😅👨
#خاطرات_روز_خواستگاری3⃣
#واقعی
خواستگاری یکی از دوستام بود
روز خواستگاری ،بابای دوستمون میره دم در می بینه ای وای چه کثیفه خلاصه جارو خاک انداز برمیداره تمیز کنه که خواستگار بسیار غریبه از راه میرسن و از بابای عروس ادرس خونشون رو میپرسن
بابای دوستم هم میبینه با جارو خاک انداز زشته میگه اخر کوچه برین بپرسین بهتون می گن
اونا هم می رن میپرسن برمیگردن در می زنن به روشون هم نمیارن
از بابای دوستم هم بپرسین میگه دستام خاکی بود میخواستم وقت کنم دستامو بشورم باهاشون دست بدم
♥️➣ @loveshq
〇عاشقانههایپاڪ⇧