eitaa logo
شعله ی طور
12.4هزار دنبال‌کننده
444 عکس
227 ویدیو
120 فایل
المکتوبات فی النجف‌الاشرف محمدهادی اصفهانی آرشیو جلسات: @esfahani_archive انصات: @ensaat_org طرح حیله های مدرن آپارات🔻 www.aparat.com/m_h_esfahani_aparat
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ ‍ ♦️برآیند عزم ها♦️ بعض اهل باطن حاصل این دو ماه اقامه ی عزا بر اباعبدالله الحسین روحی له الفداء و توجه به ساحت و مصائب و غوطه ور شدن در دریای بیکران زوار اربعین و حقیقت نهایی این سفر رمزآلود را در بهار و ربیع پس از آن با تراز عزم برخاسته از شوق به تحرکات آسمانیِ عمیق و صافی گشتن و ترکیز همّ بر اسقاط حدود خویشتن بر اقیانوس ولایت،سنجه می کنند. الغرض حاصل حرکت برای اهل راه ،عزم مهفوف به رحمانیت مظاهر رحیمیه ی خدای کریم سبحان است. عزم بر حرکت تحفه ایست که به دست صاحب این عزاها،صدیقه ی طاهره سلام الله علیها بر نهاد عطشناک تشنه گان تراوش میکند. خود را برای حفظ سرمایه ی عزم که برآیند گریه های بر سالار شهیدان و زیارت اوست به خاکساری در درگاه جوهره ی قدسیه ی کائنات؛مادر سادات ملتزم نماییم. سرمایه ی انسانیت و نفوذ او به مدد سلطنت مقام ولایت در اکناف آسمان ها رخ نمیدهد الا به استیلای عزم و حفظ و مراقبت از آن. و من گاهی در حیرتم که این افلاک پر فلق چه بیکرانند که عزم های پولادین در منظومه های بی افق آن راهی ندارند جز خاکساری بر درگاه مقام صاحبان آن ها که محمد و آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین باشد. وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا (۳۹ یس) اینکه خورشید حقیقت هر کس بر کدام افق طلوع میکند و حد یقف برای خویش میشناسد یا نه را باید در این کریمه ی بیکران که اصلی ثابت در منظر اهل دل است جستجو کرد که فرمود: وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَىٰ آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا (۱۱۵ طه) راه برای خورشید بودن در تمام آسمان ها برای انسان تعریف شده است. تا کدامین آسمان منزل و مستقر حقیقت ماست،آن قصه ای دیگر است... @sholeye_toor
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ♦️نکته ای مهم از حقیقت معرفت النفس♦️ مَن نمی دانم کی ام مَن ، لیک یک مَن در مَن است آن که تکلیف مَنَش با مَن مَنِ مَن ، روشن است... در زیارت ندبه ی امام عصر ارواحنا له الفداء میخوانیم: ♦️السلام علیک یا صاحب المرأَی والمَسمع ♦️ بحار الانوار ج۹۹ ص۹۲ سلام بر تو ای صاحب هر دیدنی و شنیدنی. برای جویندگان طریقه ی معرفت النفس این عبارت گنجینه ای بي قيمت پر از درّ و گوهرهای لایزالی است. المرأي و المسمع مصدر میمی و توأمان با ال تعريف،مطلق هر گونه دیدن و شنیدن است. ♦️باید در فکری عمیق و هزار ساله فرو رفت که حقیقت دیدن و شنیدن های ما چه چیز و البته فاعل حقيقي آن کیست، علی الخصوص آن هنگام که این عبارت را کنار توصیف دیگر وجود مبارکش که "عین الله الناظره و اذن الله الواعیه" است قرار میدهیم. چه بسا فرو رفتن در این معنا،ترنم نوای "بعد از این نور به آفاق دهیم از دل خویش که به خورشید رسیدیم و غبار آخر شد" برای دل بی سامان ما به ارمغان آورد. ان شاء الله... المکتوبات فی النجف الاشرف @sholeye_toor
13.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌‌‌♦️ره چهل ساله♦️ از مرحوم آيت الله سيد علي قاضي ره درباره ي سفيد شدن موهاي زينب كبري سلام الله عليها در بيابان كربلا منقول است كه ايشان مي فرموده اند زينب كبري سلام الله عليها راهِ چهل ساله را در چند لحظه طي نموده است و آن لحظات همان هنگامه اي بود كه وجود مباركش بر بلنداي تل ايستاده بود و نظاره گر وقايع خونين گودالِ قتلگاه و پرپر شدن تمام هستي اش بود... ته گودال فقط پیکر تو مانده و من همه رفتند فقط مادر تو مانده و من سر و انگشتر و انگشت به غارت بردند پاره های بدن بی سر تو مانده و من... ♦️المکتوبات فی النجف الاشرف @sholeye_toor اینستگرام شعله ی طور🔻 https://www.instagram.com/tv/CWtURheoUe5/?utm_medium=copy_link
‌‌♦️تجلیات برای نفوس مختلف به اشکال گوناگون است. قضاياي متعددی وجود دارد که شیعیان خالص مولی الموحدین امیرالمومنین علی علیه السلام پس از مراقبات طاقت فرسا و دلداری و مواظبت از حقیقتشان با مشاهدات گوناگونی روبرو شده اند. بعضی اهل ذکر تمام عالم را در حال ذکری که مشغولند مشاهده میکنند مثل ذکر یونسیه که در همان حین در و دیوار و درخت و زمین و آسمان را در ادای ذکر هماهنگ با خویش می یابند. بعضی نفوس در باطن خویش هنگام قرائت قرآن کلمات قرآن را پیش از جاری شدن بر زبانشان در دل به شکل نور و یا تلقین می یابند. و یا برای مثال پیرمردی در نجف اشرف بود که خدا او را قرین رحمت توحیدی خود کند که می فرمود سید هاشم حداد ره آیات قرآن را که قرائت میکرد كلماتي که از زبان مبارکش خارج می شد در وجودش فرو می رفت. و بعضی دیگر تجلیاتی از مقام ولایت و اوحدی از افراد مشاهدات توحیدی به معنای خاصش خواهند داشت. تمام اینها از حقیقتی لا افق و بی نهایت و واجبی بالغیر به نام نفس و سرّ انسان نشئت میگیرد که حقیقتی ذومراتب جز ولایت مولی الموحدین علی علیه السلام نیست. همانجور که خالق کریم سبحان در حدیث قدسی فرمود: 🔻الانسان سرّی و انا سرّه انسان سرّ من است و من سرّ انسان. حد شهود و شکار ا این سرّ درون را غلبه ی  سرّ بر کثرات و حجاب های ساتر حقیقت نفس تعیین می نماید. همانطور که امیرالمومنین علی علیه السلام در حدیث حقیقت به جناب کمیل فرمودند: 🔻الحقیقه هتک الستر بغلبه السرّ. حقيقت خرق پرده ها به سبب غلبه ي سر است الغرض باید فکری به حال هم نشینی و هم صحبتی و دلداری این حقیت در خویش کنیم چرا که گویا در عمده ی ما به شکلی کتک خورده و خونین زیر آوار گناهان و کثرات و تعلقات در حال خفگی و جان دادن است. آن چنان مست است عاشق کز شراب آمد به هوش  آن چنان فاش است شاهد کز خودش آمد حجاب  هیچ می هرگز نخواهد زین می مست تر  هیچ شاهد فاش تر زین برنیندازد نقاب ♦️المکتوبات فی النجف الاشرف @m_h_esfahani
♦️این متن را به مناسبت نیمه ی شعبان حتما بخوانید و همراه با فایل زیر آن منتشر بفرمایید♦️ بیچاره گی و فلاکت و بدبختی ما از آن جایی آغاز شد که دچار قرائتی از هستی شدیم که بالکل منفک از مدارهای غیبی است. به عبارت دیگر با عالم دنیا مستقلا مواجه شدیم و از کارکرد عالم امر و غیب و تاثیر شگرف آن بر ماهیت دنیا و مولفه ی زندگی زمینی غافل گشتیم. مجال این بحث اینجا نیست اما یادمان نرود که ابلیس دشمن قسم خورده ی چشم باطن انسان و مانع رسیدن او به فهم عمیق و بهره وری حقیقی اش از ساحت هستی است،فلذا باید علی الدوام متذکر باشیم که کلید اعظم گشایش انسان برای رسیدن به مقام ولایت اللهی حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفداء که باطن هستی و غیب اعظم آخرالزمان می باشد،دعا و دعا و دعا است. ♦️دعا حقیقتی است که امیرالمومنین علی علیه السلام درباره ی آن می فرماید: الدُّعاءُ أنفَذُ مِنَ السِّنانِ الحَديد(دعا در اثر کردن،کاری تر از نیزه ی آهنین و برنده است/اصول کافی). پس شاید یا ما دعا نمی کنیم و یا شاید درست و از روی اضطرار رو به ساحت حق تعالی نمی بریم. در روایت از امام صادق علیه السلام منقول است که فرمود: هَل تَعرِفونَ طولَ البَلاءِ مِن قِصَرِهِ؟ قُلنا: لا، قالَ: إذا الْهِمَ أحَدُكُمُ الدُّعاءَ عِندَ البَلاءِ فاعْلَموا أنَّ البَلاءَ قَصيرٌ آيا طولانى بودن بلا را از كوتاه بودن آن باز مى ‏شناسيد؟ عرض كرديم:خير. فرمود: هرگاه به يكى از شما در بلا و گرفتارى، دعا كردن الهام شد، بدانيد كه بلا كوتاه است (و به زودى رفع مى ‏شود)/مکارم الاخلاق) حال که به قلب تمامی گرفتاران و اسیران عالم الهام شده است که علاوه بر تمام تلاش ها باید در دریای دعا غرق شوند، مسئله اینجاست که آیا ما در دعا برای ظهور به اضطرار حقیقی افتاده ایم یا خیر؟ ♦️بسیاری از ما ولعی که در خواندن ختم واقعه ای که دوشنبه ی اول ماه باشد را در خویش یافته ایم و دیده ایم که برای رسیدن به حوائج دنیوی مان چه پشتکاری از خویش نشان می دهیم.وای بر ما که می دانیم برای امر ظهور، چشم ازل و ابد به شیعیان این زمانه دوخته شده است تا ببیند چه می کنند و ما در دعا کردن مضطر نگشته باشیم. ♦️دعا حالتی قلبی است که باید در انسان به وجود آید تا به درگاه استجابت برسد و البته هنگامیکه تمام همت ما مشغول خویش و دنیای خیالی اطرافمان گشته باشد طبعا دیگر اضطراری برای ظهور در خویش نخواهیم یافت. ♦️راهکار چیست؟ خدا رحمت کند مرحوم ملاحسینقلی همدانی را که برای ترقیات عالیه معتقد به پرواز کردن نفس با دوبال ذکر و فکر بوده است. فکری که مورد نظر ایشان بوده حاوی ظرائفی است که در این خطوط مجال صحبت از آن نیست و از اصول طریقه ی معرفت النفس است. اما ایشان ذکر را تقسیم به ذکر لفظی و عملی می کرده اند.ذکر عملی را نیز تقسیم به چند امر نموده.اما در راس آن از مراقباتی سخن گفته است که مهم ترین آنان انجام واجبات و ترک محرمات است. ♦️آنچه باقی است ذکر لفظی است که در این نوشته قصد بر تمرکز روی ذکر لفظی خاص برای خرق پرده های غیبت توسط تک به تک شیعیان است. ما واماندگان و بیچارگان چاره ای نداریم که باور کنیم باید در دعا به الحاح و اصرار و اضطرار بیفتیم. در کربلا دعوت کنندگان سید الشهداء سلام الله علیه او را به گودال قتلگاه کشاندند و در قرن چهاردهم امثال نویسنده امام زمانشان را با اعمال و غفلت در قعر سیاهچاله و زندان های آهنین محبوس کرده و دل خوش به آن بودیم که از موثران در امر فرج باشیم. حاشا و کلا. ♦️پیشنهاد می کنم از روز نیمه ی شعبان تا صبح عید فطر و پس از آن هر هفته جمعه ها دعایی را بخوانیم که در آن شاهد اصرار و الحاح شگفت انگیز و کم سابقه ای از طرف خواننده ی دعا نسبت به امر ظهور می باشیم. این دعا معروف به دعاء در زمان غیبت امام زمان علیه السلام و در ملحقات مفاتیح الجنان موجود و به متن زیر پیوست گشته است که نائب اول امام عصر عج آن را املاء فرموده و سید بن طاووس عنایت بسیاری به آن دارد. ♦️کافی است شما این دعا را یک مرتبه با دقت و با توجه به معنای آن بخوانید،سپس متوجه خواهید شد که ما در الحاح و اصرار و استقامت در امر دعا برای ظهور تا چه اندازه کوتاه قد و بی جربزه و حقیرانه برخورد کرده ایم. این دعا برای خواننده خواص شگفت انگیزی دارد که موانست چهل روزه ی آن و یا تدوام بر آن پرده از راز سر به مهر آن برای اهلش بر خواهد داشت. بعضی از اهل معنا این دعا را چهل روز می خواندند و با آن استاد حقیقی سلوکشان را می یافتند،ان شاءالله ما و شما آن را پی گیرانه بخوانیم و مراقبات عملی را ضمیمه ی آن گردانیم تا ان شاءالله به برکت این دعای سراسر شگفتی در این سال پرده از چهره ی مهدی فاطمه سلام الله علیهما کنار بزنیم که امر ظهور امام عصر عج در اختیار ماست. ♦️المکتوبات فی النجف الاشرف @m_h_esfahani
‍ ‌‌♦️هو العلی العظیم‌‌♦️ چه خوب است برای یک بار در این هنگامه ی پر طمطراق سایه های چنبره زده بر وجود شکننده ات، به قوت آسمانی نهادینه شده در عمیق ترین لایه های هستی ات اعتماد کنی. دست عیسوی ات را از درون،برون کشی و ابرهای متراکم تیره و تار در پیش چشمانت را کنار بزنی، جایگاه نورت را بیابی آنجا بدون اینکه دیگران بدانند بنشینی و بی صدا در مرکز و کانون خویشتن سفر کنی. آنجاست که افکار آرام آرام تبدیل به اصوات می شوند در ابتدا شلوغند و جهت دار و مبهم در ادامه وقتی قوت جمع کردن یافتی،خاطره ها در مدار صحیح خویش قرار می گیرند صوت ها تبدیل به دیدنی ها می شوند و سخن از رازی مرموز در مکنون وجودت خواهند گفت. اسراری که ده ها هزار سالست ابلیسیان آن را به هزار شگرد از انسان پنهان می دارند. اگر قوت تمرکز و تطبیق عالم های نهفته در وجودت روزی ات باشد، خواهی دید که هستی از افق ادراکی ات به زبان فهم تو با تو سخن می گوید. در آنجاست که معلوم می شود قرآن کریم چیست و حاملان آن چه شاهکاری برای انسان آورده اند. زحمت این رجوع را کلمات آن به عهده می گیرند و راه را برای رسیدن به خاموشیِ کانون هموار می کنند. در آن طوفان و گردباد سهمگین لایه ی زیرین که خود را محبوس و اسیر آن می پنداشتی و گمان می کردی که بی اعتباری ات نزد اهل اعتبار جراحتی به ساحت حرکت آسمانی ات وارد کرده است، نوایی زلال را می شنوی که از پیوستن جمله ی کیهان و اکوان در برابر تو به شکل کلماتی هویدا می شوند که هزاران بار آن را دیده بودی اما ندیده بودی: "ما ودّعک ربک و ما قلی" حضرت غیب الغیوبی عالم که مشرف به ساحت ظاهر هاست هیچ گاه تو را رها نکرده و هیچ گاه بر چشمه ی وجودت خشمگین نبوده است. تو در دایره ی قضاوت های تلخ از خویشتن محبوس شده ای و این تلقین مکرر هزار باره که هر روز در برابرت قد علم کرده و اعماق وجودت را زخمی و در هم شکسته می کند ،همان شگردی است که شیطان در اردوگاه عدم ها برای رهاندن خویش از غم تنهایی هزاران ساله اش  به وسیله ی آن لشکر کشی می کند. تردید نداشته باش که تحفه ای هستی برای خویشتن، که نمونه ی مشابه در ازل و ابد نداشته ای. سفرت را آغاز کن و بدان بی توجهی های دیگران و روی گرداندن های آنان از تو، هدیه ای لاهوتی برای توست که اگر مخزن رموز آن را در هم شکنی،گوهرهای لایزالی غیرت و عشق خدا نسبت به خودت را در آن خواهی یافت که او میخواهد برای او باشی. که اگر با او باشی با همه ای و اگر بی او بودی،وجهه داشتن نزد نیستی ها جز طنزی تلخ برای اهل حقیقت نیست. خودت را باور نکن! بلکه خود الهی ات را جستجو کن و به آن باور داشته باش و بدان هیچ گاه رها نشده ای و بی دلیل در این چینش راز آلود کثرات در این زمان و مکان خویشتن را ادراک نمی کنی. این ترکیب ماورایی الفاظ را که هزاران هزارا عالم را در پس خویش پنهان کرده اند هر روز به تعداد نفس هایت زمزمه کن: ما ودّعک ربک و ما قلی(سوره ی ضحی) و  رسالت مخصوص خویش را از ورای تجلی آن کشف کن. ♦️المکتوبات فی النجف الاشرف @m_h_esfahani
کسی از دوستان برایم تعریف می کرد: حالی عجیب بر وجودم مستولی گشت چنان که غرق در بی انتهای خودم گشته بودم و از هیمان و غلبه ی این احوال و بی خودی ها به روی سجاده های بارگاه مولی الموحدین علی علیه السلام افتاده و منازل وجودی ام را در سجده ای عمیق و بی تکرار ،پشت سر میگذاشتم. آن حال بیخودی توامان با اشک مرا رها نمیکرد تا اینکه ناگهان حس کردم آن حالت به کلی از وجودم رخت بسته و رفته است و من باقی مانده ام و بی کسی های خودم و مواجهه ی تکراری و رعب آور با خویشتن. تا اینکه سرم را از سجده برداشتم و نشستم و دیدم در مقابلم یکی از اولیاء الهی نشسته و عمیقا و با توجه کامل در حال قرائت قرآن کریم است. متوجه شدم چشمه ی این تغییر حال هر آنچه بوده است از این مدار و از این حقیقت نشئت گرفته است... سراغش رفتم و کمی در حضورش نشستم،چند کلامی سخن گفت و سکوت معنا داری نمود و سپس مرا به حال خود واگذاشت... در خویشتن جستجو کردم دیدم قوت آن حال عظیم که در حال طی کردن منزل به منزل و خرق حجب های اندرون بود در من نابود نشده است بلکه به کیمیای نفَس او تبدیل به عزم راسخ و رسین برای تحرکات جدید معنوی در وجودم گشته است. گاهی امیرالمومنین علی علیه السلام از مشکات وجود دوستان خویش بر جویندگان تجلی میکند. حال با خود می اندیشیدم: اگر خواستی بدانی چه کسی ولّی الهی است نگاه به تغییر حال مقطعی و گریه انداختن و کرامات و خوارق عادات و احوال او نکن، حتی اگر دست تو را گرفت و به کهکشان ها برد و بازگرداند، بلکه نگاه کن بعد از نشستن در محضر و حضورش عزم برای حرکت در تو ایجاد گشته است یا نه؟ میزان این عزم را در صورت استعدادی که فراهم کردی دلالتی بر علوّ مقام آن ولی خدا بدان! کار اولیای الهی تبدیل احوالات و استعدادها به عزم پولادین و ایجاد انگیزه برای حرکت هاست. از اینجاست که آدم ابوالبشر آمد به زمین تا ریشه های وجودش را به شاخه های شجره ولایت آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین گره بزند؛ که فرمود : ولم نجد له عزما. قوت می بشکند ابریق را... ♦️المکتوبات فی النجف الاشرف @m_h_esfahani
♦️نکته ای برای ماه رجب شاید مایه ی حسرت باشد اگر نتیجه ی زیارت های ظاهری قبلی ما منجر به این نشده باشد که حرم مطهر مولی الموحدین علی علیه السلام را به قول مرحوم آيت‌الله سید علی قاضی مشهد اعظم نیافته باشیم.مگر میشود مکانی مشهد اعظم باشد اما صاحب آن مکان که ولیّ مطلق است منحصر در زمان و مکان باشد. نتیجتا اگر این فکر در ذهن ما خلجان کرد که ای کاش زیارتی میرفتیم و صرفا آنجا زیارت رجبیه را میخواندیم و بس چه توفیقی خواهد بود،باید بدانیم که بی جهت خود را محروم کرده و محصور در خیالات و توهمات  شده ایم. همانطور که عالم محضر خداست محضر ولیّ خدا نیز هست. زیارت رجبیه را هر روز ماه رجب هر کجای این جهان که هستید بخوانید که صاحب و مزور آن منسلخ از زمان و مکان است. السَّلامُ عَلَیْکُمْ إِنِّی قَصَدْتُکُمْ... زیارت رجبیه. ♦️المکتوبات فی النجف‌الاشرف @m_h_esfahani
‍ ‍ ‍ ♦️نکته ای برای این روزها♦️ ♦️قال جواد الائمه (علیه السلام): مَنْ أَصْغی إِلی ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإِنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللّهَ وَ إِنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إِبْلیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلیسَ. (تحف العقول) هر آن کس که به گوینده ای گوش فرا دهد او را مورد پرستش قرار داده است.اگر گوینده از خداوند بگوید خدا را پرستیده ، و اگر از زبان ابلیس سخن بگوید شنونده ابلیس و شیطان را پرستیده است. ♦️یادمان نرود که اصغاء نطق صرفا گوش دادن از باب الفاظ نیست.بلکه هویتی ادراکی در وجود انسان است که شاید بتوان آن را گیرایی و اثر پذیری از ناطق به صورت کلی معنا کرد‌. آیا حواسمان هست افرادی که دنبال می کنیم فارغ از اینکه چه می گویند و چه چیز را به اشتراک می گذارند و ما نگاه می‌کنیم یا می شنویم،ما را در مدار وجودی خویش قرار می دهند؟ در واقع پی گیری هر کس که تاثیر بر شما بگذارد،لا محاله شما را هم آوا با وجود او خواهد کرد. ممکن است مدتی چیزی نگوید و ننویسد اما از آن رو که متحد با منظومه ی وجودی او گشته اید،هم مسیر، هم میل و هم ارزش او خواهید گشت و پس از دوران غیبت او که سخنی بر زبان بیاورد یا به اشتراک بگذارد شما مفاهمه ای عمیق تر از پیش با او در خویش می یابید‌. از همین روست که در این دوره ای که در آن هستیم بسیاری احساس می‌کنند تازه همدیگر را یافته اند،سربازانی تربیت شده از مبادی مشترک که از حضور خویش بی خبر بودند. وجودِ پاشیده ی متکثری که سر تا سر وجودش هم آغوشی با دنیاست و در حال فکر، پی گیری،خواندن و یا دیدن ردپای آثار وجودی او هستید، بدون آنکه بدانید بود و نبود شما را در هم شکسته و هزار تکه خواهد کرد. مواظب باشیم، هم عالمِ آدمیانی که عالمی فرودست مقصد آن هاست نگردیم و به هر کس اجازه ندهیم در مدار وجودی ما تاثیر گذار باشد که رجوع از ساحت تکثراتی که بر خواسته از عاطفه،عقل گرایی توهمی،وظایف من درآوردی اجتماعی و ... باشد، شیفتگی به اربابان سیاهی خواهد بود و رجوع از آن و بازگشت به جمعیت خاطر و لطافت روح کاری مشکل و زحمت آور و زمان گیر است. ♦️المکتوبات فی النجف الاشراف @m_h_esfahani
‍ ‍ ‍ ♦️دریچه ی سقوط♦️ ‍ بعض اهل سلوک فرموده اند: سالهای مدیدی بر سالک مبتدی میگذرد تا از قضاوت دیگران خارج شود. قضاوت دیگران تفسیر باطنی از خویشتن است که فرافکنی های نفس اجازه ی تشخیص هویت خویش در ظهورات خارجی را بر نمی تابد و باور نمیکند آنچه میبیند ربطی به او دارد و معبری برای توجه و واکاوی او نسبت به خویش است. چه روزها و شب ها باید بر امثال ما بگذرد تا به این مقام برسیم که دیگران را فارغ از نقائصی که خود در دام آن هستیم قضاوت نکنیم ♦️ چه شیرین فرمود سالار و سید شهیدان اباعبدالله الحسین علیه السلام در جواب کسی که از ایشان درباره ی ادب پرسید: سُئِلَ الاْمامُ الْحُسَيْنُ عليه السلام عَنِ الاَْدَبِ، فَقالَ: هُوَ اَنْ تَخْرُجَ مِنْ بَيْتِكَ، فَلا تُلْقِىَ اَحَداً اِلاّ رَأَيْتَ لَهُ الْفَضْلَ عَلَيْكَ (موسوعه کلمات الامام الحسین علیه السلام) ادب آن است که هرگاه از خانه خارج شدی،احدی را نبینی الا اینکه او را برتر و با فضیلت تر از خویش بدانی. و چه بسا معنای"بیتک " همان خروج انسان از توجه به خویشتن به خارج از خویش و توجه به تمثلات خارجی نفس باشد. نگاه توحیدی بر نمی تابد انسان حتی خویش را بهتر از موجودات دیگر بداند که آن ها علی الدوام در حال تسبیح خدای سبحانند. ♦️المکتوبات فی النجف الاشرف @m_h_esfahani
8.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم هو السلطان برای آن آقا که بی زمان و بی مکان بود و هست و تفاوتی ندارد که شما که هستید یا کجا هستید یا چه کرده و یا چه می کنید. وقتی متوجه ساحت او باشید،چنان در آغوش میگیرد که تمام قیود زمان و مکان و من و ما رو در هم می شکند. سلطنت او در وجود خویشتن را باید با توجه پیوسته به او بازگرداند. بعد از توجه عمیق او کار خویش را بهتر از تمام مخلوقات می داند. داستان تلخ دوری ما از مملکت سلطان مربوط به توجهاتی است که اختیارا آن ها را صرف غیر ایشان کرده ایم. سر رشته را که علی الدوام از هزار راه به انسان می دهند،تا دیر نشده است با قوت بگیریم. يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ برای آنان که در فکر نفوذ از قطر های سماوات و در هم تنیدن بساط تعینات و تکثرات و قلع و قمع لوازمات هجرانند این آیه ی شریفه بشارتی بس عظیم دارد: یا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا ۚ لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ (33 الرحمن) نفوذ نخواهید کرد،در هم نخواهید شکست، رها نخواهید شد، الا بسلطان... السلام علیک یا سلطان یا ابالحسن یا علی بن موسی الرضا ♦️المکتوبات فی النجف الاشرف @m_h_esfahani