💠بخشهایی از یک مصاحبه خواندنی و قابل تامل با یکی از مداحانی که قبل از انقلاب هم روضهخوانی میکرد💠
❇️مرحوم #عبدالله_ملاباقر، نوحهخوان پیشکسوت تهرانی، که مهر ماه ۱۳۹۹ به اربابش پیوست. تا ۸۳ سالگی هم در هیأتهای بزرگ پایتخت به صورت افتخاری، مداحی میکرد.❇️
❓اوج مداحی و نوحهخوانی شما با مبارزات مردم ایران در دهه ۴۰ همزمان شده است. وضعیت آن زمان هیأتها و روضهخوانها چگونه بود و رژیم با آنها چه رفتاری داشت؟❓
🔸جامعه مداح تهران، دوشنبهشبها جلسه داشتند و هر هفته، منزل یکی از مداحان بود. اسم و نشانی تمام مداحان هم پیش رئیس هیأت، یعنی حاج شاهحسین بهاری (پدر مرحوم حاج علیرضا و حاج حمید بهاری) بود. ساواک به خاطر هیأت مداحان، او را دستگیر کرد و یک شبه، همه ما را گرفتند. ما حدود پنجاه و سه ـ چهار نفر بودیم که بعضی از آنها، مثل مرحوم حاج سیدعباس زریباف یا حاج محمدعلی اسلامی، مداح رسمی هم نبودند. ساواک از همه ما تعهد گرفت که هر جا خواندیم، باید شاه را دعا کنیم. بعضی از ما را هم ممنوعالمنبر کردند. مثلا من به مدت ۱۵ سال فقط یک جا میتوانستم بخوانم و آن، هیأت ثامنالائمه (ع) بود. حتی شب اول ماه که خانه خودمان روضه بود، اجازه نداشتم بخوانم. اینکه چطوری میفهمیدند، نمیدانم، اما وقتی ما را میگرفتند و به ساواک میبردند، همه مشخصات ما را داشتند؛ اینکه دیروز و دیشب کجا و با چه کسانی بودیم، چی گفتیم و حتی چی خوردیم!
❓مشکلشان با شما که فقط از اهلبیت علیهمالسلام دم میزدید، چه بود؟ مگر علیه حکومت شعر میخواندید یا حرف میزدید؟❓
🔹مشکل آنها این بود که از دل شعرهای حماسی، مخالفت و ضدیت با رژیم پهلوی در میآمد. برای همین، یک بار در بازجویی به من گفتند: قضیه امام حسین (ع) با یزید، دعوای دو تا ایل بوده. زور یک طرف، بیشتر بوده، زده آن یکی را کشته! والسلام! یا حضرت زهرا (س) را چه کسی زده است؟ اصلاً گیریم که زدهاند، خب بعدش توبه کردهاند. چیز مهمی نیست! یا مثلا شما میگویید علی اصغر (ع) را تیر زدهاند. بابا ۱۴۰۰ سال گذشته، تمام شده رفته! پس از این روضهها نخوانید.
❓شما چطور از دعا کردن شاه فرار میکردید؟❓
🔸من میگفتم: خدایا صاحب این مملکت را حفظ کن و سلامت بدار! از نظر ما، امام زمان (عج) صاحب این مُلک و کشور است، اما آنها فکر میکردند منظورم پهلوی است! با این حال، رهایمان نمیکردند و مرتب به ساواک احضار میشدم. یک بار به یکی از سرهنگهای ساواک گفتم: «این همه نوحهخون و روضهخون هست، چرا منو احضار میکنید؟» گفت: «شماها مثل «بُز» هستید!» ناراحت شدم. فکر کردم دارد به ما فحش میدهد. گفتم: «چرا بز؟» گفت: «آهان! خوب سؤالی کردی! شماها جوونید، یکیتون که بپره، همهتون میپرید!»
🔰جالب است برایتان بگویم که یک بار داشتیم سینه میزدیم، دیدیم یک عده وسط جمعیت دارند همپای بقیه سینه میزنند که دکمه پیراهن مشکیشان سفید است! فهمیدیم اینها برای این که همدیگر را پیدا کنند، لباس مشکی با دکمههای سفید پوشیدهاند. 🔰
😳جالب این که همینها بیشتر شور میگرفتند و وسط نوحه علیه رژیم شعار میدادند که ما هم شعار بدهیم و ما را دستگیر کنند.😳
❇️چنین حیلههایی به کار میبردند ساواکیها!❇️
📝مصاحبه فارس_بهمن ماه ۱۳۹۷📝
─┅═𑁍᪥🇮🇷᪥𑁍═┅─
•---✾آموزش جامع مداحی ایتا👇
@maana72_ir