5.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دکتر انوشه: «مرد» یعنی حاجقاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و شهید فخریزاده
#اميرالمومنين
#ميلاد_امام_علي
#روز_پدر
♥️➣ @loveshqq
〇عاشقانههایپاڪ⇧
و مادرم رفت...
برای غسالش نامه نوشته بود...
ـ💬: ایمان رضوی
♥️➣ @loveshq
〇عاشقانههایپاڪ⇧
12.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نماهنگ «خلوت خوب»،
💓 #عاشقانه ای متفاوت
💢با صدای #حسین_حقیقی، ترانه #حامد_عسکری، آهنگسازی #مهدی_یغمایی و کارگردانی #سیدمهدی_حسینی
♥️➣ @loveshqq
〇عاشقانههایپاڪ⇧
روز مرد رو هم به ایشونم تبریک میگیم👌❤️
.
کی فهمید قضیه چیه؟ :-)
نظرات💬
#ميلاد_امام_علي
#پدر
#روز_پدر
♥️➣ @loveshqq
〇عاشقانههایپاڪ⇧
عـاشـقـانـه هـای پـاڪ♥️
روز مرد رو هم به ایشونم تبریک میگیم👌❤️ . کی فهمید قضیه چیه؟ :-) نظرات💬 #ميلاد_امام_علي #پدر #روز
واسه عزیزانی که گفتن داستان این عکس چیه توضیح بدم که، هوا خیلی سرد بوده و حاج آقا عباشو داده به همسرش و کیف همسرشم گرفته به دستش.
♥️➣ @loveshqq
〇عاشقانههایپاڪ⇧
بهترین چیزی که در زندگی
میتوان نگه داشت،
یکدیگر است♥️
♥️➣ @loveshqq
〇عاشقانههایپاڪ⇧
+ آنقدر عطر نزن سر همه درد میگیرهها.
- چرا صداش زیاده مگه؟
[معاشرت من و پسربچه ۴ ساله]
ـ💬:گلسرخ
♥️➣ @loveshq
〇عاشقانههایپاڪ⇧
فصل حاملگی گربه هاست و چند وقت دیگه کلی بچه گربه ی تنها خواهید دید.
لطفا بچه گربه ی تنها رو جابجا نکنید. نگید مادرش ولش کرده و دنبال صاحب نگردید براش. گربه ی مادر خیلی عادیه که بره غذا بخوره و برگرده پیش بچه.
بچه رو یکی دو روز تحت نظر بگیرید، مادرش میاد و معمولا جابجاش میکنه.
ـ💬: hamid
♥️➣ @loveshq
〇عاشقانههایپاڪ⇧
#عاشقانه_با_شهدا
اولین زیارت مشترکمان را از باب الجواد (ع) شروع کردیم. این شعر را خواند:
《صحنتان را میزنم بر هم جوابم را بده
این گدا گاهی اگر دیوانه باشد بهتر است
جان من آقا مرا سرگرم کاشیها نکن
میهمان مشغول صاحبخانه باشد بهتر است
گنبدت مال همه، باب الجوادت مال من
جای من پشت در میخانه باشد بهتر است》
اذن دخول خواندیم. ورودی صحن کفشش را کند و سجدهی شکر به جا آورد، نگاهی به من انداخت و بعد هم سمت حرم: 《ای مهربون، این همونیه که به خاطرش یه ماه اومدم پابوستون. ممنون که خیرش کردید! بقیهشم دست خودتون، تا آخرِ آخرش!》
🌹شهید محمدحسین محمدخانی🌹
📓 قصهی دلبری ، صفحهی ۴۸
♥️➣ @loveshqq
〇عاشقانههایپاڪ⇧
آری آغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه ناپیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست
#فروغ_فرخزاد
♥️➣ @loveshqq
〇عاشقانههایپاڪ⇧
✅داستانی کوتاه و قشنگ✅
حتما بخونید👇👇👇👇
مردی داشت در جنگلهای آفریقا قدم می زد که ناگهان صدای وحشتناکی که دایم داشت بیشتر می شد به گوشش رسید. به پشت سرش که نگاه کرد دید شیر گرسنهایی با سرعت باورنکردنی دارد به سمتش میآید و بلافاصله مرد پا به فرار گذاشت و شیر که از گرسنگی تورفتگی شکمش کاملا به چشم میزد داشت به او نزدیک و نزدیکتر میشد که ناگهان مرد چاهی را در مقابل خود دید که طنابی از بالا به داخل چاه آویزان بود. سریع خود را به داخل چاه انداخت و از طناب آویزان شد.تا مقداری صدای نعرههای شیر کمتر شد و مرد نفسی تازه کرد متوجه شد که در درون چاه اژدهایی عریض و طویل با سری بزرگ برای بلعیدن وی لحظهشماری میکند. مرد داشت به راهی برای نجات از دست شیر و اژدها فکر میکرد که متوجه شد دو موش سفید و سیاه دارند از پایین چاه از طناب بالا میآیند و همزمان دارند طناب را میخورند و میبلعند. مرد که خیلی ترسیده بود با شتاب فراوان داشت طناب را تکان میداد تا موشها سقوط کنند اما فایدهایی نداشت و از شدت تکان دادن طناب داشت با دیوارهی چاه برخورد میکرد که ناگهان دید بدنش با چیز نرمی برخورد کرد. خوب که نگاه کرد دید کندوی عسلی در دیوارهی چاه قرار دارد و دستش که آغشته به عسل بود را لیسید و از شیرینی عسل لذت برد و شروع کرد به خوردن عسل و شیر و اژدها و موشها را فراموش کرد که ناگهان از خواب پرید.
خواب ناراحتکنندهای ی بود و تصمیم گرفت تعبیر آن را بیابد و نزد عالمی رفت که تعبیر خواب میکرد و آن عالم به او گفت تفسیر خوابت خیلی ساده است:
شیری که دنبالت میکرد ملک الموت(عزراییل) بوده...
چاهی که در آن اژدها بود همان قبرت است...
طنابی که به آن آویزان بودی همان عمرت است...
و موش سفید و سیاهی که طناب را میخوردند همان شب و روز هستند که عمر تو را میگیرند...
مرد گفت ای شیخ پس جریان عسل چیست؟
گفت: عسل همان دنیاست که از لذت و شیرینی آن مرگ و حساب و کتاب را فراموش کردهای...
♥️➣ @loveshqq
〇عاشقانههایپاڪ⇧