#یادداشت:
اگر کسی که به قرآن مراجعه میکند آن مراجعه به صورت مقطعی و گرفتن برخی از آیات بدون توجه به قواعد و اصول باشد، طبعاً انسان را به انحراف میکشاند
اظهارات اخیر عبدالکریم سروش در نشستی تحت عنوان «دین و قدرت» واکنشهای متعددی را برانگیخته است. حجت الاسلام والمسلمین #مرتضی_جوادی_آملی رئیس بنیاد علوم وحیانی اسرا در یادداشتی، به مطالب اخیر منتشر شده از دکتر #عبدالکریم_سروش، واکنش نشان داده است:
نکاتی در باب #معرفت_دینی وجود دارد که لازم است به آن توجه شود.
نکته اول:
اولاً دین یک حقیقت جامعی است و همه جهات انسانی دین و الهی انسان را در نظر گرفته و با بیان «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم» دین را تمام و کمال رسانده است. هم کیفا و هم کمّا دین کامل است. نمیشود بخشی از دین به عنوان خشیت و خوف و هراس باشد و بخش دیگری که به رحمت و لطف و عشق است در دین نباشد. دینی که اشدا علی الکفار دارد رحماء بینهم را هم دارد. رحمت و عشقی که در متن دین دوانیده شده است عشق مستند به خداست و معنادار است.
عشق اگر مستند به خدا نباشد و همینطور رها شده باشد نمیتواند عشق معناداری باشد. در برخی از سخنانی که از صوفیه و اهل معرفت آمده، عشق حقیقی و ابتهاج حقیقی از آن پروردگار عالم است و اگر صوفیه عشقی دارند جزئی از رحمت و عشق الهی است و خدای عالم این رحمت و عشق را در دین به نهایت رسانده است همانطور که خوف و غضبش را در خصوص مشرکین به نهایت رسانده است.
نکته سوم:
این دین را نمیتوان دو پارچه دید و قهرش را در یک جا و مهرش را در جای دیگر دانست. همانهایی که عشقنامه یا مهرنامه مینویسند اگر همانها به قدرت برسند-کمااینکه در تاریخ نشان داده شده است- آنها زشتترین جنایت را در قالب صوفیه به نمایش گذاشتند و آنهایی که دست از قدرت کشیدند راه عشق و محبت را طی میکنند و اگر به سیاست و قدرت برسند امکان ندارد از مسیر قهر و انتقام استفاده نکنند. کما اینکه در طول تاریخ هر وقت قدرت به دست اینها میافتاد بدین صورت به آن نگاه میکردند.بنابراین چنین نگاهی که ما یک جانبه به قضاوت بنشینیم و سخنانی بگوییم نمیتواند سخنان حقی باشد.
در پایان این نکته باید مد نظر قرار بگیرد اگر کسی که به قرآن مراجعه میکند، آن مراجعه، به صورت مقطعی و گرفتن برخی از آیات بدون توجه به قواعد و اصول باشد طبعاً انسان را به انحراف میکشاند و سرّ و رازی که علامه طباطبایی در تفسیر المیزان به آن اشاره دارد این است که تا قرآن به قرآن تفسیر نشود، آیات الهی در کنار هم قرار نگیرند و متشابهات به محکمات ارجاع داده نشود، هرگز نمیشود از آیهای بهرهای داشت و به عنوان سخن خدا تلقی کرد.
خدا در باب عذاب کردن کفار و مشرکین میگوید «جَزَاءً وِفَاقًا» یعنی اگر کیفری داده میشود موافق با عمل آنهاست و بیشتر از آنچه در نشئه طبیعت انجام دادند کیفر داده نمیشوند بلکه کیفر مطابق با آن چیزی که انجام داده اند میباشد و خدای عالم سر سوزنی به احدی ظلم نخواهد کرد و این بگیر و ببند برای آن کارهایی است که در دنیا انجام دادند.
دیگر آنکه اصلاً ممتنع است از نظر فلسفی در روز قیامت به کسی ظلم شود چرا که همه شئونات قیامت بر مبنای عصمت و عدالت طراحی شده است و احدی در قیامت مظلوم واقع نمیشود. چرا که خدای عالم به اسم حق ظهور پیدا میکند و هرگز بطلانی در آنجا معنا ندارد. خدا آن روز را ظهور حق معرفی کرده است و با معیار تفسیر قرآن به قرآن باید آیات الهی را دید. یک طرفه بدون توجه به قواعد تفسیری و تفسیر قرآن به قرآن سراغ یکی دوتا آیه قرآن رفتن و آنها را به عنوان جنبههای تندی نمیتواند منطق صحیحی داشته باشد. اگر این مجموعه نکات مورد توجه قرار بگیرد میشود راه معرفت بهتری از نظر دینی شناخت.
دیگر آنکه، این مساله که گفته شده است قرآن تألیف پیامبر میباشد در چند سال قبل از این، خیلیها به آن پاسخ دادند. کتاب «الوحی و النبوة» اثر آیتالله جوادی آملی در رد شبههای است که کتاب قرآن را کتاب غیر خدا میداند. در حالی که قرآن خود را کلام بشیر میداند و نه کلام بشر و پیامبر (ص) را با تمام شئونات معصوم میداند.
وجود مقدس رسول گرامی اسلام (ص) مجرای پاک و معصومی است خدای عالم این مجرا را برای آنکه بتواند سالم و همه آنچه اراده الهی است برسد، پاک و منزه داشته و با حفاظت کردن از کلمات و اعرابها، مصونیت این سخن تام است و کاتبان وحی این معنا را در تمام مراحل تأیید فرمودند. اندیشه و پندار ناصواب که از قبل هم بوده و گفته شده بود و الان نیز تکرار کردهاند نشان دهنده عدم بررسی آنهاست.
#یادداشت
#عبدالکریم_سروش
#نقد_و_نظر
#مرتضی_جوادی_آملی
استاد مرتضی جوادی آملی
#یادداشت: اگر کسی که به قرآن مراجعه میکند آن مراجعه به صورت مقطعی و گرفتن برخی از آیات بدون توجه
نکته سوم:
این دین را نمیتوان دو پارچه دید و قهرش را در یک جا و مهرش را در جای دیگر دانست. همانهایی که عشقنامه یا مهرنامه مینویسند اگر همانها به قدرت برسند-کمااینکه در تاریخ نشان داده شده است- آنها زشتترین جنایت را در قالب صوفیه به نمایش گذاشتند و آنهایی که دست از قدرت کشیدند راه عشق و محبت را طی میکنند و اگر به سیاست و قدرت برسند امکان ندارد از مسیر قهر و انتقام استفاده نکنند. کما اینکه در طول تاریخ هر وقت قدرت به دست اینها میافتاد بدین صورت به آن نگاه میکردند.بنابراین چنین نگاهی که ما یک جانبه به قضاوت بنشینیم و سخنانی بگوییم نمیتواند سخنان حقی باشد.
در پایان این نکته باید مد نظر قرار بگیرد اگر کسی که به قرآن مراجعه میکند، آن مراجعه، به صورت مقطعی و گرفتن برخی از آیات بدون توجه به قواعد و اصول باشد طبعاً انسان را به انحراف میکشاند و سرّ و رازی که علامه طباطبایی در تفسیر المیزان به آن اشاره دارد این است که تا قرآن به قرآن تفسیر نشود، آیات الهی در کنار هم قرار نگیرند و متشابهات به محکمات ارجاع داده نشود، هرگز نمیشود از آیهای بهرهای داشت و به عنوان سخن خدا تلقی کرد.
خدا در باب عذاب کردن کفار و مشرکین میگوید «جَزَاءً وِفَاقًا» یعنی اگر کیفری داده میشود موافق با عمل آنهاست و بیشتر از آنچه در نشئه طبیعت انجام دادند کیفر داده نمیشوند بلکه کیفر مطابق با آن چیزی که انجام داده اند میباشد و خدای عالم سر سوزنی به احدی ظلم نخواهد کرد و این بگیر و ببند برای آن کارهایی است که در دنیا انجام دادند.
دیگر آنکه اصلاً ممتنع است از نظر فلسفی در روز قیامت به کسی ظلم شود چرا که همه شئونات قیامت بر مبنای عصمت و عدالت طراحی شده است و احدی در قیامت مظلوم واقع نمیشود. چرا که خدای عالم به اسم حق ظهور پیدا میکند و هرگز بطلانی در آنجا معنا ندارد. خدا آن روز را ظهور حق معرفی کرده است و با معیار تفسیر قرآن به قرآن باید آیات الهی را دید. یک طرفه بدون توجه به قواعد تفسیری و تفسیر قرآن به قرآن سراغ یکی دوتا آیه قرآن رفتن و آنها را به عنوان جنبههای تندی نمیتواند منطق صحیحی داشته باشد. اگر این مجموعه نکات مورد توجه قرار بگیرد میشود راه معرفت بهتری از نظر دینی شناخت.
دیگر آنکه، این مساله که گفته شده است قرآن تألیف پیامبر میباشد در چند سال قبل از این، خیلیها به آن پاسخ دادند. کتاب «الوحی و النبوة» اثر آیتالله جوادی آملی در رد شبههای است که کتاب قرآن را کتاب غیر خدا میداند. در حالی که قرآن خود را کلام بشیر میداند و نه کلام بشر و پیامبر (ص) را با تمام شئونات معصوم میداند.
وجود مقدس رسول گرامی اسلام (ص) مجرای پاک و معصومی است خدای عالم این مجرا را برای آنکه بتواند سالم و همه آنچه اراده الهی است برسد، پاک و منزه داشته و با حفاظت کردن از کلمات و اعرابها، مصونیت این سخن تام است و کاتبان وحی این معنا را در تمام مراحل تأیید فرمودند. اندیشه و پندار ناصواب که از قبل هم بوده و گفته شده بود و الان نیز تکرار کردهاند نشان دهنده عدم بررسی آنهاست.
#یادداشت
#عبدالکریم_سروش
#نقد_و_نظر
#مرتضی_جوادی_آملی
🆔 @m_vaezjavadi