نوشتن کهکشان نیستی برای من همچون قطره ی شرابی نجس بود که برای تطهیر خویش خود را غرق در اقیانوسی بی پایان می کرد.
در مدت نوشتن کتاب با عجائب بسیاری روبرو شدم، چه در رویا چه در بیداری و غیر آن...
اما نباید گفت و نباید نوشت لکن این را باید گفت که برایم روشن شد که اگر دوست دار اولیای الهی باشی ولو اینکه قدمی از قدمی هم برنداشته باشی،خدای علی اعلی گمان مردم را نسبت به تو تغییر خواهد داد.
این متن را می نویسم تا بدون هرگونه شکست نفسی یا تواضع این را مکتوب کرده باشم تا همگان بدانند آیت الله سید علی قاضی ره مردی آزاد،رهیده،مستقیم و مجرد از تمام تعینات و رنگ کائنات گشته بود و اگر بیچاره ی ای خوار و خفیف همچون من زندگی او را به رشته ی تحریر درآورده باشیم هیچ ربط و دخلی به او نخواهیم داشت.
ساحت حقایق را نباید با ساحت مفاهیم مشوب و مخلوط کرد و نباید پنداشت هر کس قلم برمی دارد و از بزرگی می نویسد چیزی در توبره دارد و خود کتل پیموده و راه رفته است.
چه بسیار بزرگوارانی که از ایران به نجف آمدند و به دنبال دیدن حقیر بودند و در همان حین که سرمست احوالات الهی مرحوم قاضی بودند خبر نداشتند که نویسنده ی مفلوک خود در قعر پیچش چاه های جهنمی دنیا در حال خفقان است.
نجف که می آیید زمان گرانبهای خود را صرف توجه به این و آن نکنید.به سلطان ولایت برسید که او شما را کارداشته است که صدایتان کرده و آمده اید.
ناگفته نماند که باید از خدای متعال سپاس گزار بود که کهکشان نیستی در این مدت به چاپ سی ام رسیده است و این نشان از بزرگی و کرامت سلطان سریر ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام و شاگرد به حق مکتب او یعنی مرحوم قاضی دارد.
زمانی که انگیزه ی نوشتن این کتاب در این وجود تاریک جرقه می زد دائما نگران این بودم که این قلم ناپاک اجازه ی نوشتن از وجودی سراسر پاکی و سلام و روحانیت را نداشته باشد. لذا امر موکول به دو استخاره شد.
پاسخ استخاره ی اول را نباید گفت،چرا که موجب تصور به گنده گویی و قضایایی از این دست خواهد شد.
اما ذکر کوتاه ماجرای استخاره ی دوم بخاطر جایگاه مقدس و امیدم به مکان آن خالی از لطف نیست.
از یاد نخواهد رفت که با چه اضطراب قلبی در حرم سلطان علی بن موسی الرضا سلام الله علیه به دنبال رهایی و خالی کردن شانه از فکر این کار بودم فلذا پنج مرتبه حضرت را قسم دادم و عرض کردم بنا دارم از سید علی قاضی ره بنویسم و در کتاب به احوالات مردان دیگری که در این راه بوده اند اشاراتی داشته باشم و جواب هر آنچه بود روی چشم خواهم گذاشت....
قرآن را باز کردم و آیه ی زیر را در برابرم دیدم:
رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ ۙ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ (۳۷-نور).
دیگر سخنی باقی نمانده بود و باید کار آغاز می شد و این قطره ی نجس باید خود را در آن دریا غرق میکرد...
در آخر از شما میخواهم دوستانتان و هرآنکس که گمان می کنید خواندن این کتاب او را به باطن نجف اشرف و حقیقت ولایت متصل می کند زیر این مطلب فرا بخوانید و اگر تجربه ای از خواندن کتاب دارید با دیگران به اشتراک بگذارید.
اما یادتان باشد نویسنده ی کتاب تهی تر از چیزی است که گمان کرده یا می کنید و ربطی به حقایقی که مفاهیم آن را نوشته است ندارد.این را اکیدا بدون هر گونه مجامله در برابر مولی الموحدین علی علیه السلام می نویسم تا رفع شبهه شده باشد.
لینک اینستاگرام🔻
https://www.instagram.com/p/CZqJo7woshH/?utm_medium=copy_link
بنده تمام نظرات را خواهم خواند لکن از دوستان بزرگواری که توان دارند درخواست میکنم اگر کسی سوالی داشت که حقیر بخاطر گرفتاری ها نمی توانم پاسخ دهم پاسخ ایشان را بدهید و نهایتا طلب دعای بسیار برای طی مسیر نوشتن کتاب ملاحسینقلی همدانی دارم که به دعاهای دوستان امیدوارم...
م.ه.ا
نجف اشرف
♦️المکتوبات فی النجف الاشرف
@sholeye_toor
شعله ی طور
✨شرایط و آداب ارتباط و بهره وری از قرآن کریم:
اولین شرط، تَعَلُّمُ القُرْآن است. یعنی یادگیری قرآن و بعد مقدمات عربی و تفسیری که به درک معانی کمك می کند. چند روایت درباره اهمیت موضوع خدمت شما عرض می کنم.
✨رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: تَعَلَّمُوا کتابَ اللّه ِتبارکَ و تعالى؛ فإنّهُ أحسَنُ الحَدیثِ و أبلَغُ المَوعِظَةِ، و تَفَقَّهُوا فیه فإنّهُ رَبیعُ القُلوبِ. و استَشفُوا بنُورِهِ فإنّه شِفاءٌ لِما فی الصُّدورِ و أحسِنُوا تِلاوَتَهُ فإنّهُ أحسَنُ القَصصِ. (تحف العقول : ۱۵۰) کتاب خداوند تبارک و تعالى را بیاموزید؛ زیرا که آن نیکوترین سخن و رساترین اندرز است و قرآن را بفهمید؛ زیرا که آن بهار دلهاست. و از نور آن شفا جویید؛ زیرا که آن شفابخش بیماریهاى سینه هاست و آن را نیکو
تلاوت کنید؛ زیرا که آن بهترین داستان (تاریخ) است.
برای یادگیری قرآن وقت بگذاریم، تا به آن نتایجی که در کلام امیرالمومنین علی علیه السلام آمده، دست پیدا کنیم. تدبر لفظی ظاهری، لازم است، اما به این معنا نیست که تلاوت را رها کنیم. تلاوت و ارتباط انس برای خود کلاس جداگانه ای دارد. برای ارتباط با قرآن باید وقت گذاشت. این درست نیست که یك صفحه می خوانم و روی آن تدبر می کنم، چون تا زمانی که فکر و خیال راه نیافتاده است، نمی شود به تدبر باطنی دست پیدا کرد، این در صورتی امکان دارد که روی مقدمات قرآن وقت و زمان کافی بگذاریم. واستَشفُوا بنُورِهِ فإنّه شِفاءٌ لِما فی الصُّدورِ و أحسِنُوا تِلاوَتَه، و از نور آن شفا جویید؛ زیرا که آن شفابخش بیماریهاى سینه هاست و آن را نیکو تلاوت کنید، یادگیری قواعد تجویدی خوب است، اما نه به معنای اینکه آنقدر روی این مسأله حساس شویم که دیگر نتوانیم با قرآن ارتباط پیدا کنیم. پس زیاده روی در توجه به قواعد تجویدی نباید مانع ارتباط با قرآن شود. فإنّهُ أحسَنُ القَصصِ ، زیرا که آن بهترین داستان (تاریخ) است ، تلاوت احسن یعنی اینکه سعی کند تلاوتش حزین باشد، یا زمانی که قرآن می خواند حالات خود را با حالات آیات قرآن منطبق کند نه اینکه صرفا به مخارج حروف بپردازد.
✨پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: القرآنُ مَأدُبَةُ اللّه، مَأدَبَتَهُ مَا استَطَعتُم (بحار الانوار: ۹۲/۱۹ /۱۸ .) قرآن ادبستان الهی است. پس تا آنجا که میتوانید از این ادبستان بیاموزید. یعنی کسی که قرآن را یاد بگیرد، به نقشه ی گنجی دست پیدا کرده است، که او را به سمت گنج راهنمایی می کند. کسی که سر سفره قرآن بنشیند، مودب بار می آید. تا می توانید قرآن را یاد بگیرید به جای این که وقت خود را صرف امور بیهوده کنید، وارد لایه های قرآنی شوید، تا بتوانید به نتایج بلند برسید.
✨پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند(کنز الاعمال): إن أرَدتُم عَیشَ السُّعَداءِ و مَوتَ الشُّهَداءِ و النَّجاةَ یَومَ الحَسرَةِ و الظِّلَّ یَومَ الحَرورِ و الهُدى یَومَ الضَّاللَةِ فَادرُسُوا القرآنَ ؛ فإنّهُ کلامُ الرَّحمنِ. (بحار الانوار:۹۲/۱۹/۱۸ ) اگر زندگى نیکبختان و مُردن شهیدان و نجات در روز حسرت و داشتن سایه در روز سوزان و هدایت در روز گمراهى را مىخواهید، قرآن را یاد بگیرید؛ زیرا که قرآن، سخن خداوند مهربان است. متاسفانه ما به قرآن به عنوان یك معجزه و حقیقت مکتوب امیرالمومنین علی علیه السلام نگاه نکردیم. حداقل کاری که می توانیم انجام دهیم این است که قرآنی تهیه کنیم که یك طرفش متن قرآن را دارد و کنارش برخی از لغاتش را آورده است و طرف دیگر هم یك تفسیر خیلی جزئی دارد. هنگامی که آن را می خوانم روی لغاتی که نمی دانیم علامت گذاشته و به مرور روی آن کار کنیم. چشم را عادت بدهیم. و حِرزٌ مِن الشَّیطانِ و رُجحانٌ فی المیزانِ؛ "و مایه حفظ از شیطان و سنگینى ترازو[ى اعمال] است."
میزان، حقیقت امیرالمومنین است و چیزی که در آن جا در خورِ شأن حضرت است و وزن دارد قرآن کریم میباشد.
♦️بحث کنترل خیال سال ۱۳۹۹
جلسه ی بیست و پنجم (ربط باطنی با دریای بیکران قرآن کریم و آغاز بیان شرایط استفاده از قرآن)
@sholeye_toor
فایل کامل جلسات🔻
t.me/esfahani_archive
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حداقل ماجرا از این قرار است که امّ داوود با دستان خودش پسرش را محبوس زندان نکرده بود.
در نتیجه حداقل کاری که امروز از ما بر می آید این است که عمل ام داوود را برای رهایی کسی که او را با اعمالمان هزار و اندی سال است محبوس سیاهچاله های غیبت کرده ایم انجام دهیم و علاوه بر آن اگر پرده از جلوی چشمانمان کنار رفت و خود را هم قعر در چاه دیدیم،تصمیم بر عمل نسبت به ترک گناه بگیریم...
#امام_عصر_عج
#مسجد_الکوفه
#ام_داوود
♦️المکتوبات فی النجف الاشرف
@m_h_esfahani
شعله ی طور
اهل بیت علیهم السلام برای ما حرف زیاد برای گفتن دارند، اما باید بهره برد. مباحث رسید به شرایط بهره وری از قرآن کریم. عرض کردم که اولین شرط بهروری از قرآن کریم این است که، برای خودمان یك برنامه ولو کوتاه و مختصر برای تعلیم و تعلم قرآن بریزیم.
✨نکته قابل توجه این است که ما باید با حالت آماده به محضر قرآن کریم برویم تا بتوانیم بهره ببریم. البته این به این معنا نیست که اگر کسی آن آمادگی و حد نصاب را نداشت نمیتواند بهره ببرد، بلکه برای بهرهوریهای حداکثری و وارد شدن به مدارج الهی که عرض شد قرآن "مَادبه الله" است، شرایط و مقدماتی را می خواهد.
✨پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: خَیْرُکُمْ مَنْ تَعَلَّمَ الْقُرآنَ وَ عَلَّمَهُ؛ بهترین شما کسى است که قرآن بیاموزد و آموزش دهد.
فی نفسه مرحله ی اول ورود به استفاده حداکثری از قرآن این است که برنامه ای برای انس با قرآن کریم گذاشته شود. مثل اینکه برای ورود به هر علمی نیاز به آموزشهائی هست. در مورد قرآن هم اگر لازم است کمی زبان عربی یاد بگیریم، کمی تفاسیر را بررسی کنیم، کمی راجع به تحریف قرآن و اینکه این واقعا کتابی است که از سوی خدای تبارک و تعالی نازل شده، بررسی و مطالعه کنیم. همانطور که در ابتدای جلسات عرض شد، یك قول اختلافی در بین علمای ما وجود دارد که برخی مانند علامه مجلسی ره معتقدند وقتی امام زمان علیه السلام تشریف بیاورند، چینش قرآن چیزی غیر از این چینش خواهد بود. در حالیکه قاطبه علمای اسلام از اهل سنت و شیعه، معتقدند که چینش قرآن همین خواهد بود. لذا هر چه ما در مورد این مبانی کار و مطالعه کنیم، به درد می خورد و ارزش دارد. وقتی با خواندن روایات و آیات متوجه ارزش والای قرآن در سیر و سلوک، در عاقبت بخیری، در زندگی دنیوی و در رجحان در روز قیامت، ما را بر آن میدارد که بیشتر برای قرآن وقت بگذاریم و به آن اهمیت بدهیم. از همه مهمتر اینکه قرآن
راه ورود به مقام اهل بیت علیهم السلام و ارتباط مستقیم با آنهاست. لا به لای مباحث دریافتیم که انس با قرآن کریم، ارتباط مستقیم با حقیقت ولایت امیرالمومنین علیه السلام دارد.
✨"خَیرُکُم مَن قَرَأ القرآنَ و أقرَأهُ": بهترین شما کسی است که قرآن را بخواند و دیگران را به خواندن قرآن تشویق کند.
✨خطبه ۱۱ نهج البلاغه: و قرآن را بیاموزید، که بهترین گفتار است، و آن را نیك بفهمید که بهار دلهاست. از نور آن شفا و بهبودى خواهید که شفاى سینه هاى بیمار است، و قرآن را نیکو تلاوت کنید که سود بخشترین داستانهاست.
✨امام صادق علیه السلام می فرمایند: سزاوار است که مومن نمیرد، تا اینکه قرآن را یاد بگیرد و یا اینکه در حال یادگیری آن باشد.
مثلا کسی باشد که روزانه ولو بیست دقیقه، نیم ساعت برای تعلیم و تعلم قرآن، برای تعلیم عربی آن یا دوستانی که قوی تر هستند برای مبانی قرآنی و تفسیر، وقت بگذارد. توصیه بنده این است که در وهله ی اول، حتی برای طلاب، چون همه در فهم قرآن از حیث لغوی و فهم عربی کما بیش ضعفهائی داریم، قرآنی استفاده کنند که لغتنامه ای داشته باشد که برای فهم لغات مشکل به آن مراجعه کنند. تفسیر مبین آقای بهرام پور این ویژگی را دارد. هنگام قرائت، لغاتی را که نمی دانیم مشخص کنیم، معانی آنها را بخوانیم و هر روز مرور کنیم. این خود قدم بسیار مهمی است که کم کم باعث انس ما با قرآن می شود. علما و اولیاء ما، از قدمهای کوچك شروع کردند و به مقامات عالیه رسیدند. از کارهای شاق و عجیب غریب شروع نکردند. مثلا معروف است آیت الله کشمیری در وادی السلام از قرائت روزی یك یس شروع می کردند، تا به روزی صد یس میرسیدند، بعد دوباره بر میگشتند از نود و نه، تا برسد به یك یاسین. یا روزی ۱۵۰ مرتبه آیت الکرسی قرائت می کردند. عرض ما این است که از قدمهای کوچك شروع کنیم تا برسیم به علما و اولیاء. قدم کوچك در این وهله یعنی برنامه ای برای زنده کردن قرآن در زندگی بریزیم، ارتباط ما با قرآن دائمی باشد، این کتاب همیشه همراه ما باشد، ورق بزنیم و نگاه کنیم، اثرات عجیبی در زندگی های ما دارد. ورود قرآن به زندگی، زندگی را به حرکت در میآورد و کلا دگرگون می شود. برای کسی که مایل به حرکت به سمت خداوند متعال باشد، بعد از شنیدن این همه روایت و آیات دیگر وقت عمل است، نه فقط شنیدن. باید دو ماهی، سه ماهی کم کم و پیگیرانه ارتباط برقرار کنیم نه اینکه بار سنگین بر داریم، سعی کنیم برنامه ای داشته باشیم که روزانه نیم ساعتی برای مقدمات قرآن، غرق در قرآن شویم. در مورد قرائت بعدا عرض خواهم کرد
♦️بحث کنترل خیال سال ۱۳۹۹
جلسه ی بیست و ششم (شرایط بهرهوری از قرآن کریم)
@m_h_esfahani
فایل کامل جلسات🔻
t.me/esfahani_archive
البته طبیعتا بنده نبودم
نمیدانم چه کسی بوده است...
اما قابل توجه بود.
#کهکشان_نیستی
@m_h_esfahani
شعله ی طور
باز هم روایاتی میخوانم تا حجت بر ما تمام شود، که به بهانه ی اینکه من استاد ندارم و مانند این، کوتاهی نکنیم. "ارتباط با قرآن" راه حل تمام این هاست. شفاء لما فی الصدور. یعنی آرامش بخش و کمك کننده است.
✨امام صادق علیه السلام می فرمایند: مَنْ مَاتَ مِنْ أَوْلِیَائِنَا وَ شِیعَتِنَا وَ لَمْ یُحْسِنِ اَلْقُرْآنَ عُلِّمَ فِی قَبْرِهِ لِیَرْفَعَ اَللَّهُ بِهِ دَرَجَتَهُ فَإِنَّ دَرَجَاتِ اَلْجَنَّةِ عَلَى قَدْرِ عَدَدِ آیَاتِ اَلْقُرْآنِ فَیُقَالُ لِقَارِئِ اَلْقُرْآنِ اِقْرَأْ وَ اِرْقَ.
اگر از اولیاء و شیعیان ما، کسی قرآن را درست بلد نباشد،(چون این افراد هم برای ورود به نشئات بعدی و مواجه شدن با باطن ولایت، به قرآن کریم و باطن آن احتیاج مبرم دارند)، پس در قبر به او تعلیم داده می شود، تا خدا او را به درجاتی که می خواهد برساند. چون با قرآن می توان به درجات رسید. چون درجات بهشت به اندازه ی عدد آیات قرآن است، به قاری گفته می شود: بخوان و بالا برو! هر چقدر با ارتباط با قرآن کریم، تحقق قرآنی بیشتر شود، درجه انسان بالاتر می رود. نه اینکه قرآن را کنار بگذاریم، یك آیه از قرآن را بگیریم و بگوئیم من در حال فکر کردن به آن هستم! این کار هم خوب است، اما یکی از اهل معنا می فرمودند منافاتی ندارد! به آیه ای فکر کن، ولی کار قرآنی ات را هم انجام بده و با قرآن مرتبط باش.
✨پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: مَا اجْتَمَعَ قَوْمٌ فِی بَیْتٍ مِنْ بُیُوتِ اللَّهِ یَتْلُونَ کِتَابَ اللَّهِ وَ یَتَدَارَسُونَهُ بَیْنَهُمْ إِلَّا نَزَلَتْ عَلَیْهِمْ السَّکِینَةُ وَ غَشِیَتْهُمْ الرَّحْمَةُ وَ حَفَّتْهُمْ الْمَلَائِکَةُ وَ ذَکَرَهُمْ اللَّهُ فِیمَنْ عِنْدَهُ.
هیچ گروهی جمع نمی شوند در خانه ای از خانه های خدا، و در آن، قرآن را تدریس نمی کنند، مگر اینکه آرامش برآنها نازل می شود. می فرمایند: "إِلَّا نَزَلَتْ عَلَیْهِمْ السَّکِینَةُ"؛ این افراد که اهل قرآن هستند، آرام می شوند، فرمود: أهل القرآن أهل الله و خاصته، اهل قرآن اهل خدا و خاصان درگاه الهی هستند. خدا آیت الله قاضی را رحمت کند، نقل است وقتی ایشان در مجلسی می نشستند، و آیه "سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ" را می خواندند حال عجیبی پیدا می کردند، و مردمك چشمشان دور می زد و غشوه ی عجیبی به ایشان دست میداد، به طوری که فقط یکی از شاگردان ایشان می توانست برای بجا آوردن حالشان حضور داشته باشد. ارتباط با قرآن کریم یك حقیقت آسمانی است. ان شاء الله فقط اکتفا به گفتن و شنیدن نکنیم و روزیمان کنند.
و ادامه روایت می فرماید که "إِلَّا نَزَلَتْ عَلَیْهِمْ السَّکِینَةُ وَ غَشِیَتْهُمْ الرَّحْمَةُ وَ حَفَّتْهُمْ الْمَلَائِکَةُ وَ ذَکَرَهُمْ اللَّهُ فِیمَنْ عِنْدَهُ"؛ رحمت خداوند آن ها را می پوشاند، و ملائکه گرد آنها در رفت و آمد هستند، چه اتفاقی برای زندگی ما رخ داده که تحت تاثیر شیاطین قرار گرفته ایم! "إِنََّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الََّذِينَ يَتَوَلََّوْنَهُ وَالََّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُون"، سلطنت شیطان فقط برای كسانی است كه تولی او را پذيرفته باشند. اگر ما با اعمالمان تولی شیطان را قبول كرده باشیم، وقتی به شیطان لبیک گفته باشیم، طبیعتا زندگی ما از ملائکه خالی خواهد بود. "وَذَکَرَهُمْ اللَّهُ فِیمَنْ عِنْدَهُ" و خداوند آن ها را ياد می كند. احساس وقار و سنگینی و ربط قلبی با عالم ملکوت و ارتباط با قرآن انسان را قوی می کند. "المُؤمِنُ کَالجَبَلِ الرّاسِخِ لا تحَرِّکُهُ العَواصِفُ. مؤمن، چونان کوه استواری است که توفان ها او را تکان نمی دهد"، و این دژ محکم شده با هیچ چیزی به لرزه در نمی آید هر اتفاقی میخواهد بیافتد او تکان نمی خورد. این ثقل وجودی از کجا آمده است؟ بخاطر اینکه این جبلت در زمین قرآن با وتد ولایت کوبیده و محکم شده است. کسی و چیزی نمیتواند آن را تکان دهد و از همه ی اینها بالاتر: "وَ ذَکَرَهُمْ اللَّهُ" کسانی که در حال آموزش دیدن قرآن و تعلیم و تعلم قرآن هستند، اینها را خدا یاد میکند.
*یك سری روایات بعد از این هست، راجع به حَمَله ی قرآن. ما برای حفظ قرآن تشویق های زیادی داریم. اما ارتباط با قرآن کریم یك چیز است و حفظ چیز دیگری. حفظ یك مرحله است و خیلی هم خوب و ارزشمند است و در واقع نوری در قلب حافظ است. اما شرایط و ارتباط را فراهم کردن و پیش رفتن به سمت معنائی که مورد نظر است، چیز دیگری است، که سعی می کنیم در روایات بعدی نشان دهیم.
♦️بحث کنترل خیال سال ۱۳۹۹
جلسه ی بیست و ششم (شرایط بهرهوری از قرآن کریم)
@m_h_esfahani
فایل کامل جلسات🔻
t.me/esfahani_archive
هدایت شده از شعله ی طور
4_5951511133817931571.pdf
137.2K
♦️ماجرای باز شدن افلاک توحیدی به دست قمر منیر بنی هاشم علیه السلام برای مرحوم آیت الله سید علی قاضی طباطبایی ره از زبان خود ایشان.
💠فصل چهل و یکم کتاب کهکشان نیستی
به مناسب ولادت کهف الاولیاء حضرت اباالفضل العباس علیه السلام
لینک تهیه ی نسخه ی چاپی کتاب🔻
https://b2n.ir/kahkeshan
لینک مطالعه ی نسخه ی دیجیتالی کتاب در فیدیبو🔻
http://www.fidibo.com/book/view/110581
♦️المکتوبات فی النجف الاشرف
@sholeye_toor