#عیدانه
پیاز هرچقدرم گرون بشه نمیره قاطی میوه ها ، درست مثل آدم بی شخصیتی که هرچقدر پولدار بشه باز بی شخصیته...
فکرشم نمیکردم بشه با پیاز جمله کمرشکن گفت👏
🆔 @Loveshohada28
ڪانال شهادت زیباست🕊☝️
#عیدانـہ♥️🌿
در انتـظار دیـدنت همـہ دلها بے قـرار هستند … اے تڪ سـتاره بهشـت حسـرت بـه دلمان نگـذار…
نهم ربیعالاول، عید منتظران مبارڪ♥️🌿
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
@loveshohada28
••😂🧔🏻•• #عیدانه
یهروزسردزمستانیفرماندهگردانمونبه بهانهدادنپتوهمهبچههاراجمعكرد👥 وباصدایبلندگفت: 🗣
+كیخستهاست؟☺
گفتیم:👇🏻
_دشمن.😄
صدا زد:👇🏻
+ كیناراضیه؟😉
بلند گفتیم:👇🏻
_دشمن 😎
دوبارهباصدایبلندصدازد:🗣
+ كیسردشه؟🤨😜
ما هم با صدای بلندتر گفتیم:👇🏻
_ دشمن 👊🏻
بعدشفرماندمونگفت:👤
خوبدمتونگرم😁
حالاكهسردتوننیستمیخواستمبگمكه پتوبهگردانمانرسیده !!!😐😂
🌱شادیروحشهداصلوات...
#طنز_جبهه🧔🏻
🆔 @loveshohada28
#عیدانه 🌈
خوشا آنان که با حق آشنایند
مطیع محض فرمان خدایند
چو ابراهیم اسماعیل خود را
فدای امر الله می نمایند
قربان، عید سر سپردگی و بندگی مبارک باد🌸
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
🆔@loveshohada28
http://eitaa.com/joinchat/2517565440Cbc3f1bfcb6
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
#طنز
بسیجیِواقعۍتویی،
بقیہاداتودرمیارن😂🙈!"
#عیدانه
نشرمعارفشهدادرپیامرسانایتا🇮🇷👇
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
🆔@loveshohada28
http://eitaa.com/joinchat/2517565440Cbc3f1bfcb6
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
#طنزدرجبهه
امبولانسی مدرن و فوق پیشرفته😐😂
#یادشهداباصلوات
#عیدانه
نشرمعارفشهدادرپیامرسانایتا🇮🇷👇
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
🆔@lovemartyr
http://eitaa.com/joinchat/2517565440Cbc3f1bfcb6
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری | #عیدانه
ای اهل حرم
میر و علمدار خوش آمد
💐میلاد با سعادت باب الحوائج حضرت عباس(ع)مبارکباد💐
نشرمعارفشهدادرپیامرسانایتا⤵️
http://eitaa.com/joinchat/2517565440Cbc3f1bfcb6
#مسابقه | #عیدانه
زیبا بود سالی که با شما تمام شد
و بخیر میشود سالی که با شما اغاز شود..
《سفره هفت سین کوچیک ما😢》
عکس سفره های هفت سین که با عکس شهدا زیباش کردین رو برام بفرسین به زیباترینش جایزه ناقابلی تعلق میگیره
#مناینجام↙️↙️
🆔 @Ad_shahadat_zibast
#یادشهداباصلوات
نشرمعارفشهدادرپیامرسانایتا⤵️
http://eitaa.com/joinchat/2517565440Cbc3f1bfcb6
#خاکریز_خنده 🤣
#طنز_صبحگاهی | #عیدانه
گفتم:"احمد! گلوله که خورد کنارت، چی شد؟"
گفت:" یه لحظه فقط آتیش انفجارشو دیدم و بعد دیگه چیزی نفهمیدم".
گفتم:" خب!
گفت:" نمیدونم چه قدر گذشت که آروم چشمامو باز کردم؛ چشمام، تار می دید.فقط دیدم چند تا حوری دور و برم قدم می زنند.😅
یادم اومد که جبهه بوده ام و حالا شهید شده ام.
خوشحال شدم. می خواستم به حوری ها بگم بیایید کنارم؛ اما صدام در نمی اومد.
تو دلم گفتم: خب، الحمدالله که ما هم شهید شدیم و یه دسته حوری نصیبمون شد!!
می خواستم چشمامو بیشتر باز کنم تا حوریا رو بهتر ببینم؛ اما نمی شد.
داشتم به شهید شدنم فکر می کردم که یکی از حوری ها اومد بالا سرم.
خوشحال شدم. گفتم: حالا دستشو می گیرم و می گم حوری عزیزم! چرا خبری از ما نمی گیری؟!
خدای ناکرده ما هم شهید شدیم!.
بعد گفتم:"نه! اول می پرسم: تو بهشت که نباید بدن آدم درد کنه و بسوزه؛ پس چرا بدن من اینقدر درد می کنه؟!
داشتم فکر می کردم که یه دفعه چیز تیزی رو فرو کرد تو بدنم.😅
صدام دراومد و جیغم همه جا رو پر کرد.
چشمامو کاملا باز کردم دیدم پرستاره؟ خنده ام گرفت.
گفت:" چرا می خندی؟".😁
دوباره خندیدم و گفتم:" چیزی نیست و بعد کمی نگاش کردم و تو دلم گفتم: خوبه که این حوری نیست ... ؟!😂😂
دوران جنگ تحمیلی
#شوخ_طبعی
نشرمعارفشهدادرپیامرسانایتا⤵️
http://eitaa.com/joinchat/2517565440Cbc3f1bfcb6