| ﷽ |
پِلاڪ را از گردنش در آورد.
گفتم:از ڪجـٰا تو را بشنـٰاسند؟!
گفت:آنڪہ بـٰاید بشنـٰاسد!
میشنـٰاسد .
#شهیدانهــ❤️🌱
سلام خانم های عزیز صبحتون به نور 😍😍
کپی باذکر صلوات📿
⚜ @maab_semnan ⚜
دفترچھای داشت که برنامه و کارهایش را داخل آن مینوشت✍🏻
روزۍ که خیلی کار برای خدا انجام میداد بیشتر از روزهای قبل خوشحال بود . یادم هست یک بار گفت :
امروز بهترین روزِ من است! چون خدا توفیق داد توانستم گره از کار چندین بنده خدا باز کنم :)💘
#شهیدابراهیمهادی
#روایت_عشق
#شهیدانه
@maab_semnan
اگر میبینیم در کار خستگی وجود داره، باید بریم اون مورد رو حل بکنیم؛ کار، کاری نیست که توش خستگی داشته باشه.
◀️ جنگیدن در راه خدا خستگی نمیاره؛ اگه داریم خسته میشیم، باید بررسی کنیم علتش چیه؟ چرا داریم خسته میشیم؟ ایراد اینه که یه چیز غیرخدایی قاطی قضیه هست.
🌸شهید حسن باقری
🌷هدیه به روح پاک شهدا صلوات🌷
#شهیدانه
#باشهدا
@maab_semnan 🌱
✅ طوری تلاش کنید که اگر روزی
امام زمان (عج) فرمودند
یک سربازمتخصص میخواهم
بفرمایند، فلانی بیاید .....
🌸شهید حسین معز غلامی
🌷هدیه به روح پاک شهدا صلوات🌷
#شهیدانه
#باشهدا
@maab_semnan 🌱
|🪴|
شـــیمیایی بود. برای درمـــــان به
انگلیس اعــزام شد. خـــــون لازم
داشت. گفت : خونِ غـیرِ مســلمان
نزنید ؛ تـــوجه نکردند !
هرچه زدند ، بدنش نپذیرفت.
خونِ یک مسلمان جواب داد🙃!
پزشکش مسلمان شد و
گفت : «معـجزه است ! (: »
📜| شهید حمیدرضا مدنی قمصری
کد شرکت کننده:۵۹۰۱
#دفاع_مقدس
مسابقه#اقتدار
| #شهیدانه |
#ارسالی_مخاطبین
@maab_semnan 🌱