eitaa logo
🇵🇸⚘کانال کمیل⚘🇮🇷(شهید ابراهیم هادی)🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
18هزار عکس
10.4هزار ویدیو
142 فایل
مشکل کارمااینه که برای رضای همه کارمیکنیم به جزرضای خدا⚘ حذف آی دی از روی عکس ها وطرح ها مورد رضایت نیست❌ کپی و انتشار مطالب با صلوات جهت تعجیل در فرج امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف بلا مانع هست✅ خادم کانال👇 @sh_hajahmadkazemi
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ به جلسه مجمع الذاکرین رفته بودیم در مجلس حاج ابو الفتح در جلسه اشعاری در فضایل خوانده شد که ابراهیم آنها را می نوشت آخر جلسه حاج علی انسانی شروع به روضه خوانی کرد ابراهیم دیگر نتوانست بنویسد دفترش را بست وشروع به گریه کرد جلسه تمام شد در راه برگشت گفت : آدم وقتی به جلسه وارد میشه باید حضور ایشان را حس کنه چون جلسه متعلق به یک شب به اسرار من به جلسه عید رفتیم فکر میکردم که ابراهیم که عاشق حضرت صدیقه است خیلی خوشحال میشود مداح جلسه مثلا برای شادی حضرت حرفهای زشتی را در خصوص قاتلین آن حضرت به زبان آورد اواسط جلسه بود که با اشاره ابراهیم بیرون آمدیم ازش سوال کردم ناراحت شدی؟ ابراهیم در حالی که آرامش همیشگی را نداشت رو به من کرد و در حالی که دستش را با عصبانیت تکان داد و گفت تو این مجالس خدا پیدا نمیشه همیشه جایی برو که حرف از خدا واهلبیت باشه بعد ها که نظر علما را در مورد چنین مجالس سوال کردم ؛ ضرورت وحفظ وحدت بود و به نظر ابراهیم بیشتر پی بردم در فتح المبین که ابراهیم مجروح شد سریع او را به دزفول منتقل کردیم ودر سالنی که پر از سر صدا و ناله مجروحین بود قرار دادند در شرایطی که اعصاب همه بهم ریخته بود ابراهیم با صدایی رسا شروع به خواندن کرد شعر زیبایی در وصف خواند سکوت عجیبی سالن را فرا گرفت هیچ مجروحی ناله نمیکرد گویی همه چی ردیف ومرتب شده بود به هر طرف که نگاه میکردی آرامش موج میزد قطرات اشک بود که از چشم مجروحین وپرستار جاری بود خواندن ابراهیم که تمام شد یکی از پرستار ها که مسن تر از همه وحجاب خوبی هم نداشت وتحت تاثیر قرار گرفته بود پیش ابراهیم آمد و نشست وگفت تو مثل پسرمی فدای شما جوونا وبعد سر ابراهیم را بوسید !! قیافه ابراهیم دیدنی بود گوشهایش سرخ شد واز خجالت ملافه را روی صورتش انداخت ابراهیم همیشه میگفت بعد از توکل به خدا توسل به معصومین خصوصا حلال مشکلات است برای ملاقات ابراهیم رفته بودیم بیمارستان نجمیه دور هم نشسته بودیم ابراهیم اجازه گرفت وشروع به خواندن روضه علیه کرد دو نفر از پزشکان آمدند واز دور نگاهش میکردند با تعجب پرسیدم چی شده ؟! گفتند مادر هواپیما همراه ایشان بودیم مرتب از هوش میرفت وبه هوش می آمد در آن حال هم با صدای زیبا در وصف حضرت مداحی میکرد 👉 @sardarkomil👈
‍ ‍ ‍🔸 " در محضـر شهیــــد " .. 💢 اول مامان 💢 🍃نہ تنها خـودش رعایت مےکرد بہ محمدمهدی هم اینگونہ یاد داده بود. به هرکجا کہ مےخواستند وارد بشوند اول ریحــــــــانه وارد مےشد . ☘خـودش مےایستاد دست محمـدمهـدی رو هم مےگرفت و میگفت اول مامان !! 💐گاهے ڪہ محمـدمهـدی اعتراض مےڪرد و مسلـم اینگونہ جواب مےداد: ✨مـادر به سر داره و چادر یادگار   و ما باید بہ احتـرام حضرت زهرا بایستیم تا اول مامان داخل بشہ.. 📚 پاڪی و پایدارے 🌹 ۹۴_‌سوریه🕊 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 🕊گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی🕊 ━⊰🍃کانال کمیل🍃⊱━ درایتا👇 👉https://eitaa.com/m_kanalekomeil  گروه۱ واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/DjHvq5l3T4y6g1c6x3w0df گروه۲واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/GeMQKfvBTPO4sltpB6OphM ╰━═🇮🇷━⊰🍃❤️🍃⊱━🇮🇷═━╯