eitaa logo
🇵🇸⚘کانال کمیل⚘🇮🇷(شهید ابراهیم هادی)🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
18هزار عکس
10.4هزار ویدیو
142 فایل
مشکل کارمااینه که برای رضای همه کارمیکنیم به جزرضای خدا⚘ حذف آی دی از روی عکس ها وطرح ها مورد رضایت نیست❌ کپی و انتشار مطالب با صلوات جهت تعجیل در فرج امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف بلا مانع هست✅ خادم کانال👇 @sh_hajahmadkazemi
مشاهده در ایتا
دانلود
📓از امروز همراه ما باشید با هشت قسمتی ..... 👇👇👇
📙 ☕️ روز جمعه‌ای از سال ۱۳۶۱ با یازدهم ماه مبارک رمضان و یازدهم تیرماه هم‏زمان بود. آقا بعد از غسل جمعه و شاید غسل شهادت به طرف مسجد «ملا اسماعیل» حرکت کرد. یکی از روزهای گرم تابستان یزد بود، اما این گرما و روزه‌داری باعث نشد که مردم دارالعباده فیض نمازجمعه را آن هم به امامت چنین امام جمعه‌ی عزیز، مردمی و دوست داشتنی از دست بدهند، مردم حتی تا پشت‌بام‌ها هم سجاده و جانماز پهن کرده بودند. مسجد مملو از جمعیت بود، امام جمعه خیلی نگران گرمایی بود که مردم را آزار می‌داد؛ حتی اجازه نداد بین دو خطبه اطلاعیه‌ای که آماده شده بود خوانده شود. حتی از مردم درخواست کرد که همراه موذن اذان را تکرار نکنند تا نماز سریع‌تر تمام شود. خیلی عجله داشت، اما کسی نمی‌دانست این همه شتاب امروز آقا برای چیست. نمازجمعه که تمام شد حوالی ساعت یک و ۲۰ دقیقه ظهر بود، عرق‌ریزان محراب را به سمت صحن قدیم ترک کرد. وارد صحن جدید شد و ایستاد تا کفش‌هایش را بپوشد. مرد جوانی که وانمود می‌کرد می‌خواهد پیشانی آیت الله را ببوسد محکم آقا را در آغوش گرفت. حرکاتش مشکوک بود، پاسدارها تلاش کردند تا او را از آیت الله دور کنند؛ اما موفق نشدند. 🌷سالروز شهادت سومین شهیدمحراب، آیت الله شیخ محمد صدوقی گرامی‌باد. 🥀تاریخ شهادت : ۱۳۶۱/۴/۱۱ بعد از اقامه نماز جمعه یزد به دست منافقان کوردل روحش شاد و یادش گرامی ❣❣❣❣❣ 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 🕊گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی🕊 ━⊰🍃کانال کمیل🍃⊱━ درایتا👇 👉https://eitaa.com/m_
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| روز شمار غدیر ◽️ 8 روز مانده به عید سعید غدیرخم ◽️پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله): بدانید که کسی با علی دشمنی نمی‌کند مگر شقی و با علی دوستی نمی‌کند مگر با تقوی 🌷منتظرتون هستیم... 📢 مشارکت در تهیه بسته غذایی و مسابقه عید غدیر از طریق 👇 1️⃣ازطریق درگاه امن شاپرک: 🌐 idpay.ir/kanalekomeil 2️⃣شماره کارت 6273817010129041 بنام گروه فرهنگی شهیدابراهیم هادی شماره تماس جهت ارسال رسید واریزوهماهنگی 📞۰۹۳۶۵۲۴۹۸۶۲ ❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 🕊گروه فرهنگی شهیدابراهیم هادی🕊 ━⊰🇮🇷🍃کانال کمیل🍃🇮🇷⊱━ درایتا👇 👉https://eitaa.com/m_kanalekomeil  گروه۳ واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/LAjPbrfSmOsFZUbLgZwGaE ╰━═🇮🇷━⊰🍃❤️🍃⊱━🇮🇷═━╯
زن_زندگی_آزادی⁉️ 👌چوپان گله گوسفندان را به آغل برد و همه درهای آن را بست چون گرگ‌های گرسنه سر رسیدند درها را بسته یافتند و از رسیدن به گوسفندان ناامید شدند برگشتند تا نقشه ای برای بیرون آمدن گوسفندان از آغل پیدا کنند سرانجام ، گرگ‌ ها به این نتیجه رسیدند که راه چاره … برپایی تظاهراتی جلوی خانه چوپان است که در آن آزادی گوسفندان را فریاد بزنند !!! گرگ‌ها تظاهرات طولانی را برپا کردند و به دور آغل چرخیدند چون گوسفندان فریاد گرگ‌ها را شنیدند که از آزادی و حقوق شان دفاع می‌کنند برانگیخته شدند و به آن ها پیوستند آن ها شروع به انهدام دیوارها و درهای آغل با شاخ های شان کردند تا این که دیوارها شکسته شد و درها باز گردید و همگی آزاد شدند گوسفندان به صحرا گریختند و گرگ‌ها پشت سرشان دویدند چوپان صدا می زد و گاهی فریاد می کشید و گاهی عصایش را پرتاب می‌کرد تا بلکه جلوی شان را بگیرد اما هیچ فایده ای دستگیرش نشد گرگ‌ها گوسفندان را در صحرایی بدون چوپان و نگهبان یافتند آن شب … شبی تاریک برای گوسفندان آزاد و رها بود و شبی اشتها آور … برای گرگ‌های به کمین نشسته! مرگ بر فتنه گر مرگ بر منافق مرگ‌برخائنین https://eitaa.com/m_kanalekomeil
دو برادر به نام اسماعیل و ابراهیم در یکی از روستاها، ارث پدرشان یک تپه کوچکی بود که یکی در یک سمت و دیگری در سمت دیگر تپه گندم دیم می‌کاشتند. اسماعیل همیشه زمینش باران کافی داشت و محصول برداشت می‌کرد. ولی ابراهیم قبل از پر شدن خوشه‌ها گندم‌هایش از تشنگی می‌سوختند و یا دچار آفت شده و خوراک دام می‌شدند و یا خوشه‌های خالی داشتند. ابراهیم گفت: بیا زمین هایمان را عوض کنیم، زمین تو مرغوب است. اسماعیل عوض کرد، ولی ابراهیم باز محصولش همان شد. زمان گندم پاشی زمین در آذرماه، ابراهیم کنار اسماعیل بود و دید که اسماعیل کار خاصی نمی‌کند و همان کاری را می‌کند که او می‌کرد و همان بذری را می‌پاشد که او می‌پاشید. در راز این کار حیرت ماند!!! اسماعیل گفت: من زمانی که گندم بر زمین می‌ریزم در دلم در این فصل سرما، برای پرندگان گرسنه‌ای که چیزی نیست بخورند، هم نیت می‌کنم و گندم بر زمین می‌ریزم که از این گندم‌ها بخورند ولی تو دعا می‌کنی پرنده‌ای از آن نخورد تا محصولت زیادتر شود. دوم این که تو آرزو می‌کنی محصول من کمتر از حاصل تو شود در حالی که من آرزو دارم محصول تو از من بیشتر شود. پس بدان ... انسان‌ها نان و میوه دل خود را می‌خورند نه نان بازو و قدرت فکرشان را 👌برو قلب و نیت خود را درست کن و یقین بدان در این حالت، همه هستی و جهان دست به دست هم خواهند داد تا امورات و کارهای تو را درست کنند. 🦋 مْ 🦋 🦋 🦋