eitaa logo
🇵🇸⚘کانال کمیل⚘🇮🇷(شهید ابراهیم هادی)🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
18هزار عکس
10.3هزار ویدیو
142 فایل
مشکل کارمااینه که برای رضای همه کارمیکنیم به جزرضای خدا⚘ حذف آی دی از روی عکس ها وطرح ها مورد رضایت نیست❌ کپی و انتشار مطالب با صلوات جهت تعجیل در فرج امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف بلا مانع هست✅ خادم کانال👇 @sh_hajahmadkazemi
مشاهده در ایتا
دانلود
☘️ سلام بر ابراهیم ☘️ 💥قسمت دهم : پورياي ولي ✔️راوی : ايرج گرائي 🔸مسابقات باشگاهها در سال 1355 بود. مقام اول مسابقات، هم نقدي ميگرفت هم به انتخابي کشور ميرفت. ابراهيم در اوج آمادگي بود. هرکس يک مسابقه از او ميديد اين مطلب را تأييد ميكرد. مربيان ميگفتند:امسال در 74 کيلو کسي ابراهيم نيست.🔸مسابقات شروع شد. ابراهيم همه را يکي يکي از پيش رو برم يداشت. با چهار کشتي که برگزار کرد به نيمه نهائي رسيد. کشتيها را يا ضربه ميکرد يا با بالا ميبُرد🔸به رفقايم گفتم: مطمئن باشيد، امسال يه کشتي گير از باشگاه ما ميره تيم ملي. در ديدار نيمه نهائي با اينکه حريفش خيلي بود ولي ابراهيم برنده شد. او با اقتدار به فينال رفت.حريف پاياني او آقاي «محمود.ك» بود. ايشان همان سال قهرمان مسابقات ارتش هاي جهان شده بود.🔸قبل از شروع رفتم پيش ابراهيم توی رختکن و گفتم: من مسابقه هاي حريفت رو ديدم. خيلي ضعيفه، فقط ابرام جون، تو رو خدا دقت كن. خوب کشتي بگير، من مطمئنم امسال برا تيم ملي انتخاب ميشي.🔸مربي، آخرين توصيه ها را به گوشزد ميکرد. در حالي که ابراهيم بندهاي کفشش را ميبست. بعد با هم به سمت تشک رفتند. من سريع رفتم و بين تماشاگرها نشستم. ابراهيم روي تشک رفت. حريف ابراهيم هم وارد شد. هنوز داور نيامده بود. ابراهيم جلو رفت و با به حريفش سلام كرد و دست داد. حريف او چيزي گفت كه متوجه نشدم. اما ابراهيم سرش را به علامت تائيد تکان داد. بعد هم حريف او جائي را در بالاي سالن بين تماشاگرها به او نشان داد!🔸من هم برگشتم و نگاه کردم. ديدم پيرزني تنها، تسبيح به دست، بالاي سکوها نشسته. نفهميدم چه گفتند و چه شد. اما ابراهيم خيلي بد کشتي را شروع کرد. همه اش ميکرد. بيچاره مربي ابراهيم، اينقدر داد زد و راهنمائي کرد که صِدايش گرفت. ابراهيم انگار چيزي از فريادهاي مربي و حتي داد زدنهاي من را نميشنيد. فقط وقت را تلف ميکرد!🔸حريف ابراهيم با اينکه در ابتدا خيلي ترسيده بود اما پيدا کرد. مرتب حمله ميکرد. ابراهيم هم با خونسردي مشغول دفاع بود. داور اولين اخطار و بعد هم دومين اخطار را به ابراهيم داد. در پايان هم ابراهيم سه اخطاره شد و و حريف ابراهيم قهرمان 74 کيلو شد! وقتي داور دست حريف را بالا م يبرد ابراهيم خوشحال بود! انگار که خودش قهرمان شده! بعد هر دو کشت يگير يکديگر را بغل کردند.🔸حريفِ ابراهيم در حالي که از خوشحالي گريه ميکرد خم شد و دست ابراهيم را بوسيد! دو کشتي گير در حال خروج از سالن بودند. من از بالاي سکوها پريدم پائين. باعصبانيت سمت ابراهيم آمدم. داد زدم و گفتم: آدم عاقل، اين چه وضع کشتي بود؟ بعد هم از زور عصبانيت با مشت زدم به بازوي ابراهيم و گفتم: آخه اگه نميخواي کشتي بگيري بگو، ما رو هم معطل نکن. ابراهيم خيلي و با لبخند هميشگي گفت: اينقدر نخور!🔸بعد سريع رفت تو رختکن،لباسهايش را پوشيد. سرش را پائين انداخت و رفت.از زور عصبانيت به در و ديوار مشت ميزدم. بعد يك گوشه نشستم. نيم ساعتي گذشت. کمي آرام شدم. راه افتادم که بروم. جلوي در ورزشگاه هنوز شلوغ بود. همان حريف فينال ابراهيم با مادر و کلي از فاميلها و رفقا دور هم ايستاده بودند. خيلي بودند. يکدفعه همان آقا من را صدا کرد. برگشتم و با اخم گفتم: بله؟! آمد به سمت من و گفت: شما رفيق آقا ابرام هستيد، درسته؟ با عصبانيت گفتم: فرمايش؟!🔸بي مقدمه گفت: آقا عجب رفيق با مرام يداريد. من قبل مسابقه به آقا ابرام گفتم، شک ندارم که از شما ميخورم، اما هواي ما رو داشته باش، و برادرام بالاي سالن نشستند. كاري كن ما خيلي ضايع نشيم. بعد ادامه داد: رفيقتون سنگ تموم گذاشت. نميدوني مادرم چقدر خوشحاله. بعد هم گريه اش گرفت و گفت: من تازه کرد هام. به جايزه نقدي مسابقه هم خيلي احتياج داشتم، نميدوني چقدر خوشحالم. مانده بودم كه چه بگويم. کمي سکوت کردم و به چهر هاش نگاه كردم.🔸تازه فهمیدم ماجرا از چه قرار بوده. بعدگفتم: رفيق جون، اگه من جاي داش ابرام بودم، با اين همه تمرين و سختي کشيدن اين کار رو نميکردم. اين کارا مخصوص آدماي بزرگي مثل آقا ابرامه. از آن پسر خداحافظي کردم. نيم نگاهي به آن پيرزن خوشحال و خندان انداختم و حرکت کردم. در راه به کار ابراهيم فکر ميکردم. اينطور گذشت کردن، اصلاً با عقل جور درنمياد! 🔸با خودم فکر ميکردم، پوريايِ ولي وقتي فهميد حريفش به قهرماني در مسابقه احتياج دارد و حاکم شهر، آنها را اذيت کرده، به حريفش باخت. اما ابراهيم...ياد تمرينهاي سختي که ابراهيم در اين مدت کشيده بود افتادم. ياد لبخندهاي آن پيرزن وخوشحالي آن جوان، يكدفعه گريه ام گرفت. عجب آدميه اين ابراهيم! 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 🇮🇷━⊰🍃کانال کمیل🍃⊱━🇮🇷 درایتا👇 👉 @m_kanalekomeil 👈 نزدیکا👇 m_kanalekomeil واتساپ 👇 :https://chat.whatsapp.com/0RTqGq3dSKmLWz2
࿐༅🌼༅࿐ 🥀 بعدِ فقط ڪارِ این پسر زاریسٺ هنوز نالہ بہ گوشِ او جاریسٺ علیسٺ ڪشتہ و ولے پسرش قتیل ڪبودے ضربہ ڪاریسٺ 💔 🌸🍃 ࿐࿐❈محبان‌آل‌الله❈࿐࿐ 🇮🇷━⊰🍃کانال کمیل🍃⊱━🇮🇷 درایتا👇 👉https://eitaa.com/m_kanalekomeil ╰━═🇮🇷━⊰🍃❤🍃⊱━🇮🇷═━╯
🏴بعد از تو خانه جور دیگری شد رنگ تمام یاس ها، نیلوفری شد 🏴از شرم پهلویت که زخم میخ برداشت دیوار خانه تا ابد خاکستری شد ▪️شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تسلیت باد 🕊گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی🕊 🏴━⊰🍃کانال کمیل🍃⊱━🏴 درایتا👇 👉https://eitaa.com/m_kanalekomeil  ╰━═🇮🇷━⊰🍃❤️🍃⊱━🇮🇷═━╯
💔 چادرم! سیاهۍات را ، علم ڪن🏴 بوۍفاطمیه مۍآید..🥀 وصداۍدلتنگۍهاۍ💔😔 بانو! را براۍزخم هاۍ دل ... مرهم ببر...🥀 🕊🖤 🇮🇷━⊰🍃کانال کمیل🍃⊱━🇮🇷 درایتا👇 👉https://eitaa.com/m_kanalekomeil ╰━═🇮🇷━⊰🍃❤🍃⊱━🇮🇷═━╯
اگر به مادر شهیدی دسترسی دارید، حتما روز مادر را حضوری یا تلفنی بهش تبریک بگید. فرزند شهیدش پاسخ تان را از بهشت خواهد داد.
🌸 می نویسم بخوان ... ☘💞روز مادر مبااااارک💞☘ سلام الله علیها⁦
. از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم! . اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی... جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم... . . دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از از کوچه گذشتم... . . به سومین کوچه رسیدم! شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . . به چهارمین کوچه! شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی!؟ برای دفاع از !!؟ همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... . . به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . . ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ،نگهبانی ... کم آوردم... گذشتم... . . هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان میکرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم... . . هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را میکردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود... . . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . . . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا،نمی توان گذشت... گاهی،نگاهی... 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 🕊گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی🕊 ۲۸خرداد ━⊰🍃کانال کمیل🍃⊱━ درایتا👇 👉https://eitaa.com/m_kanalekomeil  گروه۱ واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/DjHvq5l3T4y6g1c6x3w0df گروه۲واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/GeMQKfvBTPO4sltpB6OphM ╰━═🇮🇷━⊰🍃❤️🍃⊱━🇮🇷═━╯
🔹پایه غیرت و حیا🔹 👈اگه میدونستی حتی توجه به تغذیه حلال باردار یا مجالسی که شرکت می‌کنه ،یا نوع که در این دوران گوش میده چقدر میتونه تو آینده‌ی جنین اثر داشته باشه‼️ 👈دیگه تازه تو بیست سالگی بعد از آسیب دیدن فرزندت نمیپرسیدی چکار کنم پسرم باشه یا دخترم ⁉️ ☝️چون تربیت از دوران جنینی و شیرخوارگی نوزاد شروع میشه ... نه در دوران جوانی ‼️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر انقلاب: باید کاری بکنیم که بچه‌ها دست را حتماً ببوسند... ✨❤️ 🔹 قوانین مهمی لازم است وجود داشته باشد که جلوی مظلومیت‌ زنان ضعیف و ستم‌زده و مظلوم را بگیرد. ‌‎‌‌‌‎‌✾͜͡🕊࿐✰•. 🕊گروه فرهنگے شهید ابراهیم هادے ━━━━๑🇮🇷❤️🇮🇷๑━━━━ ڪاناݪ ڪمیݪ [شہید ابـراهیم هادے] https://eitaa.com/m_kanalekomeil ━━━━๑🌱❤️🌱๑━━━━ 👆 دوستان رابه کانال کمیل دعوت کنید
«فاطمه» ریحانه ی من است هر گاه مشتاق بهشت می شوم او را می بویم ..🌱 💌| حضرت محمد(ص) کانال کمیل🦋شهید♡ابراهیم❥هادی♥️                        ━━━━๑🇮🇷❤️🇮🇷๑━━━━ https://eitaa.com/m_kanalekomeil ━━━━๑🌱❤️🌱๑━━━━
: آخرین بوسه‌های _شهید مدافع حرم بر صورت فرزند شهیدش ❤️ ۹۴/۱۱/۱۶ در وقت مرگ، روی لبش خنده ای شکفت با خون خود نوشت: “آخر فتاد مرغ سعادت به دام ما” “زد روزگار، سکه ی عزت به نام ما” مادر چنان عقاب به بالین او رسید فرزند را به سینه ی پر مهر خود فشرد دستی میان اشک، به موی پسر کشید بر روی خون گرفته ی او بوسه ای نهاد در موج اشک گفت: رویت سپید باد، شهادت مبارکت❣️ از ما ببر به شهیدان سلام ما با کشتگان بگو: با ننگ ظلم، زیستن ما، حرام ما فرزند پاکزاد مغرور و سر بلند لبخند زد به مادر و در آخرین وداع با دیدگان سرخ شهادت نگاه کرد گفتا که: ای عزیزترین تکیه گاه من! بشنو پیام ما: ما کشتگان راه خداییم، غم مدار پاینده‌ایم و این بود آخر کلام ما: “هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق” “ثبت است بر جریده عالم دوام ما” سلام بر ابراهیم: 🌸🍃🌸🍃🌸 🕊گروه فرهنگے شهید ابراهیم هادے🕊 ╔━━━━๑🇮🇷❤️🇮🇷๑━━━━╗ ڪاناݪ ڪمیݪ [شہید ابـراهیم هادے] 🌻|درایـتا https://eitaa.com/m_kanalekomeil 🌻|در واتساپ [‌1] https://chat.whatsapp.com/DjHvq5l3T4y6g1c6x3w0df ‌[2] https://chat.whatsapp.com/GeMQKfvBTPO4sltpB6OphM [3] https://chat.whatsapp.com/LAjPbrfSmOsFZUbLgZwGaE ╚━━━━๑🌱❤️🌱๑━━━━╝
💌 🌙• افطار بیست‌سوم۳۲۝ وَ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ قُمُّ* و در دل سرزمین عاشقی دیاری بود به نام 💫 که میعادگاه تمام دل‌های بارانی است و آیینه‌ای است که تجلی تمام نور وجود خورشیدها و قمرهاست و گلدانی است💐 که تمام گل‌های سرخ باغ نبوی در باغچه‌ی بهاری آن جمع شده‌اند حریم آسمانیان است و مرقد خواهر دریا و دختر بهشت است و آیینه وجود است و آیینه چیزی از خود ندارد جز آنکه نور را در فضا بازتاب کند و آیینه است و از نور است که تاریکی دنیا به سپیده‌دم متمایل می‌شود✨ و دنیای بدون نور مانند دریای بدون آب است و آدمی در تاریکی راه گم می‌کند و سر از وادی هلاکت درمی‌آورد و هر کس به پشت کند طعمه حریق خواهد شد🔥 و آن هنگام که خورشید نور در دل خاک‌های غریب مدینه غروب کرد قرص ماه روی از قلب کشور عشق طلوع کرد⛅️ سلام بر حضرت و سلام بر دختری که وجودش برکت است و معرفت اوست که تذکره سعادت است مادر دلم پر از درد است برای قبری که نداری🥀 و قدری که هیچ‌گاه شناخته نشد و تنها تسکین دلم مرقد دخترتان است که قدم به قدم آن بوی گل یاس می‌دهد درست مثل چادر گل‌دار نمازتان🌺 و هزاران بار شکر که هنوز آغوش مهربان شما را داریم ای دختر بهشت💐 ای خواهر خورشید☀️ ای عمه دریا🌊 ای دختر بهترین مادر عالم آن‌قبر‌که‌در‌مدینه‌شد‌گم💔 پیدا‌شده‌در‌مدینه‌قم❤️ برگرفته از حدیث امام جعفر صادق ع مستدرک‌الوسائل/ج۱/ص۵۷/ح۱۲۱۹۶ س🌹 س
افطار بیست و ششم❤️ وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ زنده است و پایدار مایه است در رگ‌های شهر و تو مپندار نوعی از مرگ است شهادت راه تعالی و کمال است مسیر سعادت است به سمت لقاءالله سفیر عشق است سیل است در دلهای زنگار بسته‌ و است در جان آشفته و مشوش شهر و درخت جز با خون پاک حیات بخش شهید🌹 و مرد از دامن زن است که به معراج خواهد رفت و قدمگاه به آسمان رفتن دامان پر مهر است مادر مظهر صبر و ایثار است که باغبان گلدان وجود پاک فرزند است که پر پرواز اوست به سوی ملکوت🕊 و تاریخ📚 کم ندیده است به خودش از این مادران که هر کدامشان برای ملتی اسوه و نمونه‌اند و او نیز بود مظهر عفت و صبر و ایثار و همراه و هم‌سنگر مولای متقیان💛 که مادر ادب بود و جهان تا ابد مرهون لطف مادرهاست مادرجان💝 دلم گره خورده به ضریحی که نداری و دخیل بسته‌ام به چادرت که میراث مادر سادات است💚 و شما بعد از فاطمه‌ی خانه‌ی حیدر هستی🌺 سلام بر مادر ادب سلام بر حضرت ام‌البنین س❤️ برگرفته از سوره آل عمران آیه ۱۶۹ س
و هـمان عهـدے بود ڪہ با خدا بست ! فرزندش را بدرقہ ڪرد تا برود ڪہ اسلام بماند... سرباز مثل مثل 🕊گروه فرهنگے شهید ابراهیم هادے🕊 ╔━━━━๑🏴🇮🇷🏴๑━━━━╗ ڪاناݪ ڪمیݪ [شہید ابـراهیم هادے] 🌻|ایـتا https://eitaa.com/m_kanalekomeil ╚━━━━๑🌱🏴🌱๑━━━━╝ 👆 نشر دهید و همراه ما باشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی‌قراری‌های ی که روز گذشته فرزندش بدست دیوثهای بی ناموس در اغتشاشات شهید شد بمیرم برای قلب داغدارت مادرم... سلام خدا بر خون پاک دلاورپسرت 😭🚩
💫 السلام اے همہ‌ے جلوه‌ے زینب فخر و زینٺ زینب مےنویسم فقط نام شما را سطر اول،سر هر برگہ‌ے دفتر (س)💫💞 💫💞 💫💞
🥀 هستے از آنچہ نوشتند فراتر بانو یڪ نخِ چادر تو شافع محشر بانو همگے سینہ زنیم و همہ فرزند توایم با تو معنا بشود واژه بانو 🥀 💔 🥀
افطار بیست و ششم❤️ وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ زنده است و پایدار مایه است در رگ‌های شهر و تو مپندار نوعی از مرگ است شهادت راه تعالی و کمال است مسیر سعادت است به سمت لقاءالله سفیر عشق است سیل است در دلهای زنگار بسته‌ و است در جان آشفته و مشوش شهر و درخت جز با خون پاک حیات بخش شهید🌹 و مرد از دامن زن است که به معراج خواهد رفت و قدمگاه به آسمان رفتن دامان پر مهر است مادر مظهر صبر و ایثار است که باغبان گلدان وجود پاک فرزند است که پر پرواز اوست به سوی ملکوت🕊 و تاریخ📚 کم ندیده است به خودش از این مادران که هر کدامشان برای ملتی اسوه و نمونه‌اند و او نیز بود مظهر عفت و صبر و ایثار و همراه و هم‌سنگر مولای متقیان💛 که مادر ادب بود و جهان تا ابد مرهون لطف مادرهاست مادرجان💝 دلم گره خورده به ضریحی که نداری و دخیل بسته‌ام به چادرت که میراث مادر سادات است💚 و شما بعد از فاطمه‌ی خانه‌ی حیدر هستی🌺 سلام بر مادر ادب سلام بر حضرت ام‌البنین س❤️ برگرفته از سوره آل عمران آیه ۱۶۹ س از اینکه ما رو در نشر مطالب همراه با لینک یاری میکنید ممنونیم🌹 سرباز امام زمان(عج)👇 مثل👈ابراهیم هادی مثل👈حاج قاسم 🕊 کانال 🕊 🇮🇷••@m_kanalekomeil ••🇮🇷
هستے از آنچہ نوشتند فراتر بانو یڪ نخِ چادر تو شافع محشر بانو همگے سینہ زنیم و همہ فرزند توایم با تو معنا بشود واژه بانو 💔 🥀 🥀 🎐 نشر دهید و همراه ما باشید سرباز (عج) باشید 🇮🇷کانال شهیدابراهیم هادی 🇱🇧 🇵🇸••https://eitaa.com/m_kanalekomeil                ࿐ᭂ⸙🍃🇮🇷🍃⸙ᭂ࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ سالگرد شهدای غواص که مجروج به اسارت بعثی‌ها درآمدند و دستبسته زنده به گور شدند گرامی باد . نشر دهید و همراه ما باشید سرباز (عج) باشید 🇮🇷کانال شهیدابراهیم هادی 🇱🇧 🇵🇸••https://eitaa.com/m_kanalekomeil                ࿐ᭂ⸙🍃🇮🇷🍃⸙ᭂ࿐