eitaa logo
🍁لطفِ خدا🍁
506 دنبال‌کننده
13هزار عکس
7.6هزار ویدیو
72 فایل
گویی بازی ماروپله همان رسـم بندگـیست! هربار ڪه بافــریب شـیطان به طبقات پایین و سختیهای زندگی سـقوط‌ میکنی: نردبان🍁لطفِ خدا🍁برای بازگشت به جایگاه گذشته درڪنارتوست. ادمین: @E_D_60 ثبت نظرات: https://daigo.ir/secret/8120014467
مشاهده در ایتا
دانلود
سازمان بهداشت جهانی: آنفولانزای پرندگان "ممکن است جهش یابد و بیش از 50 درصد انسان ها را بکشد" ! پ ن: حواستان باشد... عوارض_واکسن و 5G را به گردن آنفلوآنزای مرغی نیاندازند
42.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ 🎙دکتر علی تقوی ✳️ علّـت عنایـت خداونـد به چـی بوده⁉️ایشـان به طـرز معجـزه آسایـی حافظ ڪل قـرآن ڪریم شـدند ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان زیبای 🔥☔️ سوار ماشین که شدیم، زل زده بود به من … . – به چی زل زدی؟ … – جمله ای که چند لحظه قبل گفتی … یعنی قصد کشتن من رو نداری؟ … . محکم و با عصبانیت بهش چشم غره رفتم … من هرچی باشم و هر کار کرده باشم تا حالا کسی رو نکشتم … تا مجبور هم نشم نمی کشم … تو هم اگر می خوای صحیح و سالم برگردی و آدم دیگه ای هم آسیب نبینه بهتره هر چی میگم گوش کنی … و الا هیچی رو تضمین نمی کنم… حتی زنده برگشتن تو رو … . بردمش کافه … . – من لیموناد می خورم … تو چی می خوری؟ … یه نگاه بهش انداختم و گفتم … فکر الکل رو از سرت بیرون کن … هم زیر سن قانونی هستی؛ هم باید تا آخر، کل هوش و حواست پیش من باشه … . منتظر بودم و به ساعتم نگاه می کردم که سر و کله شون پیدا شد … ای ول استنلی، زمان بندیت عین همیشه عالیه… پاشون رو که گذاشتن داخل، نفسش برید … رنگش شد عین گچ … سرم رو بردم نزدکیش … به نفعته کنارم بمونی و جم نخوری بچه … یکی مردونه روی شونه اش زدم و بلند شدم … یکی یکی از در کافه میومدن تو … . – هی بچه ها ببینید کی اینجاست؟ … چطوری مرد؟ … . یکی از گنگ های موتور سواری بود که با هم ارتباط داشتیم … تمام مدتی که ما با هم حرف می زدیم عین جوجه ها که به مادرشون می چسبن … چسبیده بود به من … – هی استنلی، این بچه کیه دنبال خودت راه انداختی؟ … پرستار کودک شدی؟ … و همه زدن زیر خنده … یکی شون یه قدم رفت سمتش … خودش رو جمع کرد و کشید سمت من … – اوه … چه سوسول و پاستوریزه است … اینو از کجای شهر آوردی ؟ … – امانته بچه ها … سر به سرش نزارید … قول شرف دادم سالم برگردونمش … تمام تیکه هاش، سر هم … همه دوباره خندیدن … باشه، مرد … قول تو قول ماست … اونم از احد دور شد … از کافه که اومدیم بیرون … خودش با عجله پرید توی ماشین… می شد صدای نفس نفس زدنش رو شنید … – اینها یکی از گنگ های بزرگ موتورسوارن … اون قدر قوی هستن که پلیسم جرات نمی کنه بره سمت شون … البته زیاد دست به اسلحه نمیشن … یعنی کسی جرات نمی کنه باهاشون در بیوفته … این 60 تا رو هم که دیدی رده بالاهاشون بودن – منظورت چی بود؟ … یه تیکه، سر هم … سوالش از سر ترس شدید بود … جوابش رو ندادم … جوابش اصلا چیزی نبود که اون بچه نازپرورده توان تحملش رو داشته باشه … مقصد دوم مون یکی از مراکز موادی بود که قبلا پیش شون بودم … اونجا هم اوضاع و احوالش فرق چندانی با جای قبلی نداشت… چشم هاش می لرزید … اگر یه تلنگر بهش می زدی گریه اش در میومد … جایی بودیم که اگر کسی سرمون رو هم می برید یه نفرم نبود به دادمون برسه … تنها چیزی که توی محاسبتم درست از آب در نیومد … درگیری توی مسیر برگشت بود … درگیری مسلحانه بود … با سرعت، دنده عقب گرفتم … توی همون حالت ویراژ می دادم و سر ماشین رو توی یه حرکت چرخوندم اما از بد بیاری … همزمان یکی از ماشین هاشون از تقاطع چرخید سمت ما و ماشین بین ماشین ها قفل شد … اسلحه رو کشیدم و از ماشین پریدم پایین … شوکه شده بود و کپ کرده بود … سریع چرخیدم سمتش … در ماشین رو باز کردم و کشیدمش بیرون … پشت گردنش رو گرفتم … سرش رو کشیدم پایین و حائلش شدم تیر نخوره … سریع از بین ماشین ها ردش کردم و دور شدیم … ⬅️ ادامه دارد... 📚 نویسنده شهید مدافع حرم سید طاها ایمانی @TARANOM_EHSAS
رمان زیبای 🔥☔️ از شوک که در اومد، تمام شب رو بالا میاورد … براش داروی ضد تهوع خریدم … روی تخت متل ولو شده بود … روی تخت دیگه نشسته بودم و نگاهش می کردم … مراقب بودم حالش بدتر نشه … حالش افتضاح بود … خیس عرق شده بود … دستم رو بردم سمت پیشونیش با عصبانیت زدش کنار … نیم خیز شد سمتم … توی چشم هام زل زد و بریده بریده گفت … چرا با من اینطوری می کنی؟ … یهو کنترلش رو از دست داد و حمله کرد سمت من … در حالی که داد می زد و اون جملات رو تکرار می کرد و اشک می ریخت … حمله کرد سمت من … چند تا مشت و لگد که بهم زد … یقه اش رو گرفتم و چسبوندمش به دیوار… با صدای بلند گریه می کرد و می گفت … چرا با من این کار رو می کنی؟ … آروم کردنش فایده نداشت … سرش داد زدم … این آینده توئه … آینده ایه که خودت انتخاب کردی … ازش ترسیدی؟… آره وحشتناکه … فکر کردی چی میشی؟ … تو یه احمقی که در بهترین حالت، یه گارسون توی بالای شهر یا یه خدمتکار هتل یا چیزی توی همین مایه ها میشی … اگرم یه آشغال عشق اسلحه بشی و شانس بیاری پلیس… . یقه اش رو ول کردم … می خوای امریکایی باشی؟ … آره این آمریکاست … جایی که یا باید پول و قدرت و ثروت داشته باشی یا مثل سیاستمدارها و امثال اونها توی سیستم خودت رو جا کنی … یا اینکه درس بخونی و با تلاش زیاد، خودت رو توی سیستم بهره کشی، بکشی بالا … . می خوای آمریکایی باشی باش … اما یه آشغال به درد نخور نباش … این کشور 300 میلیون نفر جمعیت داره … فکر می کنی چند درصدشون اون بالان؟ … فکر می کنی چند نفر از این پایین تونستن خودشون رو بکشن بالا؟ … حتی اگر یه زندگی عادی و متوسط بخوای، باید واسش تلاش کنی … مسلمون ها رو نمی دونم اما بقیه باید 18 سالگی خونه رو ترک کنن و جدا زندگی کنن … 2 سال بیشتر وقت نداری … بخوای درس بخونی یا بخوای بری سر کار … واقعا فکر کردی می خوای چه کار کنی؟ .. و اون فقط گریه می کرد . ⬅️ ادامه دارد... 📚 نویسنده شهید مدافع حرم سید طاها ایمانی @TARANOM_EHSAS
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امید و انتظار امیدواری به آینده‌ای روشن، از مهم‌ترین نشانه‌های منتظر واقعی است. با این امید، زندگی‌ها هدف‌دار شده و بحران‌های پیش‌ رو یکی پس از دیگری پشت‌سر گذاشته می‌شود. 🔆 roozeomid.ir @Roozeomid_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوال: «شما مگه پولدار بد میبینین از پول بدتون میاد که دیندار بد میبینین از دین زده میشین؟!» نتیجه کلام: اعمال من رو براساس دینم بسنج،نه دینم رو بر اساس اعمالم. ✨☺️
13.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا با اینکه امریکا بهترین تکنولوژی‌های روز دنیا رو در اختیار ما قرار میده باید به چشم دشمن نگاهش کنیم؟ ببینید این کشور چطور با آقای دلار بر جهان مردم سراسر دنیا رو به استثمار و بردگی میکشه کلیپ ۵دقیقه‌ای از ۸۰ درصد علم اقتصاد که در دانشگاه‌ها به آن پرداخته نمی‌شود! @Afsaran_ir
6.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️تحریم های آمریکا، خنثی می شود؟ ⁉️در سفر سه روزه‌ی رییس جمهور به چین چه اتفاقات اقتصادی افتاد؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گدایی که سوار ماشین گرون می‌شه 🔹دکتر علیرضا‌ نبی کارآفرین برتر سال‌های اخیر میگفت:گداهای ترمینال جنوب«ساعتی‌۷۰۰هزارتومان»ایستاده و «ساعتی۳۰۰هزار‌تومان»نشسته در آمد دارن میگفت واسه کارآفرینی مردم اون منطقه یه کارگاه همونجا تاسیس کردم،(۶ماه)دنبال کارگر میگشتم و آخرش پیدا نکردم 🔹بعد از کلی تحقیق فهمیدم اینجا(هرندی-ترمینال‌جنوب)شغلی هست که درآمدش ملیاردیه یعنی همون گدایی .. هممون افراد با آبرو و نیازمند سراغ داریم، پول دادن به گداهای سر چهارراهها فقط گدا پروریه... 💬 هادی طالقانی
با دیدن این کلیپ یاد صحبت شهید مطهری افتادم : اگر برهنگی تمدن است ،پس حیوانات ،متمدن ترین هستند خدایی حرف بزرگیه کاش بفهمن ......