eitaa logo
🌷مَــعــاد شِـنـاسـے🌷
288 دنبال‌کننده
81 عکس
58 ویدیو
15 فایل
«مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام»: لَیسَ بِمُؤمِنٍ مَن لَم یَهتَمَّ بِاِصلاحِ مَعادِهِ! كسی كه در بند اصلاح معاد و آخرت خود نباشد، مؤمن نیست!(فهرست غرر، ص ٦)
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال معاد شناسی / دوستان به این کانال بپیوندید ضرر نداره لازم برای همه ما خیلی اموزنده هست درباره قبرو قیامت برزخ 👇👇👇 https://eitaa.com/maadshenaci
۳۰ فروردین ۱۴۰۰
دیدن عزرائیل قبل از مرگ شیخ محمد شیرازی می گوید : آیة الله سید احمد خوانساری می فرمود : " در محفلی بودم که گروهی از فقها و مراجع تقلید در آن نشسته بودند که از جمله آنان آیة الله سیّد صدر الدّین صدر بود. در آنجا جوان خوش سیمایی نزد من آمد و من به الهام یقین کردم که فرشته مرگ است. به او گفتم " من آماده ام " گفت " خواهم آمد " و من اینک در انتظار او هستم. هفته بعد در صبح روز جمعه 26 ربیع از راه رسید و آن بزرگوار فرمود " امروز آخرین روز توقف من در دنیاست و آن جوان خوش چهره خواهد آمد " به تلاوت قرآن نشست و سوره مبارکه مؤمنون را خواند تا از حال رفت و یکی از نوادگانش وی را در تمام کردن سوره یاری کرد. در انتظار آمدن پیک حق بود و ناگاه دیدند که تکان خورد و بارها فرمود " یا حجة بن الحسن ! " گویی که آن حضرت در لحظات آخرین به بدرقه ی او آمد . سپس به تکرار شهادت بر یکتایی خدا و رسالت پیامبر و ولایت ائمه معصومین علیه السلام پرداخت و سرانجام برای همیشه لب از سخن فرو بست.
۳۰ فروردین ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳۰ فروردین ۱۴۰۰
باز شدن چشم بصیرت ( برزخی ) در اولیای خدا مرحوم شالچی در مورد استاد عرفان خویش می گوید : " یکی از روزها ، صبح پس از نماز برای شرکت در جلسه اخلاق استادم به فیضیه رفتم . استاد به من فرمودند : "میرزا عبدالله چه می بینی ؟" این صحبت استاد ، گویا خود تصرفی بود که آن بزرگ در جان من کرد و حجاب ملکوت از برابر چهره ام برداشته شد. دیدم اشخاصی را که در فیضیّه هستند در ظاهر می بینم اما باطن آنان را نیز مشاهده می کنم که به صورت های گوناگون اند. بار دیگر فرمودند : " فلانی چه می بینی ؟" من چون توجه کردم ، دریافتم ، ارواح مؤمنین روی صحن مدرسه فیضیه ، دور هم نشسته اند و با هم مذاکره می کنند. پس از آن استاد به من فرمودند : " میرزا عبدالله فکر نکنی اینها مقاماتی است و به جایی رسیده ای ! اینها در برابر آنچه در سیر و سلوک و تقرب الی الله به سالک می دهند هیچ است.
۳۰ فروردین ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳۰ فروردین ۱۴۰۰
سوالات نکیر و منکر در شب اول قبر ________________________________________ در واقع «قبر» همان «برزخ» است.و برزخ عالم بین دنیا و آخرت است که انسان از هنگام مرگ تا نفخ صور در آن قرار دارد. پا بر جاست و در روایات ما از آن به باغی از باغ‌های بهشت یا چاهی از چاه‌های جهنم تعبیر می‌کنند. ________________________________________ قرآن کریم پس از نقل تمنّای باطل افراد بدکرداری که از دنیا رفته‌اند و درخواست بازگشت به دنیا را دارند تا شاید رفتاری شایسته پیشه کنند، ولی برآورده نمی‌شود؛ می‌فرماید: «و مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلی یَوْمِ یُبْعَثُون ؛ و پشت سر آنان برزخی است تا روزی که برانگیخته شوند» (مؤمنون ، آیه 100.) همچنین حال برزخ و برزخیان پس از مرگ را چنین بیان می‌فرماید: «وَ ما نُؤَخِّرُهُ إِلاَّ لِأَجَلٍ مَعْدُودٍ یَوْمَ یَأْتِ لا تَکَلَّمُ نَفْسٌ إِلاَّ بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِیٌّ وَ سَعِیدٌ فَأَمَّا الَّذِینَ شَقُوا فَفِی النَّارِ لَهُمْ فِیها زَفِیرٌ وَ شَهِیقٌ خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّکَ إِنَّ رَبَّکَ فَعَّالٌ لِما یُرِیدُ وَ أَمَّا الَّذِینَ سُعِدُوا فَفِی الْجَنَّةِ خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّکَ عَطاءً غَیْرَ مَجْذُوذٍ ؛ و ما [مجازات] را جز تا زمان محدودی تأخیر نمی‌اندازیم، آن روز که فرا رسد، هیچ کس جز به اجازه او سخن نمی‌گوید؛ گروهی بدبختند و گروهی خوشبخت. اما آن‌ها که بدبخت شدند، در آتش‌اند؛ و برای آنان در آنجا «زفیر» و «شهیق» (ناله‌های طولانی دم و بازدم) است. جاودانه در آن خواهند ماند؛ تا آسمان‌ها و زمین بر پا است؛ مگر آنچه پروردگارت بخواهد. پروردگارت هر چه را بخواهد انجام می‌دهد. اما آن‌هایی که سعادتمند شدند، جاودانه در بهشت خواهند ماند، تا آسمان‌ها و زمین برپا است؛ مگر آنچه پروردگارت بخواهد. بخششی است قطع نشدنی» (هود ، آیات: 104 - 108.) توصیه‌های بسیاری که در روایات شده است که میت را بلافاصله و با سرعت به درون قبر نگذارید و قبل از دفن مدتی او را در کنار قبرش نگاه دارید و در هنگام دفن بر او تلقین بخوانید و در شب دفن او، نماز شب اول قبر بخوانید، همگی برای کم شدن وحشت و اضطراب او و فشار قبر است عبارت «ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ» روشن می‌سازد که منظور از «جنت» و «جهنم»، بهشت و دوزخ پیش از قیامت است؛ زیرا هر گاه قیامت برپا شود، بساط زمین و آسمان نیز برچیده می‌شود. به همین دلیل امام علی(علیه السلام) به این آیات در قبال کسی که ثواب و عقاب برزخی پیش از قیامت را انکار می‌کرد، استناد کرده است: «اما رد بر کسی که ثواب و عقاب در دنیا پیش از برپایی قیامت را انکار می‌کند، سخن خداوند متعال است». آن‌گاه آیات بالا را قرائت می‌کنند و در ادامه می‌فرماید: «منظور از «إِلاَّ ما شاءَ رَبُّکَ» آسمان‌ها و زمین پیش از برپایی قیامت است؛ زیرا با قیامت، آسمان‌ها و زمین تبدیل می‌شوند». همانند آیه مذکور، این سخن خداوند است: (وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ» و برزخ عبارت است از امری بین دو امر (دنیا و آخرت) که عبارت از ثواب و عقاب بین دنیا و آخرت است و مثل آن آیه «النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْها غُدُوًّا وَ عَشِیًّا وَ یَوْمَ تَقُومُ السَّاعَه ؛ آتش است که هر صبح و شام بر آن (خاندان فرعون) عرضه می‌شوند» (مؤمن ، آیه 46) قیامت خانه جاودانگی است و صبحگاهان و شامگاهان در آن راه ندارد؛ بلکه آن دو در دنیا هستند. همچنین خداوند متعال درباره بهشتیان می‌فرماید: «وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِیها بُکْرَةً وَ عَشِیّا ؛ و هر صبح و شام روزی آنان در بهشت مقرر است» (مریم، آیه 62) صبح و شب از صفات شبانه روز است که در بهشت زندگانی پیش از روز قیامت واقع می‌شود. خداوند متعال درباره این گروه می‌فرماید:«لا یَرَوْنَ فِیها شَمْساً وَ لا زَمْهَرِیراً ؛ نه آفتاب را در آنجا می‌بینند و نه سرما را» (انسان ، آیه 13) این همانند آن سخن خداوند است [که درباره شهیدان نازل شده است]: (وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ فَرِحِینَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ؛ و مپندار کسانی که در راه خدا کشته شده‌اند، مردگانند؛ بلکه آنان زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند» (آل عمران ، آیه 169 - بحارالأنوار، ج 6، ص 245). امام سجاد(علیه السلام) در تفسیر این آیه می‌فرماید: «هو القبر و إن لهم فیه مَعِیشَةً ضَنْکاً و الله إن القبر لروضة من ریاض الجنة أو حفرة من حفر النار»؛ «منظور از برزخ همان قبر است و برای مردگان در آن زندگی سختی است و به خدا قسم قبر یا باغی از باغ‌های بهشت است یا چاهی از چاه های آتش». دلیل آن سخن عالم امام موسی کاظم(علیه السلام) است که فرمودند: «به خدا قسم من بر شما تنها از برزخ
۳۰ فروردین ۱۴۰۰
می‌ترسم» (بحارالأنوار، ج 6، ص 218) آری باطن و حقیقت برزخیِ قبر هر کسی یا باغی از باغ‌های بهشت است یا چاهی از چاه‌های جهنم. وحشت قبر به هنگام ورود بدان و شب اول قبر و فشار آن، سؤال منکر و نکیر از عقبه‌های بس خطرناک قبر است که کسی را از آنها گریزی نیست؛ مگر اینکه ایمان و عمل صالح را پیش از خود فرستاده باشد. روایت شده است: قبری را می‌کندند، پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) با شتاب به سوی آن رفتند و به شدت گریستند؛ به حدی که خاک از اشک ایشان تر شد و به یاران خود فرمودند: «إِخْوَانِی لِمِثْلِ هَذَا فَأَعِدُّوا» ؛ «برادران من! برای همانند آن مهیا شوید» (مستدرک الوسائل، ج 2، ص 465.) توصیه هایی در باب فشار قبر توصیه‌های بسیاری که در روایات شده است که میت را بلافاصله و با سرعت به درون قبر نگذارید و قبل از دفن مدتی او را در کنار قبرش نگاه دارید و در هنگام دفن بر او تلقین بخوانید و در شب دفن او، نماز شب اول قبر بخوانید، همگی برای کم شدن وحشت و اضطراب او و فشار قبر است. فشار قبر قابل وصف نبوده و حقیقت آن برای ما روشن نیست. اجمالاً می‌توان گفت: انسانی که از دنیا رفته است، به دلیل انس به دنیا و ناآشنایی به عالم برزخ ونظام جدید، فشار قرار می‌گیرد. سؤال منکر و نکیر نیز پرسش از حقیقت و باطن اعتقادات و اعمال ما است. امام صادق(علیه السلام) می‌فرمایند: «یَجِی‌ءُ الْمَلَکَانِ مُنْکَرٌ وَ نَکِیرٌ إِلَی الْمَیِّتِ حِینَ یُدْفَنُ أَصْوَاتُهُمَا کَالرَّعْدِ الْقَاصِفِ وَ أَبْصَارُهُمَا کَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ یَخُطَّانِ الْأَرْضَ بِأَنْیَابِهِمَا وَ یَطَئَانِ فِی شُعُورِهِمَا. فَیَسْأَلَانِ الْمَیِّتَ مَنْ رَبُّکَ وَ مَا دِینُکَ قَالَ فَإِذَا کَانَ مُؤْمِناً قَالَ اللَّهُ رَبِّی وَ دِینِیَ الْإِسْلَامُ فَیَقُولَانِ لَهُ مَا تَقُولُ فِی هَذَا الرَّجُلِ الَّذِی خَرَجَ بَیْنَ ظَهْرَانَیْکُمْ فَیَقُولُ أَ عَنْ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ ص تَسْأَلَانِی فَیَقُولَانِ لَهُ تَشْهَدُ أَنَّهُ رَسُولُ اللَّهِ فَیَقُولُ أَشْهَدُ أَنَّهُ رَسُولُ اللَّهِ فَیَقُولَانِ لَهُ نَمْ نَوْمَةً لَا حُلُمَ فِیهَا وَ یُفْسَحُ لَهُ فِی قَبْرِهِ تِسْعَةَ أَذْرُعٍ وَ یُفْتَحُ لَهُ بَابٌ إِلَی الْجَنَّةِ وَ یَرَی مَقْعَدَهُ فِیهَا وَ إِذَا کَانَ الرَّجُلُ کَافِراً دَخَلَا عَلَیْهِ وَ أُقِیمَ الشَّیْطَانُ بَیْنَ یَدَیْهِ عَیْنَاهُ مِنْ نُحَاسٍ فَیَقُولَانِ لَهُ مَنْ رَبُّکَ وَ مَا دِینُکَ وَ مَا تَقُولُ فِی هَذَا الرَّجُلِ الَّذِی قَدْ خَرَجَ مِنْ بَیْنَ ظَهْرَانَیْکُمْ فَیَقُولُ لَا أَدْرِی فَیُخَلِّیَانِ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الشَّیْطَانِ فَیُسَلِّطُ عَلَیْهِ فِی قَبْرِهِ تِسْعَةً وَ تِسْعِینَ تِنِّیناً لَو ْ أَنَّ تِنِّیناً وَاحِداً مِنْهَا نَفَخَ فِی الْأَرْضِ مَا أَنْبَتَتْ شَجَراً أَبَداً وَ یُفْتَحُ لَهُ بَابٌ إِلَی النَّارِ وَ یَرَی مَقْعَدَهُ فِیهَا»؛ «دو فرشته منکر و نکیر نزد میت در هنگامی که دفن می‌شود، می‌آیند؛ در حالی که صدای آنها همانند رعد بلند آهنگ و چشمانشان همانند برقی سهمناک و خیره‌کننده است، در این حال زمین را با دندان‌های خود زیر و رو می‌کنند و موهای خود را می‌کشند؛ پس از میت می‌پرسند: پروردگار تو کیست؟ دین تو چیست؟ اگر او مؤمن باشد، می‌گوید: الله پرودگار من است و اسلام دین من. آنان به او می‌گویند: درباره مردی که از برای پشتیبانی شما بیرون آمده چه می‌گویی؟ می‌گوید: آیا از محمد(صلی الله علیه وآله) پیامبر خدا می‌پرسید؟ می‌گویند: شهادت بده که او پیامبر خدا است. او می‌گوید: شهادت می‌دهد که او پیامبر خدا است. مهم‌ترین امری که باعث می‌شود، قبر برای ما، نه تنها جایگاه تنهایی و وحشت نباشد؛ بلکه خانه روشن و باغ بهشت گردد، همان ایمان و عمل صالح است که محبت پیامبر گرامی(صلی الله علیه وآله) و خاندانش، سرمایه‌ای بس عظیم برای طول سفر و از جمله این مرحله می‌باشد [بدین ترتیب او از آزمون سربلند بیرون آمد و آن‌گاه] به او می‌گویند: بخواب! خوابی که در آن رویایی نیست. قبرش را به اندازه نه ذراع توسعه می‌دهند و برای او، دری به سوی بهشت باز می‌کنند و او جایگاهش را می‌بیند. اما اگر او کافر باشد، بر او وارد می‌شوند؛ در حالی که شیطان چونان دودی در کنار دیدگان او نشسته است. از او می‌پرسند: پرودگار تو کیست و دین تو چیست؟ درباره این شخص که برأی پشتیبانی شما بیرون آمده چه می‌گویی؟ می‌گوید: نمی‌دانم! [در این هنگام] بین او و شیطان را خالی می‌کنند و بر او در قبر 99 مار بزرگ را مسلط می‌سازند که اگر یکی از این مارها در زمین نفس بکشد، هرگز درختی نخواهد رویید. و دیدگان او را به سوی آتش می‌گشایند و او جایگاه خود را در آن می‌بیند» (کافی، ج 3، ص 236.) آری برزخ باطن جهان ماده است و ما از ادراک آن عاجزیم. آنچه ما می‌بینیم قبری است در دورن زمین؛ اما حقیقت آن برای ما روشن نیست. این قبر یا ب
۳۰ فروردین ۱۴۰۰
اغی از باغ‌های بهشت است و آن برای انسان‌هایی است که در دنیا بهشتی زندگی کردند، یا چاهی از چاه‌های آتش و آن مخصوص انسان‌هایی است که زندگانی جهنمی داشته‌اند و این بهشت و دوزخ برزخی که غیر از بهشت و دوزخ قیامت است، برای ما مکشوف نیست و پس از مرگ عیان می‌شود. اما مهم‌ترین امری که باعث می‌شود، قبر برای ما، نه تنها جایگاه تنهایی و وحشت نباشد؛ بلکه خانه روشن و باغ بهشت گردد، همان ایمان و عمل صالح است که محبت پیامبر گرامی(صلی الله علیه وآله) و خاندانش، سرمایه‌ای بس عظیم برای طول سفر و از جمله این مرحله می‌باشد.
۳۰ فروردین ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳۰ فروردین ۱۴۰۰
در شب اول قبر، نکیر و منکر با انسان‌ها به چه زبانی صحبت می‌کنند؟ شیخ صدوق می‌نویسد: «اعتقاد ما درباره سؤال قبر این است که حق است و ناچار به پذیرش آن هستیم». به گزارش خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران؛از رخدادهاى مهم و حتمى عالم برزخ سؤال دو فرشته «نکیر» و «منکر» است. از روایات و گفتار متکلمان اسلامی بر می‌آید که سؤال نکیر و منکر حقیقتی غیر قابل انکار است. شیخ صدوق در این باره می‌نویسد: «اعتقاد ما درباره سؤال قبر این است که حق است و ناچار به پذیرش آن هستیم».1 روایات در این‌باره فراوان‌اند؛ از جمله امام جعفر صادق(ع) فرمود: «هر کس سه چیز را انکار کند از شیعیان ما نیست: معراج، سؤال قبر و شفاعت».2 همچنین نقل شده است: امام سجاد(ع) در هر جمعه در مسجد رسول خدا(ص) مردم را موعظه می‌فرمود و از جمله مواعظش این بود: «اى فرزند آدم! اجل تو سریع‌ترین چیزها به سوى تو است و نزدیک است تو را دریابد و ملک الموت روح ترا قبض کند و به سوى منزلِ تنها بروى، پس روح ترا به سوى تو برگردانند و منکر و نکیر براى سؤال و امتحان سخت تو بیایند همانا اول چیزى که از تو سؤال کنند از دین تو است که به آن معتقد بوده‌اى و از کتاب تو است که آن‌را تلاوت کرده و از امامی است که ولایت او را اختیار نموده و می‌پرسند از عمر تو که در چه چیز فانى کردى و از مال تو که از کجا کسب، و در چه راه مصرف نمودى، پس عذر خود را بگیر و براى جواب آماده شو».3 درباره کیفیت و چگونگی سؤال در قبر -مانند این‌که به چه زبانی صحبت می‌کنند- چیزی صریحی در روایات بیان نشده است، اما به طور اجمال باید گفت: 1. برخی معتقدند که در قبر از هر شخصی، با زبان اصلی آن شخص سؤال و جواب خواهد شد.4 حتی اگر این نظریه را نپذیریم ولی مسلم است که این گفت‌وگو به شیوه‌ای انجام خواهد شد که درک متقابل وجود داشته باشد. 2. گروهی نیز احتمال داده‌اند که سؤالات قبر به این صورت نیست که با زبان و الفاظ مادی از ما بپرسند، پروردگار و پیامبر تو کیست و ما اسم آن‌را بگوییم، بلکه در عالم قبر قوای مثالی انسان به ‌کار می‌افتد؛ یکی از مهم‌ترین چیزهایی که به‌ کار می‌افتد حافظه مثالی انسان است، و وقتی حافظه مثالی به‌ کار می‌افتد تمام زندگی شخص و باورهایی از اعماق وجود انسان پیش چشم او می‌آید. و وقتی این دو ملک از انسان‌ها سؤال می‌کنند، می‌خواهند آن چیزی که در عمق وجود آنها در مورد خدا شکل گرفته است، را بدانند. به دیگر سخن؛ در قبر، زبان حال وجود دارد، نه زبان قال، چنانچه در روایات به این مطلب اشاره شده است، پیامبر خدا(ص) می‌فرماید: «هنگامى مرده در قبر گذاشته می‌شود، قبر به او می‌گوید: واى بر تو اى فرزند آدم! چه چیزى تو را نسبت به من فریب داد؟ آیا نمی‌دانى من سراى فتنه، سراى تاریکى، سراى تنهایى و خانه کرم‌هایم، چه چیزى تو را نسبت به من مغرور کرد؟ که تو با آرزوهاى بسیار و کبر و تلاش زیاد بر روى من خرامان می‌گذشتى، در این موقع اگر مرده از اهل صلاح باشد، گوینده‌اى بر قبر پاسخ می‌دهد که: چه می‌گویى؟ اگر امر به معروف و نهى از منکر کرده باشد، گور می‌گوید: من در این صورت سبزه زارى می‌شوم و تن او نورى می‌شود و روح او به سوى خدا بالا خواهد رفت».5 امام صادق(ع) فرموده است: «قبر را در هر روز گفتارى است، می‌گوید: من خانه غربتم، من خانه وحشتم، من خانه کرم‌هایم، من قبرم، من مرغ‌زارى از مرغ‌زارهاى بهشت و یا حفره‌اى از حفره‌هاى آتشم».6 3. ممکن است گفته شود: سؤال و جواب با گوش و زبان همین بدن است، ولى در ظرف عالم دیگر، نه در این عالم مادی. و این‌که گفتیم: در بدنِ مثالى است، منافى این سخن نیست. توضیح این‌که؛ روح انسانى، جوهرى است مجرّد و غیر از روح حیوانى است و به مردن انسان فانى نمی‌شود، بلکه تنها علاقه تدبیرى و تصرف او از این بدن عنصرى قطع می‌گردد، بنابراین، مانعى ندارد که لذائذ و آلام وارده بر این بدن را درک کند و با اهل و اولاد خود تکلم نماید و عملیاتى که نسبت به بدن او می‌شود ببیند و سخنانى که در این‌باره گفته می‌شود بشنود و همراه بدن خود حرکت کند، اما نه به این زبان و چشم و گوش و دست و پا و سایر حواس ظاهرى بلکه با مردن، ادراکات روحى شدیدتر می‌شود و بدون این آلات امور را درک می‌کند.7 [1]. شیخ صدوق‏، الاعتقادات‏، ص 58 [2]. روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج ‏2، ص 501 [3]. شیخ صدوق، الأمالی، ص 503 – 504 [4]. غزالی، سراج الطالبین [5]. ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی، ج ‏1، ص 288 – 289، [6]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی،ج ‏3، ص 242 [7]. طیب، سید عبد الحسین، کلم الطیب در تقریر عقاید اسلام‏، ص 662
۳۱ فروردین ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳۱ فروردین ۱۴۰۰
در قبرها چه می‌گذرد؟ ________________________________________ مرگ، حقیقتی است ناشناخته که ذهن تمامی انسان‌های کره خاکی را گاه به گاه به خود مشغول می‌سازد. واقعیتی ناشناخته که سۆالات بسیاری را برای آدمی ایجاد می‌سازد. راهی که باید رفت و طعمی که باید چشید. اولین خانه انسان پس از جان دادن قبر اوست. قبری که می‌تواند در دل خاک، دریا، کوهستان و ... باشد. حال سۆالی بزرگ ایجاد خواهد شد!! به راستی در قبرها چه می‌گذرد؟! ________________________________________ این سۆالی است که یافتن پاسخ قطعی آن، شاید، جز با تجربه ممکن نباشد. اما پیشوایان دینی برای آماده ساختن پیروان خود پرده از روی برخی حقایق برداشته‌اند و رهنمودهایی برای بهتر مواجه شدن با آن داده‌اند. وقایع اتفاقیه شب اول بر اساس نصوص برخی روایات می‌توان وقوع برخی رویدادها در شب اول قبر را قطعی دانست: 1ـ حضور ملائکه بررسی مجموع روایات نشان می‌‌دهد پس از آنکه فرد در قبر گذاشته می‌شود دو فرشته به نام‌های نکیر و منکر بر وی وارد شده و از اعمال کلی او سۆال می‌شود و کیفیت ایمان وی مشخص می‌گردد. در روایت زیر چنین آمده است: أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) یَقُولُ‏: «إِذَا وُضِعَ الرَّجُلُ فِی قَبْرِهِ أَتَاهُ مَلَكَانِ مَلَكٌ عَنْ یَمِینِهِ وَ مَلَكٌ عَنْ شِمَالِهِ وَ أُقِیمَ الشَّیْطَانُ بَیْنَ یَدَیْهِ عَیْنَاهُ مِثْلُ النُّحَاسِ ... ».[1] امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: «زمانی که فردی را در قبرش قرار می‌دهند دو ملک بر او وارد می‌شوند. فرشته‌ای از سمت راست او و فرشته‌ای از سمت چپش در کنارش قرار گرفته و شیطان در مقابلش می‌ایستد در حالی که چشمانش هم‌چون شعله بدون دود می‌ماند ... ». 2ـ سۆال بر اساس آنچه در روایات آمده است سۆال از چهار چیز در قبر حتمی: 1ـ پروردگار و رب 2ـ دین 3ـ پیامبر 4ـ امام عواملی چون بدخلقی با افراد خانواده، سخن‌چینی و ضایع کردن نعمات الهی فشار قبر را افزایش می‌دهند و انجام برخی امور چون به جا آوردن نماز شب، خواندن سوره‌هایی از قرآن، روزه گرفتن در ماه‌هایی از سال آن را کاهش می‌دهند پاسخ فرد به هر یک از این سۆالات بسته به عملکرد او در دنیا خواهد داشت و سرنوشت او را در برزخ مشخص می‌سازد. در روایت چنین آمده است: أَبِی الْحَسَنِ (علیه السلام) قَالَ: «یُقَالُ لِلْمُۆْمِنِ فِی قَبْرِهِ مَنْ رَبُّكَ قَالَ فَیَقُولُ اللَّهُ فَیُقَالُ لَهُ مَا دِینُكَ فَیَقُولُ الْإِسْلَامُ فَیُقَالُ لَهُ مَنْ نَبِیُّكَ فَیَقُولُ مُحَمَّدٌ فَیُقَالُ مَنْ إِمَامُكَ فَیَقُولُ فُلَانٌ فَیُقَالُ كَیْفَ عَلِمْتَ بِذَلِكَ فَیَقُولُ أَمْرٌ هَدَانِی اللَّهُ لَهُ وَ ثَبَّتَنِی عَلَیْهِ فَیُقَالُ لَهُ نَمْ نَوْمَةً لَا حُلُمَ فِیهَا نَوْمَةَ الْعَرُوسِ ثُمَّ یُفْتَحُ لَهُ بَابٌ إِلَى الْجَنَّةِ ... ».[2] امام رضا (علیه السلام) می‌فرمایند: «به مۆمن در قبرش گفته می‌شود: پروردگار تو کیست؟ پاسخ می‌دهد الله. سپس به او گویند: دین تو چیست؟ جواب دهد اسلام. بعد از او می‌پرسند: پیامبر تو کیست؟ در جواب گوید محمد (صلی الله علیه و آله). از او سۆال می‌شود: امام تو که بود؟ پس گوید فلان کس. در نهایت از او سۆال می‌شود: چگونه بر این راه قرار گرفتی؟ پاسخ می‌دهد: امری است که خداوند مرا بر آن رهنمون ساخت و ثابت قدم گردانید. پس به او می‌گویند هم‌چون عروسان [با آرامش] بخواب. سپس دری به سوی بهشت بر او گشوده خواهد شد ... ». 3ـ فشار قبر از امور مسجل دیگری که در قبر اتفاق خواهد افتاد فشار قبر است که در روایت با عنوان «ضَغْطَةِ الْقَبْر» مذکور است. اصحاب ائمه (علیهم السلام) همواره در این زمینه از ایشان پرسش کرده و فراگیر بودن آن بین تمامی افراد را جویا می‌شدند. كلینى روایت می‌كند أبو بصیر گوید: من به حضرت صادق (علیه السّلام) عرض كردم: آیا كسى از فشار قبر رهایى پیدا می‌كند؟ حضرت فرمودند: پناه به خدا از فشار قبر؛ چه قدر افرادى كه از فشار قبر رهایى پیدا كنند كم هستند. و سپس فرمودند: چون عثمان، رقیّه دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را كشت، رسول خدا (صلّى الله علیه و آله) بر كنار قبر او ایستادند و در حالی كه سر خود را به آسمان بلند نموده و اشک از چشمانشان جارى بود به مردم فرمودند: من رقیّه دخترم را به یاد آوردم و نیز به یاد آوردم آنچه را كه به او رسیده بود پس دلم شكست و خواستم كه خدا او را از فشار قبر برهاند و عرض كردم: بار پروردگارا به خاطر من رقیّه را از فشار قبر برهان. پس خداوند او را به خاطر پیامبر رهانید».[3] کسانی که در دریا می‌میرند یا خاکستر می‌شوند و ... نیز شب اول قبر دارند؟ بر اساس آیات و روایات، روح انسان پس از مرگ و انقطاع از بدن مادی، خود را با بدن برزخی و قالب مثالی می‌یابد. بدن مثالی شباهت بسیار زیادی به بدن دنیوی انسان دارد؛ ولی در عین حال بدنی است که با نظام و قوانین عالم بر
۱ اردیبهشت ۱۴۰۰