#دیده_بان
در یکی از مناطق، دید ما بر روی مواضع دشمن بسیار کم بود.
ابراهیم بعد از عملیات مطلع الفجر تلاش داشت که بتواند مواضع دشمن را خوب شناسایی کرده و از بین ببرد.
یک خودروی نیم سوخته از روزهای اول جنگ در نزدیک مواضع دشمن مانده بود. ابراهیم طرح عجیبی اجرا کرد. شبانه خودش را به این خودرو رساند و در داخلش مخفی شد.
من در مواضع خودی، با یک بیسیم حضور داشتم و ابراهیم از دور با من در ارتباط بود.
او با روشن شدن هوا با دوربین نگاه میکرد و با بیسیم گرا می داد.من هم با بیسیم پی آرسی گرا می دادم و آنها میزدند.
دشمن تعجب کرده بود که چگونه سنگرها و مواضعش یکی پس از دیگری به دقت مورد هدف قرار گرفته و نابود میشد!
برای همین به صورت کور شروع به بمباران کردند. عصر بود که یک گلوله توپ در کنار خودروی سوخته منفجر شد!
ارتباط بیسیم ابراهیم قطع شد. نگران بودم. با تاریکی هوا نگرانی ام بیشتر شد. نکند که...
یکباره دیدم که ابراهیم آهسته آهسته به سمت ما برگشت. در حالی که چندین ترکش ریز و درشت خورده بود. خیلی خوشحال شدم. سریع او را به بیمارستان بردیم. آن روز ضربه سختی به دشمن زده شد...
کتاب:سلام بر ابراهیم۲
راوی؛حسین غفاری
🎐 نشر دهید و همراه ما باشید
سرباز #امام_زمان(عج) باشید
مثل👈ابراهیم هادی
مثل👈حاج قاسم سلیمانی
🕊 کانال شهیدابراهیم هادی 🕊
🇮🇷••@m_kanalekomeil ••🇮🇷
࿐🌹⸙🍃🇮🇷🍃⸙🌹࿐