هوالطبیب
➖اتفاق جدیدی نیوفتاده!!
🔹سکانس اول:
به شیخ محمد اتهام میزنند، مطالبی که متعلق به او نبوده را، به او نسبت میدهند و وادارش میکنند توبه کند!
وقتی قبول نمیکند، اول او را با شمشیر میکُشند، بعد به دار آویزان میکنند، بعد سنگسارش میکنند، بعد هم بدن مبارک را می سوزانند و آخر سر، خاکسترش را هم به هوا میسپارند!!
(سرگذشت شهادت شهید اول، به گزارش شیخ حر عاملی، قرن هشتم هجری قمری)
🔹سکانس دوم:
در خواب میبیند که سید مرتضی مجلسی تشکیل داده و علماء را دعوت کرده است؛ وقتی وارد مجلس میشود سید، او را در کنار شهید اول مینشاند.
از همین خواب حدس میزند که او دومین شهید خواهد بود..
شیخ زین الدین قضاوت میکند، محکومِ سرخورده از قضاوت میرود و اتهام رافضی بودن به شیخ را عَلَم میکند؛ در راه حج سرش را میبُرند و به شاه هدیه میدهند، پیکرش هم سه روز بر روی زمین میماند...روز سوم پیکر را در دریا میاندازند!
(نحوه شهادت شهید ثانی،قرن دهم هجری قمری)
🔹سکانس سوم:
سید نورالله قضاوت را میپذیرد، به شرط اجتهاد، تا مجبور نباشد به فتوای مخالفین قضاوت کند؛ مثل همیشه گروهی تاب دیدن سید را ندارند، به جاسوسی سر از زندگی سراسر تقیه سید در میآورند و از اکبرشاه اجازه میگیرند که او را حد بزنند.
همه جا، حد را با شلاق های متداول جاری میکنند، اما بغض و کینه نسبت به سید، کاری میکند که آنقدر بر پیکرش با چوب خاردار ضربه می زنند که قطعات بدنش به هوا پرتاب میشود به شهادت میرسد!
(فوائد الرضویه، محدث قمی، ص۶۹۷)
🔹سکانس چهارم:
عمر خودش را در سلوک الی الله و مبارزه گذاشته بود، قبل از ظهر که برای نماز جمعه حرکت میکند، خانومی خودش را به جای زنی حامله جا میزند و به بهانه کار واجب از حلقه محافظین امام جمعه عبور میکند؛ وقتی به آقا میرسد ضامن بمب را میکشد...بمب نه امام جمعه میشناسد نه محافظ و نه مردم عادی!
شهید دستغیب به همراه ۱۲ نفر از محافظین و تعدادی از مردم بیگناه که در اطراف مشغول رسیدگی به امور روزمره خود بودند به شهادت میرسد...قطعات پیکر شهید دستغیب هم در تمام اطراف منطقه پخش میشود!
🔸برداشت آخر:
عمامه را که میبندی، هر دورش به یک حقیقت متعالی گره میخورد؛ پیچ اول علم..پیچ دوم جهاد...پیچ سوم مردم داری...
گفتهاند لباس رسول خداست؛ پس از همان اول آماده تهمت ها و نفاق و بی حرمتی میشوی..
اگر در حرم رضوی یک برادر مجاهد بزرگوار با ضربات قمه در آغوش آقایش جان میدهد اتفاق بزرگی است. غصه این درد شک دارد؟ ابدا!!!
اما اتفاق تازه ای افتاده؟ باز هم ابدا...
این چهار سکانس، تنها یک تصویر مختصر سانسور شده از عمر هزار و اندی ساله طلبگی است...
هر روز یک سکانس جدید،
هر روز یک پلان جدید،
دیروز حرم مطهر
چند سال قبل ترش میدان شهدا و طلبه مظلوم شیخ محمد تولائی و شیخ مصطفی قاسمی همدانی
این ها را بگذارید کنار ترور معنوی عجیب علامه طهرانی ها و علامه مصباح یزدی ها و...که بارها بارها از ترور فیزیکی دردناک تر است
بگذارید کنار هزاران بد و بیراهی که محصلین علوم دینی در کوچه و خیابان بدون جرم و جنایت تحمل میکنند و..
📌روحانیت تقصیر نداشته؟ حتما داشته! چه کسی منکر است؟!
چند نفر از قربانیان ترور فیزیکی و معنوی و سیبل های تهمت ها و دروغ ها و فحش های رکیک در زمره مقصرین هستند؟
الله اعلم!
🆔 @m_a_tavallaie | کانال تأملات
📌نقش عقائد در حرکت به سمت خداوند متعال
#شرح_دلبری
شبکه های اجتماعی:
🆔 eitaa.com/m_a_tavallaie
🆔instagram.com/m.a.tavallaie
🔸نمیدونم حال بایزید، وقتی میگفت:
"به صحرا شدم،
عشق باریده بود و زمین تر شده بود؛
چنانکه پای به برف فرو شود، به عشق فرو شدم"
چی بوده...
نمی فهمم لحظه های آخر،
دم پرواز،
چطور میشه دلتنگ و رو تو چند جمله نقاشی و کرد و گفت:
خداوندا! عاشق دیدارتم...
فقط میدونم، از یک جایی به بعد،
کار آدم میشه غبطه خوردن و تماشا کردن..
چقدر این قفس کوچیکه
چقدر آغوشش گرمه..
چقدر جذابه..
ای کاش برفتادی برقع ز روی لیلی
تا مدعی نماندی مجنونِ مبتلا را
از قعر چاه،
وسط ظلمت پُست مدرن قرن بیست و یک،
باز هم میشه حس کرد
چقدر ناز لیلی رو خریدن شیرینه..
تصور کن؛
سکانسش اسکار میگیره،
لیلی تو محمل
وسطِ صحرا
مجنون، تشنه و با پای برهنه
هوا گرگ و میش
بدو بدو میخواد خودش رو برسونه
پاهاش یاری نمیکنن
لحظه آخری دستش رو دراز میکنه
باد میزنه و پرده محمل کنار میره،
با صدای زمین خوردن مجنون
لیلی سرش رو میاره بیرون
این بار مجنون زمین افتاده به باد التماس میکنه..
دم طلوع،
نسیم بین مجنون و برقع میانجیگری میکنه..
آفتاب که میزنه،
دیگه خبری از مجنون نبست..
فقط صحراست و چهره لیلی!
خداوندا مرا پاکیزه بپذیر....
بیابانی است مالامال دل تا خیمه لیلی
بسا مجنون سرگردان در این ریگ روان گم شد
#شرح_دلبری
#دلنوشته
🆔 @m_a_tavallaie | کانال تأملات
🌱راه رسیدن به خلوص:
🖌مرحوم آية الله میرزا جواد ملکی تبریزی:
🔸وقتی بنده تمام توان خود را بکار گرفت و فهمید که نمیتواند به مراد خود برسد،
در اینجاست که ناچار میشود از ته دل از خدای متعال یاری جسته و به در کرم او پناه ببرد.
🔸و در پی آن رحمت بیانتهای الهی بر او میوزد - زیرا او کریم بوده و گرامیداشت بندگان ناچار خود را که به درگاه او و برای دریافت رضایت او آمدهاند، دوست دارد.
🔸 آنگاه او را قبول کرده، از او راضی شده و او را بنده مخلص خود میگرداند. زیرا اخلاص در پی پذیرش و رضایت او بوجود آمده و قبل از قبول و رضایت او، اخلاص تحقق نمییابد.
🔸بنابراین بنده باید تمام توان و سعی خود را در جهت شناخت آفات عمل و خالص کردن آن بکار گرفته تا ناتوانی و درماندگی خود را درک کند. سپس تسلیم خداوند شده و خلوص را از او بخواهد. و در صورتی که این گونه عمل کرده و این مطلب را بخدا بسپارد خداوند بدون هیچ بخل و خیانتی آنچه را به او واگذار کرده برای او انجام میدهد.
📚المراقبات، ص۵۳۲
#کلام_بزرگان
#آیت_نور
🆔 @m_a_tavallaie | کانال تأملات
4_5787347579570227976.mp3
15.76M
این دل مرده روهم یه لطفی کن
بنویس میون کشته مردههات ..
🎧 #قوت_جان
🆔@m_a_tavallaie | کانال تأملات
بسم الله الرحمن الرحیم
🔻سخن مرحوم آیت الله حائری شیرازی با مخالفان #فلسفه و #عرفان:
🔹یکی از مسائل اساسی در اسلام، #عرفان اسلام است. وقتی کسی بگوید: «عرفان یک مسأله انحرافی است»، خوب، چه طور می شود؟ ....
چرا بعضی ها این حرف ها را می زنند؟
✅ به نظر من همه اش به خاطر این است که فردی بر چیزی محیط نیست و آن وقت منکرش می شود: «الناس اعداء ما جهلوا» آقا، مگر من قسم خورده ام که هر چیزی من فهمیدم اسلام است و هر چیزی من نفهمیدم اسلام نیست؟ اگر چیزهایی با عقل جور در نیامد، باید بگویم این ها خارج اسلام است؟ آیا چنین برخوردی درست است؟
مگر من آن قدر بر مسائل اسلام محیط هستم که هر چه من نتوانستم محیط بر آن بشوم، بگویم دیگر این از اسلام نیست و بدعت است، کفر است؟ این جاست که این هم می شود زنجیر و بر دست و پای!!
اولاً صاحبان این افکار
و بعد هم کسانی که به دام آن بیفتند.
این هم چیزی است که انسان را از حرکت باز می دارد.
بعضی ها این حرف ها را روی تقوا، ورع و احتیاط زده اند. خوب، باشد،
⬅️ امّا خلاصه و نتیجه اش این می شود که به اسلام شما بدبین می شوند و اسلام در نظرشان زشت و بد جلوه می کند!
📚منبع:سایت معظم له
#کلام_بزرگان
🆔@m_a_tavallaie | کانال تأملات
🌱چون آب از دهان و بینی گذشت و از سر، اکنون ایمن شد.
تا دهان و بینی بالای آب است، هنوز به خود میرود و به خود میزید.
چون در آب تمام غرق شد و دهان و بینی فرو رفت، گویند که مرد، بعضی گویند زنده شد، و هر دو راست است.
آن زندگی عاریتی برفت، زندگیِ مقیمِ باقی آمد....
📚شمس الدین محمد تبریزی
🆔@m_a_tavallaie | کانال تأملات
🔹شعری زیبا در وصف حضرت خدیجه سلام الله علیها:
▫️بدون عشق، بیتی در خورِ املا نخواهد شد
که بی اذن قلم شاعر! غزل انشا نخواهد شد
▫️شروع مستی از آنجاست که میخانه برپا شد
از آنجایی که جمع میکشان، منها نخواهد شد
▫️غزل در وصفِ کوثر آفرین بانوی اسلام است
که جز در مدح او گفتن، زبان گویا نخواهد شد
▫️بر آدم همسری آمد، بر احمد نیز همتایی
چه همتایی! که قدر شوکتش حوّا نخواهد شد
▫️یکی مَرد و یکی زن، هر دو، اما یار یکدیگر
که دریا، رو به رو جز با خودِ دریا نخواهد شد
▫️چُنان از عشق -می دانم- به هم وابسته اند اینها
که امروز محمّد در غمش فردا نخواهد شد
▫️چه بیهوده است بی نامش کلامی بر زبان راندن
از اسلامی که بی ایثار او احیا نخواهد شد
▫️خدیجه، یک زن است، اما به مردان آبرو داده است
که تا او هست در میدان نبی تنها نخواهد شد
▫️از او که مادر زهراست، زهرا دختری آورد
که زن در نسل او جز زینب کبری نخواهد شد
▫️نه، چون مریم، نه، چون حوّا، نه، چون هاجر، به جز زهرا
چه میجویی؟! که در زنها، چون او پیدا نخواهد شد
▫️“امیرالمومنین” یک مَرد و ” امّ المومنین ” یک زن
که غیر از این اگر باشد لقب معنا نخواهد شد
🖌محسن ناصحی
#شعر
🆔@m_a_tavallaie | کانال تأملات
حضرت خدیجه و زن متعالی در جهان معاصر.mp3
8.02M
🎧#بشنوید
◽️حضرت خدیجه سلام الله علیها؛ الگوی زن متعالی در جهان معاصر
✅ امکان بررسی شخصیت حضرت خدیجه سلام الله علیها از دو منظر
✅ فاجعه حصر زمانی انسانهای متعالی
✅ ویژگی شاخص حضرت خدیجه سلام الله علیها: ایثار و بذل تمام ابعاد وجود در راه حقیقت
✅ دنیای معاصر، عصر رسانه است نه فلسفه ها و مکاتب فکری
✅ فاصله میان "زن" در آیینه رسانه و "زن" در قاموس "فطرت"
✅ گذر از هویت اعتباری به هویت حقیقی همراه با غربت است و این غربت زمینه زایش کوثر خواهد شد
🆔@m_a_tavallaie | کانال تأملات
🌷هوالعلیم
🔻تفاوت عرفان عملی با اخلاق 1⃣
از آنجا که #عرفان_عملی از جنس عمل و مجاهده است، در بسیاری از موارد با علم اخلاق اشتباه گرفته شده و افراد نمیتوانند میان این دو روش کلی #تهذیب_نفس تفاوتی قائل شوند. درست است که عرفان عملی و اخلاق، بر خلاف رشتههایی مانند عرفان نظری، فلسفه و کلام، از «باید»ها و «نباید»ها صحبت میکنند اما؛ این دو رشته، در هدف و مسیر با یکدیگر متفاوت بوده و راههای جداگانهای را طی مینمایند.
در #اخلاق هدف نهایی انسان، رسیدن به ملکۀ «عدالت» است؛ توضیح اینکه دانشمندان علم اخلاق معتقدند سه قوه در وجود انسانها فعالیت دارد و برآیند فعالیت این سه قوه، شخصیت و حقیقت انسان و به تبع آن فعالیتهای وی را میسازد. در نگاه دانشمندان علم اخلاق، هریک از قوای عاقله، شهویه (قوهای که مخصوص جلب منفعتها برای انسان است) و غضبیه (قوهای که موظف به دفع بدیها و مضارّ از انسان است) در نفس انسان مشغول کشمکش با یکدیگر بوده و با هم رقابتی بهظاهر پایانناپذیر دارند؛ و انسانی سعادتمند است که قوۀ عاقلۀ وی بر دو قوۀ دیگر برتری پیدا کرده و به زبان دیگر، عقل حکمفرمای وجود او شود و غضب و شهوتِ وی را تحت کنترل درآورد. در مقابل انسان شقی و نگونبخت آن کسی است که قوۀ عاقلۀ او تحت سلطۀ یکی از قوای شهویه و یا غضبیۀ وی درآمده و بدین وسیله عقل او به جای حاکم، نقش محکوم را ایفاء نماید.
✅ پس هدف نهایی اخلاق این است، که انسان به یک «انسان خوب» تبدیل شود که امور خود را تحت مدیریت عقل خویش انجام میدهد، اما هدف #عرفان به طور کلی متفاوت است.
#عرفان_امین
📚منبع: عرفان امین، ص۱۷
🆔@m_a_tavallaie | کانال تأملات