کانال در آرزوی شهادت
☺️ لبخند بزن رزمنده ⭕️ خاطرات #جبهه - #دهه_60 مرداد1367 🙄 خواهر اوشین آخرین روزهای عملیا
☺️ لبخند بزن رزمنده
🌹 #خاطرات_جبهـه
🔹⇐ مأموریت ما تمام شد ، همه آمده بودند جز «بخشی» ، بچه خیلی #شوخـی بود ، همه پڪر بودیم ، اگر بود همه مان را الان می خنداند .
🔸⇐ یهو دیدیم دونفر یه برانڪارد دست گرفته و دارن میان ، یڪ #غـواص روی برانڪارد آه و ناله میڪرد ، شڪ نڪردیم ڪه خودش است . تا به ما رسیدند ، بخشی سرِ #امدادگر داد زد : «نگه دار!»
🔹⇐ بعد جلوی چشمان بهت زده ی دو امدادگر پرید پایین و گفت : «قربون دستتون ! چقدر میشه؟!!» و زد زیر #خنـده و دوید بین بچه ها گم شد . به زحمت ، امدادگرها رو راضی ڪردیم ڪه بروند !! 😁😁
╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗
@dararezooyeshahadat
╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝
کانال در آرزوی شهادت
📸 #عکسهای_ماندگار 🌸 برای جهاد اينقدر عجلہ داشت ڪه #سجاده نمازش در اتاق او همينطور باز ماند ! بعد هم
📸 #عکسهای_ماندگار
✍ یڪی از رفقای هم دوره ای حسین با انتشار این عڪس نوشت :
« تقریبا همیشہ حسین را در همین حالت می دیدیم .😊 یا در حال #ڪار بود و یا در #حالت ڪار .
اصلا #خستگی برایش معنا و مفهوم نداشت .
بدن #ورزیده و💪 آماده ای داشت .👌
درست زمانی ڪه همہ خستہ بودند #شوخی های حسین گل می ڪرد 😇 و بہ همہ #روحیہ می داد . استراحت حسین ماند برای بعد از #شهادتش 😔 .
#شهید_حسین_ولایتی_فر🌷
#شهید_حادثه_تروریستی_اهواز
🌹 @love_shahid 🌹
🇮🇷ڪانال در آرزوے شهادت🇮🇷