eitaa logo
مصباح خانواده ۱
3.5هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
44 فایل
کانال فرهنگی، اجتماعی و هنری خانواده ارتباط با ادمین کانال @MFMEASN
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از KHAMENEI.IR
6.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💬 | به روایتی دیگر؛ 🔺 بر هم زدن اتحاد ملی، نقشه اصلی دشمن در جنگ شناختی 👆🏻 امیر سرلشکر سید عبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران، در گفتگو با رسانه Khamenei.ir 🔍 💻 Farsi.Khamenei.ir
🔵پرونده ویژه ساعت۲۱ 💢 تعریف دوگانه آمریکا از "تروریسم" لغو جایزه۱۰میلیون دلاری برای دستگیری ابومحمد الجولانی و تعامل دیپلماتیک آمریکا با گروه تحریر الشام، بار دیگر نشان داد که در سیاست‌های واشنگتن، تروریسم بیشتر به ابزاری سیاسی برای دستیابی به منافع استراتژیک تبدیل شده است تا مفهومی حقوقی و ثابت.این تغییرات به‌ویژه برای کشورهایی مانند ایران که تحت فشار نهادهایی مانند FATF قرار دارند، سوالاتی جدی درباره اعتماد به نهادهای بین‌المللی و پیامدهای سیاسی این تصمیمات مطرح می‌کند. کشوری که به راحتی با حذف جایزه ۱۰میلیون دلاری عنوان تروریست را از روی جولانی بر می دارد و چوب حراج به اعتبار خود می‌زند، آیا اجازه خواهد داد نهادهای تحت امرش همچون گروه ویژه اقدام مالی با رویکردی مستقل به تقابل با آن چه تروریست ادعا می‌کنند بپردازند یا این نهاد نیز همچون شورای حکام سازمان ملل صرفا ابزاری اتحصاری برای پیشبرد سیاست‌های آمریکا محسوب می‌شود.این اتفاق یادآور این مسئله است که در معادلات دیپلماتیک با غرب، مفاهیمی چون تروریسم، نه بر اساس اصول ثابت، بلکه در خدمت اهداف سیاسی بازتعریف می‌شوند. سیاست خارجی آمریکا نشان می‌دهد که در تعریف «تروریسم»، این کشور بیشتر به ملاحظات سیاسی و منافع ژئوپلیتیکی خود توجه دارد تا معیارهای حقوقی ثابت.در شرایطی که تروریسم باید تهدیدی جهانی برای صلح وضعیت امنیت باشد، آمریکا از آن به‌عنوان ابزاری برای پیشبرد منافع خود در مناطق مختلف استفاده می‌کند.گروه هیئت تحریر الشام که پیشتر در لیست گروه‌های تروریستی قرار داشت، به دلیل تغییرات در وضعیت سوریه و منافع آمریکا، دیگر هدف فشار قرار نمی‌گیرد و رهبر آن، که پیشتر به‌خاطر دریافت جایزه برای دستگیری‌اش تحت تعقیب بود، به‌عنوان یک مقام دیپلماتیک پذیرفته می‌شود.این رویکرد نشان می‌دهد که مفهوم «تروریسم» در سیاست آمریکا به‌طور انعطاف‌پذیر و بسته به شرایط سیاسی تغییر می‌کند.این تغییرات همچنین سوالاتی جدی را درباره اعتبار و پایبندی به اصول حقوقی بین‌المللی ایجاد می‌کند. آیا می‌توان تعریف تروریسم را به این‌صورت که بر اساس منافع روز تغییر کند، مبنای تعاملات بین‌المللی قرار داد؟ماجرای لغو جایزه برای ابومحمد الجولانی و روابط دیپلماتیک جدید آمریکا با گروه ویژه تحریر الشام، نشان‌دهنده تحولات مهمی در مفهوم «تروریسم» است که در سیاست‌های جهانی، به ویژه از سوی آمریکا، بیشتر به یک ابزار سیاسی بدل شده تا یک مفهوم حقوقی ثابت.این تغییر رویکرد به‌ویژه برای کشورهایی مانند ایران که تحت فشار نهادهایی همچون FATF قرار دارند، پیامدهایی جدی دارد.در واقع آمریکا معیارهای خود برای تعیین گروه‌های تروریستی را بر اساس منافع استراتژیک خود تنظیم می‌کند، نه اصول حقوقی یا امنیتی ثابت. در حالی که گروه‌هایی مانند تحریر الشام از حمایت‌های سیاسی و دیپلماتیک برخوردارند، سپاه پاسداران ایران و گروه‌های مقاومت مردمی در لیست سازمان‌های تروریستی قرار می‌گیرند. این وضعیت نشان می‌دهد که پذیرش بی‌قیدوشرط الزامات FATF ممکن است نتایج متفاوتی از آن چه که انتظار می‌رود، به دنبال داشته باشد. حتی اگر ایران این الزامات را بپذیرد، احتمال دارد که فشارهای بین‌المللی همچنان ادامه پیدا کند، زیرا تصمیمات در این عرصه بیشتر بر مبنای سیاست‌های تغییرپذیر آمریکا و منافع ژئوپلیتیکی آن استوار است، نه اصول ثابت حقوقی،لذا پذیرش لوایح هم خروج ایران از لیست سیاه را تضمین نمی‌کند و هم اگر این اتفاق بی‌افتد آن زمان تازه باب بهانه جویی‌ها علیه نهادهای قانونی ایران رسمیت یافته و احتمال طرح مطالبات زیاده‌خواهانه‌ای همچون انحلال نهادهای رسمی کشور نیز وجود دارد. نهادهایی که دامنه آن به سپاه محدود نمانده و طیف زیادی از ساختارهای فرهنگی و اقتصادی را در برخواهد گرفت.
💢 اختلافات ترامپ و نتانیاهو جدی است 🌿 نتانیاهو روابط بسیار گرم و نزدیکی با ترامپ دارد. در گذشته ترامپ نیز نشان داده که با اهداف نتانیاهو و جناح راست اسرائیل هماهنگتر است، از جمله انتقال سفارت آمریکا به اورشلیم، خروج از برجام، و به رسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر بلندی‌های جولان و نادیده گرفتن حقوق مردم فلسطین. 🌿 اما اتحاد نتانیاهو و ترامپ آنگونه که تصور می‌شود پایدار نیست و اختلافات اساسی بین آنها بزودی نمایان خواهد شد. ۱. دو پادشاه در یک اقلیم نگنجند. ترامپ و نتانیاهو به دنبال اهدافی هستند که بزودی آنها را مقابل هم قرار می‌دهد. آنها هر دو به دنبال قدرت‌نمایی هستند و هیچکدام نمی‌خواهند بازیچه دیگری شوند. ترامپ در دور دوم به دنبال کارنامه ای تاریخی است تا در جمع روئسای جمهور بزرگ آمریکا قرار گیرد. او قرار نیست و نمی‌تواند در انتخابات بعدی نامزد شود چندان نیازی به حمایت اسرائیل و نتانیاهو و لابی اسرائیل هم ندارد. ترامپ می‌خواهد جنگ اوکراین و غزه را تمام کند و گوشه چشمی به برنده شدن در جایزه صلح نوبل دارد، اما نتانیاهو می‌داند که با آتش‌بس غزه رسالتش تقریباً تمام است و باید بالاخره کنار رود. با توجه به جنایتهای غزه و محکومیت در دادگاه بین‌المللی او حتی نمی‌تواند به اروپا سفر کند. ۲. آتش‌بس غزه: ترامپ با اعمال فشار بر نتانیاهو، او را وادار به پذیرش آتش‌بس با حماس کرد. این در حالی بود که نتانیاهو پیش‌تر بر ادامه عملیات نظامی تا دستیابی به "پیروزی کامل" تأکید داشت. فشارهای ترامپ و تیم او، از جمله فرستاده‌اش استیو ویتکوف، نقش مهمی در تغییر موضع نتانیاهو داشت. ۳. ترامپ به دنبال جنگ نیست اما نتانیاهو هست. ترامپ به این افتخار می‌کند که تنها رئیس‌جمهور اخیر بوده که در دوره او هیچ جنگی شروع نشده و از اینکه نتانیاهو او را به جنگ با ایران بکشاند ابا دارد. اخیراً ترامپ در شبکه اجتماعی خود ویدئویی را بازنشر کرد که در آن نتانیاهو به "اصرار وسواس‌گونه" برای درگیر کردن آمریکا در جنگ با ایران متهم شده بود. این اقدام نشان‌دهنده نارضایتی ترامپ از سیاست‌های نتانیاهو و تلاش‌های او برای تأثیرگذاری بر سیاست خارجی آمریکا است. ۴. عدم حضور نتانیاهو در مراسم تحلیف ترامپ: نتانیاهو تصمیم گرفت در مراسم تحلیف ترامپ شرکت نکند. ظاهراً این تصمیم پس از آن اتخاذ شد که ترامپ ویدئویی انتقادی علیه نتانیاهو منتشر کرد که به تلاش‌های او برای ایجاد جنگ بین آمریکا و ایران اشاره داشت. اما این اقدام فقط پیش‌درآمدی از ظهور تنش روابط آنهاست. ۵. اختلاف در نگاه به ایران: هرچند هر دو بر مقابله با ایران تأکید دارند، اما ترامپ به‌دلیل دیدگاه "اول آمریکا" ترجیح می‌دهد وارد جنگ مستقیم با ایران نشود، در حالی که نتانیاهو به دنبال جلب حمایت آمریکا برای اقدام نظامی علیه ایران است. ۶. اختلافات ایدئولوژیک: ترامپ دیدگاهی مبتنی بر معامله‌گری دارد و به دنبال کسب نتایج ملموس و جلب توجه رسانه‌ها و خودنمایی است و به ایدئولوژی‌های آخرالزمانی صهیونیستها اعتقادی ندارد. اما نتانیاهو به‌عنوان یک رهبر راست‌گرای اسرائیلی، سیاست‌هایش را بر اساس دیدگاه‌های ملی‌گرایانه و مذهبی‌محور و ایدئولوژیک تنظیم می‌کند. این تفاوت باعث می‌شود که اهداف و منافع آن‌ها سازگاری نداشته باشند. ۶. نگاه به خاورمیانه: ترامپ به دنبال بازسازی روابط با کشورهای عربی و ایجاد تعادل در منطقه است. اما نتانیاهو همچنان دیدگاه سخت‌گیرانه‌ای نسبت به حماس و فلسطینیان دارد و مانعی سخت در این مسیر است. ترامپ می‌داند که علی‌رغم تبلیغات لابی اسرائیل، منافع آمریکا و اسرائیل قطعاً یکی نیست و نمی‌خواهد بازیچه ماجراجویی‌های نتانیاهو شود. ۷. اختلاف در نگاه به چین و روسیه: ترامپ سعی دارد روابط خود را با قدرت‌های جهانی مانند چین و روسیه مدیریت کند و می‌داند که در جهان آینده شرق آسیا مرکز ثقل اقتصاد، سیاست و صنعت دنیا خواهد بود و منافع آمریکا در این است که بجای خاورمیانه بر شرق آسیا متمرکز شود. در حالی که نتانیاهو با سیاستهای خود، بدنبال آن است که آمریکا همچنان بر خاورمیانه تمرکز کند و بخاطر اسرائیل در این منطقه گرفتار بماند. 👈 به بپیوندید:👇 🆔 t.me/mesbahfamily 🆔http://eitaa.com/m_family 🆔️https://ble.ir/mesbahfamily1