1_16531476901_21-01-25_14-28-07-125.mp3
17.72M
📌 #صوت_مراسم
✅ #سخنرانی
🗣سخنران: حجت الاسلام پور قیومی
🌱اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌱
🔸️سلام ودرود خدمت منتظران ظهور
✳️ نوای دلنشین زیارت آل یاسین و دعای توسل سه شنبه شب های هر هفته ساعت ۱۹ در خانه شهید اردکان برگزار می گردد.
🟢 بانی این هفته : خانواده شهید گرانقدر اکبر عزتی
💠 با نوای گرم : کربلایی عباس رفیع
❇️ مکان: اردکان خیابان صدرآباد کوچه ۱۰۱ خانه شهید اردکان
☘️ مهدی فاطمه (عج) منتظر قدوم شماست.
🔻در صورتی که تمایل دارید بانی مجلس امامزمان(عج) باشید و مجلس بـه یاد
امـوات یـا شــهـیـد شـمـا بـرگـزار گـردد بـا 09133561883 (ملاحسینی) تـمـاس بـگـیـریـد🔺
🟢 #خانه_شهید_اردکان
@khane_shahid_ardakan
🟢#قرارگاه_جهادی_شهیدابراهیم_هادی_اردکان
@ebrahimhadi_ardakan
13.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻توصیه حاج محمود شامحمدی کاسب دوست داشتنی اردکانی به آقای دکتر پوردهقان نماینده مردم اردکان و لزوم توجه بیشتر به خط قرمزها....
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
🟢 نشانی کانال : پویش بزرگ امام رضایی (ع)
https://eitaa.com/joinchat/1594949872C8696c10e9e
هدایت شده از اموات و مراسم مذهبی اردکان
🌷 حدیث 🌷
🪴 امام علی علیه السلام :
در شگفتم از کسی که عیبهای مردم را بد میداند ،در حالی که خودش از همه پر عیب تر است و آنها را نمیبیند.
📚 میزان الحکمه ج ۸ ص ۳۲۳
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
🟢 نشانی کانال : پویش بزرگ امام رضایی (ع)
https://eitaa.com/joinchat/1594949872C8696c10e9e
17.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الله و اکبر معجزه الهی را ببینید و لذت ببرید
8.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•
″من رو مفتی مفتی دارند، میبرند پیش
امام حسین، دارن میبرند کربلا...″
عشق به امام حسین (ع)،
ناجی گندهلات سهراه ورامین
◇ #شهیداحمدبیابانی، یک لوتی تمامعیار!
کفترباز بود، اما کفتربازی احمد چه فرقی
با بقیه داشت؟
◇ تو کوچه که راه میرفت، یه کفش
میپوشید تلق تلق صدا کنه. وقتی بهش
گفتند چرا اینطور راه میری، چه جوابی
داد؟
◇ دعواهای احمد بیابانی روی چه موضوعی
بود؟
◇ قبضهایی که احمد جمع میکرد
و بهشون میگفت «سند نوکری»
چه ماجرایی داشت؟
◇ چی شد که احمد، راهی جبهه شد؟
اولین بار که به جبهه رفت، بیرونش کردند!
اما چه کسی باعث شد دوباره به جبهه
برگرده؟
◇ ۳۵ عکس سوخت، اما یک عکس
نسوخت. اون عکس کدام بود؟!
◇ احمد میترسید شهید بشه، اما چرا؟
در عملیات بازیدراز چه اتفاقی افتاد
که احمد با همان خلوص دل به امام
حسین(ع) پیوست؟
◇ شهید احمد بیابانی دو مزار دارد!
مزارهایش کجا هستند؟
👈 فقط ۶ دقیقه وقت بذارید...
و روایت شگفتانگیز زندگی این شهید را
تماشا کنید. خودم چندبار فیلم رو دیدم
و هر بار به نکته تازهای رسیدم.
[#شهیداحمدبیابانی
#داشمشتیولوتیبامرام]
🔹️ قرارگاه عاشقی شهدا
📜
✨ خاطره ای تکان دهنده از استاد شفیعی کدکنی ✨
نزدیکی های عید بود،
من تازه معلم شده بودم و اولین حقوقم را هم گرفته بودم،
صبح بود، رفتم آب انبار تا برای شستن ظروف صبحانه آب بیاورم.
از پله ها بالا می آمدم که صدای خفیف هق هق گریه مردانه ای را شنیدم،
از هر پله ای که بالا می آمدم صدا را بلندتر می شنیدم...
(استادکدکنی حالا خودش هم گریه می کند و تعریف میکند...)
پدرم بود،
مادر هم او را آرام می کرد،
می گفت:
آقا! خدا بزرگ است،
خدا نمیگذارد ما پیش بچه ها کوچک شویم! فوقش به بچه ها عیدی نمی دهیم!...
اما پدر گفت:
خانم! نوه های ما، در تهران بزرگ شده اند و از ما انتظار دارند،
نباید فکر کنند که ما........ 😔
حالا دیگر ماجرا روشن تر از این بود که بخواهم دلیل گریه های پدر را از مادرم بپرسم
دست کردم توی جیبم،
100 تومان بود
کل پولی که از مدرسه (به عنوان حقوق معلمی) گرفته بودم
روی گیوه های پدرم گذاشتم و خم شدم و گیوه های پر از خاکی را که هر روز در زمین زراعی همراه بابا بود بوسیدم.
آن سال، همه خواهر و برادرام ازتهران آمدند مشهد، با بچه های قد و نیم قدشان....
پدر به هرکدام از بچه ها و نوه ها 10 تومان عیدی داد؛
10 تومان ماند که آن را هم به عنوان عیدی به مادر داد.
اولین روز بعد از تعطیلات بود، چهاردهم فروردین، که رفتم سر کلاس.
بعد از کلاس،
آقای مدیر با کروات نویی که به خودش آویزان کرده بود گفت که کارم دارد و باید بروم به اتاقش؛
رفتم، بسته ای از کشوی میز خاکستری رنگ کهنه گوشه اتاقش درآورد و به من داد.
گفتم: این چیست؟
گفت: "باز کنید؛ می فهمید".
باز کردم، 900 تومان پول نقد بود!
گفتم: این برای چیست؟
گفت: "از مرکز آمده است؛
در این چند ماه که شما اینجا بودی بچه ها رشد خوبی داشتند؛
برای همین من از مرکز خواستم تشویقت کنند."
راستش نمی دانستم که این چه معنی می تواند داشته باشد؟!
فقط در آن موقع ناخودآگاه به آقای مدیر گفتم: این باید 1000 تومان باشد، نه 900 تومان!
مدیر گفت: از کجا می دانی؟
کسی به شما چیزی گفته؟
گفتم: نه، فقط حدس می زنم، همین.
در هر صورت، مدیر گفت که از مرکز استعلام میگیرد و خبرش را به من می دهد.
روز بعد، همین که رفتم اتاق معلمان تا آماده بشوم برای رفتن به کلاس،
آقای مدیر خودش را به من رساند و گفت: من دیروز به محض رفتن شما استعلام کردم،
درست گفتی!
هزار تومان بوده نه نهصد تومان!
آن کسی که بسته را آورده صد تومان آن را برداشته بود
که خودم رفتم از او گرفتم؛
اما برای دادنش یک شرط دارم...
گفتم: "چه شرطی؟"
گفت: بگو ببینم، از کجا این را می دانستی؟!
گفتم: هیچ، فقط شنیده بودم که خدا ده برابر کار خیرت را به تو بر می گرداند،
گمان کردم شاید درست باشد...!!
کاوشکده گلستان
.┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
🟢 نشانی کانال : پویش بزرگ امام رضایی (ع)
https://eitaa.com/joinchat/1594949872C8696c10e9e
#گزارش_تصویری
حضور جوانان پایگاه امام حسین (علیهالسلام) در حلقه صالحین شهید حاج قاسم سلیمانی
#مسجد_محمد_رسول_الله_ﷺ
#پایگاه_امام_حسین_علیه_السلام
#حوزه_یک_روح_الله
-𝐉𝐨𝐢𝐧↴
『@Payegahemamhossein1』