♦️ #اندر_قطر_1
چهارتا از دانشجوهای یکی از شهرستانها را گرفته بودند. وسط خیابان مجدالعلما. با کوکتل مولوتوف. همه هم خرخوان. به خانوادههایشان گفته بودند بگویید رفتهایم #قطر. برای تماشای بازیهای #جام_جهانی
زنگ زدم به قاضی ناظر زندان.
_میخوام ببینمشون!
_اینا مثل قبلیا نیستن! آتیششون تنده! اتفاقی افتاد خونت گردن خودت!
قبول کردم. دلش رضا نداد. گفت: "باید اجازهشو بگیرم!"
_منعی برا رفتنت نیست؛ با مسئولیت خودت!
_ بلیط بازی ایران_انگلیس رو برام رزرو کن!
بند مجرمین مالی را خالی کرده بودند برای بازداشتیهای اغتشاشات. دلباز و تر و تمیز.
وارد شدم. داخل حیاطخلوتِ بند، والیبال بازی میکردند. یکی زده بود زیر آواز.
_کیه اهل جهنم که خونهش تو بهشته؟
عاقلمردی دهه پنجاهی آمد جلو. بابای بند. خانوادگی دستگیر شده بودند. دوتا ماشین. توی کوچه هتل صفائیه. کشف حجاب و بوق و شعار.
_اومدم باهاتون فوتبال ببینم!
پوزخندی زد.
رفتم داخل بند. دورتادور تخت بود. دوطبقه.
ردیف جلوی تلویزیون دراز کشیده بودند. پچپچهها بلند بود سرِ خواندن یا نخواندن سرود ملیِ بازیکنان. یکی گفت: "اگه نخوندن بازیو میبینیم!"
تصویر یک خانم چادری پخش شد؛ میرفت داخل ورزشگاه. زدند زیر خنده.
جواد خیابانی در شبکه ورزش با محمد انصاری صحبت میکرد.
_این خو ریش داره، از خودشونه! چرا محرومش کردن؟
یکی جوابش را داد.
_خره این خیلی وقته مصدومه!
یکی داد زد.
_بزنید شبکه سه! بازی شروع شده!
وکیل بند شبکه را عوض کرد.
بازیکنان دو تیم داشتند دست میدادند. همه در کف ماندند سرود را خواندهاند یا نه؟!
⭕️ادامه دارد
✍️#محمدعلی_جعفری
🆔 @m_ali_jafari
♦️ #اندر_قطر_2
_آقام انگلیس! آقام استرلینگِ وحشی!
یکی از دانشجوهای #مسافر_قطر خندید: "ترکیبِ کیروشو! یازده صفر صفر بسته!"
بازیکنان انگلیس زانو زدند. تا دقیقه پنجِ بازی بین زندانیها بحث بود این حرکت برای همدردی با مردم ایران است یا نه! یکی دیشب از شبکه سه قصهاش را شنیده بود. توضیح داد ربطی ندارد و کارشان برای اعتراض به نژادپرستی و قتل جورج فلوید است.
وکیلبند گند زد به حال همه: "آمار!"
باید میرفتند داخل محوطه. آوانس داد. گفت همینجا جلوی تلویزیون هفتردیفی بهخط بنشینند.
بین آمارِ تابلوی دم در با دفتر وکیلبند اختلاف افتاد. بین سیوچهار و سیوپنج نفر. همه گردنبهچپ بازی را دنبال میکردند.
آزادباش دادند. چند نفر پریدند روی تخت. پتو هم کشیدند روی سرشان. یعنی که معترضیم!
بین مداوای #بیرانوند صدای ورزشگاه قطع شد. یکی آن جلو گفت: "حتما جوانان انقلابی دارن شعارِ #زن_زندگی_آزادی میدن!"
_خدا! گهگیجه بگیره گل بخوریم!
با دیدن بینی بیرانوند زدند زیر خنده.
_شده قد خرطوم!
#مسافر_قطر ذوقمرگ گفت: "آهمون گرفت!"
گزارشگر بازی گفت: " #تا_پای_جان_برای_ایران "
اوهاوهِ عدهای بلند شد.
صدای قفل در آهنی بلند شد. رئیس زندان آمد. دقیقه بیستوهشت بازی. روی گوشی از تلوبیون بازی را میدید. بالشتها را جمع کردند. چیدند پشت پرده. رئیس زندان شد موسی و جمع زندانیها مثل نیل که از وسط شکافته. ولی همه رو به تلویزیونِ میخشده به دیوار.
توپ #مگوایر خورد به تیر ایران.
_اوف!...
_پشمام!...
ناراحتی زندانیها از گلنخوردنمان چشمان رئیس را چهارتا کرد.
⭕️ادامه دارد
✍️#محمدعلی_جعفری
🆔 @m_ali_jafari
🌱حبیب دل فقط خداست🌱
♦️ خیلی از بزرگواران پیگیر ادامه روایت #اندر_قطر بودند. بنابه دلایلی نشد ادامهاش را در مجازی منتشر کنم.
اما به یاری خدا بزودی در قالب کتاب چاپ میشود.
خبر انتشارش را همینجا اطلاع میدهم.
🆔 @m_ali_jafari
🔰 #وزیر_قلابی روایت یک نفوذ است؛ شاید هم روایت رسیدن.
راوی این ماجرای واقعی؛ خودش نیست، وزیر بودن را از رفیقش قرض گرفته تا با آن زندگی کند و به خواستهاش برسد.
رفتن به کمپ مهاجران، انکار ایرانیبودن، تغییر زبان و لهجه و قیافه، همه و همه این شگردها برایش میارزد تا وزیر شود و وزیر بماند.
و تازه، این اول دردسرهایش است در این مسیر پر تلاطم، پیش از آنکه حقیقت ماجرا برملا شود...
✅ مشاهده و خرید اینترنتی کتاب #وزیر_قلابی
https://b2n.ir/m70614
✍️ #محمدعلی_جعفری
📚 #انتشارات_شهیدکاظمی
🆔 @m_ali_jafari
⭕ فروش ویژه با ۲۰٪ تخفیف
📖 #وزیر_قلابی
🔴 روایت یک نفوذ؛
از کمپ مهاجران افغانی تا حضور در جمع مدافعان حرم
✅ مشاهده و خرید اینترنتی
https://b2n.ir/m70614
✅ خرید پیامکی
۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱
✅ خرید تلفنی
۰۲۵۳۳۵۵۱۸۱۸
📌 انتشاراتشهیدکاظمی
🆔 @nashreshahidkazemi
🆔 @m_ali_jafari
🔸 هیچوقت فکر کردی چرا وقتی هواپیما در حال سقوط است ماسکهای اکسیژن آویزان میشوند مقابل دهان ما؟ وجود اکسیژن اضافی در آن لحظات چه دردی از مسافران را دوا خواهند کرد؟
اکسیژن آدم را سرخوش میکند. وجود آن در لحظات آخر زندگی باعث میشود مسافر احساس دلانگیزی داشته باشد و با نشئگی بمیرد.
اگر حواسمان باشد بازیگران سیاستها و برنامههای جهانی، دیر زمانیست به همهمان بهعنوان سورپرایز یک ماسک اکسیژن هدیه دادهاند. چیزی که حواسمان را پرت میکند از مافیاها.
از صاحبان زر و زور و تزویر. قمار و پورن و مواد روانگردان و اسلحه. خشونت و هیجان. غولهای رسانهای مجازی همه را مسحور خود کردهاند.
باید پا کشید روی نقشه شیطان. باید این ماسک اکسیژن کثیف را از روی صورتمان برداریم!
✍️ #محمدعلی_جعفری
🆔 @m_ali_jafari
38.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شهید #محمدحسین_حدادیان به روایت مادر
🔸 یکی دو سال اخیر، هر مادری ازم پرسید از بین کتابهایت کدام را پیشنهاد میدهی بیبرو برگشت گفتم: #آرام_جان
بهنظرم هر مادری که تربیت فرزند برایش اولویت دارد باید حرفهای خانم تاجیک را بشنود.
این ویدئو، گوشهای از مادرانگیهای این شیرزن است.
🆔 @m_ali_jafari
🔸 چند وقت پیش کتابی خواندم از الیوت آرونسون. به اسم «اشتباه شد اما من مقصر نیستم».
آنجا قصهای آورده از مرشد یک قبیله آمریکایی و مریدانش. خانم ماریان کیچ.
نیم قرن پیش به مریدانش القا کرد در 21 دسامبر جهان نابود میشود. گفت تنها کسانی نجات پیدا میکنند که ساعت 12 آن شب در حیاط خانهاش بست نشسته باشند؛ منتظر یک بشقابپرنده که آنها را به فضا ببرد. مریدان از کار و کاسبیشان دست کشیدند. پساندازهایشان را خرج کردند و ملک و املاکشان را زدند به نام قبیله. شب موعود همه چشم به سیاهی آسمان دوخته بودند. در حیاط خانه خانم کیچ.
ساعت 12 شد؛ یک. دو. سه. خبری نشد. مریدان، عصبی و خسته. نزدیک صبح خانم کیچ ترفند تازهای به کار برد. گفت بخاطر اعمال و رفتار قبیله کوچک ما عذاب از کل دنیا برداشته شد!
باورت میشود که هورا کشیدند و به هوا پریدند؟ همینقدر مضحک. همینقدر دور از ذهن. ایمان آوردند مرشد و قبیلهشان بر حق است. تازه دوره افتادند به تبلیغ عقیدهشان.
همانطور که حق در آخرالزمان به اوج قوت میرسد، ابلیس نیز تمام قوا و ابزار شیطانیاش را میآورد پای کار. چون قسم خورده برای به بیراهه کشاندن انسان. پس سادهدلانه است اگر فکر کنی رد شدن از غربال حق و باطل بی خرج و غرامت میشود!
✍️ #محمدعلی_جعفری
🆔 @m_ali_jafari
هدایت شده از انتشارات شهید کاظمی
⏰قرار سه شنبهها
با حضور آقای محمد علی جعفری
✍🏻نویسنده کتاب «آرام جان»
🌟 موضوع ویژه:
ناگفته هایی از زندگی و شهادت محمد حسین حدادیان به همراه رونمایی از کتاب «وزیر قلابی»
🔺میهمان ویژه:
خانواده محترم شهید محمدحسین حدادیان
🍃 سه شنبه این هفته ۲۹ آذر ماه ۱۴۰۱ |
ساعت ۱۸ ( ۶ عصر)
🌱 مکان: قم، بلوار معلم، مجتمع ناشران، طبقه سوم، سرای ناشران
✅ مشاهده و خرید اینترنتی کتاب آرام جان:
https://b2n.ir/m51865
✅ خرید پیامکی
۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱
✅ خرید تلفنی
۰۲۵۳۳۵۵۱۸۱۸
🌻منتظر حضور گرمتان هستیم
📢شما هم رسانه باشید
🍀 هر هفته یک دورهمی با طعم کتاب!
#انتشارات_شهید_کاظمی
#برهمان_عهدی_که_بستیم_برآنیم_هنوز
https://eitaa.com/gharar_info
🔰 هدیه #شب_یلدا
🔸 جشن امضای کتاب #تاوان_عاشقی
⭕ ارسال رایگان
🍀 ۲۷ تا ۳۰ آذرماه
✅ جهت خرید و ثبت سفارش به آیدی زیر پیام بدهید.
👇👇👇👇
🆔 @Fater_adminestor
📚 برشی از کتاب:
عاشق شده بودم. عاشق یکی که هیچ صنمی باهم نداشتیم. او شیعه بود، من سنی. او اهل شیلی، من در غزه. تازهمسلمانِ شیلیایی آس و پاس. میدانستم دیوانگی است. حماقت محض. مثل قماربازی که همه دار و ندارش را ریخته روی دایره. اما دلم گیر بود. دوستش داشتم. نمیدانم چرا!
🆔 @m_ali_jafari
🔸 سقا بود. آب میفروخت. با دو کوزه سفالی آویزان از دو سر تیرکِ چوبیِ روی شانهاش. زمین سمت چپ سقا همیشه نم داشت. بخاطر ترکِ کوزه.
روزی کوزه ترکخورده به خواب سقا آمد. گفت ببخشید که شکستهام، اگر سالم بودم پول بیشتری از فروش آب دستت را میگرفت. سقا با لبخند به پشت سرش اشاره کرد. به مسیری که بارها از آنجا رفته و آمده بودند. سقا گفت: میبینی! فقط سمت تو گُل روییده!
قصه ریزشها و رویشهای انقلاب هم از این قرار است. از اینکه در این چهل سال، خیلی جاها حتی ترک برداشتیم، گاهی زخم خوردیم، حتی کار به جراحی کشید، دردناک و پرهزینه.
با همینها بود که محکم شدیم، قوت گرفتیم، گل دادیم و گل زدیم. حتی برایمان خواب دیدند. زیاد. فتنه به پا کردند. میخواستند ششماهه کلهپایمان کنند. زهی خیال باطل!
حالا سر خیلی از قلهها پرچم زدهایم. آنقدر بالا که کلاه نظام سلطه از سرش بیفتد.
✍️ #محمدعلی_جعفری
🆔 @m_ali_jafari
⭕ انگار این روزها الگوی شخصیتی بعضی از مسئولین برای حل گرانی ارز و سکه #دُن_کیشوت است!
🆔 @m_ali_jafari