زن در اسلام :
زنده ؛
سازنده ؛
و رزمنده است ؛
بہ شرطی کہ لباس رزمش،
لباس عفتش باشد.
«شهید بهشتی»
#شهیدانه
#ایران
#حجاب
#امام_زمان
هدایت شده از 🍁لطفِ خدا🍁
1.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مجری از نتانیاهو می پرسد : سه کشور را نام ببرید که از آنها می ترسی
👉پاسخ را از خودش بشنوید...
( تا کور شود هر آنکه نتواند دید!)
انتشاراین مطلب صدقه جاریه اس..
#ایران
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
10.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چو ایران نباشد تن من مباد😎✌️🏻
#ایران🇮🇷
#زن_عفت_افتخار
سلام!
از امروز همه به صدا وسیما زنگ میزنیم و با کمال احترام درخواست می کنیم غنا(انواع اهنگ)را در رادیو و شبکه های ایرانی متوقف کنند!
#زندگی_سالم_حق_ماست
#اگاهی
#ایران
#برای_ایران
#لبیک_خامنه_ای
#فور_اجباری!
اینجا #ایران نیست و ونزوئلاست!
جالبه آقای رئیسی بیشتر به کشورهایی سفر میکنه که حاجقاسم قبلا دل های مردم اونجا رو فتح کرده
و چقدر زیباست تقارن میدان با دیپلماسی.
🗣مینا رشیدی
#حاج_قاسم سرباز واقعی #امام_زمان🥀
میدونید مصداق حرف #حاج_قاسم اینکه ما ملت شهادتیم ما ملت امام حسینیم چیه؟!
اینه که هر دفعه ما مردممون شهید میشن
هردفعه برای فتنه ها و نااگاهی ها شهید میدیم
هردفعه جوونامون پدرامون برادرامون شهید میشن
اینکه این ملت هردفعه شاهد واقعه ای هست که
جوونامون با غیرتشون توی تاریخ ایران ثبت میکنن
دیروز یه جوون برای #ایران و عفت رفته
امروز یه جوون برای عفت و غیرت میره
فردام یه جوون برای ماها میره
شهادت این جوونا هرلحظه نهضت عاشورا رو رقم میزنه
واقعه ی #عاشورا و شهادت اقام حسین هرلحظه تکرار میشه توی ایران
مگه ما نوکر حسین نیستیم پس قطعا سرنوشت نوکرای ارباب چیزی جز #شهادت نیست
کسی که مثل غیرت عباس برای حسین بجنگه
قطعا توی لشکر حیسن توی سپاه حسین فرماندس!
تک تک جوونایی که غیرتشون در اولویت برای کشور قرار داره یه شهادتی حسینی براشون رقم میخوره
ایران همیشه شاهد مدافع هایی بوده که
از خودشون گذشتن تا ایران در هر شرایطی در همه ی فتنه ها و اشوب ها حفظ شه!!
یه شهادتی مثل اقام حسین یه واقعه ی مثل عاشورا در ایران رقم میخوره!!
خلاصه که بگم:
ماملت شهادتیم!
ماملت امامحسینیم!🤞🏽
🕌 رمان #دمشق_شهرعشق
🕌قسمت ۱
ساعت از یک بامداد میگذشت، کمتر از دو ساعت تا تحویل سال ١٣٩٠ مانده بود و در این نیمه شب رؤیایی، خانه کوچکمان از همیشه دیدنی تر بود.
روی میز شیشه ای اتاق پذیرایی هفت سین ساده ای چیده بودم
و برای چندمین بار سَعد را صدا زدم که اگر ایرانی نبود دلم میخواست حداقل به اینهمه خوش سلیقه گی ام توجه کند.
باز هم گوشی به دست از اتاق بیرون آمد، سرش به قدری پایین و مشغول موبایلش بود که فقط موهای ژل زده مشکی اش را میدیدم و تنها عطر تند و تلخ پیراهن سپیدش حس میشد.
میدانستم به خاطر من به خودش رسیده و باز از اینهمه سرگرمی اش کلافه شدم که تا کنارم
نشست، گوشی را از دستش کشیدم.
با چشمان روشن و برّاقش نگاهم کرد و همین روشنی زیر سایه مژگان مشکی اش همیشه خلع سالحم میکرد که خط اخمم شکست و با خنده توبیخش کردم
_هر چی خبر خوندی،بسه!
به مبل تکیه زد، هر دو دستش را پشت سرش قفل کرد و با لبخندی که لبانش را ربوده بود، جواب داد
_شماها که آخر حریف نظام #ایران نشدید، شاید ما حریف نظام #سوریه شدیم!
لحن محکم عربی اش وقتی در لطافت کلمات فارسی مینشست، شنیدنی تر میشد که برای چند لحظه نیمرخ صورت زیبایش را تماشا کردم
تا به سمتم چرخید و به رویم چشمک زد.
به صفحه گوشی نگاه کردم، سایت العربیه باز بود...
ادامه دارد....