تأملات | تولايى
آقا بود اما دستشون کوتاه بود میدیدن اما نمیرسیدن
حالا اینا مهم نیست
یعنی درد اصلیش اینجا نیست
خانم دید هی داره با این سر بازی میکنه
هی خیزران میزنه
ته مونده شرابش رو ریخت
شاید آرزو کرده باشن که
ده تا علی اصغر دیگه رو هم بدن
اما سر آقا رو تو این وضع نبینن
هی نگاه کردن
هی صبر کردن
هی نگاه کدن
هی صبر کردن
خانم رباب دیگه طاقت نیاورد
هر طور شد
خودشون رو به سر رسوندن
یکی میگفت:
ولی کاش سر سیدالشهدا سمت یزید بود
نمیدیدن خانم ها با چه وضعی تو در بار ملعون ایستادن!
تأملات | تولايى
هی نگاه کردن هی صبر کردن هی نگاه کدن هی صبر کردن خانم رباب دیگه طاقت نیاورد هر طور شد خودشون رو به
خدایا
قابل قیاس نیست ها
ولی ما هم دیدیم
هم صبر کردیم
میشه نتیجه اش این باشه آخرش امام حسین رو بغل کنیم؟
Reza Narimani - Masalan To Ghabool Kardi (128).mp3
4.59M
مثلا تو قبول کردی...
👤حاج سید رضا نریمانی
اونایی که برگشتین؟
حال و هوای کربلا چطور بود؟
الان حال و هوای دلتون چطوریه؟
ما که مست آقا نشدیم..
نهایت حرم رفتیم
کیف کردیم
دلمون باز شد
حالا حال و حوصله شهر گرفته رو نداریم
اما با آقا بزرگ شده بود
با هم کنار أمیرالمومنین و حضرت صدیقه بودن
با هم رفتن پایین پای مادر، اون لحظه های آخر..
با هم برای امام مجتبی تشت میاوردن