💎#حکایت
فردی از کشاورزی پرسید: آیا گندم کاشتهای؟
کشاورز جواب داد: نه، ترسیدم باران نبارد.
مرد پرسید: پس ذرت کاشتهای؟
کشاورز گفت: نه، ترسیدم ذرتها را آفت بزند
مرد پرسید: پس چه چیزی کاشتهای؟! کشاورز گفت: هیچچيز، خیالم راحت است!
👈همیشه بازندهترین افراد در زندگی، کسانی هستند که از ترس هرگز به هیچ کاری دست نمیزنند...
💎🌸
هدایت شده از 🇮🇷 پایگاه خبری بخش فندرسک 🇮🇷
💢ماجرای همکاری پسرِ شيخ فضل الله در اعدام پدر!
استاد رسول جعفریان:
گفتند شيخ را به دار زدند و شيخ الرئيس از اينجا كه بيرون آمد به عجله به تماشا رفت
مطلب بزرگ بود و باور نمىشد. دو مرتبه آمدند شيخ را با درشكه به خانه اش بردند. سه مرتبه آمدند شيخ را به استنطاق بردند. چهار مرتبه دو نفر از فكليها كه موعود بودند وارد شدند. گفتند اينكه دير شد ما در مدرسه دار الفنون براى تعرفه رفته بوديم
ديديم صداى زنده باد اسلام، پاينده باد عدالت بلند شد.
آدم فرستادند معلوم شد شيخ فضل الله را در ميدان توپخانه به دار زدند. رفتيم جناب شيخ را بالاى دار زيارت كرده آمديم.
معلوم شد يك ساعت و نيم به غروب مانده شيخ را با درشكه به عمارت خورشيد و كميته جنگ بردند. سه ربع به غروب مانده آورده به دار زدند.
پسرش ايستاده بود و به قفقازی ها در كشتن پدرش كمك مىكرد (بعد اين پسر را هم به سزا رساندند. در حياط عدليه كشته شد «حاشيه مؤلف به خط نوتر») و بعد از آنكه به همان ژيمناستيك كشيدند دست زده هورا كشيدند. با سايرين دست مىداد و مبارك باد مىگفت!
موزيك هم زدند و قفقازيها و مجاهدين ديگر رقص مىكردند. مردم ديگر زنده باد عدالت مىگفتند. غروب پسر شيخ اذن داده نعش را پايين آوردند و به خانه خودش بردند.
تا امروز در ايران كه مملكت اسلامى است همچو كارى نشده بود. اما حالا اگر مجلس برپا شود از بابت دردسر و زحمت علما در نشر قوانين خلاص است و شايد دست علما از امورات دنيوى و دربارى و مملكتى كوتاه شود.
📚 خاطرات عین السلطنه: 4/2705
#حکایت
اینستاگرام
🆔️ https://instagram.com/fenderesk96_ir?igshid=ZDdkNTZiNTM=
روبیکا https://rubika.ir/fenderesk96_ir 🆔️
روبینو https://rubika.ir/fenderesk96 🆔️
تلگرام https://t.me/fenderesk96_ir 🆔️
ایتا https://eitaa.com/fenderesk96_ir 🆔️
🆔️ @fenderesk96_ir
✍رحمت مطهری
هدایت شده از پایگاه خبری تحلیلی سراسری گیتی آنلاین
3.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حکایت
دو روباه در وسط روستا با هم دعوا میکردند و مردم هم جمع شده بودند به تماشا. همه تعجب میکردند و جویای علت میگشتند.
جغدی از بالای درخت تماشا میکرد
و میخندید ،یکی پرسید تو چرا میخندی؟
جغد گفت:
پشت این دعوا جریانی هست اینها همگی در یک منطقه هستند و هرگز با هم دعوا نمیکنند،
این دعوا ساختگی هست و آنها شما را مشغول کردهاند تا بقیه روباه ها بتوانند
راحت مرغ و خروسهایتان را ببرند.
وقتی مردم به خانههایشان برمیگردند
داد و بیداد بلند میشود یکی میگوید خروسم نیست، دیگری فریاد میزند مرغم کو؟
از هر گوشهای صدای آی داد بلند میشود.
جغد هم سرش را تکان میدهد و به باورشان افسوس میخورد،
چون اینکار چند بار تَکرار شده بود!
مراقب دعوای روباه ها باشیم...
این حکایت انتخابات ایران ودشمنانی که دعوای دروغین به راه می اندازند تا امنیت ایران را غارت کنند...
حواسمان باشد نگاه شهیدان به انتخاب ماست...
حواسمان به خونهای پاک شهیدان باشد.
#رحمت_مطهری
#خبرنگار_گیتی_آنلاین
ایتا👇👇👇
@gitionline 🔵گیتی آنلاین
تلگرام👇👇
https://t.me/gitionline
پایگاه خبری گیتی آنلاین را در اینستاگرام دنبال کنید
👇👇
https://instagram.com/gitionline1400?igshid=MzNlNGNkZWQ4Mg==
#حکایت
مردی نزد فقیهی رفت و گفت
ای عابد سوالی دارم، عابد گفت بگو
گفت:نمازخودم را شکستم
عابد گفت دلیلش چه بود؟
مردگفت:هنگام اقامه نماز دیدم دزدی
کفش هایم را ربود و فرار کرد برآن شدم که نماز بشکنم و کفشم را ازدزد بگیرم
و حال میخواهم بدانم که کارم
درست است یا نادرست؟
عابد گفت:کفش تو چند درهم قیمت داشت؟
مردگفت: ۵درهم
عابد گفت:اى مرد کار بجا و پسندیده ای
کرده ای زیرا نمازی که تو میخواندی
۲ درهم هم نمیارزید.!
✅✅✅✅✅✅✅✅
۵۸۵۹۸۳۷۰۱۲۹۶۸۷۱۱
شماره کارت
شماره حساب ۶۹۸۵۲۸۲۹۶۸
IR860180000000369852829688
شماره شبای صندوق خیرین فندرسک گلستان
لینک گروه صندوق خیرن فندرسک در واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/BY1tEYHDJR0DuWzc7p1SYh
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
لینک گروه صندوق خیرین فندرسک در ایتا👇👇
https://eitaa.com/joinchat/259457354Cc37c302a40
لینک گروه صندوق خیرین فندرسک در روبیکا 👇👇
https://rubika.ir/joing/DICJEDBC0DSJAQYAJTYGMRVMJDLQAFVT