#پسرک_فلافل_فروش🌹🍃
#قسمت_چهل_و_سوم
✳.....هرچند خانه اي كه در اختيار من بود، قديمي و بزرگ بود، من هم درآنجا تنها بودم.
🔶خيلي ها جرئت نمي كردند در اين خانه ي تاريك و قديمي زندگي كنند
💟اما براي من كه جايي نداشتم وشب هاي بسياري در كوچه و خيابان خوابيده بودم محل خوبي بود...
🌟هادي حدود دو ماه پيش ما در تهران بود.
🔗يادم هست روزهاي آخر خيلي دلش براي نجف تنگ شده بود.
🔆انگار او را از بهشت بيرون كرده اند.
🔘كارهايش را انجام داد و بعد از سفر
مشهد، آماده ي بازگشت به نجف شد.
♦بعد از آن به قدري به شهر نجف وابسته شد كه مي گفت:
🔲وقتي به زيارت كربلا مي روم، نمي توانم زياد بمانم و سريع بر ميگردم نجف.
📚برگرفته از کتاب شهید هادی ذوالفقاری
✍ ادامه دارد ...
┅═✧❁🌷یازهـرا🌷❁✧═┄
🇮🇷━⊰🍃کانال کمیل🍃⊱━🇮🇷
درایتا👇
👉https://eitaa.com/m_kanalekomeil
گروه۱ واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/DjHvq5l3T4y6g1c6x3w0df
گروه۲واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/GeMQKfvBTPO4sltpB6OphM
╰━═🇮🇷━⊰🍃❤🍃⊱━🇮🇷═━