eitaa logo
⛔ سکوت ممنوع ⛔
796 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
810 ویدیو
73 فایل
﷽ ❌سکوتی که موجب جرأت بیشتر گنهکاران شود (ممنوع) ❌ سکوتی که مایه وهن اسلام یا ضعف مسلمانان شود (ممنوع) ❌ سکوتی که موجب شود معروفی، منکر یا منکری، معروف شود (ممنوع) ما اینجــاییـــم 👇 https://harfeto.timefriend.net/16956413017233 📥 کپـــی = مجـــاز
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹 📣 پند نیکو📣 ابو علی دقاق روزی به نزدیک امیر ابو علی الیاس آمد که سپهسالار و والی خراسان بود، و این ابو علی با همه جلالت سخت فاضل بود. چون ابو علی دقاق پیش وی نشست به دو زانو، ابو علی الیاس گفت: مرا پندی ده. گفت: یا امیر، مساله‌ای می‌پرسم از تو، بی نفاق جوابم دهی ؟ گفت: دهم.❗️❗️ گفت: مرا بگوی تو زر دوست تر داری یا خصم ؟🔴 گفت: زر.✨ گفت: پس چگونه است که آنچه همی دوست تر داری، اینجا می‌گذاری و خصم را که دوست نداری، با خویشتنن بدان جهان می‌بری ؟ ابو علی الیاس را آب در چشم آمد و گفت: نیکو پند دادی و مرا همه حکمت و فایده دو جهانی اندر این سخن در آمد و مرا از خواب غفلت بیدار کردی ✅ 🌺 قال علیّ (علیه السّلام): ایّها النّاس انّما الدّنیا دار مجاز و الاخره دار قرار فخذوا من ممرّکم لمقرّکم 🌺  ای مردم، دنیا سرای گذر است و آخرت جای ماندن. پس، از گذر گاه برای قرار گاهتان توشه برگیرید.✅ ............................................... 📚منابع: ۸۲-هزار ویک حکایت تاریخی، ج۲؛ ص۱۹۷ ۸۳-نهج البلاغه ی فیض الاسلام، ص۶۵۳ 💚 👇👇🇯‌🇴‌🇮‌🇳 👇👇 @maaroof313
🌹🌹🌹 🌹داستانی از مرحوم آیت الله العظمی بروجردی🌹 به علت درد پایی که آیت الله العظمی بروجردی داشتند، همراه ایشان سفری به آب گرم محلات رفتیم و چند روزی در آنجا توقف کردیم.❗️ چون مردم فقیر و محروم آن ناحیه از تشریف فرمایی آقا آگاه شدند، برای زیارت ایشان و استفاده از وجودشان به آن محل آمده بودند، یک روز آقا دستور داد چند راس گوسفند خریداری کردند و کشتند و گوشت آنها رابین مردم قسمت کردند. اطرافیان آقا مقدار کمی گوشت نگه داشتند و موقع ناهار سه سیخ کباب پخته میان سفره نهادند کهآقا میل بفرمایند، ولی آقا فقط نان با ماست و چند عدد خیارکه در سفره بود میل فرمودند و هیچ توجهی به کبابها نداشتند. اطرافیان عرض کردند: گوشت تمام گوسفندها رابین فقرا قسمت کردیم و اگر سهم سرانه هم حساب کنیم، این مقدار سهم شماست. چرا میل نمی‌فرمایید ؟😞 فرمودند: غیر ممکن است از کبابی بخورم که بوی آن به مشام فقرا رسیده است❤️. پس، ما هم به واسطه احترام به ایشان نخوردیم تا آن کبابها را بردند و به مردم مجاور دادند 🌺☺️ 🔴 رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: کارها بر سه گونه است: حلال آشکار و حرام شکار و شبهات میان این دو که کاملا حکمش معلوم نیست. پس، هرکس موارد شبهه را ترک کند، مسلما از محرمات نجات یابد و هر کس شبهات را بگیرد، قهرا به حرام می‌افتد و از آنجا که نمی‌داند، به هلاکت می‌رسد.❌❌ ............................................... 📚منابع: 1⃣مردان علم در میدان عمل، ص ۸۵- 2⃣۲۱۲وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۱۴ 💚 👇👇🇯‌🇴‌🇮‌🇳 👇👇 @maaroof313
🌹🌹🌹 🦋مرحوم شیخ محمدتقی بافقی و امر به معروف و نهی از منکر🦋 🔴شیخ محمد تقی بافقی یکی از علمای بزرگ و جلیل القدر و صاحب مقامات و کرامات و در امربه معروف و نهی از منکر بسیار سختگیر و شجاع و بی باک بود،چنانکه در یکی از حمامهای قدیم دید سرهنگی ریشش را می‌تراشد. نزدیک آمد و به او گفت: 🌷 مگر نمی دانی که دراسلام تراشیدن ریش حرام و گناه است⁉️چگونه به این گناه اقدام می‌کنی⁉️ سرهنگ از جرأت و اهانت ایشان عصبانی شد و کشیده‌ای به صورت شیخ زد و گفت: به توچه که من ریشم را می‌تراشم⁉️ شیخ باکمال خونسردی مانند پدری دلسوز که فرزندش را نصیحت می‌کند، طرف دیگر صورتش را به سمت او گرفت و فرمود: 〽️ یک سیلی هم به این طرف صورتم بزن، ولی خواهش می‌کنم ریشت را نتراش.✅ سرهنگ از مشاهده ی این حلم و موعظه خیرخواهانه از عمل خود پشیمان شد و از سلمانی حمام پرسید: این آقا کیست⁉️ 🔱سلمانی گفت: این آقا شیخ محمد تقی بافقی است.🔱 سرهنگ چون شیخ را شناخت بیشتر ناراحت و پشیمان شد. آمد دست آقا را ببوسد و عذرخواهی نمود وبعد به دست ایشان توبه کرد و بالاخره از نفس پاک شیخ عاقبت بخیر شد. [۱] 🌺قال رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم): المؤمن مرآه اخیه یمیط عنه الذی [۲]  رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: مؤمن برای برادر خویش همانند آیینه است که بدیها را از او دور می‌سازد.🌺 ................................................. 📚منابع: 1⃣مردان علم در میدان عمل، ص ۲۶۹ 2⃣اخلاق فلسفی، ج۱، ص ۳۶۵ 💚 👇👇🇯‌🇴‌🇮‌🇳 👇👇 @maaroof313
🔵 برای دسترسی راحت تر به مطالب کانال، میتونید از هشتک های زیر استفاده کنید👇 🌸🌸🌸🌸🌸 🟢 میدونستی مثـــل نمـــاز واجبـــــه 😊 🔴 چـــی‼️🤔 🟢 ☺️ 🔴 آیا شرایطی داره که ما نداریم🤔 🟢 خیر ، اصلا شرایط عجیب و غریبی نداره، اتفاقا همه شرایطش رو شما هم داری 🔴 چه خوب 😍 🟢آره.. پس همین الان بیا یاد بگیر و انجام بده👇👇 🔴 چطوری ؟🧐 🟢 روی لینک زیر کلیک کن👇 amrn.ir/c amrn.ir/c amrn.ir/c 👇👇👇👇👇👇بیا به جمع ما https://eitaa.com/maaroof313
🌺 موشی در خانه صاحب مزرعه تله موش دید؛ به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد؛ همه گفتند: تله موش مشکل توست، به ما ربطی ندارد! ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید؛ از مرغ برایش سوپ درست کردند؛ گوسفند را برای عیادت کنندگان سر بریدند؛ گاو را برای مراسم ترحیم کشتند؛ و در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه می کرد؛ و به مشکلی که به دیگران ربط نداشت فکر می کرد! 👈تله موش قبل از اینکه موش را گرفتار کند، دیگران را درگیر خود کرد. 💥تله موش، داستان زندگی یکایک ماست! به جمع معروفیا بپیوندید 👇👇👇 @maaroof313 @maaroof313
اینگونه نهی از منکر کنید 🔻 : «خدا رحمت کند شیخ ما مرحوم آقای شاه‌آبادی را- رضوان اللَّه علیه- ایشان به من فرمود که در آن زمان شدت، مقابل منزل ما یک دکانی باز شد که مثل اینکه چیزهای خلاف می‌فروخت، دکان بدی باز شد. 🔸 من به رفقایم گفتم که شما یکی یکی بروید نهی‌اش کنید. یک روز قریب دویست نفر، یکی یکی صبح رفتند: «سلامٌ علیکم! و علیکم السلام! آقا، این دکان اینجا مناسب نیست» این رد شد، یکی دیگر آمد. تا عصر حدود دویست نفر رفتند به این آدم گفتند. تمام شد. برچید بساطش را. این نهی وقتی مکرر شد در روح انسان تاثیر می‌کند.» به جمع معروفیا بپیوندید 👇👇👇 @maaroof313 @maaroof313
توسط فرزند↘️ 🔴در احوالات عالم ربانی مرحوم آیت الله آقاشیخ غلامرضا یزدی که از برجستگان عصرخویش به شمار می آمد و نمونه ای از زهد و اخلاص و صفای باطن بود آمده است که: ♦️" روزی از مادر خویش غیبت شنید و به شدت ناراحت شد،اما چیزی نگفت دنبال روشی بود تا به مادر بفهماند اشتباه کرده اما مادر را ناراحت نکند ،شیخ سر به دامان مادرش گذاشت و گریه کرد بعداز مادر خواست توبه و استغفار نماید مرحوم حاج شیخ باچنین حرکتی ، بدون آنکه مادرش را آزرده خاطر سازد او را راضی کرد تا از گناهش توبه و استغفار نماید"
🔵 از احوالات شیخ_ابوالحسن_نوری است که ⬇️ در معاشرت با خلق احتیاط می کرد و آنچه از امور دینی نبود، نمی پرسید و نهی_از_منکر می کرد؛ اگرچه در آن خطر مرگش بود.‼️ ❌ یک روز برای وضو کنار دجله رفت؛ قایقی را دید که در آن سی خمره سربسته بود و بر هر کدام نوشته بود «لطف». 🍃 از قایق ران سؤال کرد: در این خمره ها چیست؟ قایق ران گفت: در این خمره ها شراب است برای مجلس خلیفه. شیخ چوبی سنگین برداشت و خمره ها را یکی یکی شکست.👏 🔴 او را پیش معتضد که خلیفه وقت بود بردند. معتضد مردی غیور بود و هر که برخلافش عمل می کرد، هلاک می ساخت. فریاد زد: تو کیستی که این چنین گستاخی می کنی؟ شیخ گفت: من محتسبم به امر خدا و رسول.. معتضد گفت: تو را که محتسب گردانید؟ شیخ گفت: آن که تو را پادشاهی داد، مرا محتسبی داد. معتضد گفت: چرا خمره ها را شکستی؟ 😊 شیخ گفت: مهربانی در حق تو و رعیتت؛ زیرا منکری را از تو منع کردم و تو را از گرفتاری روز قیامت خلاصی دادم و در حق رعیت بدین گونه است که چون تو کار حرامی نکنی آنان راه راست پیش گیرند و اگر فساد مشاهده کنند، ایشان نیز در فسق و جور می کوشند. ❤️ پس، هم در حق تو مهربانی کردم و هم در حق رعیت تو ❤️