eitaa logo
معارج
72 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
457 ویدیو
48 فایل
امام خميني(ره): #تربيت انسان از #حكومت و #انقلاب هم مهمتر است. کانال اطلاع رسانی حوزه ۳۶۴ حضرت رقیّه سلام الله علیها ناحیه حیدر کرار علیه السلام شهر پرند استان تهران ارتباط با مدیر کانال 👈 @siyane_313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌻 حلقه میانسال ویژه روز سه‌شنبه ۹۹.۸.۲۰ . 🌻 حلقه با قرائت قرآن آغاز شد و حکمتی از نهج‌البلاغه درباره کفران نعمت و همچنین درباره انتخابات ریاست جمهوری آمریکا صحبت شد و در آخر نیز نکاتی درباره خانه داری بیان شد . 🌻 با تشکر از سرگروه محترم خواهر آبرودی .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیـ💬ـامِ‌تَــ👨👩ـــربیتی ویژهٔ پــدر و مــادر هـــــــا
معارج
پیـ💬ـامِ‌تَــ👨👩ـــربیتی ویژهٔ پــدر و مــادر هـــــــا
@salehinhoze 💔 بیشتر مشکلات دخترها از نداشتن رابطه مناسب با پدر سرچشمه می‌گیرد ... پدری که از آغوش گرفتن دخترش عاجز است باید بداند‌ که دخترش برای جبران محبت به کس دیگری که ممکن است اختلاف سنی زیادی با او داشته باشد پناه ببرد . و انتظار دارد طرف مقابل در آنِ واحد ، همزمان ، نقش همسر ، پدر و یک دوست را بازی کند . جمع نشدن این سه خاصیت در طول زندگی در یک نفر آسیب های جبران ناپذیری را برای عزیزان ما رقم خواهد زد . ــــــــــــــــــــــــــــــــ ↪ با انتشــارِ محتــوا (فوروارد)؛ در معرفیِ ڪانال شریڪ باشید... ─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─ @salehinhoze ─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─
معارج
پیـ💬ـامِ‌تَــ👨👩ـــربیتی ویژهٔ پــدر و مــادر هـــــــا
@salehinhoze 🚫 مشکل همیشه از آن جا آغاز می شود که کودک و نوجوان از خانه خودش دلزده می شود . 🚫 مشکل همیشه از آن جا آغاز می شود که افراد بیرون از خانه ، از اهل خانه مهربان تر به نظر می رسند . ✅ پدر و مادر شدن یعنی قبل از هر رفتاری به تاثیر آن بر روی فرزندان فکر کردن ... ✅ پدرو مادر بودن یعنی دوست و رفیق کودک شدن ... ✅ یعنی فرزندتون قبل از هر کسی، حرفشو به شما بزنه .... ــــــــــــــــــــــــــــــــ ↪ با انتشــارِ محتــوا (فوروارد)؛ در معرفیِ ڪانال شریڪ باشید... ─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─ @salehinhoze ─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️🍃 سالها زمیـن زیر گامهاے استوارت لرزید؛ اما کوههاے زمیـن شهـادت می‌دهند، که نگاهت همیشه به آسمان بود!🌱 مثل آن‌هنگام که می‌گفتی: «کاری را که انجام دادید، حتی نایستید که کسی بگوید خسته نباشید! از همان در پشتی بیرون بروید. چون اگر تشکر کنند، تو دیگر اجرت را گرفته‌ای، و چیزی برای آن دنیایت باقی نمی‌ماند!...» @salehinhoze یک ملّت مدیون شماست، فرمانده! سالروز شهادتت مبارک...🌹 @salehinhoze
وصیت کرد تا بر سنگ قبرش چنین بنویسند: «اینجا مدفن کسی است که می‌خواست را نابود کند .» @salehinhoze پ.ن: آقا چند سال پیش فرمود: "اسرائیل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید" نقش من و شما در تحقق وعده‌ی رهبر انقلاب چیه؟ سهم ما در نابودی اسرائیل چقدره؟ کدومامون مسیر و محل تجلّی اراده‌ی خدا بر نابودی اسرائیل هستیم؟ ۲۱‌آبان سالروز شهادت حسن‌آقای تهرانی‌مقدم و همرزمانش @salehinhoze
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ازجمله خاطرات دردناک من در این زندان این بود که شاهد شکنجه‌ی برخی شاگردانم بودم.بیش از ده نفر معمّم که بیشترشان از شاگردان من بودند در این زندان بسر میبردند.همچنین تعدادی از شاگردان دانشگاهی من نیز در این زندان بودند.من در این زندان شاهد شکنجه‌ی تعدادی از شاگردان خاصّ خود بودم.ما با همدیگر جلساتی سرّی داشتیم. ازجمله‌ی این افراد،سیّد عبّاس موسوی قوچانی بود.(او بعداّ در جنگ تحمیلی به شهادت رسید.)وی در سلّول پانزدهم‌در کنار سلّول من جای داشت.یکی دیگر از شاگردانم نیز که شیخی بود،در سلّول سیزده کنار من بود.این دو نفر در جریان پخش اعلامیّه دستگیر شده بودند.البتّه بازداشت من به علّت مسئله‌ی دیگری بود و ارتباطی به آنها نداشت. آن شیخ زیر ضربات شلّاق شکنجه اعتراف کرد که اعلامیّه را از موسوی دریافت کرده. اعتراف در زیر شلّاقهای این شکنجه‌گران ددمنش،امری طبیعی بود که نباید شخص را به خاطر آن سرزنش کرد. امّا موسوی نمیتوانست اعتراف کند،زیرا اعتراف او به فاجعه‌ای عظیم می‌انجامید و افرادی را در سطوح بالای نهضت به خطر می‌انداخت.مسئله،بسیار حسّاس و خطرناک بود و راهی جزمقاومت وجود نداشت. @salehinhoze فصل دوازدهم : سلّول شماره‌ی ۱۴
آن‌قدر به کف پاهای آن شیخ زدند که در اثر ضربات،حفره‌ای در کف پایش ایجاد شد؛که شاید اثر آن تا به امروز نیز باقی مانده باشد.موسوی را بیشتر زدند و بیشتر شکنجه کردند.وقتی از زیر شکنجه برمیگشت،آن‌چنان ناله‌هایی میکرد که دل انسان را ریش‌ریش میکرد.او را به گونه‌ای وحشیانه و بی‌سابقه شکنجه میکردند. یک روز او را بردند شکنجه کردند و برگرداندند. ساعتی بعد دوباره او را بردند و شکنجه کردند و برگرداندند. باز همین که ساعت خواب شبانه فرا رسید، مجدّداً او را احضار کردند و تحت شکنجه قرار دادند و برگرداندند! در نیمه‌ی شب هم او را به اتاق شکنجه میبردند. من شب و روز فریاد و ناله‌ی او را می‌شنیدم و با هر ناله‌ای که میکرد، دلم آتش میگرفت. شکنجه‌ی او ددمنشیِ نفرت‌انگیزی بود که نظیر نداشت. تنها تسلّای خاطر موسوی در این زندان این بود که وقتی از اتاق شکنجه برمیگشت، صدای مرا می‌شنید که آیاتی از قرآن را تلاوت میکردم. و من عمداً آیاتی را انتخاب میکردم که مرهمی بر زخمهایش، و آرامشی برای قلبش باشد و عزمش را راسخ‌تر کند. گاهی هم با همان آهنگ تلاوت قرآن، به زبان عربی با او حرف میزدم و او را به حق و صبر سفارش میکردم. ... این تنها یک نمونه از شاگردان من بود که در این زندان شکنجه شدند؛ و البتّه از این نمونه‌ها بسیار بود . @salehinhoze فصل دوازدهم : سلّول شماره‌ی ۱۴
یکی دیگرازخاطرات من ازاین زندان،به جشنهای به اصطلاح دوهزاروپانصدمین سال برپایی شاهنشاهی ایران مربوط میشود.این جشنها بزرگترین دهن‌کجی به اسلام‌گرایان ونهضت اسلامی بود. شاه باصرف مبالغ میلیونی برای این جشنهاوتجمّل واسرافِ وصف‌ناپذیری که باآن همراه بود،دل همه‌ی کسانی راکه غم گرفتاری ملت رامیخوردندبه درد آورد؛ملّتی که برای لقمه‌ای نان دررنج بودوازابتدایی‌ترین شرایط ومستلزمات زندگی امروزی_مانند آب آشامیدنی،برق،راه آسفالته،خدمات بهداشتی وآموزشی_محروم بود. همچنین شاه بااین جشنهامیخواست پیوندتاریخ ایران رابااسلام قطع کندوازطریق شکوه وعظمت بخشیدن به ایرانِ پیش ازاسلام،به طورغیرمستقیم القاکند که اسلام،مفاخروعظمت ایران رابربادداده است!... نکته‌ی خنده‌آور_ودرعین حال گریه‌آور_این بودکه هیئتهای بسیاری ازکشورهای عربی دراین جشنهاشرکت کردندوبه خاطرچنین توهین بزرگی به اسلام وبه فتح اسلامی وبه هرآنچه به تاریخ اعراب وجهان عرب مربوط میشود،به شاه تبریک گفتند! بله،اسلام‌گرایان همه‌ی تلاش خودرابه کاربستندتابرنامه‌ی این جشنهارابرملاکنندوارقام پولهایی راکه خرج آن شده بود،افشاسازند.... دراین زندان،ماازداخل سلّولها سروصدای بخشی ازاین جشنهارامی‌شنیدیم وزندانیان علی‌رغم جوّ خشونت و وحشتی که برزندان حکم‌فرما بود، خشم وناخشنودی ومخالفت خودرا باسردادن ابیاتی ازیکی ازشعراکه بااین بیت آغازمیشود،اعلام میکردند: شبِ بد،شبِ دد،شب اهرمن وقاحت به شادی گشوده دهن @salehinhoze فصل دوازدهم:سلّول شماره‌ی۱۴