رُفو زدیم به دل،
هِی رُفو زدیم به دل
نمانده جایِ مداوا به دل زِ جورِ زمان ..
- معصومه صابر
#العجل
@maae_maein
آبروی مجاهدان و انسانیت و نوع دوستیِ عصرِ حاضر ..! چقدر پاک و بزرگ بودی .. الحمدلله که دیدیمَت و درکت کردیم و از شما آموختیم که انسانِ تراز و زندگیِ ترازِ عصرِ ما چیست. سلام به سیدالشهداء و حضرت زهرا برسانید سیّد.
@maae_maein
در کودکیهایم حوالی ۹ سالگی صدای فریادهای مردی با زبان عربی میپیچد که خون را در رگهایم داغ میکند. «مقاومه» را جوری ادا میکند، قامتم راست میشود. سینهام ستبر. دست از بازی میکشم. کودکیَم بزرگ میشود و میپرسد این رودِ جوشان از چه میخروشد؟ و پدرم جواب میدهد: آزاد شد... آزاد شد... تلویزیون کوچکِ رنگپریده خانهمان زرد میشود. درِ خانه را باز میکنیم. پدرم طاقتش تا پشتبام نمیشود همان جا فریاد میزند: الله اکبر. صدای الله اکبر کوچه را برداشته. ۹ سالگیَم میخندد نمیداند برای چه اما خودش را انداخته در فریادهای این رودِ خروشان... دارم وارد دنیای بزرگترها میشوم. پدرم میگوید لبنان آزاد شد. بعد از ۱۸ سال اشغال و جنگ، دستِ اسراییل را قطع کرد. مردی با عمامهای بزرگ در تصویر شور میدهد. عینکِ فریمِ مشکیِ بزرگی زدهاست. لهجه عربی حماسیاش جانِ آدم را تازه میکند. زورم را زیاد میکند. لهجه عربیَش بزرگم میکند. مشتم را محکم. قامتم را راست میکند.
دیگر ۹ سالم نیست. در ۳۳ و ۳۴ سالگی میچرخم. سیّد همان است. حرف که میزند مشتم محکمتر میشود. لهجه عربیَش مسلمانترم میکند. ایمانم را محکم.
انگشت اشارهاش را که بالا میآورد گویی تمامِ قاب دوربین را رد میکند. میشود رد انگشت اشارهاش را تا نقطه نقطه جهان پیدا کرد. میشود امتدادش را در زمین جست. انگشت اشاره سیّد از تمامِ نقشههای جهان رد میشود. از آبها رد میشود. از کوهها رد میشود. انگشت اشاره سیّد تا آسمان امتداد مییابد و مقاومتِ پشتِ انگشتهای اشارهی سیّد صف بسته است.
لبیک یاحسین که میگوید، گویی تا آسمان میپیچد. تاریخ را میشکافد. میرود ۶۱ هجری. میرود وسطِ معرکه. لبیک یا حسینِ سیّد میرود وسط لشکر اشقیا. آنجا که آخرِ خط است. آنجا که امام آخرین نفر ایستادهاست. آنجا که امام ندای هل من ناصر سر میدهد... آنجا صدای لبیکِ سیّد میآید... سیّد خودش را به امام رساندهاست...
دیشب سیّد به کربلا رسید...
صلی الله علیک یا اباعبدالله
السلام علی الحسین
و علی علی بن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین
#مقاومت_ادامه_دارد
- عطیه همتی
@maae_maein
یا قاهِرَ العَدُوِّ
یا والِيَ الوَلِيِّ
یا مَظْهَرَ العَجائِبِ
یا مُرتَضیٰ عَلِيِّ
مخصوصاً دعای شریفِ
«عظم البلاء و برح الخفاء» را بخوانیم؛
از خدا بخواهیم برساند صاحبِ کار را.
- العبد، محمدتقی بهجت
@maae_maein
گاهی اوقات، خوبان که میخواهند کسی را به خود راه دهند، کاری میکنند که همه دست ِ رد به سینه او بزنند و طردش کنند.
حتی بعضی وقتها زمینهای فراهم میکنند که نسبت ناروا و تهمتی به او وارد شود که هیچ راه نفی و انکاری هم برای او باقی نماند و آن تهمت در مورد او کاملاً جا بیفتد و صحت آن مسلّم شود و درنتیجه همه او را ترک کنند و منزوی نمایند.
در این هنگام است که خوبان او را به خویش راه داده و خود را به او معرفی میکنند.
شاهد این مطلب در قرآن، داستان حضرت یوسف و نحوه رفتار ایشان در مورد برادر تنی خود، یعنی بنیامین است.
حضرت یوسف برای اینکه بنیامین را نزد خود نگهدارد، به دست خویش جام طلایی خود را در بار ِ او قرار داد و مامورانش ندا دادند جام مَلِک گمشده است. برای بنیامین راه انکار و برای برادرانش راه نفی ِ اتهام و دفاع از او باقی نماند و همه تأیید کردند که بنیامین دزد است و دست رد بر سینهاش زدند.
یوسف او را به نزد خویش آورد و با هم بر سر یک سفره نشستند.
پس اگر برای تو هم چنین وضعیتی پیش آمد و همه دست رد بر سینهات زدند و طردت کردند، توجه داشته باش که عزیز ِ مصر، یعنی امام زمان علیهالسلام، برای اینکه کسی را به نزد خویش راه دهد، ممکن است چنین کاری با او بکند.
- میرزا محمداسماعیل دولابی
@maae_maein