#نکته_طلایے ⃟ ⃟🤓 ⃟ ⃟
ادبیات #فارسی دهم
#ستایش🤲🏻
🔴افلاک: ج فلک، آسمان، چرخ
🔴رزّاق: روزی دهنده
🔴زهی: آفرین
🔴فروغ: روشنایی، پرتو
🔴فضل: بخشش، کرم، نیکویی، دانش
🔴کام: سقف دهان، مجازاً دهان، زبان
واژگان درس 1️⃣ ادبیات دهم
☘برازندگی: شایستگی، لیاقت
☘پیرایه: زیور
☘تعلل: بهانه آوردن، درنگ کردن
☘تیزپا: شتابنده، سریع
☘خیره: سرگشته، حیران، فرومانده، لجوج، بیهوده
☘شِکَن: پیچ و خم زلف
☘غلغله زن: شور و غوغا کنان
☘فرج: گشایش، گشایش در کار و مشکل
☘قفا: پَسِ گردن، پشت گردن، پشت
☘گلبُن: بوته گل، گل سرخ، بیخ بوتۀ گل
☘معرکه: میدان جنگ، جای نبرد
☘مفتاح: کلید
☘نادره: بیمانند، بینظیر
☘نمط: روش، نوع
☘نیلوفری: صفت نسبی، منسوب به نیلوفر، به رنگ نیلوفر، لاجوردی؛ در متن درس، مقصود از «پردۀ نیلوفری»، آسمان لاجوردی است.
☘وَرطه: مهلکه، زمین پست، هلاکت
☘هنگامه: غوغا، داد و فریاد، شلوغی، جمعیت مردم
☘یله: رها، آزاد؛ یله دادن: تکیه دادن
#لقمه_ادبیات
• 🖌|@Book_80
ادبیات فارسی دهم
ستایش🤲🏻
🔴افلاک: ج فلک، آسمان، چرخ
🔴رزّاق: روزی دهنده
🔴زهی: آفرین
🔴فروغ: روشنایی، پرتو
🔴فضل: بخشش، کرم، نیکویی، دانش
🔴کام: سقف دهان، مجازاً دهان، زبان
واژگان درس 1️⃣ ادبیات دهم
☘برازندگی: شایستگی، لیاقت
☘پیرایه: زیور
☘تعلل: بهانه آوردن، درنگ کردن
☘تیزپا: شتابنده، سریع
☘خیره: سرگشته، حیران، فرومانده، لجوج، بیهوده
☘شِکَن: پیچ و خم زلف
☘غلغله زن: شور و غوغا کنان
☘فرج: گشایش، گشایش در کار و مشکل
☘قفا: پَسِ گردن، پشت گردن، پشت
☘گلبُن: بوته گل، گل سرخ، بیخ بوتۀ گل
☘معرکه: میدان جنگ، جای نبرد
☘مفتاح: کلید
☘نادره: بیمانند، بینظیر
☘نمط: روش، نوع
☘نیلوفری: صفت نسبی، منسوب به نیلوفر، به رنگ نیلوفر، لاجوردی؛ در متن درس، مقصود از «پردۀ نیلوفری»، آسمان لاجوردی است.
☘وَرطه: مهلکه، زمین پست، هلاکت
☘هنگامه: غوغا، داد و فریاد، شلوغی، جمعیت مردم
☘یله: رها، آزاد؛ یله دادن: تکیه دادن
#لقمه_ادبیات
واژگان *درس 2 دهم*
✨ تیمار: ّغم، حمایت و نگاهداشت، توجه. تیمارداشتن: غمخواری و محافظت از کسـی که بیمار باشـد یا به بال و رنجی گرفتار شـده باشـد؛ پرسـتاری و خدمت کردن
✨ضایع: تباه، تلف
✨َعَملـه: ج عامـل، کارگـران؛ در فارسـی امـروز کلمۀ عملـه، بهصـورت مفـرد، بـه معنـی یـک تن کارگر
زیردسـت بّنـا به کار مـیرود.
✨قرابت: خویشـی، خویشاوندی؛ در متن درس، منظور «خویشاوند» است
✨محال: بیاصل، ناممکن، اندیشۀ باطل
✨مستغنی: بینیاز
✨مولع: بسیار مشتاق، آزمند
✨نموده: نشان داده، ارائه کرده، آشکار کرده
لغات *درس 3 دهم*
✨تالاب: آبگیر، برکه
✨تناور: تنومند، فربه، قوی ّجثه
✨حضیض: جای پست در زمین یا پایین کوه
✨رفیع: بلند، مرتفع
✨سخره: مسخره کردن، ریشخند
✨شرف: آبرو، بزرگواری
✨ضامن:ضمانتکننده،کفیل، به عهده گیرندۀ غرامت
✨عامل: حاکم، والی
✨عزم: قصد، اراده
✨عمارت کردن: بناکردن، آبادکردن، آبادانی
✨غبطه: رشـک بردن، حال و روز کسـی را آرزو داشتن، بیآنکه خواهان زوال آن باشـیم.
✨فلق: سپیدۀ صبح، فجر
✨نجابت: اصالت، پاک منشی، بزرگواری
#لقمه_ادبیات
j๑ïท↯
📚|→❥• @Book_80⃟🤓
#مرور_لغات ادبیات دهم
واژگان درس 5️⃣
◼️آیت: نشانه
◻️خذلان: خواری، پستی، مذلّت
◼️دولت آشیان: دولتسرا، آشیانۀ خوشبختی
◻️رحمت: مهربانی، بخشش
◼️طالع: سرنوشت، بخت
◻️علَم کردن: مشهور کردن، سرشناس کردن
◼️ماسـوا: ّ مخفـف ماسـوی الله؛ آنچه غیر از خداسـت، همـۀ مخلوقات
◻️محنت: اندوه، غم
◼️مُفتَخَر: سربلند، صاحب افتخار
◻️هُمـا: پرنـدهای از راسـتۀ شـکاریان، دارای جثـهای نسـبتاً درشـت. در زبـان پهلـوی بـه معنـی فرخنـده اسـت و به همین دلیل، نماد سـعادت بهشمار میآید.
واژگان درس 6️⃣
▪️حدیث: ماجرا، روایت، سخن
▫️حُقـّه: محفظـۀ کوچکـی کـه دری جداگانـه دارد و بـرای نگهـداری اشـیای گرانبهـا بـهکار مـیرود، جعبـه، صنـدوق
▪️سـودا: اندیشه، هوس، عشق؛ سـودای کاری گرفتن کسـی را: هوسکاری به سـر کسی زدن
▫️صبـا: بـادی کـه از طـرف شـمال شـرقی وزد؛
باد بهاری
▪️معاش: زندگی، زیست، زندگانی کردن
#لقمه_ادبیات
j๑ïท↯
📚|→❥• @Book_80⃟🤓
#مرور_لغات ادبیات دهم
واژگان درس 7️⃣
🟢جبّار: مسلط، یکی از صفات خداوند تعالی است.
🟢جفا: بی وفایی، ستم
🟢ریحان: هر گیاه سبز و خوشبو
🟢سودایی: عاشق، شیفته، شیدا
🟢صدّیق: بسیار راستگو
🟢طَرَب: شادی
🟢عَداوت: دشمنی
🟢غِنا: سرود، نغمه، آوازخوانی، دستگاه موسیقی
🟢فُرقَت: جدایی، دوری
🟢کایدان: ج کاید، حیلهگران
🟢کوته نظری: اندکبینی، عاقبت اندیش نبودن
🟢َکید: حیله و فریب
🟢لئیمی: پستی، فرومایگی
🟢مِحنَت: اندوه، ناراحتی
🟢مَلِک تعالی: خداوند والا مرتبه
🟢نقض: شکستن، شکستن عهد و پیمان
🟢وصلت: پیوند، پیوستگی
#لقمه_ادبیات
j๑ïท↯
📚|→❥• @Book_80⃟🤓
#مرور_لغات *ادبیات دهم*
واژگان درس 8️⃣
🟣ادیب: سخندان، سخنشناس
🟣اَهلیت: شایستگی، لیاقت
🟣بهایم: ج بهیمه، چارپایان
🟣بیشه: جنگل کوچک، نیزار
🟣تسبیح: خدا را به پاکی یاد کردن، سبحان الله گفتن
🟣پلاس: نوعی گلیم کمبها، جامهای پشمینه و ستبر که درویشان پوشند.
🟣تازی: عرب؛ زبان تازی: زبان عربی
ُجَلَّ جَلالُه وَ عَمَّ نَوالُه: ُشـکوه او بـزرگ و لطف او فراگیر اسـت.
🟣خورجینک: خورجین کوچک، کیسهای که معمولاً از پشم درست میکنند و شامل دو جیب است.
🟣درحال: فوراً، بیدرنگ
🟣َدلّاک:کیسهکش حمام، مشت و مال دهنده
🟣دِیْن: وام
🟣رُقعه: نامۀ کوتاه، یادداشت
🟣رمه: گَلّه
🟣شوخ: چرک، آلودگی
🟣شوریده: کسی که ظاهری آشفته دارد، عاشق و عارف
🟣غوک: قورباغه
🟣فَراغ: آسایش و آرامش، آسودگی
#لقمه_ادبیات
j๑ïท↯
📚|→❥• @Book_80⃟🤓
📍مرور لغات ادبیات فارسی *درس 9 دهم*
🎀اِسلیمی: تغییر شکل یافتۀ کلمۀ اسالمی، طرح هایی مرکب از پیچ و خم های متعدد که شبیه عناصر طبیعت هستند .
🎀آخره: چنبرۀ / قوسِ زیر گردن
🎀بحران: آشفتگی، وضع غیرعادی
🎀بُر خوردن: در میان قرار گرفتن
🎀بنشن: خوار و بار از قبیل نخود و لوبیا و..
🎀بیرنـگ: طرح اولیه
🎀بیغوله: کنج، گوشه ای دور از مردم
🎀َتسلّا: آرامش یافتن
🎀حقارت: خواری، پستی
🎀خطابه: سخنرانی، وعظ کردن
🎀َخلف صدق: جانشین راستین
🎀خیل:گروه، دسته
🎀رعنا: خوش قد و قامت، زیبا
🎀رندانه: زیرکانه
🎀شندرغاز: پولی انـدک و ناچیز
🎀ُطمأنینه: آرامش و قرار
🎀عیال: زن و فرزندان، زن
🎀ِغارب: میان دو کتف
🎀فراعنه: ج فرعون، پادشاهان قدیم مصر
🎀کُلّه: برآمدگی پشت پای اسب
🎀کنگره: واژه ای فرانسوی به معنای مجمعی ازدانشمندان
و یا سیاستمداران که دربارۀ مسائل علمی یا سیاسی
بحث کنند.
🎀گرته برداری: طراحی چیزی به کمک گرده یا خاکە
زنگ یا زغال؛ نسخه برداری از روی یک تصویر یا طرح
🎀گرده: پشت، بالای کمر
🎀مخمصه: گرفتاری، سختی، دشواری
🎀مرفه: راحت و آسوده
🎀مشوش: آشفته و پریشان
🎀معاشرت: ارتباط، دوستی
🎀میراب: مسئول تقسیم آب جاری در خانه ها و مزارع
🎀والصافات صفا: سوگند به فرشتگان صف در صف
🎀وقب: هر فرورفتگی اندام چون گودی چشم
🎀وقفی: منسوب به وقف، وقف: زمین یا دارایی و ملکی در راه خدا اختصاص دهند.
#لقمه_ادبیات 🥨
j๑ïท↯
📚|→❥• @Book_80⃟🤓
مرور لغات درس 0️⃣1️⃣ فارسی دهم
⚡️اجابت کردن: پذیرفتن، قبول کردن
⚡️استدعا: درخواست کردن
⚡️اُسوه: پیشوا، سرمشق، نمونۀ پیروی
⚡️باری تعالی: خداوند بزرگ
⚡️تجلّی: آشکار شدن، جلوه کردن
⚡️تکلّـف: رنـج بـر خـود نهـادن
⚡️بیتکلّـف: بیریا، صمیمی
⚡️ُجنود: ج: جند، سربازان، لشکریان
⚡️حنیـن: نـام نبردی اسـت در منطقۀ حنیـن (بین مکه و طائـف) کـه میان مسـلمانان و کافـران پس از فتح
ّمکـه روی داد.
⚡️خانقـاه: محلّـی کـه درویشـان و مرشـدان در آن گرد میآینـد.
⚡️خور: زمین پسـت، شـاخهای از دریا مانند خورموسی و خورمیناب.
⚡️ّراست و ریس کردن: آماده و مهیا کردن
⚡️رُعب: ترس، دلهره، هراس
⚡️سردمدار: سردسته، رئیس
⚡️ّسـکان: ابزاری در دنبالۀ کشـتی بـرای حرکتدادن کشـتی از سـمتی به سمت دیگر
⚡️سـوله: سـاختمان فلـزی بـا سـقف بلنـد که بیشـتر به عنـوان انبـار و کارگاه از آن اسـتفاده میشـود.
⚡️َغنا: توانگری، بینیازی
⚡️مشیّت: اراده، خواست خدای تعالی
⚡️معرّف: کسـی که در مجمع بـزرگان افرادی را که به مجلس وارد میشـوند، معرّفی میکند. شناسـاننده
⚡️َمعرکه: میدان جنگ
⚡️مقریان: ج: مُقری، کسی که آیات قرآن را به آواز خوانَد،قرآنخوان
⚡️نسیان: فراموشی
⚡️نُفوس: ج نفس
⚡️وسواس: دو دلی
#لقمه_ادبیات
j๑ïท↯
📚|→❥• @Book_80⃟🤓
لغات فارسی دهم *درس ۱۴*
🧀اَبدال: ج بدیل و بدل، مردان کامل
🧀اَشباه: ج شبیه و شَبَه، مانندها، همانندان
🧀َ تلطّف: مهربانی، اظهار لطف و مهربانی کردن
🧀جولقی: پشمینهپوش، درویش
🧀حاذق: ماهر، چیرهدست
🧀خواجهوش: کدخدا منش
🧀زبون: خوار، ناتوان
🧀سرگین: فضلۀ برخی چهارپایان، مانند اسب
🧀سفاهت: بیخردی، کمعقلی، نادانی
🧀سوداگر: آنکه کارش دادوستد است، بازرگان
🧀طاس:کاسۀ مسی
🧀عربَـده: فریاد پرخاشجویانه بـرای برانگیختن دعوا و هیاهـو
🧀َقهر: خشم، غضب
🧀َکل: مخفف کچل
🧀مسلّم داشتن: باور کردن، پذیرفتن
🧀ندامت: پشیمانی، تأسف
#لقمه_ادبیات 🍌
j๑ïท↯
📚|→❥• @Book_80⃟🤓