبود، دست ما در پی چیزی می‌گشت. و بدانیم اگر نور نبود، منطق زنده پرواز دگرگون می شد. و بدانیم که پیش از مرجان، خلائی بود در اندیشه دریاها. و نپرسیم کجائیم، بو کنیم اطلسی تازه بیمارستان را. و نپرسیم که فواره اقبال کجاست؟ و نپرسیم چرا قلب حقیقت آبی است.
•••┈┈••• ای خدای دشت نیلوفر کو کلید نقرهٔ درهای بیداری..؟
زندگی جیره مختصری ست مثل یک فنجان چای و کنارش عشق است مثل یک حبه ی قند! زندگی را با عشق نوش جان باید کرد...☕️🍁¹⁸⁰ ♥️✿⃟ٖٜٖ وقت بخیر🦋